در زمین شیطان

نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1397

 

به گزارش خط حزب‌الله، در روزهای اخیر عده‌ای از افراد وابسته به جریان‌های خاص از موضع ترس و انفعال با شنیدن خبر حمله‌ی نظامی به ایران نامه‌ای خطاب به مسئولان نظام نوشتند و در این نامه به مذاکره بدون قید و شرط با آمریکا تأکید کردند. به همین جهت خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی این شماره‌ی خود با عنوان «در زمین شیطان» به این نامه پرداخته است. در بخشی از متن چنین می‌خوانیم: «بعضی در دلِ خود احساس ضعف می‌کنند، یا چشم غرّه‌های آمریکا آنها را می‌ترساند، یا وعده‌های آمریکا و امثال آمریکا دل ضعیف و ناتوانشان را به خود جذب می‌کند؛ لذا به‌سمت آمریکا می‌کشند. آنگاه ملت و جوانان مؤمن و مدیران باایمان و باصفای کشور را متّهم می‌کنند که اینها نمی‌توانند؛ بنابراین ناچاریم برویم تسلیم آمریکا شویم!»(۱۳۸۱/۰۳/۰۱)
 
* همچنین در جنگ اقتصادی امروز، رهبر انقلاب وظایفی را برای مردم برشمردند که در این شماره با توجه به مهم بودن موضوع خط حزب‌الله در اطلاع‌نگاشتی به ۱۰ توصیه‌ی رهبر انقلاب به مردم در این جنگ اقتصادی پرداخته است.      

» *طرح منطقی جمهوری اسلامی برای نابودی رژیم صهیونیستی عنوان ستون «بازخوانی تاریخی» این شماره است که به راه‌حل رهایی سرزمین فلسطین از اشغال رژیم صهیونیستی و چگونگی نابودی این رژیم از منظر رهبر انقلاب پرداخته است.

* نظر رهبر انقلاب درباره پیوستن به معاهدات بین‌المللی، مسابقه‌ی فوتبالی که رهبر انقلاب تا آخر بازی آن را تماشا کردند، والله در جامعه اسلامی هم ممکن است مترف به‌وجود بیاید، تا وقتی امکانات کشور در دست عده‌ی معدودی است فقر ریشه‌کن نخواهد شد، اگر مشکل اشتغال حل شود آسیب‌های اجتماعی هم کم خواهد شد، این ملت با این خصوصیات پرانگیزه و پر نشاط است، مرهم زخم همسر فقط و فقط همسر است و… عناوین بخش‌های دیگر نشریه خط حزب‌الله است که مخاطبین گرامی می‌‌توانند با مراجعه به نشریه این مطالب را مورد مطالعه قرار دهند.

* صدوسی‌هشتمین شماره‌ی خط حزب‌الله به روح پرفتوح شهید مهدی خوش سیرت تقدیم شده است.

* نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه KHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.
 
برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید
نسخه تابلو اعلانات | دریافت “خط حزب‌الله” نسخه‌ی مطالعه (A۴)دریافت نسخه‌ی چاپ (A۳)
http://130.185.75.67/ndata/news/weekly/files/177/WEB-1.jpg

در وضع قوانین مربوط به خانواده تحت تأثیر غرب نباشید!!!

نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1397

 

توصیه رهبر انقلاب به مجلس:

من ملاحظه کردم بعضی از قوانین مربوط به خانواده که در مجلس مطرح است و بحث میشود یا تصویب میشود، انسان احساس میکند که تحت تأثیر و اثرپذیری از رسوم غربی است؛ از این باید اجتناب بشود.

 

غربی‌ها نسبت به خانواده هیچ‌گونه اهتمامی ندارند؛

 

نه اینکه نخواهند، [بلکه] شرایط و سبک زندگی غربی معارض با خانواده به‌معنای واقعی کلمه است؛

این را خودشان هم دارند میگویند و سالها است گرفتارش هستند؛ حالا میخواهند علاج کنند و نمیتوانند علاج کنند؛ یعنی بنیاد خانواده، نهاد خانواده در غرب بشدّت تضعیف‌شده است.

