عوامل بی رغبتی خانواده ها به فرزند آوری و راهکارهای برون رفت.
نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1394در یک مقطع زمانی، سیاستِ “فرزند کمتر زندگی بهتر” در کشور اجراء شد و اکنون که نتایج این سیاست هویدا شده، این اشتباه تاریخی بیش از گذشته مشهود است.
با توجه به هشدارهای رهبر معظم انقلاب مبنی بر ازدواج جوانان و هشدار چندین باره معظم له بر پیر شدن جمعیت ایران و ضرورت افزایش نسل و فرزندآوری خانواده ها، خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در یزد در گفتگو با حجت الاسلام محمدعلی فخرالساعه از کارشناسان حوزوی مسائل خانواده، به بررسی ریشه های عدم تمایل جوانان به ازدواج و فرزند آوری پرداخته که در ادامه می آید.
ریشه تهدید جمعیت از کجا نشأت می گیرید؟
خداوند در آیه 204 تا 207 سوره مبارکه بقره، دو گروه را معرفی می کند:
عده ای که به دنبال فساد و تباهی و از بین بردن نسل هستند و گروه دیگر، کسانی هستند که حتی باارزش ترین دارایی خود، یعنی جان خود را هم در راه رضای الهی به خطر می اندازند.
خداوند در آیه 205 این سوره در مورد افراد دسته اول می فرماید: «وَ إِذا تَوَلَّي سَعي فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» این افراد، اگر قدرت و حکومت به دستشان برسد؛ می کوشند در زمین فساد و تباهی در زمینه حرث و نسل ایجاد کنند که مراد از حرث در این آیه، زراعت و کشاورزی است که دشمنان بشریت، از قدیم تاکنون در صدد به فساد کشاندن محصولات کشاورزی در سرتاسر دنیا بوده اند؛ تخریب محیط زیست، از بین بردن مراتع و جنگلها، از بین بردن مواد غذایی سالم و جایگزین کردن مواد غذایی فاسد و بیماری زا و بسیاری از خسارتهای جبران ناپذیر زیست محیطی را این گونه افراد با تفکر غلط و عملکرد اشتباه خود بر بشریت وارد کرده اند.
در زمینه فساد و تباهی نسل که در این آیه به آن اشاره شده است؛ اگر به تفسیرهای موجود مراجعه شود، هم انسان و هم حیوانات و نباتات و در یک کلمه همه موجودات را شامل می شود که دشمنان بشریت، درصدد از بین بردن تمام نسلها با روش های مختلف می باشند با این توجیه غلط که با محدودت منابع طبیعی روبه روهستیم!
باید به این نکته توجه کرد که خداوند، به اندازه کافی، نعمت و محصولات فراوان برای همه انسانها و به اندازه چند برابر جمعیت کنونی، بر روی زمین قرار داده و تمام فقری که در جهان می بینیم، از بی تدبیری و ظلم و ستم ظالمان و جنایتکارانی است که ادعای مدیریت بشر را دارند، اما یا ظالم اند یا بی کفایت و فاسد!
دلایل ریاست شوهر بر خانواده از نگاه فقه
نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1394علم فقه مانند ساير علوم، موضوع معيني دارد. با جريان استنباط، موضوع آن به دست ميآيد. فقيه از يك طرف با منابع و از طرفي با «چه بايد كرد»؛ «الان وظيفه چيست»؛ «چه حكمي دارد» مواجه است.
درحقیقت رابط بين منابع و رفع نيازها فقيه است.
در این مقاله که توسط محمد غفراني به قصد پاسخگويي به سؤالاتي با موضوع نوانديشي ديني به رشته تحرير در آمده است جایگاه فقه و مأموریت آن در زندگی بشر را بررسی نموده است.
