چهار مرض خاص انسان!
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1392انسان در گذر زمان دچار برخی بیماریهای جسمی میشود ؛ وی در هنگام مواجهه با بیماریها تمام تلاشش را میکند تا دوباره سلامت گردد .بنی بشر برای مبتلا نشدن به بیماری ، عوامل بروز آن را شناسایی میکند تا با پیشگیری ، از ابتلا به آن جلوگیری نماید .
اما جای بسی تأسف، که در روزمرگی این دنیا چنان غرق جسم میشویم که گاه روح را از یاد میبریم و دچار بیماریهای روحی میشویم، این بیماریها چنان قلب انسان را به عفونت گناه آلوده میکند که پس از مدتی ریشه انسانیت را در وجود انسان میخشکاند و آنگاه است که قرآن در توصیف موجودی که خداوند او را اشرف مخلوقات خواندش؛ چنین میفرماید: «اولئک کاالانعام بل هم أضلّ.» کاش انسان، در میان هیاهوی این دنیا، ساعتی را به خود بیاندیشد که آیا روح الهیاش آلوده به زخمهای چرکین کفر، نفاق، شرک، شک و … شده است؟
در این مقاله به ذکر برخی بیماریهای قلب ، که در میان آیات نورانی قرآن به آن اشاره شده است ، میپردازیم :
1- کفر
قلب، گاهی بر اثر بیتوجهی انسان نسبت به حقایق و دور ماندن از اندیشه صحیح دچار کفر می گردد.
انکار از روی عناد، انکار بعد از معرفت و ایمان، صرف کردن نعمت در مسیر شیطان، از مصادیق کفر است؛ قرآن در این سه زمینه آیات متعددی دارد، برای نمونه میخوانیم:
[فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِیداً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ] «آل عمران ، 56». اما کسانی که کافر شدند، آنان را در دنیا و آخرت به عذابی سخت شکنجه میکنم و برای آنان هیچ یاوری نخواهد بود.
[إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضَّالُّونَ] « آل عمران ، 90 ».
آنان که بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خویش افزودند، هرگز توبه آنان پذیرفته نیست و اینان در حقیقت گمراهانند.
[ َالَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ] « ابراهیم ، 24».
آیا کسانی را که [شکر] نعمت خدا را به کفران و ناسپاسی تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاکت درآوردند.
منافقین، مردان و زنانی هستند که به زبان و به پارهای از اعمال خود را مسلمان نشان می دهند، ولی قلباً به هیچ صورت به خدا و پیامبر و احکام الهی ایمان ندارند.اینان ، مردمی هستند که با مسلمان نشان دادن خود، خویشتن را در همه شئون با مسلمانان همراه کرده تا در تمام امور مسلمانان ایجاد اخلال کنند
[وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ] «نمل ،40».
و هر کس که سپاس گزاری کند به سود خود سپاس گزاری میکند و هر کس ناسپاسی ورزد [زیانی به خدا نمی رساند]؛زیرا پروردگارم بینیاز و کریم است.
این مرض خطرناک وقتی عارض قلب شود ، انسان را از نظر جایگاه در عالم خلقت بدتر از حیوانات کرده و روزنههای نور را به روی آدمی می بندد و شاخ و برگ انسانیّت را میخشکاند و از انسان، درندهای خطرناک و دیوی مهیب به وجود می آورد .
صفحات: 1· 2
دانلود گاهنامه ظهور (نشریه داخلی حوزه علمیه محدثه سلام الله علیها) شماره 20
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1392گاهنامه ظهور شماره 20 آبان 90
جهت دانلود برروی تصویر کلیک نمایید.
حجم 8.06 MB
راهنمای دانلود
1- اگر از جستجوگر Internet Explorer استفاده می کنید بعداز باز شدن صفحه روی عکس گاهنامه یا کلمه نسخه pdf کلیک راست نموده سپس از منوی باز شده گزینه …save Target As را انتخاب و فایل مورد نظر را ذخیره می کنید.
2- اگر از جستجوگر Mozilla Firefox استفاده می کنید بعداز باز شدن صفحه روی عکس گاهنامه یا کلمه نسخه pdf کلیک نموده سپس در صفحه باز شده روی گزینه save یا Download کلیک نمایید.و ادامه ذخیره سازی موفق باشید.
