توفیق زن بیش از مرد است
نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1393
توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند، حداقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا تقريباً شش سال قبل از اين كه مرد، مكلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است.
حضرت آیت الله العظمی جوادیآملی در پاسخ راز به تکلیف رسیدن دختران قبل از پسران را شریح کردند.
متن سوال و پاسخ معظمله به شرح ذیل است.
*توفیق زن بیش از مرد است
توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند، حداقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا تقريباً شش سال قبل از اين كه مرد، مكلف شود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن همين كه از نُه سالگى گذشت و وارد دهمين سال زندگى شد، خدا او را به حضور مى پذيرد و با او سخن مى گويد و روزه را بر او واجب مى كند، مناجاتهاى او را به عنوان دستور مستحب شرعى گوش مى دهد. آن هنگام كه مرد به عنوان يك نوجوان در حال بازى کودکانه است، زن مشغول راز و نياز و نماز است. شش سال زمينه سازى كردن، از دوران نوجوانى او را به حضور پذيرفتن، نماز را كه عمود دين است بر او واجب كردن، روزه را كه سپر دين است و حج را كه وفد الى اللَّه است و مهمانان در آن سفر به ضيافتگاه خداوند مى روند، بر زن واجب كردن، اينها همه نشانه آن است كه زن براى دريافت فضائل، شايسته تر از مرد است. و اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است.
*یک دستورالعمل
زن گرچه ممكن است در طى دوران عادت از برخى از عبادت محروم باشد اما تمامى آنها جبران پذير است، زيرا قضاى روزه ها را به جا مى آورد و براى نماز اگر وضو بگيرد و در مصلّاى خود رو به قبله بنشيند، و به مقدار نماز، ذكر بگويد ثواب نماز را مى برد. همان گونه كه اگر مسافرى پس از خواندن دو ركعت واجب، سى يا چهل بار تسبيحات اربعه را تكرار كند، جبران آن دو ركعت ساقط شده را خواهد كرد.
پس اين گونه از فضائل جبران پذير است. عمده آن است كه مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمين سال زندگى شد، شايستگى خطاب الهى را كسب مى نمايد و قبل از آن چنين لياقتى ندارد، زيرا بلوغ، زمينه تشرف به مقام عبوديت است.
*جشن تکلیف
درباره يكى از علماى شيعه، ابن طاووس - رضوان اللَّه عليه - نقل شده است كه روز بلوغش را جشن گرفت، او وقتى از پانزده سالگى وارد شانزدهمين سال زندگى شد دوستان و آشنايان خود را به شكرانه اين كه من نَمُردم و سنّ من به حدّى رسيد كه خداى سبحان با من سخن گفت و از من تكليف طلب كرد، جشن گرفت چون انسان تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تكليفى خدا نيست، و به هنگام بلوغ لياقت مى يابد كه مورد خطاب خداى سبحان واقع شود. - اما این که آيا اين جشن، در اسلام مشروعيت دارد و جزو سنن هست يا نه؟ مسأله اى جداگانه است، كسى به قصد ورودِ سنّت اقدام به برگزارى اين مراسم نمى كند، بلكه اين جشن را به شكرانه يك نعمت برگزار مى نمايد. و شايد مرحوم سيد ابن طاووس، زير پوشش اطلاقات اوليه كه هر نعمتى به شما رسيده است حق شناس و شاكر باشيد، اين چنين عملى را انجام داده است- . بر اين اساس، بلوغ يك شرافت است. آنها كه اهل عرفان هستند، مى گويند ما مشرَّف شديم نه مكلّف، چون زحمت و مشقتى در كار نيست، بلكه شرف در كار است. لذا در مناجات الذاكرين امام سجاد (ع) مى خوانيم «يا من ذكره شرف» اى خدايى كه نام تو مايه شرافت است. اگر كسى به جايى برسد كه ذكر خدا گويد و در سايه اين ذكر، به ياد خدا باشد و خدا هم به ياد او باشد، شرافتى نصيب او گرديده است، و این است که زن شش سال قبل از مرد به اين شرافت مى رسد.
اگر چنانچه به اين نكته دقت شود، قبل از اين كه مرد به راه بيفتد و در صراط مستقيم گام بردارد، زن بخش زيادى از اين راه را طى كرده است. بنابراين هم آن محروميت هايى كه زن در دوران عادت دارد قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزايايى كه مرد محروم است برخوردار مى شود.