انسان به عنوان ارزشمندترين مخلوق، به لحاظ همان استعدادهايي كه در تكوين او دخيل است، داراي پيچيدهترين مسائل است. خالق اين موجود عزيز و عظيم از كنار مخلوقش بيبرنامه ردّ نشده است. او براي سعادت و تكامل انسان، دين را فرستاد. از درون اين واژه، علومي چون كلام، اخلاق، فقه و… متولد شد كه در اين ميان فقه مأموريت يافت در راستاي همان هدف كلي، احكامي براي انسان بيان كند. واجبات، محرمات، حلالها، حرامها و حتي احكام غير الزامي فقه همگي در صدد رشد و تكامل بشرند. در بررسي دقيق فقه، به دو گونه احكام (ثابت و متغير) بر ميخوريم. منتهي سؤال اين است كه احكام اصولاً ناظر به چيست؟ آيا براي مقطعي خاص است يا اينكه توان پايداري در جميع اعصار را دارد؟ آيا فقه كه برگرفته از منابع اصيل و غيرقابل انكار است، نوعي برداشت شخصي از دين است (در نتيجه براي سايرين حجيت ندارد) يا هر ناظر دقيق و متخصصي صلاحيت كشف آن را داراست؟ آيا زمان و مكان كه امروزه وسيله ابراز عقايد شده تا چه اندازه در تغيير احكام مدخليت دارد؟
محبت و خشونت در اسلام و مسیحیت
نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1394امروزه بسیاری از مردم، به ویژه جوانان در معرض تبلیغات سایت ها و شبکه های تلویزیونی مختلف از جمله مسیحیان هستند. بیشترین تأکید شبکه های مسیحیان این است که: «مسیحیت، دین محبّت است و اسلام، دین خشونت.
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، بخش نخست مقاله «محبت و خشونت در اسلام و مسیحیت» به قلم احمد آقایی میبدی را منتشر می کند.
مقدمه:
امروزه بسیاری از مردم، به ویژه جوانان در معرض تبلیغات سایت ها و شبکه های تلویزیونی مختلف از جمله مسیحیان هستند. بیشترین تأکید شبکه های مسیحیان این است که: «مسیحیت، دین محبّت است و اسلام، دین خشونت. خشونت، اساسی ترین قانون قرآن و محبّت، رساترین دستور اناجیل. مسلمانان بی رحم ترین انسان های کرة خاکی هستند و مسیحیان مهربان ترین آنها.» در عمده کتاب های قرون گذشته و برخی نوشته های معاصر این گونه آمده است: پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انسانی بی رحم، ریاست طلب و کشورگشا بود که سعی کرد با زور شمشیر، قدرت و سلطنت خود را گسترش دهد. از متأخرین مسیحی که چنین تهمت هایی را تکرار کرد، «پاپ بندیکت شانزدهم» رهبر کاتولیک های جهان است. او در سخنرانی خود، به نقل قولی از یک گفتگو میان مانوئل دوم (امپراتور مسیحی بیزانس) با یک عالم دینی مسلمان ایرانی استناد کرد که گفته بود: به من نشان بده که محمد چه چیز تازه ای ارائه کرده است؟ آیا جز چیزهای بد و غیر انسانی چیز دیگری به ارمغان آورده است؟ مثلاً او حکم می کرد که ایمانی که او وضع می کند، باید با زور شمشیر گسترش یابد.
او در توضیح عبارت فوق می گوید: امپراطور مطمئناً می دانسته که در آیة 256 از دومین سورة قرآن آمده است که هیچ اجباری در دین نیست «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ» [1] اما به گفتة خبرگان، این سوره مربوط به دوره های ابتدایی اسلام و زمانی است که محمد قدرت نداشت و مورد تهدید بود. امپراطور مسلماً از قوانین مربوط به مبارزة مقدس (جهاد) که بعداً در اسلام وضع شد و در قرآن نیز ثبت شده، آگاه بود. اکنون به من نشان بده محمد چه چیز جدیدی به ارمغان آورده است؟؛ خواهی دید که تنها مسائل شیطانی و غیر انسانی وجود دارد؛ مانند دستور او به گسترش دینی که وی تبلیغ می کرد، از طریق شمشیر». [2]
جواب این گونه اتهامات و تبلیغات سوء را می توان در سه مبحث پرداخت:
1. محبت خدا در قرآن و کتاب مقدس چگونه ترسیم شده است؟؛
2. احکام اسلامی، خشونت زا هستند یا خشونت زدا؟؛
3. رفتار مسلمانان و مسیحیان در طول تاریخ با محک محبّت و خشونت چگونه بوده است؟.
