چرا بازار ما، همه‌اش جنس خارجی است؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395
کارخانه‌های داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و گاهی بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند اما بازار که میروید، همه‌اش جنس خارجی است؛ چرا؟
وقتی که جنس خارجی چه قانونی، چه قاچاق، وارد شد؛ تولید داخلی میخوابد.
وقتی تولید داخلی خوابید، جوان ما بیکار میشود،
اشتغال کم میشود،
رکود بر کشور حاکم میشود،
وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود.۱۳۹۵/۰۵/۱۱

خصوصیات محبوبترین بندگان

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395

ممکن است یک دروغ کوچک، تأثیرات بزرگ را نداشته باشد لکن یک صفتی، یک خصلت مذمومی وقتی در جامعه رائج شد و تقبیح نشد، به تدریج فراگیر می‌شود.




rticle>

رنج‌نامه فرزند رهبر شیعیان نیجریه یک چشم شیخ زکزاکی نابینا و دست و پایش فلج شده است.

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395
«محمد زکزاکی» پسر شیخ ابراهیم زکزاکی در نامه‌ای نوشت:
من از همه کسانی که به حق انسان برای برخورداری از عدالت و کرامت معتقدند می‌خواهم برای انجام تلاشی مضاعف به من بپیوندند.یک چشم شیخ زکزاکی نابینا و دست و پایش فلج شده است/دولت اجازه نمی‌دهد پزشکان شیخ را معاینه کنند «محمد زکزاکی» پسر شیخ ابراهیم زکزاکی در نامه‌ای سرگشاده، به تشریح وضعیت ناگوار پدرش و ظلمی که به رهبر شیعیان نیجریه می‌رود، پرداخت.وی در بخشی از این نامه آمده است: «من از همه کسانی که به حق انسان برای برخورداری از عدالت و کرامت معتقدند می‌خواهم برای انجام تلاشی مضاعف به من بپیوندند.»


در متن نامه فرزند رهبر شیعیان نیجریه به خشونت‌های ارتش نیجریه علیه مسلمانان این کشور و بخصوص خانواده و فرزندان و شخص شیخ «ابراهیم زکزاکی» اشاره شده است.

خلاصه‌ای از این نامه در ادامه آمده است: بخشی از خاطرات کودکی‌ام شخصی است و نمی‌توانم آن را بازگو کنم، اما باتوجه به شرایط کنونی، احساس می‌کنم بخش‌هایی از آن باید با سایرین به اشتراک گذاشته شود، بخصوص حالا که تقریبا همه دلایل زندگی من از دست رفته است. من محمد ابراهیم هستم که البته در میان دوستانم ابراهیم نامیده می‌شوم. در کودکی موشی را در خانه کشتم، مرگ آن موش تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برایم بود. من چیزی بزرگتر از یک موش را نمی‌توانم بکشم، حال آنکه برخی مردان تا دندان مسلح همه برادرانم را سلاخی کرده و زنان، مردان و کودکان همراه آنان را نیز همینطور.

پزشکان، پرستاران، مهندسان، روزنامه‌نگاران و زنان و مردانی از تمامی مشاغل در میان این کشته‌شدگان هستند. دختران و پسران دانش‌آموزی که آرزوی دستیابی به اهدافشان را داشتند، دوستان و خانواده‌هایی با اعضای پیر و جوان همه و همه به دست ارتشی قتل‌عام شدند که قرار بود محافظ آن‌ها از قتل‌عام باشد! چند روز پیش دولت ایالت کادونا از تشکیل کمیسیونی خبر داد که در آن درباره کشتار مردم بی‌گناه توسط عوامل وابسته به ارتش نیجریه تحقیقات انجام می‌شود؛ اینکه هزاران انسان بی‌گناه ناپدید و بیش از 340 نفر در یک گور دسته‌جمعی مدفون شده، صدها نفر بازداشت و اموالی به ارزش صدها میلیون نابود شدند. گرچه هیچ نماینده‌ای از سوی جنبش (مسلمانان) در این کمیسیون حضور نداشت، اما من تمام نتایج منتشرشده آن‌ها از تحقیقات را پیگیری می‌کنم.

ادامه »

وزارت اطلاعات، پوسته‌ی سخت نظام است.

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395


رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعات:

وزارت اطلاعات، سنگر حساس و چشم بینا و بیدار نظام اسلامی است

ایجاد خط فاصل با امریکا از مهمترین مبانی قطعیِ امام بزرگوار ماست

مبانی و جهت‌گیری‌های انقلابی باید به طور کامل در وزارت اطلاعات حفظ شود

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بعدازظهر امروز (سه‌شنبه) در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعات، این وزارتخانه را «سنگری بسیار مهم و حساس» و «چشم بینا و بیدار نظام اسلامی» خواندند و تأکید کردند:
وزارت اطلاعات، پوسته‌ی سخت نظام است و به هیچ‌وجه نباید آسیب‌پذیر شود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تشکر از زحمات مؤمنانه و شبانه‌روزی بخشهای مختلف وزارت اطلاعات، پیروزی و بقای انقلاب اسلامی را در گروی حفظ ایمان دانستند و افزودند:
ناکامی استکبار جهانی در مقابل نظام اسلامی با وجود انبوه توطئه‌ها و شگردهای گوناگونی که از روز اول علیه انقلاب به کار گرفتند، جز با پشتوانه‌ی «ایمان»، ممکن نبود.

ادامه »

وهابی جدا شده از دربار آل سعود:حدیث غدیر تمام دین است/ صلوات شیعه در "صحیح بخاری" آمده است.