*دلایل جبران محرومیت از عبادات
در پايان عمر نيز براى زنان غير سادات پس از سن پنجاه سالگى سخن از ايام محروميت نيست و در اين مدت محروميت نيز اولاً، ايام عادت محدود و چند روز بيشتر نيست. ثانياً، آنها كه باردارند و توفيق حمل امانت را دارند نيز محروميت از عبادت شامل آنها نمى شود، چون غالباً عادت با حمل جمع نمى شود. ثالثاً، مدت شش سالى كه زن قبل از بلوغ مرد، بالغ مى شود، همه نقص ها را ترميم مى كند. بنابراين اگر نقصانى در ايمان باشد، علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل جبران است، بلكه اگر زن به اين فكر بيفتد كه دوران شش ساله را مغتنم شمارد، عظمتى فزون تر نيز خواهد يافت. از آنچه گفته شد روشن مى شود سِرّ بيان حضرت امير - سلام اللَّه عليه - در نهج البلاغه كه در وصف زن خطاب به امام مجتبى عليه السلام مى فرمايد: »فاِنّ المرأة ريحانة وليست بقهرمانة»(1). يعنى اين كه زن ريحان است، بايد او را زودتر از مرد، تحت تربيت و تكليف قرار داد، در غير اين صورت ضايع مى شود. روايتى ديگر نيز از حضرت صادق - سلام اللَّه عليه - نقل شده است كه مى فرمايد: »من اتّخذ امرأة فليكرمها فانّما امرأة أحدكم لعبة فمن اتّخذها فلا يضيّعها»(2). مراد از لعب در روايت، بازيچه و اسباب بازى نيست، بلكه يعنى، زن ريحانه است، اين ريحانه را ضايع نكنيد. اسلام به اولياى مدرسه و منزل دستور مى دهد كه به دخترها بيش از پسرها رسيدگى كنيد. اگر تكليف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع مى شود بنابراين اولياى منزل و مدرسه مسؤوليت شان نسبت به دخترها بيش از پسرهاست روى اين تحليل، معلوم مى شود زن براى نماز و راز و نياز، زودتر از مرد آمادگى پيدا مى كند و اگر احياناً راههاى عاطفى، زمينه هاى انحراف را پيش روى زن قرار دهد، تكاليف عبادى آن راهها را تعديل مى كند تا مبادا به انحراف برود.
منابع:
(1) نهج البلاغه، نامه 31. (2) بحارالانوار، ج103، ص224. (زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 379 ـ 382.)
دانلود نرم افزار اندرویدی احکام روزه
نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1393بسمه تعالي
با سلام و احترام
و آرزوي قبولي طاعات و عبادات
به میمنت ماه مبارک رمضان و میلاد پر برکت کریم اهل بیت، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، در راستای پاسخگویی به مسائل شرعی و دینی، اقدام به تهیه و انتشار نرم افزار موبایلی احکام روزه، نسخه اندروید، مطابق با فتاوای مقام معظم رهبری(مدظله) نموده که انتظار می رود با توجه به گسترش روز افزون استفاده از تلفن همراه و قابل دسترس بودن آن به عنوان یکی از کلیدی ترین ابزار مورد استفاده مردم، این نرم افزار بتواند دسترسی آسانی را به برخی از سوالات شرعی مرتبط با روزه که بیشتر مبتلا به مردم بزرگوار می باشد، فراهم کند.
این نرم افزار در چهارده شاخه با عناوین معنای روزه، انواع روزه، شرایط وجوب روزه، راه های ثبوت اول ماه، نیت روزه، مبطلات روزه، احکام پزشکی روزه، احکام بانوان، احکام روزه مسافر، زکات فطره، روزه قضا، روزه استجاری، و کفاره روزه دسته بندی شده و با قابلیت مطالعه و جستجو عرضه شده است.
خوشی و ناخوشی زندگی با یک طلبه
نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1393 طلبه ای که لباس روحانیت پوشیده است از برخی امکانات عادی جامعه سخت بتواند استفاده کند مثلا در شهرستانها کمتر دیده میشود طلبه ای با همسر و فرزند در یک رستوران حاضر شود به گزارش سرویس وبلاگستان مشرق، وبلاگ نامههای حوزوی در آخرین پست خود از خوشی و ناخوشی زندگی با یک طلبه نوشت:
زندگی با یک طلبه خوشی ها و شیرینی های خاصی دارد و البته سختی ها و رنجهایی را نیز دارد برخی از دختران با آگاهی از خوشی ها و ناخوشی ها زندگی با یک طلبه را انتخاب می کنند و برخی دیگری آگاهی نسبی هم به این وضعیت ندارند از این رو ممکن است بعدها دچار مشکلات و سختی های بیشتری شوند سعی میکنم به چند نکته در این زمینه اشاره کنم.