در این نوشتار موضوع اول مورد بررسی قرار می گیرد.
بیست توصیه از اسلام برای غذا خوردن
نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1394دین اسلام برای همه امور زندگی انسان از جمله غذا خوردن آداب و احکامی را وضع کرده است که او را به سوی زندگی سالمتر رهنمون میسازد.
اسلام دین عقلانیت و حکمت بوده و احکام آن از سوی خداوند متعال برای هدایت و یاری انسان در مسیر زندگی مادی و معنوی وضع شده است. این دین کامل و جامع برای همه امور زندگی انسان از جمله تغذیه قوانین و احکامی دارد و ما در این گزارش سعی کردیم ترتیب و آداب صحیح غذا خوردن را برای شما کاربران گرامی جمع آوری کنیم.
یکی از سفارشات پیامبر صلی الله علیه و آله آن بود که غذا خوردن در سه وعده یعنی صبح، ظهر و شب را ترک نکنید «لقمة الصباح مسمار البدن» (1) یعنی صبحانه بدن را نیرومند می کند و حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به کسانی که به خاطر رژیم گرفتن شام را ترک میکنند سفارش میکند ترک شام مکروه است چرا که بهم زننده اعتدال بدن است و قوت را کم میکند.(2)
رگی از بدن که نفرین میکند
پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید خوراک شب نافعتر است از خوراک روز (3)، همچنین در بدن رگی است که آن را رگ شام گویند همین که مرد ترک کند خوردن شام را، آن رگ بر او نفرین کند تا صبح و گوید که خداوند تو را گرسنه و تشنه گذارد چنانکه مرا گرسنه و تشنه گذاردی.(4)
به موقع غذا خوردن عمر را طولانی میکند
پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام سر وقت خوردن نهار و شام را مستحب میدانند چرا که عمر را طولانی می کند و میفرمایند مستحب است شستن هر دو دست قبلا از طعام و بعد از آن، چه آنکه شستن فقر را زایل کرده و رزق را زیاد و انسان را از بلاهای در جسمش آسوده نماید و نیز چشم را روشن نماید(6) و فرق نیست در استجاب آن بین اینکه با دست بخورد یا با قاشق. (7)
چهارهزار فرشته هنگام غذا خوردن شما را همراهی میکنند
یکی از آداب که بسیار تأکید شده آن است که میفرمایند قبل از شروع در خوردن «بسمالله» را بگویید تا شیطان دور شود و سؤال از آن نعمت در روز قیامت نشود. (8)
و نیز وارد شده که: طعام که گذارده میشود، چهار هزار ملک دور آن را میگیرند و همین که خورنده «بسمالله» گفت، ملائکه گویند مبارک باد بر شما این طعام و بعد از آن به شیطان گویند دور شو ای فاسق تو دیگر راهی بر ایشان نداری، همینکه خورنده «الحمدالله» بگوید، ملائکه گویند این خورنده شکر الهی را به جا آورد (9) و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ضامن شده که برای خوردن طعام اسم خداوند ذکر شود، ضرری در آن نباشد. (10)
هنگام غذا خوردن به روی مردم نگاه نکن!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیه السلام میفرمایند مستحب است در ابتداء که میخواهد طعام را بخورد به آن نمک بپاشید چرا که از هفتاد و دو نوع بلا که از جمله آنان دیوانگی، جذام، برص (پیسی)، درد گلو، دندان و درد شکم است ایمن میشوند (11) و همچنین مستحب است لقمه را کوچک برداشتن، زیاد جویدن و به روی مردم کم نگاه کردن. (12)
امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام میفرمایند: چهار چیز را در غذا خوردن مسلتزم شو تا از طب بی نیاز گردی، 1- منشین بر طعام مگر در حال گرسنگی 2- پا نشو از روی طعام مگر در حالی که هنوز اشتهای آن را داری 3- بسیار طعام را بجو (جویدن) 4- بعد از طعام نزد اراده خواب مرو.(13)
آیا در نشانههای حتمی ظهور و یمانی، امکان «تغییر»، «بداء» و «عدم وقوع» مطرح است؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394
نشانه های ظهور از جذاب ترین و پرطرفدارترین بخش های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه مناسب برای ورود خرافات، طمع شیادان را برای جعل و تحریف روایات را، دو چندان می کند. از این رو، نظر به فقدان پژوهش های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی احادیث صحیح از ضعیف و مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه های سوءاستفاده از این موضوع نیز، از میان برداشته شود.