معرفی وبلاگ های مرتبط با حجاب
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1392حجاب و عفاف
نجابت آفتاب
پرنسس چادر به سر
زن عفیفه
چادر من
باحجاب
بانوي آفتاب
نقطه چین تا خدا
غنچه های حجاب
نورا سلام الله علیها
موج سایبری حجاب
حجاب و پاکی
حجاب،اسارت یا آزادی
محجبه ها فرشته اند
سنگر وجود
یادداشتهای دخترچادری
خواهرم حجابت
رضوان
عفاف سلاحی برای زن
دختر چادری ها
دختر بسیجی با حجاب
صدفی برای مروارید
عفاف ، حجاب ، آزادی
حجاب ، تلالو شبنم
دختران عفیف
عصر حجاب
عفاف و حجاب
حجاب اسلامی
حجاب سنتر
تو گوهری
من و چادرم
عفاف ، حجاب
برترین حجاب
چادر، حجاب برتر
خانه حجاب
گروه ترویج حجاب
زنان
حجاب ما
نوشته های حجاب
حجاب؛ گوهر و صدف
در و صدف
وبلاگ حجاب
عفت ، عفاف ، حجاب
مبارزه با بی حجابی
پاسداشت حجاب
سایت تخصصی حجاب
چرا حجاب؟
صدفی برای مروارید
وبلاگ فعال حجاب
وبلاگ عفاف
جوان ایرانی
حجاب و عفاف
دبیرخانه حجاب وعفاف
دختران آفتاب
دست زدامن یوسف بردار
حجاب برتر
حجاب زن
گوهر ناب
طیبات
زن در صدف
حجاب در ادیان
حجاب
حجاب شیعه
گالری حجاب
طرح گرافیکی حجاب
حجاب ، عفاف ، حیا
بیکرانه
حجاب برتر
عفت فاطمی
حجاب اسلامی
گروه فرهنگی عفاف
دانلود کتاب ارزشمند «مصباح الهدی» سخنان عارف واصل مرحوم دولابی
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1392اقرار به حقانیت شیعه در سایت رسمی اوقاف عربستان + سند
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1392به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، پایگاه الاسلام(http://www.al-islam.com) که رسما وابسته وزارت اوقاف و ارشاد عربستان است، در تفسیر سوره البینة، در معنای آیه «خيرُ البَرية» به حقانیت شیعیان اقرار کرده و روایتی از نبیّ مکرم اسلام (ص) در این زمینه آورده است.
در این پایگاه در ذیل آیه شریفه “ﺇِﻥَّ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﻭَﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤَﺎﺕِ ﺃُﻭﻟَﺌِﻚَ ﻫُﻢْ ﺧَﻴْﺮُ ﺍﻟْﺒَﺮِﻳَّﺔِ“* در باره مصادیق خیرالبریة(بهترین بندگان)، روایتی آورده که در آن آمده است: ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲّ ﺻَﻠَّﻰ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻋَﻠَﻴْﻪِ [وآله] ﻭَﺳَﻠَّﻢَ : ” ﺃَﻧْﺖَ ﻳَﺎ ﻋَﻠِﻲّ ﻭَ ﺷِﻴﻌَﺘﻚ “.
پیامبر (ص) فرمود: منظور از خیر البریة، علی جان تو هستی و شیعیان تو.
علاقه مندان برای مشاهده این صفحه می توانند این لینک را مشاهده کنند:
http://quran.al-islam.com/Page.aspx?siteid=6&pageid=221&BookID=13&Page=598
امیدواریم مانند بسیاری از روایاتی که در کتاب ها و آثار اهل سنت در باره حقانیت اهل بیت علیهم السلام موجود بوده و به تدریج از بین برده اند، این حدیث شریف، گرفتار این رویه ناصواب نشود.
بهانه
نوشته شده توسطرحیمی 3ام مهر, 1392به بهانه آغاز مهر شروع سال تحصیلی و هفته دفاع مقدس
اما به یاد حماسه عاشورای سال 60
«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
باز هم اول مهر آمده بود
و معلم آرام
اسم ها را می خواند.
اصغر پورحسین!
پاسخ آمد: حاضر.
قاسم هاشمیان!
پاسخ آمد: حاضر.
اکبر لیلا زاد…
پاسخش را کسی از جمع نداد.
بار دیگر هم خواند:
اکبر لیلازاد!
پاسخش را کسی از جمع نداد
همه ساکت بودیم
جای او اینجا بود
اینک اما، تنها
یک سبد لاله ی سرخ
در کنار ما بود
لحظه ای بود، معلم سبد گل را دید
شانه هایش لرزید
همه ساکت بودیم
ناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیم
گل فریاد شکفت!
همه پاسخ دادیم:
حاضر، ما همه اکبر لیلا زادیم.
زنده یاد قیصر امین پور
وظايف اخلاقي مرد در برابر همسرش...(اظهار محبت به زن،تأمين آسايش خانواده و...)