خوشی های زندگی با یک طلبه
زندگی با ارزشهای دینی: برخی از دختران مذهبی دوست دارند در زندگی به ارزشهای دینی پایبند باشند و بر اساس آنها زندگی کنند، معمولا طلبه ها این ارزشها را در حد خود رعایت میکنند، برخی از دختران نیز حتی علاقه دارند زندگی معنوی داشته باشند و تصور میکنند زندگی با طلبه بتواند در این زمینه زمینه سازی کند بطور مثال طلبه ای که برای نماز صبح بیدار میشود مشوقی است برای بیدار شدن همسرش برای نماز صبح، یا شرکت در برخی از مراسمات مذهبی میتواند در این مورد کمک کند، و البته باید دقت کرد که دختری که روحیات مذهبی ندارد ممکن است کامل نتواند با این زندگی کنار بیاید اما بهر ترتیب برای دختر علاقمند مذهبی این نوع زندگی یک امتیاز محسوب میشود.
سلامت و وفاداری: وفاداری همسر برای هر دختریسیار کلیدی است چه زندگی هایی که بخاطر نداشتن این امتیاز از هم پاشیده میشود دختران مذهبی تصور میکنند این امتیاز را یک طلبه میتواند داشته باشد جهت آن را نیز رعایت مسائل شرعی از سوی طلبه میدانند که البته به نسبت میتوان گفت چنین چیزی وجود دارد، نکته دیگر اینکه بسیاری از طلبه ها اهل برخی از خلاف های متعارف نیستند مثلا سیگار نمیکشند اهل اعتیاد نیستند و همین سلامتی میتواند امتیازی برای همس باشد البته ممکن است طلاب هم مشکلات مخصوص بخود را داشته باشند اما بهر حال از این جهت اطمینان بیشتری وجود دارد.
صفا و صمیمیت در زندگی : طلبه ها معمولا برای خانواده وقت گذاری دارند خیلی از آنها بطور مثال در کارهای خانه از قبیل شستن ظرف و پختن غذا نیز کمک میکنند و این مسائل میتواند برای همسر مهم باشد معمولا طلبه ها اهل دعوا کردنهای آنچنانی با همسر نیستند و رفتار مهربانانه ای با همسر دارند گاهی این مسائل آنچنان برجسته است که میتواند میل به زن ذلیلی داشته باشد بسیاری از طلبه های امروزی برای فرزندان خود نیز وقت لازم را فراهم میکنند و در بزرگ کردن آن به همسر کمک میکنند همه این مسائل میتواند زندگی شیرینی را در پی داشته باشد.
دغدغه های تحصیلی و فرهنگی: بسیاری از همسران طلاب به تشویق شوهر ادامه تحصیل میدهند نکته جالب این است که فضای خانه بسیاری از طلاب حالت علمی دارد و فرزندان نیز از همان کودکی یاد میگیرند که کتاب در دست بگیرند در چنین فضایی نیز همسر سعی میکند از شوهرش عقب نماند خیلی از طلبه های امروزی دوست دارند همسرشان نیز ادامه تحصیل دهد و این نیز میتواند امتیازی برای همسر طلبه محسوب شود، همسر طلبه در زندگی با طلبه بسیاری از مسائل اسلامی را میاموزد و همین مسئله میتواند زمینه ای برای فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی باشد برخی از طلاب در سفرهای تبلیغی به اتفاق همسر به تبلیغ میروند و هر دو پا به پای هم تبلیغ دین میکنند برخی از همسران طلاب در قم کلاسها و دوره های آموزشی را میگذرانند و این مسئله نیز در زمینه سازی تبلیغ و کاربست دانسته ها در زندگی میتواند مفید باشد.
جایگاه اجتماعی: زندگی با طلبه از منظر اجتماعی دو روی سکه است هم میتواند امتیازی محسوب شود و هم میتوان عرصه ای برای فشار بر همسر طلبه باشد، در مجامع مذهبی برای طلاب احترام خاصی قائل هستند و این احترام همسر و فرزندان طلاب را نیز دربر میگیرد این مساله از منظر اجتماعی میتواند برای همسر طلبه جذابیت هایی را داشته باشد.