آیا در نشانه های حتمی ظهور و یمانی، امکان تغییر، بداء و عدم وقوع مطرح است؟
در مقاله گذشته، به وجوب طریقی شناخت نشانه های حتمی ظهور اشاره شد. اکنون سئوال این است که آیا در نشانه های ظهور و بخصوص در نشانه های حتمی ظهور، امکان تغییر بلکه عدم وقوع، مطرح است یا نه؟
برای پاسخ به این سئوال، ابتدا اشاره گذرا و اجمالی به نشانه های حتمی ظهور می شود و درنهایت به بررسی امکان بداء و تغییر و عدم وقوع در نشانه های حتمی ظهور پرداخته خواهد شد.
معرفی نشانه های حتمی ظهور
در احادیث اسلامی، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه را می توان هم از تعدد روایات مربوط به آن ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه ها به شکل مستقل دریافت. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه السلام در حدیث معتبر[1] نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء.[2]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
و نیز مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر[3]، از امام صادق نقل کرده است:
خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ .[4]
پیش از قیام قائم، پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه و یمانی.
این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیه السلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد.
حسابرسی آسان خدا
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394امام جعفر صادق عليهالسلام فرمدند:
خـداوند تبارك و تـعالى چون بخواهد بـه حساب مؤمن رسيدگى كند، كارنامهاش را به دست راست او دهد و بين خود و او، به حسابش رسيدگى نمايد.
پس گويد: بنده من! چنين و چنان كردهاى و فلان و بهمان كار را انجام دادهاى!
عرض مىكند: آرى، پروردگارا! من اين كارها را كردهام. خداوند مىفرمايد: من آنها را بر تو بخشيدم و تبديل به كارهاى نيك كردم.
پس، مردم گويند: سبحان اللّه ! اين بنده حتّى يك گناه هم نداشت ؟
اين است معناى سخن خداوند عز و جل: اما آن كس كه نامهاش به دست راست او داده شود زودا كه آسان حسابرسى شود و به سوى كسان خود شادمان برگردد.
متن حدیث:
الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام:
إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى إذا أرادَ أن يُحاسِبَ المُؤمِنَ أعطاهُ كِتابَهُ بِيَمينِه وحاسَبَهُ فيما بَينَهُ وبَينَهُ، فيَقولُ : عَبدي، فَعَلتَ كَذا وكَذا وعَمِلتَ كَذا وكَذا! فيَقولُ: نَعَم يا رَبِّ قَد فَعَلتُ ذلكَ، فيَقولُ: قَد غَفَرتُها لَكَ وأبدَلتُها حَسَناتٍ، فيَقولُ النّاسُ: سُبحانَ اللّهِ أما كانَ لِهذا العَبدِ سَيِّئَةً واحِدَةً ؟! وهُوَ قَولُ اللّهِ عز و جل: «فَأَمّا مَن اُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ * فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِسابا يَسيرا * وَ يَنْقَلِبُ إلى أهْلِهِ مَسرورا »
«الانشقاق، آیه 7 تا 9 - منتخب ميزان الحكمة، صفحه 416»
شوخ طبعی با همسر
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394شوخیکردن نه تنها در اسلام منع نشده، بلکه بویژه شوخی با همسر مطلوب است.
