شناخت امام زمان عليه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 

در طول تاريخ تشيع عده‌اي به دلايلي، در موضوع مهدويّت دچار انحرافات جدّي شدند. بر اين اساس يکی از وظايف مهم در برابر اين نوع كژروي‌ها، شناخت واقعي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و موضوعات مربوط به ايشان است. از اين رو در اين مجال به موضوع شناخت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره شده و در پايان اين سلسله مطالب نيز به مناسبت در باره «مهدي شخصي» و «مهدي نوعي» بحثي کوتاه ارائه خواهد شد

از شناخت خداوند تا شناخت امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هدف از آفرينش، بندگي خداوند متعال است1 و اساس و پايه بندگي، شناخت او است.2عالي ترين تبلور اين معرفت، شناخت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و اوصيای او است. بي گمان يكي از وظايف مهم بندگان در مقابل پروردگار، شناخت آن وجود مقدس است. اين معرفت زماني به كمال مي‌رسد كه پيامبران خداوند ـ به ويژه پيامبر خاتم(صلي الله عليه و آله وسلم) ـ را به خوبي شناخته باشند. اين مهم نيز حاصل نمي گردد؛ مگر با شناخت اوصياي او به خصوص آخرين حجّت الهي.
امام حسين بن علي(عليهما السلام) به اصحاب خود فرمود:

«اي مردم! همانا خداوند متعال بندگان را نيافريد، مگر براي آنكه او را بشناسند. پس در آن هنگام كه او را شناختند، بندگي او را خواهند كرد. و آن هنگام كه او را بندگي كردند، با عبادت او از عبادت غير او بي نياز مي‌گردند».

شخصي پرسيد: «اي پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدايت، معناي شناخت خدا چيست؟»

سالار شهيدان(عليه السلام) در پاسخ فرمود:

مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامهم الَّذِي يجِبُ عَلَيهِمْ طَاعَتُهُ»«أَيهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلا لِيعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ»؛؛3

«معرفت خدا عبارت است از اينکه اهل هر زمان امامي را كه اطاعتش بر آنان واجب است، بشناسد». 

بنابراين به روشنی معلوم می‌شود كه شناخت امام، از معرفت خداوند جدا نيست؛ بلكه يكی از ابعاد آن است. در دعايی صادر شده از ناحيه مقدسه آمده است:

«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حجّتكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»؛4

«خدايا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناساني، پيامبرت را نمي شناسم. خدايا! رسول خود را به من بشناسان که اگر رسول خود را به من نشناساني، حجّت تو را نمي شناسم. خدايا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجّت خود را به من نشناساني، از دين خود گمراه مي‌شوم».

امامت نقش اساسی در حفظ نظام و كمال بشر و حركت او به سوي خدا و اجراي احكام الهی دارد و اطاعت امر امام، از نظر شرع و عقل واجب است. از اين رو در وجوب شناخت امام ـ بر حسب حكم عقل و شرع ـ جاي هيچ گونه ترديد و شبهه‌اي نيست؛ زيرا هم مقدمه اطاعت است و بدون وجوب آن، اطاعت و نصب امام بيهوده خواهد بود، و هم بر حسب آنچه در روايات استفاده مي‌شود، بالخصوص واجب است.5

اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در اين باره فرمود:

«… وَ إِنَّمَا الائِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَي عِبَادِهِ و لايدْخُلُ الْجَنَّةَ إلا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لايدْخُلُ النَّارَ إِلامَنْ أَنْكَرَهُم؛6

«پيشوايان، مديران الهي بر مردمند و رؤساي بندگان او هستند. هيچ کس ـ مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند ـ وارد بهشت نخواهد شد. و کسي ـ جز آنکه آنها را انکار کند و آنان نيز او را انکار کنند ـ داخل دوزخ نگردد».

اگر براي كسي اين معرفت به دست آمد، هرگز تقديم يا تأخير ظهور مهدي آل محمد(عليهم السلام) گرد ملال بر خاطرش ننشاند.

