اگر در غدیرخم بیعت با امیرالمومنین شکل نمی گرفت چه می شد؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

دانلود پوستر

 

اگر در آن روز بیعت با امیرالمومنین شکل نمی گرفت چه می شد؟

ولایت امام علی علیه السلام آخرین واجبی بود که خداوند بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اعلام فرمود و پس از آن واجبی دیگیر بر آن حضرت نازل نشد.

رسالت پیامبر بدون اعلان ولایت و امامت امیرالمومنین علی علیه السلام ناتمام می ماند و امت اسلامی بعد از پیامبر بدون راهنمای معصوم دچار حیران و سردرگمی می شدند و نمی توانستند راه حق را زا باطل تشخیص دهند.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همه آنچه را که خداوند از علم نزد ایشان به امانت گذاشته بود به علی علیه السلام انتقال داد و سپس از طریق امام علی (علیه السلام) به فرزندان معصوم ایشان رسید و اینگونه دین خدا کامل گشت و نعمت تمام شد هرچند که نگذاشتند راهبری مردم در هدایت در مسیر این ستارگان توحید باقی بماند!

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

آمادگی برای جنگ

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

بخش اول: عصر جاهلیت

بخش دوم: تنهایی علی علیه السلام

 

ترجمه و شرح خطبه 26 نهج البلاغه؛ بخش سوم: آمادگی برای جنگ

وَ لَمْ يُبَايِعْ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى الْبَيْعَةِ ثَمَناً، فَلَا ظَفِرَتْ يَدُ الْبَائِعِ وَ خَزِيَتْ أَمَانَةُ الْمُبْتَاعِ. فَخُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا وَ أَعِدُّوا لَهَا عُدَّتَهَا، فَقَدْ شَبَّ لَظَاهَا وَ عَلَا سَنَاهَا؛ وَ اسْتَشْعِرُوا الصَّبْرَ فَإِنَّهُ أَدْعَى إِلَى النَّصْرِ.

برنتافت كه خود را رهين بيعتش سازد تا پذيرفت كه بهاى اين بيعت را بپردازد، امّا آن كه فروخت نارستگار است، و آن كه خريد زيانبار. كنون ساخت جنگ بيارائيد، و ساز پيكار آماده نماييد، كه زبانه -آتش- آن نيك بلند است و تابان، و روشنى آن نمايان. و شكيبائى را شعار خود داريد، كه شاهد پيروزى را در كنار آريد.


شرح علامه جعفری

«و لم يبايع حتي شرط ان يوتيه علي البيعه ثمنا فلا ظفرت يدالبائع و خزيت امانه المبتاع» (عمرو بن العاص (در بيعتي كه با معاويه كرده است) شرط نموده است كه معاويه قيمتي به آن بيعت بپردازد، پيروز مباد دست اين بيعت كننده‌ي خودفروش و رسواي و پوچ باد امانت آن زورگويي كه از چنان مرد خودفروش بيعت گرفته است.
 
يك معامله‌ي خسارت بار: شخصيت در برابر تورم خود طبيعي  
هر اندازه هم كه بتوانيم در اصول و كيان ارزشها سفسطه كاري و مغالطه بازي به راه بيندازيم، درباره‌ي اين اصل كه حيات آدمي خواسته‌ي مطلق او است، نمي‌توانيم تشكيك كنيم، زيرا چنانكه مشاهدات و تجربيات عمومي نشان مي‌دهد، آدمي حداكثر تلاش و تكاپوي خود را براي دفاع از حيات خود به كار مي‌اندازد. هيچ قانون و آداب و مقرري وجود ندارد مگر اينكه در موقع تزاحم با حيات آدمي استثناء مي‌پذيرد و تخصيص مي‌خورد. آدمي آخرين چيزي را كه ممكن است پس از هر كوشش و تلاش و تقلا از دست بدهد، حيات او است. وقتي كه اين حيات در مسير تكامل خويش، شخصيت را در آدمي به وجود مي‌آورد، ارزشها و ضرورتهاي حيات تدريجا منتقل به شخصيت مي‌گردد، تا جائي كه ممكن است حيات با همه‌ي شئون و ارزشهايش قرباني شخصيت آدمي گردد. ملاك انتقال ارزشها و ضرورتهاي حيات به شخصيت چگونگي ارزيابي خود شخصيت است، براي كسي كه شخصيت همه‌ي موجوديت او را تشكيل مي‌دهد، پايان دادن به حيات در راه حفظ شخصيت از پستي‌ها و حقارتها، همچون دست برداشتن از تماشاي يك منظره در راه حفظ حيات تلقي مي‌گردد.
 