شادی کردن، امری فطری است. در اسلام نیز به شادی و نشاط اهمیت زیادی داده شده است.[1] چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و معصومان علیه السلام در بسیاری از مواقع لبخند بر چهره داشته و با گشادهرویی با مردم برخورد میکردند. در روایت آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله زیاد تبسّم میکرد.[2]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره شوخی میفرماید:«خداوند، انسان شوخ طبعی را که در شوخی خود راستگو باشد، مؤاخذه نمیکند».[3]
امام علی علیه السلام میفرماید: «چهره شاداب و خوشرویى؛ مهرآور و نزدیککننده به خدا است و چهره گرفته و بدرویى؛ دشمنیآور و دورکننده از خدا است».[4]
امّا در برخی موارد، شوخیهایی میان مردم رد و بدل میشود که با دروغ، غیبت، بردن آبروی دیگران و… همراه است. این بخش از شوخیها حرام است که نه تنها ما به این شوخیها مجاز نیستیم، بلکه دیگران را نیز باید از آن نهی کنیم.
شوخی تنها منحصر در این نوع نیست، بلکه ممکن است عدهای با هم شوخی کنند و شاد باشند، بدون اینکه مرتکب گناهی شوند. چنانکه در زندگی معصومان علیهم السلام نیز این نوع شوخی دیده میشود؛ مانند اینکه؛ پیرزنى نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد، و پیامبر فرمود: «هیچ پیرزنى وارد بهشت نمیشود»، آن زن شروع به گریه کرد. حضرتش فرمود: «تو آن روز پیر نیستى، خداى متعال فرموده است: “ما آنان را به شیوهای شگفتآور آفریده، و آنان را باکره قرار دادیم"[5]».[6]
بر این اساس، شوخیکردن نه تنها در اسلام منع نشده، بلکه بویژه شوخی با همسر مطلوب است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «هرگونه لهو (بازى) از مؤمن نابجا است، مگر در سه چیز: در تربیت کردن اسب، مسابقات تیراندازى، و شوخى کردن با همسر، که اینها درست و بجا است».[7]
پی نوشت ها:
[1]. ر. ک: «اسلام و تفریح و شوخی»، سؤال 1226؛ «شادی و نشاط در اسلام»، سؤال 13334.
[2]. ورام، ابن ابی فراس، مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)، ج1، ص 112، قم، مکتبة فقیه، چاپ اول.
[3]. جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بکر، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلی الجامع الصغیر، محقق: نبهانی، یوسف، ج 1، ص 324، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1423ق.
[4]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله ، ص 296، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. واقعه، 35 – 36.
[6]. مجموعه ورام(تنبیه الخواطر)، ج 1، ص 112.
[7]. مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق: موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على پناه، ج 10، ص 166، قم، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، چاپ دوم، 1406ق.
منبع:جام
اخلاق با مطالعه درست نمیشود...
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394آموزههای اخلاقی مرحوم آیتالله حقشناس
من به شما هشدار میدهم! یک وقت نگویید: «نه بابا! درس اخلاق نمیخواهد! خودمان انشاءالله به این مطالب میرسیم! خودمان کتب اخلاقی را مطالعه میکنیم و لازم نیست که به جلسه اخلاق برویم…»، نمیرسی باباجان!
مرحوم حضرت آیتالله عبدالکریم حقشناس در یکی از درسهای اخلاق خود به موضوع «رابطه کلاس اخلاق و ادامه تحصیل» اشاره کرد که مشروح آن در ادامه میآید:
*حتماً در یک جلسه اخلاقی شرکت کنید
«وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ»
من به آقایان همکار خودم و به محصلین معارف اسلامی دانشگاهی هشدار میدهم که اگر میخواهند توفیق تحصیل علم برایشان ادامه پیدا کند، باید در درس اخلاق شرکت کنند! نزدیک منزلتان هر جا که هست، شمال شهر، وسط شهر، جنوب شهر و … جلسهای پیدا کنید و حتماً در آن شرکت کنید! آخر باید ببینید که آن سوی عالم هم چه خبر است! پشت این دستگاه چه خبر است که بوعلیها را اسیر کرده است.
ابوعلیسینا که میفرماید: من هیچ چیزی را بدون «لم» و «بم» قبول نکردهام؛ میگوید:
با جان و روان بوعلی، مهر علی/چون شیر و شکر به هم درآویختهاند
آن کسی که تعبداً هیچ چیزی را قبول نمیکند، حالا آمده دل بسته و غلام علی شده است! الله اکبر! در نامه دانشوران است که به ابوسعید مینویسد: «ای صدیق یگانه! ما همهاش در بند دنیا و مادیت هستیم! برای همین است که نه دنیا داریم و نه آخرت»!