وقتي ابو بصير از حضرت صادق(عليه السلام) پرسيد: آيا براي من افتخار حضور درمحضر قائم آل محمد(عليهم السلام) حاصل مي شود؟

آن حضرت فرمود: »«أَ لَسْتَ تَعْرِفُ إِمَامَكَ؛ «آيا امام خود را نمي‌شناسي؟»

عرض كرد: مي‌شناسم؛ به خدا سوگند! شما هستيد

پس آن حضرت فرمود:

«وَ اللَّهِ مَا تُبَالِي يا أَبَا بَصِيرٍ أَلا تَكُونَ مُحْتَبِياً بِسَيفِكَ فِي ظِلِّ رِوَاقِ الْقَائِمِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيهِ؛7

«به خداوند سوگند! [در اين صورت] هيچ جاي نگراني نيست! اگر اين توفيق را نيابي كه به همراه قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، شمشير به دست گرفته باشي»؛ يعني، با اين شناخت به درجه كسي رسيده‌اي كه در جوار حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، در راه خدا به جهاد بر مي‌خيزد.
امام همچنين می فرمايد: …

«…اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَكَ لَمْ يضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الاَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ يقُومَ صَاحِبُ هَذَا الاَمْرِ كَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً فِي عَسْكَرِهِ لا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوَائِهِ؛8

«امام خود را بشناس! پس همانا هنگامی که امام خود را شناختی، هيچ آسيبی به تو نخواهد رسيد؛ از اينکه امر ظهور جلو بيفتد و يا اينکه عقب بيفتد. هر کس که امام خويش را شناخت و آن گاه پيش از آنکه صاحب الامر قيام فرمايد از دنيا رفت، بسان کسی است که در سپاه آن حضرت حضور پيدا کرده است. نه، بلکه بسان کسی است که زير پرچم ايشان حاضر شده باشد…». 

نويسنده:خدامراد سلیمیان

  • 1. آيه:gو ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدونf ؛ ذاريات(15)، آيه 56.
  • 2. «اول عبادة الله معرفته». شيخ صدوق، توحيد ، ص34؛ شيخ طوسی، امالی، ص22.
  • 3. شيخ صدوق(ره)، علل الشرايع، ج1، ص9.
  • 4. كافي، ج 1، ص 342 .
  • 5. لطف الله صافي گلپايگاني، پيرامون معرفت امام(عليه السلام)، ص69.
  • 6. نهج ‏البلاغه، ص 212، خطبه 152.
  • 7. محمد بن يعقوب کلينی، كافي، ج 1 ، ص371.
  • 8. نعماني، الغيبة، ص 329، ح2؛ کافي، ج1، ص371.

 

درسنامه مهدویت1-ص117 تا ص119


عملی که در گذشتگان حسرت آن را می خورند

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 

تا به حال شده است آرزو کنی ای کاش یکی از آنهایی که از دنیا رفته اند به خوابم می‌آمد و می‌گفت کدام عمل در آن دنیا نتیجه بیشتری دارد؟! تا من همان را انجام بدهم
 
البته اعمال نیک زیادند و هر کسی به فراخور موقعیت و امکاناتش عملی برایش بهترین عمل است. اما از آیه زیر معلوم می شود که بسیاری از ما از این دنیا که می‌رویم از بین همه اعمال، حسرت انفاق نکردنمان را می‌خوریم:
وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ
فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَني‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ
فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحينَ
(سوره منافقون آیه 10)
 
و از آنچه روزى شما كرديم (در راه خدا) انفاق كنيد پيش از آنكه مرگ بر يكى از شما فرا رسد و در آن حال (به حسرت) بگويد: پروردگارا، چرا مرگ مرا اندكى تأخير نينداختى تا صدقه و احسان بسيار كنم و از نیكوكاران شوم؟! 
 
And spend from what We have provided you before death approaches one of you and he says, “My Lord, if only You would delay me for a brief term so I would give charity and be among the righteous.”
پس بهتر است تا وقت نگذشته است دست بکار شویم و از آنچه داریم ـ که به تعبیر قرآن دارایی ما نیست بلکه چیزی است که خدا روزی ما کرده است ـ مقداری را در امری که مورد رضای خداست خرج کنیم تا با این کار خشنودی خدا را جلب کنیم و انشاء الله ما را هم در دفتر صالحان بنویسند.
اما انفاق در چه موردی بیشتر مورد رضای خداست؟!
 به اطراف خود نگاه کن و ببین اصلی ترین مشکل در محل زندگی شما چیست. کمک به رفع آن مشکل قطعا بیشتر خشنودی خدا را در پی دارد.
 