حالا ما بیاییم چیزهایی را که اینها مثلاً راجع به زن و جوان و فرزند و پدر و مادر و مانند اینها در عرفِ خودشان دارند، در مسائل مربوط به خانواده راه بدهیم! نه، این مطرح نیست. ما برای خانواده بایستی قانونی را وضع کنیم که به‌معنای واقعی کلمه، حل‌کننده‌ی مشکلات خانواده‌ها باشد -[اگر] مشکلاتی وجود دارد، حل‌کننده‌ی این مشکلات باشد- تأثّر از آن منطقه نباشد.

اولویت قانون رفع مشکلات طبقات ضعیف باشد...

نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1397

 

رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس:

قانون باید در پی حل مشکلات مردم باشد؛ در درجه اول درصدد رفع مشکلات طبقات ضعیف باشد. قانون نباید آلت دست صاحبان زَروزور باشد

قانون باید در پی حل مشکلات واقعی مردم باشد. انسان احساس میکند برخی قوانین مربوط به خانواده که در مجلس مطرح است، تحت تأثیر رسوم غربی است. از این اجتناب کنید

قانون باید معضلات اقتصادی را حل کند. مجلس باید در این جهت حرکت جدی انجام دهد.

امروز معضلات اقتصادی کشور در اولویت قرار دارد.

مجلس نماد تردید ، خودکم‌بینی ، نومیدی یا نماد عدم توجه به مسائل کشور نباشد.

نوشته شده توسطرحیمی 2ام تیر, 1397

 

رهبر انقلاب:

مجلس نباید نماد تردید باشد، نماد خودکم‌بینی باشد؛ نباید نماد یأس و نومیدی یا نماد عدم اعتنا و عدم مبالات به مسائل کشور باشد. نباید مجلس نشان بدهد که نگاهش به ظرفیّتها و توانایی‌های ملّی، نگاه مأیوسانه است؛ این فضایل ملّت که باید اینجا عصاره‌ی آنها جمع بشود، این چیزها است.

اوقات فراغت

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

در فرهنگ لغت، «فراغت» به معنای آسودگی، آسایش و آسودگی از کار و شغل معنا شده است  که همچون شمشیری دو لبه می تواند رشد دهنده و اصلاح گر باشد و یا این که زایل کننده نیروی جوانی و حتی فسادانگیز باشد.

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرماید:

«یا أباذرٍّ، نِعمَتانِ مَغبونٌ فیهِما کثیرٌ مِن النّاسِ: الصِّحَّةُ والفَراغُ؛

ای ابوذر! دو نعمت است که بسیاری از مردم در آنها مغبون می شوند: تندرستی و فراغت».

امام علی (علیه السلام) نیز فرمودند:

«مِن الفَراغِ تکــون الصَّبوَةُ؛

هوا و هوس برخاسته از فراغت است».

با توجّه به تأثیر نحوه گذراندن اوقات فراغت بر سایر جنبه های زندگی و وجود حداکثر همبستگی بین آن و انحرافات رفتاری است .که در قدم اوّل شایسته است عوامل مؤثر بر نحوه گذران فراغت را شناسایی کرد تا بتوان در انتخاب شکل گذران اوقات فراغت به شایستگی عمل کرد.

توجّه داشته باشید که کانون توجه در علایق اوقات فراغت افراد متفاوت است؛ زیرا هر کدام از سن، جنسیت، تجرّد و تأهّل، تحصیلات، شخصیت، نیازها، توانایی فیزیکی و اجتماعی، فرهنگی که در آن رشد کرده و هدف وی در زندگی می تواند بر نحوه انتخاب و چگونگی مشارکت فرد در فعالیت های فراغتی تأثیرگذار باشند.

