برای توجه در نماز چه کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّهمان به خدای تعالی باشد؟
بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:
• اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد از امام رضا(ع) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیهی دل است (وسائل الشیعه ۱/۳۶۷ ابواب وضو باب۱ حدیث ۹)
• دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که دربارهی نماز وارد شده تأمّل نماید.
• سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع میکند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثواب الاعمال عن ابن ابییعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق۷ اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)
• چهارم: وقتی روبه قبله مینماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.
• پنجم: به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند
• ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز میشود، تا آن لحظه ای که از نماز خارج می شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر مینماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و میگوید: ای نمازگزار اگر میدانستی چه کسی به تو نظر مینماید و با چه کسی مناجات میکنی هرگز از او رو بر نمیگرداندی و ابداً از جای خود بر نمیخواستی (کافی عن ابیجعفر۷ قال: «قال رسولالله (صلی الله علیه و آله) اذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف … و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب ۸ حدیث ۵ از کافی)
• هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانهی آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفتهاند. (عنه (ص) … و اظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء و الملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء…» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب ۸ حدیث ۵ از کافی)
• هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.
منبع: دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى
مزد و پاداش این مراقبت
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394
این حدیث، حدیثی است که شیخ انصاری، فقیهی مثل او در معضل ترین مسئله در دماء بر طبق سند این حدیث فتوا می دهد. این حدیث، کلمه فصل است،
گفت: یابن رسول الله، من ماه رمضان ختمهای قرآن کردم، یک ختم قرآن برای جدت پیغمبر، یک ختم قرآن برای جدت امیرالمؤمنین، یک ختم قرآن برای جده ات حضرت زهرا، تا رسید ختم قرآنی برای تو کردم یا ابا الحسن، ما لی بهذا؟
آیا برای من در قبال این عمل چیست؟
این حدیثی است که گوهر قرائت قرآن را به آخر مرحله می رساند. ما لی بهذا؟
در مقابل این عمل برای من چیست؟
امام فرمود: “لک بذلك أن تکون معهم[يوم القيامة]".
اصلا خود من الان که می گویم، متحیّرم.
فرمود: جزای تو که قرآن خواندی، ختم قرآن را هدیه کردی به رسول خدا، به علی مرتضی، جزای تو این است که با او باشی و از او جدا نشوی.
این مرد، فقیه است، وقتی این کلمه را شنید مبهوت شد،
گفت: لی هذا بهذا؟ در مقابل این، این برای من است؟
معیّت، آن هم با خاتم، با سید اوصیاء؟
سه مرتبه امام فرمود: “نعم، نعم، نعم” بله، بله، بله، جزای تو این است که با او باشی[در روز قیامت].
منبع: دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى
چگونه به یک دعانویس موفق و حرفه ای تبدیل شویم ؟ + تصاویر
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394زنی سفید رو و قد کوتاه بختم را بسته است و فقط او می تواند اثرات کار آن زن را از بین ببرد.
ما به یگانه و یکتا بودن خداوند معتقدیم و می دانیم که باید در برابر اراده وحکمت خالق خود سر تسلیم فرود آوریم و تنها از ناحیه اوست که می توانیم خواسته هایمان را طلب کنیم.
بی شک همه در زندگی شخصی و کاریمان مشکلاتی داریم و همیشه زندگی بر وفق مرادمان نیست… .
انسان ها با انگیزه های متفاوتی دعا می کنند اما مشکل از آن جایی آغاز می شود که گاهی پاره ای از افراد صبر، حوصله و توان رویارویی با این ناراحتی ها را ندارند و در برخورد با مانع های ریز و درشت اهداف زندگی شان ،به جای بکارگرفتن راه های صحیح حل مسأله به عده ای پناه می برند که به اسم دعا نویس از مردم اخاذی می کنند.چنین ساده لوحی هایی سبب شده است که بازار این سود جویان و متقلبان گرم و جیب آنها پر از پول شود.