در زمان ما یکی از اصلی‌ترین مشکلات، بالا رفتن سن جوانان در امر ازدواج است که در موارد زیادی به خاطر مشکلات مالی است. چه خوب است این مورد را هم در گزینه‌های خود برای انفاق در نظر داشته باشید.
 
نکته ها
در آيه هفتم، منافقان مى‌گفتند: به ياران پيامبر كمك نكنيد تا دور او را خلوت كنند. شايد اين آيه براى خنثى كردن طرح آنان، به مؤمنان مى‌گويد: شما كه ايمان داريد به مؤمنان كمك كنيد تا دور حضرت خالى نشود.

اگر انسان، مرگ و قيامت را باور كند، خيلى راحت انفاق مى‌كند. قرآن، چندين بار براى ايجاد انگيزه انفاق، مسئله معاد و قيامت را مطرح كرده است، از جمله در سوره بقره آيه 254 مى‌فرمايد: «أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» از آنچه به شما داده‌ايم پيش از آن كه قيامت فرارسد كه دوستى و داد و ستد و شفاعتى در كار نيست، انفاق كنيد.

ابن عباس مى‌گويد: اين درخواستِ فرصت در لحظه مرگ، براى كسانى است كه زكات مال‌خود را نداده‌اند يا مستطيع بوده، ولى حج انجام نداده‌اند. «1»

تقاضاى مهلت و بازگشت به دنيا پذيرفته نيست، نه در آستانه مرگ، كه آيه 100 سوره مؤمنون و اين آيه مى‌فرمايد و نه در قيامت كه دوزخيان مى‌گويد: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» «2»

امام باقر عليه السلام با استناد به آيه‌ «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً»، فرمود: هر سال در شب قدر تمام امور تا شب قدر بعدى، ثبت و حتمى شده و نازل مى‌شود و تغيير و تأخيرى در آن صورت نمى‌دهد. «3»

پیام ها
1- براى دعوت مردم به كار خير، بسترسازى كنيد. أَنْفِقُوا … مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌ (فرا رسيدن مرگ و نداشتن فرصت بازگشت و التماس براى تأخير مرگ را يادآورى كنيد).

2- آنچه داريم از خداست نه از خودمان. «رَزَقْناكُمْ»

3- علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ» (با فرا رسيدن مرگ راه عمل بسته مى‌شود)

4- مرگ، بى‌خبر مى‌رسد و قابل تأخير نيست. يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ‌ … لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌

5- ثروتمندانى كه در زمان حيات خود، اهل انفاق نبوده‌اند، به هنگام مرگ، تأسف بسيار خواهند خورد. رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي‌ … فَأَصَّدَّقَ‌

6- نشانه شايستگى و صالح بودن، انفاق به محرومان است. «أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ»

«والحمد لله رب العالمين»


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». مؤمنون، 107.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 66


کاش از امانت‌های خداوند محافظت کنیم

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 

آیت الله حق شناس :

 

مشاهده آیه در سوره

کاش از امانت‌های خداوند محافظت کنیم (942.13 KB)

And they who are to their trusts and their promises attentive

و آنان که به امانتها و عهد و پیمان خود کاملا وفا می‌کنند.

 

 

وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ «8»

و (مؤمنان رستگار) كسانى هستند كه امانت‌ها وپيمان‌هاى خود را رعايت مى‌كنند.

وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‌ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ «9»

و آنان بر نمازهاى خود مواظبت دارند.

أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ «10»

آنان وارثانند.

الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ «11»

كسانى كه بهشت‌برين را ارث مى‌برند و در آن جاودانه خواهند ماند.