نوشته شده توسطرحیمی 3ام مهر, 1392نخست بايد دانست:
آفرينش و ساختار وجودي و زيستي جنس زن براي كارهاي عاطفي و سبك و لطيف آفريده شده و كارهايي كه به توانايي بالاي جسمي نيازمند است، متناسب وجود مرد ميباشد. از اين رو، وظايفي كه اسلام براي هر يك از زن و مرد مقرر كرده، بر اساس هماهنگي و تناسب با ساختار وجودي آنهاست. در اينجا به برخي از وظايف مردان كه در ايجاد روابط دوستانه و صميمانه بسيار مؤثر و سازنده است، اشاره مي شود:
1. تأمين رفاه خانواده
شكي نيست؛ كه بر اساس آيات و روايات اسلامي، نظام مطلوب خانواده براساس مشورت و در نهايت با سرپرستي و مديريت اجرايي مرد ساماندهي ميشود.
خداوند ميفرمايد:
«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَي النِّساءِ»؛ نساء (4)، آيه 34.؛ «مردان، سرپرست زنانند».
مرد از آن جهت كه به طور معمول از جنبه اداره زندگي و نيروي جسمي قويتر است، سرپرست خانواده ميباشد. او در اين زمينه دو وظيفه دارد؛ يكي وظيفه شرعي و قانوني به عنوان تأمين نفقه زن و فرزند و فراهمسازي شرايط ضروري زندگي و ديگري از نظر اخلاقي و انساني وظيفه تأمين رفاه و راحتي خانواده را دارد كه چيزي فراتر از تأمين نفقه و هزينه زندگي است. از اين رو تكاليفي را بر دوش او ميگذارد. اگر مرد در هزينه كردن حاصل دسترنج خود سخاوت و گشاده رويي به خرج داد، مِهر و شادابي و صفا را در خانواده چند برابر كرده و باعث افزايش محبت و تحكيم بنيان خانواده ميشود.
اين نوع تعامل و رفتار همان نيكي و احسان است؛ كه در روايات به آن تأكيد شده است.
از رسول اكرم صلي الله عليه وآله نقل شده: «بهترين شما كسي است كه بهترين براي خانواده اش باشد و من براي خانواده ام بهترين هستم» «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمَ لِاَهْلِهِ و أنا خَيْرُكُمْ لِاَهلي»؛ (وسائل الشيعه، ج 14، ص 221)..
و نيز آن حضرت مي فرمايد:
«از ما نيست كسي كه وسعت زندگي بر او داده شود و او بر خانواده اش سخت بگيرد» «لَيْسَ مِنَّا مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ثُمَّ فَتَّرَ عَلي عِيالِهِ»؛ (مستدركالوسائل، ج 15، ص 256)..
و در حديث ديگري مي فرمايد:«هركس به بازار رود و هديه اي براي خانواده اش بخرد و ببرد، (-(پاداش او)-) مانند كسي است كه براي نيازمندان صدقه ميبرد» «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَري تُحْفَةٌ فَحَمَلَها اِلي عِيالِهِ كانَ كَحامِلِ صَدَقَةٍ اِلي قَوْمِ مَحاوِيجِ»؛ (وسائل الشيعة، ج15، ص227)..
امام رضاعليه السلام ميفرمايد: «سزاوار است انسان بر خانوادهاش فراخي و توسعه دهد تا مرگ او را آرزو نكنند». «يَنْبَغي لِلرَّجُلِ اَنْ يُوَسِّعَ عَلي عِيالِهِ لِئَلاَّ يَتَمَنّوا مَوْتَه»؛ (من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 68).
مرد نبايد تصور كند؛ كه بخل ورزيدن و جمع آوري اموال و سختگيري بر زن و فرزند، زهد و ارزش محسوب شده و با اين كار از پاداش الهي بهره مند ميشود؛ بلكه بر اساس رواياتي كه گذشت اين نوع تصور تصوري باطل و ضدارزش است و مرد مي بايست در زمينه توسعه مالي و رفاهي خانواده بسيار مثبت و با سخاوت و گشاده رويي با آنان برخورد كند.
2. تأمين آسايش خانواده
مرد كه در بيرون خانه مشغول كار و تلاش است، سزاوار است زمان رفت و آمد خود را تنظيم نموده و بر طبق برنامه عمل نموده و بدون علت، تأخير در بازگشت به منزل نداشته باشد كه باعث نگراني و اضطراب خانواده نشود.
مرد بايد خود را ملزم بداند كه بعد از فراغ از كار براي استراحت به كانون گرم خانواده بازگردد و نسبت به آنان بي توجهي نشان ندهد.
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه: «بر مرد سزوار نيست در شهري كه خانواده اش آنجا زندگي مي كند، جاي ديگري به استراحت بپردازد». «هَلكَ بذي المروةَ انْ يبيت الرّجل عن مَنْزِله بالمصر الذي فيه أهلُه»؛ (وسائل الشيعه، ج 14، ص 122).