صفحات: 1· 2
باز کابوس یهودی شده «بیداریِ ما»
نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1393در شب ولادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، جمعی از اهالی فرهنگ، اساتید شعر و ادب فارسی، شاعران جوان و پیشکسوت کشور، و تعدادی از شاعران پارسیگو از کشورهای تاجیکستان، هندوستان، افغانستان و پاکستان با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
آنچه در ادامه میآید سروده «احمد بابایی» درباره فتنه اخیر تکفیریها و جریان تروریستی داعش است که با ورود به کشور عراق قصد اهانت به اماکن مقدس مسلمانان، اعم از اهل تسنن و شیعیان را داشتند.
قالب این سروده مسمط است که در ذیل میآید؛
خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شدهست
سیل دلشوره و آشوب، سرازیر شدهست
سرِ دین، طعمهی سرنیزهی تکفیر شدهست
هر که در مدح علی(ع) شعر جدید آوردهست
گویی از معرکهها نعش شهید آوردهست
روضهی مشک رسیدهست به بیآبیها
خون حق میچکد از ابروی محرابیها
باز هم حرمله… سرجوخهی وهابیها
کوچه پسکوچهی آینده، به خون تر شده است
باز بوزینهی کابوس، به منبر شده است
خط و ربط عرب ای کاش که کاشی گردند
تا حرم، همسفر «قافلهباشی» گردند
لاشهخواران سقیفه، متلاشی گردند
میزند قهقهه، «القارعه» بر خامیشان
خون دین میچکد از «دولت اسلامی»شان
بنویسید: تب ناخلفیها ممنوع!
هدف آزاد شده، بیهدفیها ممنوع!
در دل «عرش»، ورود سلفیها ممنوع!
«عرش» یک روضهی فاش است که داغ و گیراست
«عرش»… گفتیم که نام دگرِ سامرّاست
شرق، در فتنهی اصحاب شمال افتادهست
بر رخ غرب، از این حادثه خال افتادهست
وا شده مشت و از این چفیه، عقال افتادهست!
گویی از هرچه که زشتیست، کفی هم کافیست!
جهت خشم خدا، یک سلفی هم کافیست!
تا «بهار عربی» روی علف باز کند
جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند
وای اگر دست کجی پا به «نجف» باز کند!
عاشق شیرخدا، وارث شمشیر خداست
سینهی «سنی و شیعه» سپر شیر خداست
لختِ خونِ جگر ماست به روی لبشان
کورهی دوزخیان، گوشهنشین تبشان
لهجهی عبری و لحن عربی، مکتبشان
«نیل» را تا به «فرات»، آنچه که بود، آتش زد
شک مکن؟ ما همه را «مکر یهود» آتش زد
بیجگرها جگر حمزه به دندان گیرند
انتقام اُحُد و بدر ز طفلان گیرند
چه تغاثی ز لب قاری قرآن گیرند
بیشتر زان که از این قوم، بدی میجوشد
از زمین غیرت «حجربن عدی» میجوشد!
گره، انگار نه انگار به کار افتاده
سایهی سرکش ما گردنِ دار افتاده
چشم بیغیرت اگر سمت «مزار» افتاده
صاعقه در نفسِ ابری خود کاشتهایم
به سر هر مژهای یک قمه برداشتهایم
سنگ تکفیر به آئینهی مذهب؟ هیهات!
ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات!
دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات!
ما نمک خوردهی عشقیم، به زینب سوگند
پاسبانان دمشقیم، به زینب سوگند
داس تکفیر، گل از ریشه بچیند؟ هرگز!
کفر بر سینهی توحید نشیند؟ هرگز!
مرتضی همسر خود کشته ببیند؟ هرگز!