ادامه »

پیمان شکنی (ترجمه و شرح خطبه 4 نهج البلاغه)

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 

 

مَا زِلْتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَوَاقِبَ الْغَدْرِ وَ أَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الْمُغْتَرِّينَ حَتَّى سَتَرَنِي عَنْكُمْ جِلْبَابُ الدِّينِ وَ بَصَّرَنِيكُمْ صِدْقُ النِّيَّةِ أَقَمْتُ لَكُمْ عَلَى سَنَنِ الْحَقِّ فِي جَوَادِّ الْمَضَلَّةِ حَيْثُ تَلْتَقُونَ وَ لَا دَلِيلَ وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لَا تُمِيهُونَ.

ترجمه دکتری شهیدی:

پيوسته پيمان شكنى شما را مى پاييدم، و نشان فريفتگى را در چهره تان مى ديدم.

راه دينداران را مى پيموديد، و آن نبوديد كه مى نموديد.

به صفاى باطن درون شما را مى خواندم، و بر شما حكم ظاهرى مى راندم.

بر راه حقّ ايستادم، و آن را از راههاى گمراهى جدا كردم،و به شما نشان دادم.

حالى كه مى پوييديد، و راهنمايى نمى ديديد، چاه مى كنديد، و به آبى نمى رسيديد.

 

شرح : پیام امام امیر المومنین ( علامه جعفری (ره )

«مازلت انتظر بكم عواقب الغدر واتوسمكم بحليه المغترين» (من همواره انتظار بروز نتايج خيانتگري شما را مي‌كشيدم و آثار فريب خوردگي شما را به فراست دريافته بودم).
 
داستان ناكثين (پيمان‌شكنان) براي توضيح لازم درباره ناكثين كه يكي از وقيح‌ترين انحرافات بشري (پيمان‌شكني) را براه انداخته، پيشرفت عادلانه‌ترين حكومت تاريخ را متوقف ساختند، مجبوريم، اصل داستان را بطور مختصر متذكر شويم و سپس با روش تحليلي نتايج و عوامل پيمان‌شكني را مطرح نماييم.
 
بنا به تحقيق شارحان نهج‌البلاغه، از آنجمله ابن بي الحديد، اميرالمومنين علیه السلام اين خطبه را پس از پايان جنگ جمل بيان فرموده است و مخاطب در جملات فوق طلحه و زبير و پيروان آنان مي‌باشند. اين دو نفر با اميرالمومنين بيعت كرده بودند. سپس با دغل‌بازهاي معاويه، از او روي گردان شده جنگ جمل را بر پا كردند. داستان اين دو نفر بطور اختصار چنين است:
 
پس از آنكه مهاجرين و انصار با اميرالمومنين علیه السلام بيعت كردند. آنحضرت به معاويه نوشت: مردم عثمان را بدون مشورت با من كشتند وسپس با مشورت و اجتماع ميان خود با من بيعت نمودند، موقعي كه نامه من بتو رسيد، با من بيعت كن و بزرگان اهل شام رابه نزد من بفرست. وقتي كه فرستاده اميرالمومنين به نزد معاويه رسيد و معاويه نامه آن حضرت را خواند، مردي را از قبيله بني‌عميس انتخاب نموده نامه‌اي بوسيله او به زبير بن عوام نوشت.
در اين نامه جملات زير آمده است:
بسم‌الله الرحمن الرحيم، اين نامه از معاويه بن ابي‌سفيان است به بنده خدا زبير اميرالمومنين!!

سلام بر تو باد، پس از حمد و ثناي خداوند، من از اهل شام براي تو بيعت گرفتم، آنان پذيرفتند و اجتماع به اين بيعت نمودند، چنانكه گله گوسفند اجتماع مي‌كنند. تو كوفه و بصر را زير نظر داشته باش، مبادا فرزند ابيطالب براي بدست آوردن آن دو شهر از تو سبقت بگيرد، زيرا پس از رفتن اين دو شهر از دست ما، چيزي باقي نمي‌ماند. و از اهل شام براي طلحه بن عبيدالله بعنوان جانشيني براي تو بيعت گرفته‌ام. تظاهر به مطالبه خون عثمان نماييد و مردم را به اين تظاهر دعوت كنيد و در اين راه جديت نماييد و خود را آماده سازيد، خداوند شما را پيروز و رقيب شما را رسوا مي‌نمايد. وقتي كه اين نامه به زبير رسيد، خوشحال گشت و طلحه را از مضمون نامه مطلع ساخت و آن دو ترديدي در خيرخواهي معاويه به خود راه ندادند و از آن موقع به مخالفت با علي عليه‌السلام تصميم گرفتند. چند روز از بيعت طلحه و زبير با علي علیه السلام گذشته بود كه آن دو نفر نزد او آمده گفتند: يا اميرالمومنين، تو از جفا و خشونتي كه در تمام دوران خلافت عثمان بر ما گذشت، اطلاع داري و ميداني كه همواره بني‌اميه منظور عثمان بود. خداوند پس از او خلافت را به تو عنايت كرده است، ما را به بعضي از رياستها نصب فرما.