در حقيقت حيات مقدمه‌ي بوجود آمدن و رشد شخصيت است، چنانكه عناصر مادي مقدمه‌اي براي بوجود آمدن حيات مي‌باشد. روي اين محاسبه، ارزش و عظمت يك شخصيت را بايستي با اين ملاك سنجيد كه صاحب آن شخصيت در مقابل چه حقيقتي دست از شخصيت برمي‌دارد و آن را به چه قيمتي معامله مي‌كند. انساني وجود دارد كه در برابر اندك سود مادي كه حتي نياز ضروري به آن ندارد، شخصيتش را از دست مي‌دهد. و انساني ديگر وجود دارد كه اگر جهان هستي را با آن عظمت قيمتي براي خريدن شخصيتش بپردازند، اين معامله را ناشايست و احمقانه تلقي خواهد كرد.
 
علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام مي‌گويد:
«و الله لو اعطيت الاقاليم السبعه بما تحت افلاكها علي ان اعصي الله في نمله اسلبها جلب شعيره ما فعلت» (اگر همه‌ي اقاليم هفتگانه را با آنچه كه در زير آسمانها است در برابر معصيت به خداوند با كشيدن پوست جوي از دهان مورچه‌اي، به من بدهند، اين ستم را مرتكب نخواهم گشت).
 
اگر ارزش شخصيت در نزد اميرالمومنين عليه‌السلام بالاتر از همه‌ي دنيا نبود، چنين معامله‌اي را براي خود تحريم نمي‌كرد. شما با اين بيان مي‌توانيد شخصيت عمرو بن العاص و معامله‌اي را كه او به حزب معاويه مي‌پيوندد، درك كنيد: خريدار: معاويه. فروشنده: عمرو بن العاص، كالا: شخصيت عمرو بن العاص قيمت: ولايت مصر.
 
بيا كالا ببين بايع نگه كن مشتري بنگر! (لاهوتي) و قيمتي را هم كه معاويه پرداخته است مورد دقت قرار بده: زمامداري چند روزه‌ي مصر! و روشن است كه كسي كه شخصيت خود را چنين ارزان بفروشد، مانعي نمي‌بيند كه مردم جامعه‌ي مصر را برده‌ي خود و آل‌اميه بسازد. و ماليات مصر و دسترنج مردم مصر را به خود اختصاص بدهد. و با همين بيان مي‌توانيد شخصيت علي بن ابيطالب را نيز درك كنيد: فروشنده: علي بن ابي‌طالب، خريدار: خدا، كالا: هستي علي بن ابي‌طالب. بيا كالا ببين بايع نگه كن مشتري بنگر.
 
البته اين يك مقايسه‌ي روبنائي است، و الا هستي قابل فروش نيست و شخصيت قابل معامله نمي‌باشد، بلكه با قرار دادن آن دو در مجراي كمال و رشد، رهسپار منطقه‌ي جاذبيت الهي مي‌گردند.
***
«فخذوا للحرب اهبتها و اعدوا لها عدتها فقد شب لظاها و علا سناها و استشعروا الصبر فانه ادعي الي النصر». هر گونه نيازمنديهاي پيكار با دشمن را تهيه نماييد و وسائل جنگ را آماده بسازيد، زيرا شعله‌هاي جنگ زبانه مي‌كشد و روشنائي شعله‌هايش سر بركشيده است، براي استقبال رويدادهاي جنگ صبر و بردباري را دريابيد، زيرا شكيبائي و تحمل بهترين انگيزه براي پيروزي است. 
 
موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

تنهایی علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

 

بخش اول: عصر جاهلیت

 بخش سوم: آمادگی برای جنگ

 

ترجمه و شرح خطبه 26 نهج البلاغه؛ بخش دوم: تنهایی علی علیه السلام

صفته قبل البيعة له:
فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي، فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ وَ أَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا، وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ.

نگريستم و ديدم مرا يارى نيست، و جز كسانم مددكارى نيست. دريغ آمدم كه آنان دست به ياريم گشايند، مبادا كه به كام مرگ در آيند. ناچار خار غم در ديده شكسته، نفس در سينه و گلو بسته، از حقّ خود چشم پوشيدم و شربت تلخ شكيبايى نوشيدم.