*تبلیغات به دعا نویسی هم رسید!
در هر جامعه ای مشکلات و انتظارات هر رده سنی تقریبا مشابه و مشخص است.هنگامی که مشتریان نزد این شیادان می روند،آن ها ابتدا سرکتاب باز و سپس بر حسب سن و جنسیت مراجعه کنندگان، آینده ای تیره و پراز دردسر را برایشان بازگو می کنند.
این افراد با سو استفاده از عقاید مذهبی گروهی از جامعه و سادگی آنها، هم نوعانشان را فریب می دهند. آنها کاغذها و نوشته های درهمی که منبع شان به هیچ وجه قرآن کریم و کتاب های دعای معتبر و تایید شده علمای دین نیست را به عنوان دعا به مشتریان شان می فروشند.همچنین آن ها با هدف جدی به نظر رسیدن کارشان، روش های سختی مثل چال کردن کاغذها زیر یک درخت کمیاب را برای استفاده و نتیجه دادن این دعاها تجویز می کنند !
نا گفته نماند که بعضی از این دعانویسان،کارت ویزیت و تبلیغات گسترده هم در مکان های شلوغ از جمله متروها عرضه می کنند و جالب آنجاست که افراد برای مراجعه به آن ها باید وقت قبلی نیز بگیرند !
فاطمه، 22ساله،کارشناس روابط عمومی می گوید:"3سال پیش نزد دعا نویسی در کرج رفتم،او می گفت: زنی سفید رو و قد کوتاه بختم را بسته است و فقط او می تواند اثرات کار آن زن را از بین ببرد.دعانویس در قبال دعاهایی که به من داد،450هزارتومان پول گرفت.الان با گذشت 3سال از آن ماجرا من هنوز مجرد هستم.”
حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا رحمانی درباره کسانی که خود را دعانویس معرفی می کنند،با صراحت می گوید: “این افراد قشری هستند که نسبت به علوم غریبه آگاهی صحیح و کافی ندارند، همچنین با علم ناقص خود، آسیب های زیادی به مردم می رسانند. اینگونه افراد سودجو فقط به پول فکر می کنند و تنها هدفشان شیادی و کلاهبرداری است.
اهانت جدید یک مجله فرانسوی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله +عکس
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394مقامات مغرب به علت چاپ تصویر موهن از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در مجله فرانسوی «علوم و مستقبل» به این مجله مجوز توزیع ندادند.
مصطفى الخلفی، وزیر ارتباطات و سخنگوی رسمی دولت مغرب اعلام کرد مجله فرانسوی علوم و مستقبل در شماره اخیر خود تصویری تصویری موهن از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چاپ کرده است و به همین علت اجازه توزیع در مغرب نیافته است.
الخلفی افزود: تصمیم به منع توزیع این مجله، براساس فصل ۲۹ قانون مطبوعات مغرب و بنابر قطعنامه سازمان ملل متحد گرفته شده است، قطعنامهای که درمورد منع خدشه وارد کردن به ادیان است.
نخستین بار نشریه فرانسوی شارلی ابدو اقدام به انتشار کاریکاتورهای موهن از پیامبر اسلام کرد که واکنشهای جهانی و اعتراضهای شدید مسلمانان را برانگیخت.
آزادی بیان به معنای آزادی توهین و نابود کردن میراث بشری و اصول اخلاقی نیست؛ از این رو اقدام به رنجاندن یک و نیم میلیارد نفر از جمعیت جهان، اقدامی غیرعاقلانه و ناشی از بیخردی گسترده در میان برخی طیفهای رادیکال لائیک در غرب است.
احترام به پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله یکی از بزرگترین ادیان ابراهیمی نباید با سکوت سایر ادیان مواجه شود. سکوت رهبران سایر ادیان تنها منجر به تشدید وقاحت و کشیده شدن دامنه توهینها به سایر ادیان، ارزشها و نمادهای آنها خواهد شد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان؛
ایران سربازان قویترین ارتش دنیا را مجبور به زانو زدن کرد.