ادامه »

تفاوتهاى زن و مرد در اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 

 آفرينش انسان  

از ديدگاه قرآن، انسان كه يكى از جهانيان و عضو شاخص جهان مى باشد، به همين منوال بوده و به زيباترين صورت آفريده شده و آنچه كه لازمه وجودى او بوده است خداى متعال به او داده و ارزانى داشته است:

«لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم» (1)

(در حقيقت ما انسان را در نيكوترين شکل آفريده ايم).

خداى متعال انسان را چه زن و چه مرد به زيباترين و بهترين صورت به تصوير كشيده است و نقصى در آفرينش آنها نيست . «و صوّركم فأحسن صوركم» (2)

بنابراين صحبت از تساوى و تفاوت زن و مرد، صحبتى است نا آگاهانه و مقايسه اين دو حاكى از عدم درك صحيح از جهان آفرينش و نظام خلقت است كه آنچه را كه خداى جميل آفريده است ، زيبائى است و جمال ، و تساوى تفاوت لازمه آفرينش آنها و هر دو زيبا هستند.

 

زيبائى و تكامل به تفاوتها بستگى دارد

شكوفه، گل و شاخه را در نظر بگيريد. شاخه جمسى نسبتا خشن و ستبر دارد ولى گل و شكوفه از ظرافت و نرمش ويژه اى برخوردار است. زيبائى، خود آرائى و خودنمائى گل چشمگير و استحكام و توانمندى شاخه غير قابل انكار است، اگر شاخه چنين نباشد، گل پشتوانه محكوم و جايگاه مستحكمى براى خودنمائى نخواهد داشت و اگر گل چنان نمى بود، شاخه قادر به ابراز وجود و اميد به آينده و ميوه و ثمر نداشت ، گل نشانگر زندگى و حيات درخت و شاخه است و شاخه و درخت پشتيبان و نگهدارنده گل .

در اينجا صحبت از تساوى يا تفاوت بى معنى است و اینكه بكوشيم شاخه و گل را مساوى معرفى كنيم، غير علاقلانه است؛ زيبائى شاخه و گل و همين است كه هستند و نظام خلقت به بهترين وجه آنها را تنظيم نموده است .

اصولا هميشه مساوات، مساوى با حق و عدل نيست و تفاوت نيز همواره ظلم و ستم نمى باشد. در اينجا اگر شاخه و گل يكسان و مساوى بودند، خلاف عدالت بود و اگر تفاوت نداشتند بى عدالتى مى بود.

ادامه »

بهترین معبود

نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1397

 


إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

Indeed, there was a party of My servants who said, ‘Our Lord, we have believed, so forgive us and have mercy upon us, and You are the best of the merciful.’

(فراموش کرده ‏اید) گروهی از بندگانم می‏گفتند:

پروردگارا! ما ایمان آوردیم; ما را ببخش و بر ما رحم کن; و تو بهترین رحم کنندگانی!