پایتان گر طرف «کرب و بلا» باز شود
آخرین جنگ جهانیِ حق آغاز شود
خوشخیالی است مرامی که اجاقش کور است
مفتیِ نفتیِ این حرملهگان، مزدور است
قصه حنجره و تیرِ سهپر مشهور است
خار در چشم صعودی شده «بیداریِ ما»
باز کابوس یهودی شده «بیداریِ ما»
رگ «بیداریِ ما» شد شریانی که زدند
بشنوی (بر دُهُل «جنگ جهانی» که زدند)
پاسخ شیعه به هر زخم زبانی که زدند
بذر غیرت، سر خاک شهدا میکاریم
پاسخ شیعه همین است که «صاحب داریم»
ساعتی که خدواند همه خواستههای بندهاش را برآورده میکند
نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1393ببندهام امیدوار به سه چیز از جانب من میباشد:
اول آنکه گناهانش را بیامرزم، دوم آنکه توفیق توبه را به او ارزانى دارم، سوم آنکه روزى او را فراوان کنم؛
اى فرشتگان! شاهد باشید که خواستههای او را برآورده کردم.
على بن محمد نوفلى میگوید: شنیدم از او (امام صادق علیهالسلام) که فرمود:
گاه مىشود که بندهاى براى نماز شب برمیخیزد در حالی که خواب بر او غلبه مىکند و به سمت راست و چپ مایل میشود (و از خستگى و شدت خواب) چانه او به روى سینهاش مىچسبد، در این حال خداوند متعال به درهای آسمان و زمین فرمان مىدهد و آنها برای او گشوده میگردند.
سپس به فرشتگان فرماید: به این بنده من نظر کنید که براى نزدیک شدن به من، چه سختى هایى را بر خود روا مىدارد در حالى که من این عمل را بر او واجب نکردهامو او امیدوار به سه چیز از جانب من میباشد: اول آنکه گناهانش را بیامرزم، دوم آنکه توفیق توبه را به او ارزانى دارم، سوم آنکه روزى او را فراوان کنم؛ اى فرشتگان! شاهد باشید که خواستههای او را برآورده کردم.
متن حدیث:
عن علی بن محمد النوفلی قال سمعته یقول إن العبد لیقوم فی اللیل فیمیل به النعاس یمینا و شمالا و قد وقع ذقنه على صدره فیأمر الله تبارک و تعالى أبواب السماء فتفتح ثم یقول للملائکة انظروا إلى عبدی ما یصیبه فی التقرب إلی بما لم أفترض علیه راجیا منی لثلاث خصال ذنبا أغفره له أو توبة أجددها له أو رزقا أزیده فیه فأشهدکم ملائکتی أنی قد جمعتهن له.
«ثوابالاعمال،صفحه 91»
منبع:به گزارش وبگردي2030:؛،
دانلود فیلترشکن رایگان و پرسرعت
نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1393تنها راه عبور دسترسی به سایت های فیلتر شده استفاده از فیلترشکن است، حال در گزارش به صورت کامل معایب استفاده از فیلترشکن را برای شما توضیح خواهیم داد.
شاید با دیدن تیتر خبر متعجب یا این که شاد شده باشید، ولی دیدن و استفاده از کلمه ی “دانلود فیلترشکن رایگان” تعجب بر انگیز نیست، زیرا طبق آمارهای ارائه شده توسط محبوب ترین موتور جستجو جهان یعنی گوگل کلمه ی “دانلود فیلترشکن رایگان” یکی از پر جستجو ترین کلمه های فارسی در چندین سال اخیر بوده است. همیشه مردم کشور ما بحث فیلترینگ را متخص به اینترنت ایران می دانند و آن را هنجاری می دانند که فقط در ایران رواج دارد و در هیچ کشور دیگری استفاده نمی شود. جالب است بدانید کشورهایی مانند: آمریکا، انگلیس، ترکیه، استرالیا، ایتالیا و … از فیلترینگ و محدود کردن دسترسی کاربران به بعضی از محتویات استفاده می کنند. سایت ها و خدمات اینترنتی به دلایل مختلفی مسدود می شود، اما نباید این نکته را فراموش کرد که مردم اغلب از فیلترشکن برای دسترسی به شبکه های اجتماعی و به ویژه محتویات غیر اخلاقی بهره می برند. حال اکثر مردم سعی می کنند قبل از هزینه برای خرید “فیلترشکن” با جستجوی کلمه “دانلود فیلترشکن رایگان” به خواسته ی خود برسند، اما این اتفاق کمتر نتیجه می دهد. مطلب اینجا جالب می شود که مدیران برخی از سایت ها با سوء استفاده از محبوبیت این کلمه، مطلبی را تهیه می کنند که کاربر با دیدن تیتر وارد مطلب شود و سبب افزایش بازدید سایت شود. کاربر پس از خسته شدن از جستجوهای بی اثر به سراغ سایت های فروش فیلترشکن می رود و گاهی برای یک ماه هزینه 3 تا 10 هزار تومانی پرداخت می کند. حال کاربر با تلاش های فراوان و هزینه ی مبلغی توانست به محتویات فیلتر شده دسترسی پیدا کند، اما در این گزارش قصد بررسی مشکلات و معضلات استفاده از فیلترشکن را داریم. با مطالعه این گزارش شاید قانع شوید که دیگر از فیلترشکن استفاده نکنید.