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394همان زمان که باراک اوباما در حال سخنرانی و تعریف و تمجید از ارتش آمریکا در مقابل کنگره بود، سربازان این کشور مقابل سربازان ایرانی زانو زده و دستشان بالای سرشان بود.
خبرگزاری اسپوتنیک روسیه در مطلبی، با آوردن سخنرانی سالیانه اوباما در کنگره، نوشت که اقدام ایران در بازداشت سربازان آمریکایی، تحقیر سخنان رئیسجمهور آمریکا بود.
بنا به این گزارش، باراک اوباما، در سخنرانی سالییانه خود مقابل کنگره گفت: «آمریکا قویترین کشور جهان است، ما برای ارتشمان بیش از هر کشور دیگری هزینه میکنیم و نیروهای ما بهترین جنگجویان در تاریخ هستند؛ هیچ ملتی جرأت حمله به ما و هم پیمانانمان را ندارد؛ چرا که به خوبی میدانند که هلاک خواهند شد».
این کلمات دقیقا از زبان باراک اوباما جاری شد و در همان لحظه، سربازان قویترین ارتش دنیا زانو زده و دستانشان بالای سرشان بود.
اسپوتنیک در ادامه مینویسد: سربازان آمریکایی اینگونه بر روی قایقها ظاهر شدند و ایران پس از ساعاتی بعد از اینکه اعلام کرد که آمریکا معذرتخواهی کرده است؛ آن را آزاد کرد.
خبرگزاری فارس
و این جمعه هم گذشت...
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1394غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی
غروب، این همه غربت، چرا نمیآیی؟
زمین به دور سرم چرخ میزند، پس کی
تمام میشود این روزهای یلدایی؟
کجاست جاذبهات آفتابِ من؟ خسته است
شهابِ کوچکت از این مدار پیمایی
کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟
کجاست گنبد آن چشمهای مینایی؟
تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی…
دلم برای تو تنگ است...
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1394السلام علیک یا سلطان عشق علی بن موسی الرضا علیه السلام
در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است
به من اجازه ی در اوج پر زدن داده است
در آن کرانه که همواره یک نفر آنجاست
که در پذیرش مهمان همیشه آماده است
در آن کرانه که خورشید پیش یک گنبد
بدون رنگ ز بازار حسن افتاده است
همیشه از تو سرودن چه سخت و شیرین است
شبیه تیشه زدن های سخت فرهاد است
سؤال می کند از خود هنوز آهویی
که بین دام و نگاهت کدام صیّاد است؟
دلم که دست خودم نیست این دل غمگین
همان دلی است که جامانده در گهرشاد است
بدون فنّ غزل بی کنایه می گویم
دلم برای تو تنگ است شعر من ساده است
***سید حمیدرضا برقعه ای***
قبله حاجات ری
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1394هوای بهاریِ «ری» در نهایت لطافت، بر مقدم گل ها بوسه می زند و فرشته های شکوفه پوش، دامن دامن گل بر حجله بهار می افشانند.
ری، عروس شهرهای ایران، قصر بهارانه ز یبایی ها، منظر پاک تماشا و بارگاه شور و عشق و مناجات، امروز جشن کبریایی «سیّدی» از فزندان «امام مجتبی علیه السلام » را برپا می کند که عطر «زهرا»یی اش، در نهایت غربت، تمام پروانگان را به زیارت خوانده است!
سیّدی از تبار عشق و ایمان، نور و صداقت و مهر و عطوفت.
سیدی از سلاله پاکان، که عطر بهشت از آستانش به مشام می رسد ودل های عاشق را به زیارت کربلا می برد! سیدی از قبیله کرامت، که آستان کبریایی اش مثل «بقیع»، درمان تمام دردهای غریبی است؛ چشم نواز است و دل های غریب را به غربت آستان امام مجتبی علیه السلام پیوند می زند.
سیدی که صدای مناجاتش، هنوز از «سِکّة الموالی» می آید و یاران ولایت را نسل به نسل، محو کرامت های خود کرده است!