آيه 109 سوره مبارکه مومنون

 

خداوند، زخم زبان منحرفین به مؤمنین را بى ‏پاسخ نمى‏گذارد. «انّه ‏كان…»

دعا به درگاه خداوند در دنیا مفید است، «كان فریق من عبادى یقولون ربّنا…» ولى دعا و التماس در قیامت مفید نیست. «ربّنا اخرجنا… قال اخسئوا»

بندگان خداوند همواره از كاستى‏هاى خود بیمناك بوده و استغفار مى‏كنند. «كان… یقولون ربّنا…»

ایمان مقدّمه‏ ى مغفرت و مغفرت، مقدّمه ی دریافت رحمت الهى است. «آمنّا فاغفرلنا وارحمنا»

سرچشمه ‏ى مهربانى‏ها خداست. «و انت خیرالرّاحمین»

از آداب دعا، تجلیل از خداوند است. «و انت خیرالرّاحمین»

 بعد از آن يكى از موجبات عذاب آنها را كه سخريه و استهزاء به مؤمنين است بيان و اخبار مى‌فرمايد:

إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي‌: بدرستى كه شأن چنين است، بودند گروهى از بندگان من، يعنى انبياء و مؤمنين،

يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا: مى‌گفتند پروردگارا، ما ايمان آورده‌ايم به يگانگى تو،

فَاغْفِرْ لَنا: پس بيامرز ما را و ببخش بر ما.

طلب مغفرت از انبياء نه به جهت تقصير و گناه باشد، زيرا صدور گناه منافى مقام شامخ نبوت و موجب سلب اطمينان به تبليغات است، بلكه چون اشتغال به مباحات در باره آنان تعبير به گناه شده، و ساير وجوهى كه در محل خود بيان گرديده است.

وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ‌: و رحم فرما ما را، بدرستى كه تو بهترين رحم كنندگانى.

اگر در سوریه نبودیم چه می‌شد؟ + فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1397

 

حضور مدافعان حرم و کمک ایران به سوریه در جبهه نبرد علیه داعش، عاملی است تا از شیوع طاعونی با نام داعش در ایران جلوگیری شود.

تشکیل گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و گسیل آنها به کشورهایی از جمله سوریه و عراق تنها هدفی که دنبال می کند، سرنگونی دولت های قانونی این کشورها و تجزیه آنها به چند اقلیم است. چنین اتفاقی باعث می شود تا در حوزه منطقه ای، جایگاه جمهوری اسلامی ایران تضعیف شود. این خواسته قلبی آمریکا و برخی کشورهای منطقه است.

دانلود فیلم

 

غفلت از یک تجربه؟

نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1397

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«از تجربه‌های ما در برجام این است که آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست و به راحتی معاهده را نقض میکند. تجربه‌ دیگر ما، همراهیِ اروپا با آمریکا در مهم‌ترین موارد است…

اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند؛

آنها بایستی به‌قدری که جمهوری اسلامی میخواهد خریداری بکنند…

ما با این سه کشور اروپایی دعوا نداریم، امّا اعتماد نداریم

و این هم متّکی است به یک سابقه‌ای؛ لذاست که باید این تضمین‌ها به‌طور واقعی انجام بگیرد.» ۱۳۹۷/۰۳/۰۲

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب لوح «غفلت از یک تجربه؟» را منتشر میکند.

هزینه تسلیم شدن

نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1397

 

رهبر انقلاب:

بعضی می‌گویند «تسلیم بشویم تا موذیگری دشمن ادامه پیدا نکند»،

 

نمی‌دانند هزینه‌ تسلیم شدن بمراتب بیشتر از ایستادگی است

 

تشکیل ائتلاف با کشورهای روسیاه منطقه از ناتوانی آمریکاست

نوشته شده توسطرحیمی 11ام تیر, 1397

رهبر انقلاب:

یک دلیل بر قدرت جمهوری اسلامی، همین ائتلافهایی است که آمریکا در منطقه انجام میدهد.

اگر آمریکا میتوانست در مقابل جمهوری اسلامی کار مورد نظر خود را انجام بدهد، احتیاج نداشت با این کشورهای رو‌سیاهِ بدنامِ مرتجع، در منطقه ائتلاف تشکیل بدهد و از آنها کمک بخواهد و برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی و ناامنی از آنها کمک بگیرد؛ این نشان‌دهنده‌ی این [قدرت] است.

البتّه دشمنی‌های آنها، دشمنی‌های آمریکا، روز‌به‌روز بیشتر شده است، نفرت ملّت ایران هم از آمریکا روز‌به‌روز افزایش پیدا کرده است.