فیلترشکن های رایگان در چند سال اخیر شبکه ها و سازمان های ضد انقلاب خارج از کشور اقدام به تولید نرم افزارهایی رایگان برای دور زدن فیلترینگ کرده اند، که معروف ترین آن ها سایفون 3 که محصول رادیو فردا است، این شبکه ها هدف خود را از تولید چنین نرم افزارهایی فقط بهره مندی آسان و رایگان به وبسایت های خود می دانند، اما باید این نکته را بدانید که این نرم افزارها می توانند بزرگ ترین تهدید برای حریم خصوصی شما باشند، زیرا اکثر این نرم افزارها به جاسوسی و سرقت اطلاعات کاربران می پردازند و ارائه فیلترشکن فقط می تواند گزینه ای محبوب برای استفاده از آن ها باشد.
صفحات: 1· 2
کدام تقوا به درد می خورد ؟
نوشته شده توسطرحیمی 19ام تیر, 1393بزرگی به ما نوشته بود: مراقب باشید کار حرام انجام ندهید، کار واجب انجام بدهید. مراقبت یعنی همین، آنچه از ما خواستند، این است.
شرح حدیث خارج فقه رهبرمعظم انقلاب
حدیث:
فی الکافی، عن الثمّالی، قال: … انهّا لتَرفعُ الخَمیل و تضَع الشریفِ و توُردِ اقواماً الی النار غداً فَفی هذا مُعتبَرٌ و مُختبَر و زَواجِرُ لمِنتبَهِ.[1
ترجمه:
[دنیا] انسان پست را بلندمرتبه کرده و انسان شریف را خوار میگرداند و اقوامی را در آینده به جهنم وارد میسازد. در این مطلب، عبرتی و آزمونی و بازدارندهای برای اهل بصیرت و خرد است.
شرح:
دنبالۀ فرمایش مکتوب امام سجاد (ع) است که ابی حمزۀ ثمالی نقل می کند. ضمیر انهّا به دنیا برمیگردد، خمیل یعنی آدمِ غیرمعروف منزوی، خاملُ الذکر یعنی: کسی که شناخته نمیشود، او را نمیشناسند، ناگهان میبینید یک انسان گمنام را حوادث دنیا و صُروف دهر بالا میآورد! گاهی به عکس، یک انسان شریف را که در جامعه شرافتی دارد، احترامی دارد، او را پایین میآورد! همۀ اینها خلاف قواعد متعارفی است که انسان در ذهن خود برای امور جاری فرض میکند، اما دنیا این کار را میکند، طبیعت دنیا این است. از اینها بالاتر این است که یک مردمی را، گروههایی را فردا به سمت آتش میکشاند!
جاذبههای چرب و شیرینِ دنیا، افرادی را چنان گرفتار می کند که سرنوشتشان آتش است. نتیجه این است که ما اگر موقعیتی داریم، مقام و جایگاهی داریم، اسمی و اعتباری داریم، تصور نکنیم این یک امر دائمی و تضمین شده است. وقتی که این تصور را نکردیم، چکار میکنیم؟ آنجا هر قدمی که میخواهیم برداریم، مراقبت میکنیم که درست برداریم. وقتی انسان خاطرش جمع بود، همین طور چشمش را روی هم میگذارد، فرض کنید یک جادۀ آسفالتۀ اتوبانِ عریضی است، شما هم پشت فرمان نشسته اید، اصلاً احتیاج به نگاهکردن نیست. چون جاده صاف است، اما اگر احتمال دادید که نه، جاده هموار نیست، بی مانع نیست، طبعا چشم را باز میکنید، مراقبت میکنید.