رسول اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد: «نشستن مرد در كنار خانواده اش، نزد خداي بزرگ دوست داشتني تر از اعتكاف (-(و نشستن)-) در اين مسجد من است.» «جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيالِهِ اَحَبُّ اِلَي اللَّهِ تَعالي مِن اِعْتِكافٍ فِي مَسْجِدي هذا»؛ (ميزان الحكمة، ج4، ص287).
اين به جهت تأمين نيروي عاطفي زن است. خانواده هر كس، چشم اميدشان به او است؛ پدر در عين اين كه پدر و مدير بوده، همسر است، بايد دوست و دلسوز براي خانواده باشد و اگر ثروتي دارد، از آنها است و اگر زحمتي مي كشد، براي راحتي آنان است. پس بايد در خانواده به گونه اي عمل كند كه همسر و فرزندان، در رفاه و آرامش باشند.
هر گونه خشونت و سختگيري و يا بي توجهي به خواست خانواده، ممكن است زندگي را تلخ و محبت را از دل خانواده بيرون ببرد. سختگيري هاي بي مورد و بهانه گيريهاي نابجا و در تنگنا قرار دادن خانواده شايسته نيست. سختگيري در هزينه زندگي و در فشار اقتصادي قرار دادن خانواده به صلاح نيست يا سختگيري در رفت و آمد ممكن است پيامدهاي ناگواري در پي داشته باشد.
پدر خانواده بايد در عين نظارت و جديت در تربيت، از سختگيريهاي بي مورد دوري جويد. زماني كه اعضاي خانواده همه در كنار هم هستند به قدري لذت بخش است كه بعضي خانواده ها به طور منظم زماني را براي بحث و گفتوگو در مورد مشكلات يا حتي صحبت در مورد اتفاقات خوشايندي كه برايشان رخ داده است، اختصاص مي دهند.
سپري كردن اوقاتي از روز يا هفته براي دور هم جمع شدن اعضاي خانواده به كودكان حس همبستگي مي دهد، تا جايي كه حتي وقتي بزرگ شوند به خانواده خود احساس تعلق و وابستگي دارند. بعضي خانواده ها به طور مرتب و به صورت دسته جمعي در مراسم مذهبي شركت مي كنند (مثلاً همه با هم به مسجد مي روند) و بعضيها آخر هفته به پارك ميروند. يك شام ساده و لذت بخش كه همه آن را دوست دارند، انجام چند بازي با حضور همه اعضاي خانواده، به سينما رفتن و همين جشنهاي كوچك كودكان را به صرف وقت بيشتر در كنار ديگر اعضاي خانواده علاقه مند مي كند.
3. احترام به زن
زن از نظر اسلام امانت خدا در دست شوهر و از نظر دخالت در امور زندگي شريك مرد و از نظر تربيت فرزندان مادر خانواده است. هر مردي وقتي ازدواج مي كند، بايد همسرش را احترام كند و هرگز او را اذيت و آزار نرساند و ايشان را تحقير و به استهزاء نگيرد.
خداوند مي فرمايد «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛ نساء (4)، آيه 19..
حضرت صادق عليه السلام از پدرش نقل كرده كه فرمود: «هر كس زن گرفت، بايد او را گرامي دارد و به او احترام كند» «مَنْ اِتَّخَذَ اِمْرَأةً فَلْيَكْرِمْها»؛ (بحارالانوار، جلد 103، ص 224)..
حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «زنان امانت خدا بر شما هستند. به ايشان زيان نرسانيد و برايشان سخت نگيريد. «اِنَّهُنَّ اَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَلا تُضارّوهنُنَّ وَلا تَعْضِلُهُنَّ»؛ (مستدركالوسائل، ج 4، ص 251).
همانگونه كه ساير امانتهاي الهي ارزشمند و قابل اكرام و احترام است، زن نيز بايد آنگونه كه شايسته است مورد احترام شوهر قرار گيرد؛ چه اينكه در قيامت خداوند متعال از امانتهاي خود سؤال ميكند كه با آنها چگونه رفتار كرديد. آيا حق امانتداري را به جا آورديد؟!
به همين جهت است كه وقتي حضرت، همسر خود حضرت فاطمه عليها السلام را به خاك مي سپارند، مي فرمايد: «امانت خدا از دست من گرفته شد».
4. اظهار محبت به زن
گفته شد كه ثبات بنيان خانواده بر پايه مهر و محبت است. هم زن بايد به مرد اظهار مودت و دوستي نمايد و هم مرد به زن ولي نياز زن به عشق و علاقه بيشتر است و مرد بايد محبت قلبي خود را بيرون بريزد. مرد بايد بداند كه زن از نظر ساختار زيستي با او تفاوت دارد مرد بنده شهوت است و زن در بند محبت مرد است مرد زني را دوست دارد كه او را پسنديده و انتخاب كرده باشد و زن مردي را دوست دارد كه ارزش او را درك كرده باشد و محبت خود را از قبل اعلام كرده باشد. هر كسي مي تواند با دو زبان سخن بگويد؛ زبان عاطفه و احساس، و زبان عقل و منطق. زبان عاطفي به خاطر ارتباط مستقيمي كه با قلب و جان شنونده دارد، تأثير بسياري در ايجاد محبت ميگذارد.