شرح علامه جعفری

توصيفي در حال اميرالمومنين پيش از بيعت:
«فنظرت فاذا ليس لي معين الا اهل بيتي فضننت بهم عن الموت و اغضيت علي القذي و شربت علي الشجا و صبرت علي اخذالكظم و علي امر من طعم العلقم: (در آن موقع نگريستم جز دودمان خود كمكي نداشتم، از سپردن آنان به كام مرگ خودداري كردم. چشم بر روي خاشاكي در ديدگانم بستم و زهراب اندوه را آشاميدم و بر فروبردن خشم بردباريها كردم و بر هضم رويدادهاي تلختر از طعم زهرآگين علقم تحمل نمودم.)
تنها دودمانم آماده‌ي دفاع از حق من بودند:
با نظر به عظمت مقام انساني دودمان اميرالمومنين كه در زمان پيامبر اسلام بوده و محبت بر آن به عنوان پاداشي براي رسالت پيامبر در قرآن مجيد تذكر داده شده است، روشن مي‌شود كه محبت و دفاع اهل البيت (دودمان) اميرالمومنين عليه‌السلام از وي، مستند به پديده‌ي عاطفي معمولي نبوده است، مانند دفاع فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها از اميرالمومنين كه به محكمترين دلايل مستند مي‌باشد. در مجلد دوم از اين تفسير بحثي درباره‌ي اهل بيت طهارت و عصمت مطرح نموده‌ايم مراجعه شود.
مطلبي كه در اين مورد قابل توجه است اينست كه حمايت كنندگان و مدافعان اميرالمومنين در مسئله‌ي زمامداري پس از پيامبر اكرم، شخصيتهايي ديگر نيز بوده‌اند، مانند سلمان فارسي، ابوذر غفاري، عمار بن ياسر، مقداد بن اسود كندي و ابوايوب انصاري، مالك اشتر و چند صحابه‌اي ديگر از عظماي پيشتازان اسلامي. با اين حال چرا اميرالمومنين دفاع‌كنندگان از خود را به دودمان عصمت منحصر فرموده است؟ پاسخ اين سئوال اينست كه اين عده‌ي انگشت شمار به قدري به مقام شامخ اميرالمومنين علیه السلام ارادت و عشق مي‌ورزيدند كه مانند اهل بيت و دودمان طهارت بودند. چنان كه در رواياتي معتبر درباره‌ي سلمان به اين ارتباط و منزلت اشاره شده است: سلمان منا اهل البيت (سلمان از ما اهل بيت است).

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

عصر جاهلیت

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

 

بخش دوم: تنهایی علی علیه السلام

بخش سوم: آمادگی برای جنگ

 

ترجمه و شرح خطبه 26 نهج البلاغه؛ بخش اول: عصر جاهلیت

العرب قبل البعثة:
إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ، مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ، الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ.

همانا خدا محمّد را برانگيخت، تا مردمان را بترساند، و فرمان خدا را چنانكه بايد رساند. آن هنگام شما اى مردم عرب بدترين آيين را برگزيده بوديد، و در بدترين سراى خزيده. منزلگاهتان سنگستانهاى ناهموار، همنشينتان گرزه مارهاى زهردار. آبتان تيره و ناگوار، خوراكتان گلو آزار. خون يكديگر را ريزان، از خويشاوند بريده و گريزان. بتهاتان همه جا بر پا، پاى تا سر آلوده به خطا.

 

شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )

پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، ج 2، ص: 114-103

و من خطبة له عليه السّلام و فيها يصف العرب قبل البعثة ثمّ يصف حاله قبل البيعة له امام عليه السّلام.
در اين خطبه حال اعراب و چگونگى حيات و معيشت آنان را در پيش از بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بيان مى دارد. آن گاه به شرح حال خويش در سالهاى قبل از بيعت مسلمين با وى، مى پردازد
.

ادامه »

داستانهای شنیدنی در مورد امام صادق علیه السلام ( صوتی )

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

اجابت دعا

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

پیامبر صلی الله علیه و آله:

صلاه  اللَّيْلِ ِ وَ إِجَابَةٌ لِلدُّعَاء

 

نماز شب دعاها را مستجاب می کند

(بحارالانوار،ج87،ص161)

بیعت با امیرالمومنین از چه زمانی آغاز و تا چه زمانی دامه یافت؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

دانلود پوستر

 

بیعت با امیرالمومنین از چه زمانی آغاز و تا چه زمانی دامه یافت؟

پیامبر صلی الله علیه و آله در پایان خطابه خود از جمعیت حاضر در غدیر بنا به فرمان خداوند اقرار زبانی گرفت و فرمود: پس از پایان سخنرانی از شما بیعت خواهم گرفت و شما را به دست دادن با خود او (علی علیه السلام) فرا می خواندو من از جانب خدا برای او از شما بیعت می گیرم پس از پایان سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد تا دو خیمه برپا شود سپس دستور داد تا مسلمانان فوج فوج به خدمت امیرالمومنین علیه السلام رفته و بگویند:

السلام علیک یا امیرالمومنین » پس مردان چنین کردند.