«یا علی اوحی الله تبارک و تعالی الی الدنیا اخدمی من خدمنی»؛ این خطاب تکوینی است؛ یعنی ای دنیا! خدمتگزار کسی باش که خدمتگزار من است. «واتعبی من خدمک»؛ هر کسی که خدمتگزار توست را در رنج و محنت و بلا قرار بده!
دغدغه محدث قمی برای قیامت چه بود؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394همه ما باید خود را برای روز حساب آماده کنیم، هر چه بارمان برای آن روز سبک تر باشد خیالمان راحت تر است، یکی از مسائلی که جواب دادن از آن سخت است، ثروت زیاد است که باید برای چگونه بدست آوردن و چگونه هزینه کردن آن پاسخگو باشیم.
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا کهف/46
مال و فرزند ، زینت زندگی دنیاست
آینه:
روزی دو شخص محترم که ساکن بمبئی بودند، حضور مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی میرسند و بخاطر علاقه ای که به این استاد بزرگوار داشتند اظهار تمایل میکنند هر ماه مبلغ 75 روپیه به ایشان تقدیم نمایند تا ایشان زندگی راحتی داشته باشند و بهتر به امور علمی و دینی رسیدگی کنند.
اما شیخ عباس قمی از پذیرفتن آن خودداری کرده و آن را نپذیزفت و در مقابل اعتراض یکی از فرزندان خود که از این کار پدر ناراحت بود، میگوید: آرام باش، من همین مقداری را هم که الان در زندگی خرج میکنم، نمیدانم فردای قیامت چگونه جواب خداوند متعال و امام زمان سلام الله علیه را بدهم در جواب این مقدار هم معطل هستم، چگونه توقع داری که بارم را سنگینتر کنم ؟1
پی نوشت:
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در دنیای عمل
منبع:حوزه
چرا اهل بیت علیهم السلام اینقدر سلمان را دوست داشتند؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394
با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود. باید زحمت کشید و کار کرد. باید روی امیال نفسانی و درونی و هوا و هوس باید پا بگذاریم و به جایی برسیم که میلمان میل امام زمان (عج) شود. این است که می گویم ما محروم هستیم.
گزیده ای از سخنان حجت الاسلام کرمی :
_ پیامبر صلی الله علیه و آله اسوه حسنه ما انسان ها هستند . باید به نبی مکرم تأسی کرد. کسی که امید به خدا دارد و روز قیامت برایش مهم است باید وجود مقدس پیامبر الگویش باشد. پیامبر حقیقتاً در بین جهانیان و مردم و مسلمان ها و تشیع مظلوم هستند.
_ امیرالمؤمنین علیه السلام با این همه جلال و جبروت خود را این طور معرفی می کند. ایشان می فرماید که من بنده ای از بندگان رسول خدا هستم. در نهج البلاغه صراحتاً بیان می کنند که از پیامبر تأسی کنید و ایشان را الگوی خود قرار دهید. شما که پیرو پیامبر صلی الله علیه و آله هستید نشان دهنده منش و اخلاق پیامبر اکرم باشید .
_ پیامبر فرمودند که زینت ما باشید و آبروی ما را نبرید. طوری عمل کنید که محبت ها و مودت ها را به ما اهل بیت جذب کنید. در بین همه جنبه های مختلف وجود نبی مکرم آنچه که خدای بزرگ در قرآن راجع به پیامبر اکرم به عظمت صحبت می کند خلق پیامبر صلی الله علیه و آله است.
_ اخلاق بسیار مهم است. همه جنبه های وجودی پیامبر مهم است. عبادات پیامبر اکرم در انواع و اقسام خود هم منحصر به فرد بودند. طوری خدا را عبادت می کردند که حرص هدایت انسان ها را می خوردند. طوری هم حرص می خوردند که آیه ای نازل شد : ای پیامبر ما قرآن را نازل بر تو نکردیم که خود را این طور به مشقت بیاندازی.