با توجّه به مطلب فوق و با تأسّی به فرمایش امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره آیه وَ لا تَنْسَ نَصِیبَک مِنَ الدُّنْیا که می فرمایند:

«لاتَنسَ صِحَّتَک وقُوَّتَک وفَراغَک وشَبابَکــ  و نَـشاطَک، أن تَطلُبَ بها الآخِرَةَ؛

تندرستی وتوانایی و فراغت و جوانی و شادابیت را از یاد مبر و با استفاده از اینها آخرت را بجوی»

به برخی از مهم ترین فعالیت ها و زمینه های گذران اوقات فراغت اشاره می گردد:

فعالیت های ورزشی: علاوه بر آن که ورزش یک عمل تفریحی و سرگرم کننده در ساعات اوقات فراغت است، باعث نشاط و شادابی بدن بوده و انسان را از نظر روحی و روانی سرزنده و شاداب می کند. از جمله فواید روان شناختی ورزش می توان به کاهش افسردگی، کاهش اضطراب، فراهم آوردن سپر در برابر سختی ها و بالا بردن عزّت نفس و آرامش فکری اشاره کرد.

ادامه »

هدف از آفرینش چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

همه ما در درون خود با اين سؤال مواجه هستيم كه چرا ما خلق شديم؟ اين سؤال با ذكر دو مطلب حل مى‏شود. اول اينكه هدف خدا از آفرينش چيست؟ دوم اينكه هدف از خلق شدن ما چيست؟

پاسخ مطلب اول اين است كه هر كس كارى را انجام مى‏دهد براى آن است كه نقص خود را با آن كار برطرف كند. احتياجى دارد و مى‏خواهد آن احتياج را برطرف كند، تا به كمال برسد. به عبارت دیگر یک فاعل ناقص ، برای نکمیل نقص خود دست به انجام کاری می زند مثلا کسی احساس گرسنگی یا تشنگی می کند و به دنبال تهیه آب و غذا می رود. اما اگر در خود احساس نقصی نکند و بی نقص باشد دیگر معنی ندارد کاری را با هدف تکمیل نقایص و نیازهای خود انجام دهد.

پس فاعل نا متناهی ای چون خدا که کمال محض و مطلق است و هیچ کمبود و احتیاجی ندارد دیگر این سؤال صحيح نيست كه كمال مطلق براى چه اين كار را انجام مى‏دهد. هر فاعلى كارى را انجام مى‏دهد كه به كمال برسد، خود كمال مطلق به چه منظور كارى را انجام مى‏دهد؟

بلكه درباره كمال مطلق اينطور گفته مى‏شود كه: او چون كمال مطلق و خَيِّر محض است و يكى از شعب كمال، جود و سخا است، از چنين ذاتى، جز خير و احسان و جود، صادر نمى‏شود و آن افاضه هستى است، افاضه هستى بهترين جود است.

در سوره ابراهيم فرمود: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ» اگر همه مردم روى زمين كافر شوند نقصى بر خدا وارد نيست و كمبودى براى خدا ايجاد نمى‏شود.

بعضى‏ها كارى را انجام مى‏دهند براى اين كه سودى ببرند، مثلًا كسى خانه‏اى مى‏سازد كه در آن سكونت كند يا خانه‏اى مى‏سازد كه بفروشد و از آن سود ببرد. غرض از خانه سازى در اين جا، سود بردن صاحب خانه است.

گاه هدف از ساختن اين بنا سود بردن نيست، جود كردن است، مثل كسى كه وضع مالى‏اش از راه حلال درست است، مسكن دارد و در عين حال براى دانشجويان خوابگاه مى‏سازد. او سودى نمى‏برد ولى جود مى‏كند، اگر اين كار را نكند ناقص است، سخا ندارد، چون مى‏خواهد به جود و سخا كه يك كمال است برسد خوابگاه مى‏سازد.

پس بعضى‏ها ناقصند، كار انجام مى‏دهند تا سود ببرند، بعضى‏ها ناقصند كارى انجام مى‏دهند تا جود كنند. ذات اقدس اله نه از قسم اول است نه از قسم دوم، نه جهان را آفريد كه سودى ببرد و نه جهان را آفريد كه جودى كند [كه اگر نكرده بود معاذاللّه ناقص بود] او غَنّىٌ عَنِ الْعالَمين است.