ابراز عشق صريح و صادقانه (جملات عاشقانه) لحظه هاي زندگي را شيرين و لبريز از لذت و هيجان ميكند.
به قول «مترلينگ»: «زندگي وقتي لذتبخش است كه در آن، لذات كوچك و عشقهاي كوچك وجود داشته باشد و همين چيزهاي كوچك است كه ما را به زندگي پايبند ميكند» راز تفاهم در زندگي زناشويي، ص99..
واژه هاي عاشقانه و دلنشين، به طور شگفت انگيزي مي تواند آفريننده ي لذتهاي كوچك باشد. ابراز محبت با صراحت و در عين صداقت و راستي در حالي كه آميخته با هيجانات روحي است، محبت را تا مرز عشق مي رساند كه شيريني و لذت آن را بايد در عمق دلها جستجو كرد ولي پنهان كردن عشق، محبت را خفه مي كند و مي ميراند. هيچگاه نبايد غرور مرد مانع از ابراز عشق و علاقه به همسرش شود، يا در طول زمان مشكلات زندگي و گاه مشاجرات و درگيريها، باعث ترك ابراز عشق و علاقه شود؛ بلكه بايد همواره و در همه حالات زندگي طوري رفتار كند كه فضاي عاطفي از بين نرود و جايي براي گفتن جملات عاشقانه و البته صادقانه بماند.
نبي اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد: «اين سخن مرد كه به همسرش ميگويد: واقعاً تو را دوست دارم، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد» «قَوْلُ الرَّجلِ لِلْمَرْأَةِ اِنّي اُحِبُّكَ لايَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً»؛ (وسائلالشيعة، ج 20، ص 23)..
و نيز مي فرمايد: «هر چه ايمان انسان كامل تر باشد به همسرش بيشتر اظهار محبت مينمايد.» «كُلَّما اَزْدادَ الْعَبْدُ اِيمانً اِزْدادَ حُبًّ لِلنِّساءِ»؛ (بحارالانوار، ج 103، ص 228).
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «محبت و دوستي زنان يكي از اخلاق پيامبران است». «من اخلاق الانبياء حب النساء»؛ (بحارالانوار، ج 100، ص 236).
با ناز و عشوه سخن نگوئید.( آیه های زندگی )
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مهر, 1392يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي … . ﴿احزاب،۳۲﴾
تفسیر نمونه
در آيات گذشته سخن از موقعيت و مسئوليت سنگين همسران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) بود، در آيات مورد بحث اين موضوع همچنان ادامه مى يابد و طى آياتى دستوراتی مهم به همسران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) مى دهد:
شما به خاطر انتسابتان به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از يك سو، و قرار گرفتنتان در كانون وحى و شنيدن آيات قرآن و تعليمات اسلام از سوى ديگر داراى موقعيت خاصى هستيد كه مى توانيد سرمشقى براى همه زنان باشيد، چه در مسير تقوا و چه در مسير گناه .
بنابر اين موقعيت خود را درك كنيد و مسئوليت سنگين خويش را به فراموشى نسپاريد و بدانيد كه اگر تقوا پيشه كنيد در پيشگاه خدا مقام بسيار ممتازى خواهيد داشت .
بدون شك اين يك حكم عام است، و تكيه آيات بر زنان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) به عنوان تاكيد بيشتر است، درست مثل اينكه به شخص دانشمندى بگوئيم تو كه دانشمندى دروغ مگو، مفهومش اين نيست كه دروغ گفتن براى ديگران مجاز است، بلكه منظور اين است كه يك مرد عالم بايد به صورت مؤ كدتر و جديترى از اين كار پرهيز كند.
درباره ی خانواده های محترم طلاب و اهل علم نیز همین طور است.
به هر حال اين تعبير نشان مى دهد كه جاهليت ديگرى همچون جاهليت عرب در پيش است كه ما امروز در عصر خود آثار اين پيش گوئى قرآن در دنياى متمدن مادى را مى بينيم ، ولى مفسران پيشين نظر به اينكه چنين امرى را پيش بينى نمى كردند، براى تفسير اين كلمه به زحمت افتاده بودند لذا جاهليت اولى را به فاصله ميان آدم و نوح ، و يا فاصله ميان عصر داود و سليمان كه زنان با پيراهنهاى بدننما بيرون مى آمدند، تفسير كرده اند، تا جاهليت قبل از اسلام را جاهليت ثانيه بدانند!.