آنگاه فرمان دادند تا همسران ان حضرت و زنان مسلمان که همراه ایشان بودند با امام علی علیه السلام بیعت کنند برنامه بیعت تا سه روز ادامه داشت و پیامبر صلی الله علیه و آله این مدت را در غدیر اقامت داشتند و برنامه چنان حساب شده طراحی شده بود که همه مردم در آن شرکت کردند.

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

حکم شرعی خوانندگی زنان

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

گوش‌ دادن به غنا که عبارت است از ترجیع صدا به نحوى که طرب‏ انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، مطلقاً حرام است، حتّى غناى زن براى شوهرش و بالعکس و قصد لذت بردن از همسر، استماع(شنیدن) غنا را مباح نمى ‏کند و حرمت غنا و مانند آن، با تعبّد به شرع ثابت شده و از احکام ثابت فقه شیعه محسوب مى‏ شود و دائر مدار ملاکات فرضى و آثار روانى و اجتماعى نمى‏ باشد، بلکه تا زمانى که این عنوان حرام بر آن صدق کند، حکم آن حرمت و وجوب اجتناب به‌ طور مطلق است.

بسیاری‌ از آوازهایی که توسط بانوان خوانده می‌شود، با غنا همراه است و از سوی مراجع معظم تقلید حرام اعلام شده است. این روزها موضوع خوانندگی زنان در برخی محافل و مجامع عمومی مطرح شده و واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشته است.

 

گوش‌دادن به صداى زن هنگامى که شعر و غیر آن را با آهنگ و ترجیع مى‏ خواند، اعم از اینکه شنونده، جوان باشد یاخیر، مذکر باشد یا مؤنث چه حکمى دارد؟ و اگر آن زن از محارم باشد، حکم آن چیست؟

اگر صداى زن به‌صورت غنا نباشد و گوش‌دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد و فرقى بین موارد فوق نیست.

 

اجراى کنسرت توسط زن براى زنان با علم به اینکه گروه نوازندگان نیز زن هستند، چه حکمى دارد؟

اگر اجراى کنسرت به‌صورت ترجیع مطرب(غنا) نباشد و موسیقى هم که نواخته مى‏ شود از نوع لهوى حرام نباشد، این امر فى‏ نفسه اشکال ندارد.

 

گوش دادن به نوارى كه خواننده‏ اش زن باشد و از سروده‏هاى شعرايى مثل حافظ و مولوى و … استفاده كند، چه حكمى دارد؟

آيات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل، مكارم و وحيد:

گوش دادن به آن جايز نيست.

آيات عظام تبريزى، خامنه‏ اى، سيستانى و نورى:

گوش دادن به آواز زن، اگر غنا نباشد و باعث التذاذ جنسى و تهييج شهوت نشود و مفسده‏اى بر آن مترتب نگردد، اشكال ندارد.

تبصره. «غنا» عبارت است از ترجيع صدا، به نحوى كه طرب‏ انگيز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد.

ادامه »

قبولی اعمال

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

پیامبر صلی الله علیه و آله:

 

صَلَاةُ اللَّيْلِ… قَبُولٌ لِلْأَعْمَالِ 

 

نماز شب باعث قبولی عبادات و اعمال است

(بحارالانوار، ج87، ص161)

درمان وسواس از منظر دین

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

 انواع وسواس در همه افراد کم و بیش وجود دارد، با این تفاوت که برخی قدرت مقابله با آن را دارند و آن را تحت کنترل و ضابطه در میآورند، وبرخی توانایی مقابله را ندارند و از نجات خود اظهار عجز میکنند. ما عوارض و حالات وسواسی را فقط در افرادی می بینیم که اراده و توانایی ایستان در برابر لشکر وسواس و عوامل آن را در خود نمی بینیم واز نجات خود اظهار ناتوانی میکنند.
 
در رفتار وسواسی فرد تابع اعمالی است که اضطراراً از او سر میزند و دچار حالت عصبی میشود. عمل او مکرر انجام میگیرد، مثلاً دست خود را چند بار آب میکشد، در اتاق یا حیاط را میبندد، اما خاطر جمع نیست و دوباره و چند باره سر میزند تا اطمینان حاصل شود، یا شیر آب را پس از بستن چند بار سرکشی میکند تا ببیند بسته است یا نه؟ منشأ و اساس وسواس‏پیش از بیان راه‏های درمان، ذکر منشأ وسواس ، دو فایده دارد:
1 - فرد وسواسی را به منشأ مشکلش آگاه میسازد، این کار کمک زیادی برای حل مشکل و درمان خواهد کرد.

2 - هشدار و آگاهی لازم را برای شیوه تربیت فرزندان به وی میدهد. منشأ وسواس، ضعف در تصمیم‏گیری و فقدان اراده و عدم قدرت روحی است. اما ضعف اراده و قدرت تصمیم‏گیری از کجا پیدا شده است؟ 

ادامه »