كسى كه هستى محض و كمال صرف است كمبودى ندارد تا كارى را انجام دهد و آن كمبود را رفع كند؛ بلكه چون عين كمال است، جود و سخا از او ترشح مى‏شود و نشأت مى‏گيرد. او خودش هدف است و عين الهدف، منزّه از آن است كه هدف داشته باشد.

اما در پاسخ به سوال دوم که هدف از خلق شدن ما چیست ؟ باید گفت انسان، موجودى است كه هم مى‏انديشد و هم عمل می کند  پس از دو جهت باید هدف از خلقت انسان را بررسی کرد اول انسان از حیث اندیشه و معرفت، چه افق هایی برای وی در نظر گرفته شده است دوم: انسان از حیث عمل باید چکار کند؟

اما از حیث اندیشه و معرفت، خداوند در قرآن می فرماید هدف از آفرينش انسان اين است كه او جهان را با ديدگاه الهى ببيند و بشناسد:

«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً» اين مجموعه آفريده شد تا شما با ديد الهى جهان را ببينيد و بدانيد همه اين‏ها مخلوق يك مبدأ است، مبدأيى بنام خدا كه عين قدرت است و «بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير» است، عين علم است و «بكل شى‏ء عليم» است، چيزى از علم و قدرت او خارج نيست.

ادامه »

بایدها و نبایدهای گفتار از دیدگاه قرآن کریم

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

 

قرآن کریم علاوه بر ذکر اهمیت گفتار و اصول کلی آن، معیارها و ملاکهای سخن صواب و پسندیده را بیان کرده و همچنین بایدها و نبایدهای گفتار را نیز خاطر نشان ساخته است تا نشان دهد که چه چیزهایی را حتما باید بر زبان جاری کرد و چه چیزهایی را اصلا نباید ذکر کرد. بایدها و نبایدهای گفتار در قرآن کریم دو دسته اند: الف) بایدها و نبایدهای گفتار در زمینه اخلاق و تربیت؛ ب) بایدها و نبایدهای گفتار در زمینه فقه و احکام. بایدها و نبایدهای گفتار در زمینۀاخلاق و تربیت به سه گروه تقسیم می شوند: 1- بایدها و نبایدهای مشیر به ارتباط انسان با خدا 2- بایدها و نبایدهای مشیر به ارتباطات بین انسانی 3- بایدها ونبایدهای مطلق و کلی تر. بایدها و نبایدهای مطرح شده در قرآن کریم حاوی مطالب و نکات ظریفی در بخش-های مختلف فقهی، اخلاقی، تربیتی و در زمینه های گوناگون فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره هستند که توجه به آنها جامعه را به سوی رشد و بالندگی سوق می دهد.

 

به بهانه سالروز تخریب بقاع متبرکه بقیع

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

 

السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ

امروز، آثار کینه و جهالت وهابیان نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت، از در و دیوار مدینه و وادی بقیع، هویداست.

رنجنامه نانوشته محبّین اهل بیت، بر خاک و سنگ این مزارها، گویاتر از هر زمان است.

اینجا اشک است که سخن می گوید و «حال»، گویاتر از «قال» است.

چشمان اشکبار، ترجمان دلهای داغدار و بی قرار است.

وقتی گام در تربت بقیع می گذاری و نگاهت به قبورِ ساده امامان می افتد، دیگر لازم نیست کسی مرثیه بخواند. بقیع، خودش مرثیه مجسّم است.

ساعتهایی که درِ بقیع به روی زائران گشوده می شود، گویا درِ بهشت است که به روی زائران عاشق باز می شود.

دلهای سوخته شان را بر می دارند و با شتاب، خود را به حضور امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام می رسانند و زیارتنامه را با باران اشک می شویند و سلامها را با چشمهای بارانی شان بدرقه می کنند.

آه، که چه قدر غربت «مدینه» سنگین است، وقتی به «بقیع» می اندیشم!

به مظلومیتی که در طول تاریخ، خورشید را غبارِ غم، به آیینه نشانده است!

غم! واژه آشنایی که نماد تصاویر بقیع و «چهار تربت» نورانی و آستان کبریایی است؛

غم؛ همان حبل المتینی که در غروب های غمگین جمعه، دل بدان تمسّک می جوید و قطره قطره، اندوهان جاری از نگاهش را، به تماشا نمی نشیند.