ولى چنانكه گفتيم نيازى به اين سخنان نيست ، بلكه ظاهر اين است جاهليت اولى همان جاهليت قبل از اسلام است كه در جاى ديگر قرآن نيز به آن اشاره شده است (سوره آل عمران آيه 143 و سوره مائده آيه 50 و سوره فتح آيه 26) و جاهليت ثانيه ، جاهليتى است كه بعدا پيدا خواهد شد.
تفسیر المیزان
در تفسیر گرانسنگ المیزان پس از ترجمه ی این آیه و بیان مقدماتی، مرحوم علامه ی طباطبائی (رحمة الله علیه) با اشاره به آیه ی (وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ) می فرمایند: كلمه” قنوت” به معناى خضوع است و بعضى گفته اند: به معناى اطاعت است، بعضى ديگر به معناى ملازمت و مداومت در اطاعت و خضوع گرفته اند، و كلمه “اعتاد” به معناى تهيه كردن است، و رزق كريم مصداق بارزش بهشت است.
و معناى آيه اين است كه:
هر يك از شما همسران رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) براى خدا و رسول او خاضع شود، و يا ملازم اطاعت و خضوع براى خدا و رسول باشد، و عمل صالح كند، اجرش را دو باره مىدهيم، يعنى دو برابر مىدهيم، و برايش رزقى كريم، يعنى بهشت آماده مىكنيم.
با اينكه اين امور بين زنان پيغمبر و ساير زنان مشترك است. پس از اينجا مى فهميم كه آوردن جمله «شما مثل ساير زنان نيستيد» براى تاكيد است، و مى خواهد اين تكاليف را بر آنان تاكيد كند، و گويا مى فرمايد شما چون مثل ديگران نيستيد، واجب است در امتثال اين تكاليف كوشش و رعايت بيشترى بكنيد، و در دين خدا بيشتر از ساير زنان احتياط به خرج دهيد.
بنابراین همسران طلاب و اهل علم در قبال سنگین تر بودن بار مسئولیت شان، از نعمت ها و برکات الهی بیشتری برخوردارند.
تفسیر نور
1. حساب خانوادهى رهبران دينى از سايرين جداست و بايد بيش از ديگران مراقب رفتار خود باشند. (يا نساء النبى لستن كاحد من النساء) موقعيّت اجتماعى، محدوديّت آور است.
2. وقتى به زنان پيامبر كه بيشترشان پير و سالخورده بوده و زندگى سادهاى داشتند هشدار داده مىشود كه با كرشمه و ناز سخن نگويند، زنان جوان و زيبا بايد حساب كار خود را بكنند. (يا نساء النبّى… فلا تخضعن…)
3. با كرشمه سخن گفتن زن، بى تقوايى است. (اِن اتّقيتنّ فلا تخضعن بالقول)
4. قرآن براى سخن گفتن نيز آدابى بيان مىكند. (فلا تخضعن بالقول)
5. تنها طمع بيمار دلان، براى آنكه زن خود را كنترل كند، گرچه تصميم جدّي نداشته باشند. (لاتخضعن… فيطمع)
6. افراد آلوده، از مقدّسات نيز دست طمع بر نمىدارند. (يا نساء النبّي… فيطمع الّذي فى قلبه مرض)
7. نبايد گفتار و رفتار زن تحريك كننده باشد. (فيطمع الّذى فى قلبه مرض)
8. در جامعهى نبوى نيز همهى افراد سالم نيستند. (فيطمع الّذي فى قلبه مرض)
9. نبايد كارى كنيم كه حتّى يك نفر دچار گناه و فساد شود. (الّذي فى قلبه مرض) و نفرمود (الّذين فى قلوبهم)
10. چشم چرانى و هوسبازى يك بيمارى روحى است. (فى قلبه مرض)
11. گرچه كسى كه بيمار دل است مشكل دارد، (فى قلبه مرض) امّا من نبايد كارى كنم كه او را تحريك كند. (فلا تخضعن… فيطمع)
12. طورى سخن بگوييد كه هم محتوا خوب باشد (قولاً معروفا) و هم شيوه، سالم باشد. (فلا تخضعن بالقول) چند اصل مهم در نهى از منكر كه از اين آيه استخراج مىشود:
1- از موقعيّت خانوادگى افراد كمك بگيريم. (يا نساء النّبيّ)
2- از موقعيّت اجتماعى افراد استفاده كنيم. (لَستُنّ كاَحدّ من النساء)
3- القابى را به كار ببريم كه محبوب همه است. (اِن اتّقيتُنّ)
4- از سادهترين كار شروع كنيم. (فلا تخضعن بالقول)
5- از بزرگان و خودىها شروع كنيم. (يا نساء النّبيّ)
6- از سرچشمهى گناهان نهى كنيم. (فلا تَخضعنَ بالقول فيطمع)
7- از رفتارها و انحرافات كوچك غافل نباشيم. (فلا تَخضعنَ بالقول)
8- عوارض و پيامدهاى فساد و انحراف را بيان كنيم. (فيطمع الّذي فى قلبه مرض)
9- امر به معروف و نهى از منكر در كنار هم باشد. (فلا تخضعن - قلن)
10- حتّى براى جلوگيرى از يك منكر از يك فرد اقدام كنيم. (فيطمع الّذي) نفرمود: «فيطمع الّذين»
11- با هوس و آرزوى گناه هم بايد مبارزه كرد تا چه رسد به خود گناه. (فيطمع)
حراج عفاف دختران ایرانی در منازل سفرا
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مهر, 1392عفاف و شخصیت دختران ایرانی همچنان در سفارتخانهها و منازل شخصی سفرا در کشورمان لکه دار میشود و دستگاههای مسئول با چراغ خاموش از کنار آنها عبور میکنند.