سیدی که نام، مرام و احترامش غیر قابل وصف است و شکوه مقامش در میان اولیاءاللّه نشانه عظمت اوست! عظمتی که حتی امامان بزرگوار تشیع آن را ستوده اند .
ألسلام علیکَ اَیُهَا السَّیدِ الزَّکیُ و الطّاهِرُ الصَفّی!
السلام علیک یَابنَ السّادَة الْاَطْهار!
السلامُ عَلَی الْعَبدِالصّالِح الْمطیعُ للّه رَبِ العالَمین و لِرَسولِهِ و لِاَمیرِ المؤمنین!
درود خداوند بر تو و نیاکان پاک تو باد.
مولاجان! دل های دردمند خود را به آستانت دخیل می بندیم و هرگاه رو به قبله می کنیم، سلام و درود نگاهمان را نذر گلدسته های آسمانی تو می کنیم.
مولا جان!:
یک نگهْ نظّاره ات، سرجوشِ صد میخانه می یک تبسّم کردنت، آغوش صد گلزار گل
انگار قسمت ازلی «ری»، این شهر کهن و باستانی، این شهر زیبا و سرسبز بود که وجود مبارک حضرتت را میزبانی کند، تا شیعه، عطر مدینه و بقیع را از آستان کبریایی تو استشمام کند.
در سالروز میلادت، مولاجان! یا ابالقاسم! در قنوت اشک هامان تو را می خوانیم:
«یا سَیّدی وابْنَ سَیّدی! اِشْفَعْ لی فی الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکَ عِنْدَاللّهِ شأنا مِنَ الشَأنِ؛
مولاجان، ما را با نگاه شفاعت بنواز، که سخت نیازمند کراماتِ توایم!
منبع: حوزه
فضایل و کرامات حضرت عبد العظیم حسنی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1394
فضایل حضرت عبد العظیم حسنی از زبان معصومین
1- صاحب بن عباد در رساله خود گفته: ابو حماد رازی گوید: خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم، هنگامی که اراده کردم از محضر مقدّسش بیرون شوم فرمود: هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد، آنها را از عبد العظیم حسنی بپرس، و سلام مرا هم به او برسان.
2- در امالی صدوق در ضمن حدیث «عرض دین» آمده وقتی که حضرت عبد العظیم خدمت امام هادی علیه السّلام مشرّف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.
3- ابو نصر بخاری ضمن حالات فرزندان امام مجتبی علیه السّلام از ابوعلی محمّد بن همام از حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام روایت کرده که در نزد آن جناب از عبد العظیم حسنی صحبت به میان آمد، فرمود: اگر عبد العظیم نبود می گفتیم علی بن حسن بن زید بن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته.
4- ابن قولویه در کامل الزّیارات(باب 107 صفحه 324) از علیّ ابن حسین ابن موسی بن بابویه و او از محمّد ابن یحیی اشعری عطار قمی روایت کرده یکی از اهالی ری گفت بر حضرت ابوالحسن العسکری امام هادی علیه السّلام وارد شدم آن جناب از من پرسید کجا بودی؟ عرض کردم به زیارت سیّد الشهدا علیه السّلام رفته بودم آن حضرت فرمود بدان و آگاه باش اگر قبر عبدالعظیم حسنی علیه السّلام را که در نزد شماست زیارت کرده بودی مثل آنست که حضرت حسین ابن علی را در کربلا زیارت کرده باشی.
اینجا، ری است.
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1394اینجا، ری است که فرسنگ ها با مدینه فاصله دارد.
اما خاک و آبش، بوی غربت نمی دهد؛
آخر مردمی دارد که تو را بر چشم می نهند و سالیان سال، به زیارتت می آیند.
شاید مدینه نباشد، ولی هرچه بخواهی بوی مدینه می دهد؛
تا آنجا که تو را نه به میهمانی، بلکه به میزبانی این شهر می پذیرند.
و ری به همین سادگی، شهر عبدالعظیم علیه السلام می شود.