غم؛ همان عصاره عشقی که در نهاد «شیعه» نهاده اند و اندوهی را، جز غمِ «آل اللّه »، برایش مکروه دانسته اند!

دلت را رهسپار مدینه می کنی و از دیوار بقیع ردّ می شوی؛ با تمام غربتت می خوانی:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلی…

اَلسَّلامُ عَلیْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدی، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ التَّقْوی، اَلسلامُ عَلَیْکُم اَیُّهَا الْحُجَجُ عَلی اَهْلِ الدُّنْیا… ؛

غریبانه سر به زانوان می گذاری، وقتی به خود می آیی، در ذهنِ تصاویری گُم شده ای؛ که نشانِ مظلومیّت خاصِّ آل اللّه است.

«بقیع» مظلوم ترین نگاه تاریخ، در آیینه اسلام است!

مظلوم ترین نگاهِ به یاد ماندنی! مظلومیّت تصاویر بقیع، تنها مربوط به چهارده قرن پیش نیست! زخم، زخم امروزی است! و داغ، تازه ترین داغ است! بر سینه زمان!

… غروب جمعه از راه است،

هنگام دعا و استغاثه است:

اَللّهُمَ إِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ أَبیها، و بَعْلِها وَ بَنیها، وَ السَّر الْمُسْتَودَعِ فیها؛ أَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحمَّدٍ، وَ أَنْ تَفْعَلَ بی ما أَنْتَ اَهْلُهُ، وَ لا تَفْعَلَ بی ما اَنَا اَهْلُهُ.

دلم هوای تو را دارد …

بگو چه چاره کن

 

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

 

عطر نسيم

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

 

بقيع عطر نسيم از شميم نام تو دارد
اگر ضمير غريبش غبار گام تو دارد

بتاب آينه‌ات را به كهكشان سرشكم
كه اشك گرم من امشب به لب سلام تو دارد

سلام بر تو هميشه، درود بر تو مدام!
كه آسمان و زمين هم، غم مدام تو دارد

كريم آل پيمبر، شميم فطرت مادر
هنوز دست كرامت، مرام جام تو دارد

سراغ حُسن تو بايد، گرفت از نفس عشق
اگر بقيع به خاكش شميم نام تو دارد

سيد علي‌اصغر موسوي

 

دلم هوای تو را دارد ... بگو چه چاره کن

نوشته شده توسطرحیمی 1ام تیر, 1397

 

تصویری از قبرستان بقیع پیش از تخریب

 

به بهانه 8 شوال؛ سالروز تخریب بقاع متبرکه بقیع

به مدینه که قدم می گذاری؛ خیلی زود با هوایش، خاکش و حتی خیابان هایش دوست می شوی. وقتی در خیابان هایش راه می روی، بی آنکه فکر کنی با گذشت این همه سال چه تغییراتی در ظاهرش رخ داده است؛ عطر و بوی اسلام روزهای نخستین را در مشام جان حس می کنی؛ آن وقت است که می خواهی در این خاک بمانی و بمیری.

می خواهی ذره ای از این خاک باشی.

اگرچه مدینه هزار حرف دارد که برایت بگوید و با هر کدام هم اشکی به چشمانت بیاورد و یا لبخندی به لبانت؛ اما به بقیع که می رسد، خود بغض می کند و دیگر سکوت…

بقیع را باید با بقیع بشناسی. باید خود بقیع برایت لب به سخن بگشاید..

ساختمان های ضلع شمالی بقیع، میان او و کوه پر خاطره اُحد فاصله انداخته اند و سد کرده اند. عمارت بعثه حج ایران هم همان جاست. اما خود بقیع، دیگر هیچ ساختمانی ندارد. آن بناهای سفید که هر کدام خاطراتی عظیم در دل خود نهفته داشتند، امروز دیگر نیستند و تنها زیبایی بقیع را کبوترانی به رنگ کبوتران خراسان رقم می زنند.

ادامه »