به گزارش خبرگزاری فارس، هر از گاهی اخباری از سفارتخانهها و منازل شخصی سفرا در ایران منتشر میشود از پارتیها و بزمهای شبانه گرفته تا برپایی کنسرت و شوهای لباس.
اما تاکنون اگر بزمی بود و حاشیهای، عدهای افراد خودفروخته، پای ثابت این مجالس بودند ولی در این روزها همسران سفرا و برخی از مسئولان کشور نیز در جمعهای این سفارتخانهها حاضر میشوند و نظارهگر استفاده ابزاری از زنان و دختران ایرانی هستند.
طی روزهای اخیر یکی از سفارتخانههای مستقر در ایران جمعی از همسران سفرا و همسران برخی مسئولان را به مراسم برپایی شوی لباس زنانه در منزل سفیر، دعوت کرد، مراسمی که ورود عکاسان مرد هم به آن آزاد بود و کارکنان مرد برنامه نیز منعی برای حضور نداشتند.
نکته قابل تأمل در این گردهمایی این بود که اکثر خانوادههای سفرای ایران و همسران مسئولان ایرانی، با چادر و حجاب کامل در این مراسم حضور یافته بودند ولی مدلها (فشنها) از بین دختران ایرانی حدود 25 سالهای انتخاب شده بودند که بدون حجاب، روی استیج قرمز برنامه، عرض اندام میکردند و عکاسان مرد نیز، این لحظات را به ثبت میرساندند، در حالیکه به این منظور میتوانستند از دختران ملیت همان سفارتخانه استفاده کنند.
این جریان در حالی رخ داده است که هیچ اعتراضی نسبت به این استفاده ابزاری و تکراری از دختران ایرانی در سفارتخانهها از سوی دستگاههای مسئول صورت نمیگیرد و نظارت و تلاشی برای حفظ حرمت زن مسلمان ایرانی در این محافل انجام نمیشود.
اسناد و فیلمهای این مراسم در اختیار خبرگزاری فارس قرار دارد که این خبرگزاری به دلیل حفظ عفت زن مسلمان ایرانی و حضور همسران برخی مسئولان در این مراسم از انتشار آنها خودداری میکند.
بخوانيم و عمل کنيم!
نوشته شده توسطرحیمی 1ام مهر, 1392قسمتي از وصيت نامه محمد مكى(شهيد اول) را انتخاب کرده ايم. اين «وصيت نامه»در بردارنده مطالب و معارف بلندى است .در اين وصيت نامه شهيد اول نخست نفس خويش را مخاطب قرار مى دهد و انتظاراتش را از نفس خود بيان مي داردو آنگاه برادران و دوستان الهي را:
1. تقواى الهى را فرا ديد خود قرار دهید و بر همه حركات و سكنات خويش حاكم سازید. مدام در مراقبه بوده و از خدا خوف و خشيت كنید. در خلوت و پنهانى از او شرم كرده ، به آنچه خوشايند او نيست آلوده نگردید.
2. در همه احوال خدا را فراياد دارد و در بيشتر اوقات با زبان ذكر او گويد.
3. بر خدا توكل كرده ، كارها را به او واگذارد و در گرفتاريها و سختيها به او پناه برد.
4. موازين و احكام دين را فراديد خويش نهاده ، مواظب باشد سر موئى از آن خارج نشود؛ زيرا خروج از فرامين شريعت ، گمراهى و ضلالت را در پى آرد.