این، یعنی تقوا، تقوا یعنی بازکردن چشم، جمع کردن حواس، مراقب بودن پیش پا که ناگهان لغزشی پیدا نکنید، ناگهان ضربهای نخورید! نکتۀ مهم اینجاست. حال که میخواهیم مراقب باشیم، از چه حیث مراقبت بکنیم؟
گاهی انسان مراقب کارهایش است که مبادا خلاف نظر زید باشد، مبادا امر زید زمین بماند. گاهی تقوای انسان یا آن مراقبتی که انسان میکند، به ملاحظۀ هوسها و شهوات نفسیِ خودش است؛ مبادا طوری عمل بکنم که درآمدم کم بشود! یا دوستی که به من اطمینان کرده، پولش را در اختیار من گذاشته، نسبت به من بدبین بشود! این تقواها به درد نمی خورد، اینها همهاش مظاهر دنیاست.
آنچه لازم است، تقوَی الله است، تقوَی الله یعنی: در همۀ امور انسان مراقبت کند در هر قدمی که میخواهد بردارد. ببیند واقعا این کار مورد رضای خدا هست یا نیست؟ البته به ما دستور ندادند وسواس به خرج بدهیم، شبهههای کوچک را قوی بگیریم، جای جریان اصول و عمل به امارات عقلائی و این حرفهاست، یعنی شرع مقدس زندگی را بر انسان سخت نکرده است. عرض کردیم بزرگی به ما نوشته بود: مراقب باشید کار حرام انجام ندهید، کار واجب انجام بدهید. مراقبت یعنی همین، آنچه از ما خواستند، این است. این چیزهایی که گفتیم، از صروف دهر و حوادث دنیا و ثابت نبودنِ جریان زندگی در این عالم و این تغییر و تبدیلها، در اینها اعتباری است برای انسان که انسان عبرت بگیرد، جای آزمایش است و هشدارهایی هست، نه برای غافل، بلکه برای کسی که بیدار باشد، حواسش جمع باشد، یک اشارۀ کوچک، او را متوجه میکند.
[1] . الشافی، صفحه 845.
فحش هم میدهید بگویید گل اناری!
نوشته شده توسطرحیمی 18ام تیر, 1393علی بهجت فرزند آیت الله بهجت گفت: از شدت ناراحتی برای اتفاقات دنیای اسلام توان پدر برای درس دادن تحلیل میرفت و میگفتند سفیانی از حتمیات است اینها به اسم میکشند. شما چه میدانید؟! با این درندگان چه کنیم؟ نمی دانیم، مرددیم دعا کنیم آیا بمانیم تا ظهور؟!
حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت فرزند آیت الله بهجت شب گذشته در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: در طول تاریخ شیعه علمای زیادی بودهاند که زحمت زیادی کشیده اند اما از این میان تعدادی در کنار سیر عملیشان، سیر انفسی داشتهاند و مسلما تنها این افراد توانستهاند که به سیر الی الله و یقین برسند و آیتالله بهجت نیز از این دست علما بودند.
آیتالله بهجت از سن 12 سالگی باطن گناه را میدید
وی گفت: همه میگفتند که آیتالله بهجت میتوانند ضمائر را ببینند ولی ایشان اصلا این چیزها برایشان مهم نبود و میگفتند غلط است که کسی دنبال این چیزها برود و بیان میداشتند اگر کسی دنبال گندم برود ممکن است در کنارش کاه هم به او بدهند.
علی بهجت اظهار داشت: وی از زمانی که کودکی 12 ساله بود چشمش در عبادت باز شده بود و میتوانست باطن گناهان را ببیند و در سن 14 سالگی نیز که در نماز جماعت مرحوم نائینی شرکت میکرد میتوانست سیر آفاقی مرحوم نائینی را درک کند. آیتالله بهجت توانسته بود در زندگیاش عصمت کودکیشان را حفظ نماید و در حقیقت به این دلیل آلوده نبوده و میتوانست به راحتی پرواز کنند.
آیتالله بهجت از جانب آقای قاضی لقب فاضل گیلانی گرفت
وی عنوان کرد: وی از شاگردان آقای قاضی بود و نحوه آشنایی اش با آقای قاضی نیز بسیار جالب است، زیرا علامه طباطبایی خودشان میگفتند که ما بعد از 5، 6 سال ماندن در نجف یاد میگرفتیم به محضر آقای قاضی برسیم اما آیتالله بهجت از همان ابتدا به محضر آقای قاضی رسیدند.