5. نوافل و مستحبات را بر اساس تلاش و توان ، فراغت و سلامتى ، زياد كند؛ بويژه نمازهاى مستحب را؛ چون نماز، بهترين عمل است . كارى پس از شناخت خدا و تحصيل معارف الهيه ، همانند نماز انسان را به خدا نزديك نمى كند. در ميان نمازهاى مستحبى ، در انجام نماز شب مراقبت ويژه كند.
6. زبان را از گناهانى همچون : پرت و پلاگوئى ، غيبت ، سخن چينى ، بيهوده گوئى نگاه دارد. از شنيدن لغو و هر آنچه بهره دينى يا دنيايى ندارد بپرهيزد و اعضاء جوارح را از آنچه ناخوشايند پروردگار است بدور دارد.
7.زهد را روح زندگى اش كند، به آنچه به او مى رسد بسنده كند، روزى از حلال خورد، تا مى تواند بى نيازى از مردم را پيشه خود سازد؛ زيرا خواهش از مردم خوارى و ذلت اين دنيا را در پى دارد.
8.ياد مرگ را نصيب العين خويش كند؛ براى رسيدن آن در همه حال آماده باشد. براى اين كه ياد مرگ ، «فراديد» او گردد، روزى بيست مرتبه ياد مرگ كند.
9.هر صبح و شام گذشته خود را محاسبه كند، اگر رفتار نيك داشته است بر او بيفزايد؛ چنانچه بدى از او سرزده است ، از او بازگردد و جبران كند.
10. با قلب و زبان ، دائم در استغفار بوده ، طلب بخشش كند. شكل آن (استغفار) چنين است : «اللهم اغفرلى فانى استغفرك و اتوب ». در وصيت لقمان به فرزندش آمده است : بسيار بگويد:«اللهم اغفرلى» ؛ زيرا خداوند در شبانه روز اوقاتى قرار داده است كه در آن وقت ها، حاجات بندگان را رد نمى كند.
11. امر بمعروف و نهى از منكر را با شرايطى كه در شرع مطهر آمده است به اندازه توان و نيرو، انجام دهد.
12. برادران دينى را يار و كمك باشد، به اندازه افتادگى و نياز آنان حاجتشان را برآورد. اولاد على ((ع )) و فاطمه ((س )) را خدمت و احترامى ويژه كند.
13. قوانين و دستورات الهى را بزرگ شمارد. علماء دين را گرامى دارد. صاحبان تقوا، از مؤ منين را، احترام كند.
14. بداده خدا راضى باشد. چيزى را كه نمى داند خير او در آن است يا نه ، طلب نكند. در همه احوال خدا را سپاسگزار باشد.
15. بهنگام پيكار و رودررويى با مشكلات مقاومت ورزد؛ زيرا صبر راءس همه امور است .(6)
16. براى تعجيل فرج و ظهور امام زمان ((عج ))) دائم دعا كند؛ زيرا اين عمل در شريعت اسلام ، از اهميت والايى برخوردار است .
17. اشتغال دائم به درس و بحث و ممارست با علوم را، در اين راه تدريس ، آموزش ، مطالعه ، قرائت و فراگيرى دانش پيشه خود سازد. در اين راه از سرزنش هيچكس بيم به دل راه ندهد.
18. در همه كارها اخلاص داشته باشد و كارها را فقط براى خوشنودى خداانجام دهد؛ زيرا فقط كارهاى خالص و بى پيرايه را خدا مى پذيرد. ريا در عبادت - پناه مى بريم از آن بخدا- شرك شمرده مى شود.(7)
19. پيوند و ارتباط با خويشاوندان ، اگر بگونه اى فراخ نتواند به ديدار آنان برود، با عرض سلامى آنان را خوشنود سازد.
20. به زيارت برادران دينى رود. با آنان در امور دين و آخرت گفتگو داشته باشد.(8)
21. زياد به دنبال مباحات و رخصت ها نرود. در زندگى خود، گشادگراى نباشد. در تكاليف دينى بر خود سخت نگيرد؛ بلكه روش و مشى ميانه و استوارى را در پيش گيرد.
22. با مردم درخور فهم آنان سخن گويد و از مطالبى كه هضم آنها برايشان مشكل است بپرهيزد. خلق و خوى خوب داشتن ، خشم را فرو خوردن ، با مردم فروتنى نمودن ، از خدا سامان خلق را خواستن و كارهاى آنان را سامان دادن را پيشه خود سازد.
23. بدون بهره دينى يا دنيايى لحظه اى از عمر خود را سپرى نكند. در همه اين كارها معيار تقوا و مراقبت پيوسته و دائم است . سلام بر همه آنان كه اين دستور را پى گيرند. سپاس ويژه خداوند است . درود پياپى خدا بر پيامبر اسلام و آل بزرگوار وى باد.
دستور العملهاي عرفاني از علماي بزرگ اخلاق