فرزند آیتالله بهجت افزود: خود آیت الله بهجت از نحوه آشناییشان با مرحوم قاضی و اولین باری که نام ایشان را شنیده بودند این گونه می گویند که من در کربلا بودم که یک آقایی شبهای پنجشنبه برای زیارت از نجف به کربلا میآمد و در مدرسه ما وضو میگرفت من تعارفش میکردم که به حجره ما بیاید و او نیز دعوت مرا میپذیرفت از طریق این فرد که برادر علامه طباطبایی بود نام آقای قاضی را شنیدم. در دوران نوجوانی در حوزه نجف، پس از حلّ مشکلی علمی مرحوم قاضی به وی گفت: «أشهد أنّک فاضل» و از آن پس او را «فاضل گیلانی» خطاب میکرد.
هرگز در کلاس آقای قاضی سؤالی نپرسید و هرگز نیز سؤالی نداشت
صفحات: 1· 2
"با خدا" دانلود نرم افزاري ويژه براي ماه مبارك رمضان -مخصوص اندروید 2.3 و بالاتر
نوشته شده توسطرحیمی 18ام تیر, 1393با نرم افزار با خدا میتوانید به متن و ترجمه قرآن، اعمال و ادعیه، اقات شرعی و دعاهای روزانه ماهمبارک رمضان دسترسی داشته باشید. به گزارش وبگردي 20:30؛ اگر به دنبال نرم افزاری هستید که تمامی اعمال و ادعیه ماه مبارک رمضان در آن باشد ما نرم افزار با خدا را برای شما معرفی میکنیم. این نرم افزار برای تلفنهای هوشمند اندرویدی عرضه شده است که شامل تمامی اعمال و ادعیه ماه مبارک رمضان به همراه متن کامل قرآن کریم عثمان طه همراه با ترجمه و قرائت میباشد. البته برای دسترسی به قرائت قرآن باید آن را از طریق خود برنامه دانلود کنید. ساعات شرعی شهرها بخش دیگر این نرم افزار است که میتوانید با جستجو شهر مورد نظرتان را انتخاب کنید. گفتنی است نرم افزار با خدا به تدریج توسط شرکت سازنده به روز رسانی میشود و قابلیتهای جدیدتری به آن اضافه میشود.
- تصاویر محیط برنامه، برای مشاهده در اندازه اصلی روی تصاویر کلیک کنید
- حجم: 2.88 مگابایت نسخه:1.5
ماه تمرین و تقویت معنوی
نوشته شده توسطرحیمی 17ام تیر, 1393
توسلات و توجهاتتان را به پروردگار بيشتر كنيد.
نوافل - مخصوصا نافلهى شب - وسيلهى مهمى است. شما ببينيد كه خداوند متعال در سورهى مزمل با پيامبر خودش چگونه حرف مىزند. بعد از آنكه او را به برخاستن در شب و تضرع در نيمهى شب امر مىكند، مىفرمايد:
«انا سنلقى عليك قولا ثقيلا». البته قيام او با قيام امثال ما فرق مىكند؛ طبعا آن ثقلى كه بر دوش آن بزرگوار بود، با ثقلهايى كه بر دوش لاغر و ضعيف ما هست، فرق مىكند؛ به همان نسبت، خود ما هم كوچك و ضعيفيم و همان تمرين براى ما هم لازم است. من در زندگى امام بزرگوارمان (رضواناللهتعالىعليه) اين را يافتم كه وقتى بار عظيمى بدون سابقه بر دوش او قرار مىگرفت، با اتصال و ارتباط معنوى و قلبى، خودش را تقويت مىكرد. در اين اواخر، معمولا ايشان در ماه رمضان با كسى ملاقات نمىكردند. من بعد از ماه رمضان كه ايشان را زيارت مىكردم، بوضوح مىديدم كه نورانىتر شدهاند؛ به خاطر همين نورانيت بود كه ايشان تا آخرين ماههاى عمرشان مثل كوه ايستاده بودند. سن پيرى معمولا فصل ضعف و انحطاط جسمى و روحى در انسان است؛ ولى جوان از لحاظ روحى و جسمى - هر دو - قوى است؛ اما اين را بايستى به خداى متعال وصل كند، تا در او هيچ چيزى نفوذ نكند. بههرحال، در اين مبارزهى عظيمى كه در مقابل شماست و بايد آن را ادامه بدهيد، من تقويت جانب معنوى را واجب مىدانم.
بيانات در ديدار با اعضاى كادر مركزى جنبش انقلابى حزبالله لبنان 12/12/1370