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395
 گفتگو با وهابی جدا شده از دربار آل سعود(۲)
باید توجه داشت که حدیث غدیر تمام یک دین است و سخن یک ادیب و فیلسوف نیست که انسان با میل خودش آن را رد کند یا بپذیرد. حدیث غدیر یک مساله آسمانی است و اجتهاد پیامبر صلی الله علیه و آله نیست.

علی الشعیبی

دکتر علی الشعیبی از مسلمانان متولد رقه سوریه است که از کودکی علاقه و استعداد سرشاری در یادگیری و تبلیغ اسلام داشت و از زمان 12 سالگی تحت تاثیر شیوخ وهابی رقه به این فرقه مذهبی گرایش پیدا کرد و جوانی خود را در سوریه و عربستان با اعتقاد به وهابیت و تعالیم محمد بن عبدالوهاب گذراند. الشعیبی که بسیاری از سخنان ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب را حفظ بود رفته رفته به گمراه بودن و دروغگو بودن این دو شخصیت وهابی پی می برد و پس از آن با مشاهده حدیث غدیر و پی بردن به صحیح بودن آن بر سر دوراهی بهشت و جهنم قرار می گیرد. آنچه می خوانید ترجمه دومین بخش از گفتگوی شبکه الکوثر با وی در برنامه زنده “حقائق التاریخ” است که در این گفتگو الشعیبی از چگونگی جدا شدن خود از وهابیت و اعتقاد به حدیث غدیر می گوید:

 - چه اموری باعث شد شما این تصمیم سخت را بگیرید و از مذهب وهابیت خارج شده و به مذهب اهل سنت گرایش پیدا کنید.

اگر اجازه بدهید دوست دارم یک کلمه را در سخن شما تغییر دهم و به جای “تصمیم سخت” دوست دارم بگویم این تصمیم من سرتاسر رحمت بود، چون اگر من در آن حالت و بر آن مذهب باقی می ماندم اکنون یک انسان خونریز و آدمکش بودم که مردم را به جهنم سوق می دادم و در هر صورت 37 سال است که این سؤال از من پرسیده می شود.

انگیزه من برای خروج از وهابیت چیزی نبود جز فکر و اندیشه محمد بن عبدالوهاب که ما باید این فکر را بررسی کنیم. مسلمان نباید به گونه ای باشد که از این افراد بُت بسازد و بگوید ابن تیمیه این را می گوید و تمام و باب علم بسته شود. نباید به گونه ای باشد که بگوید محمد بن عبدالوهاب این را می گوید و تمام و کسی جرات نکند حرف بزند، چون این رفتار نوعی بُت پرستی است.

ادامه »

ائمه اطهار علیهم السلام چه کسانی را شفاعت می کنند؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395

امام رضا عليه السلام بالاترین وفای به عهد دوست داران و شيعيان هر امامى را بیان نمودند.
 متن روایت را از کتاب  من لا يحضره الفقيه  منتشر می کند .

رَوَى الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْوَشَّاءُ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ‏: إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِي زِيَارَتِهِمْ وَ تَصْدِيقاً بِمَا رَغِبُوا فِيهِ كَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَه

 حسن بن على وشاء از امام ابو الحسن رضا عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود:

هر امامى بر گردن دوستان و شيعيانش عهد و پيمانى است و نشانه وفای کامل به آن پيمان، زيارت قبور ايشان است، پس كسانى كه از سر رغبت و براى اثبات عهد و پیمان خود با شوق و علاقه ايشان را زيارت كنند، أئمّه نیز در قيامت شفيعشان خواهند بود.

 من لا يحضره الفقيه-ترجمه غفارى، ج‏3، ص: 489

آیا راحتی و رفاه فقط با پول فراهم می شود

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395
 
 گفتاری ازآیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)
 خیال می کنید با پول، راحتی فراهم می شود
و حال اینکه اگر خدا تمام دنیا را در یک کاسه کند و به دست تو بدهد، باز هم گره های کوری هست که با آن پول باز نخواهد شد و تا آخر زندگی ات هم ناراحت می مانی.
این اشتباهی است که ما می کنیم.
 

 آیت الله آقا مجتبی تهرانی درشرح حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آورده است ،انسان هم خواسته های دنیایی دارد و هم خواسته های آخرتی، اگر کسی سه چیز را که جنبه های درونی هم دارد، برای خودش فراهم کند و به دست بیاورد، به مطلوب دنیا و آخرتش می رسد.  
رُوِیَ عَنِ الصّادقِ علیه السَّلام:

ثَلَاثَةٌ مَنْ تَمَسَّكَ بِهِنَّ نَالَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ بُغْيَتَهُ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ رَضِيَ بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه.
امام صادق صلوات الله علیه فرمودند:

سه چيز است كه هر كه بدانها چنگ زند، به خواسته‏ هاى دنيا و آخرت خود می رسد:

1- هر كه به خدا چنگ بزند. (معصيت خداوند را انجام ندهد)

2- آنچه كه خداوند براي او مي پسندد، بپسندد

3- به خداوند متعال خوش گمان باشد.
شرح روایت: «ثَلَاثَةٌ مَنْ تَمَسَّكَ بِهِنَّ نَالَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ بُغْيَتَهُ»؛ انسان هم خواسته های دنیایی دارد و هم خواسته های آخرتی دارد. اگر کسی این سه چیز را که جنبه های درونی هم دارد، برای خودش فراهم کند و به دست بیاورد، به مطلوب دنیا و آخرتش می­رسد.
 اول: «مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ»؛ كسي كه دست از گناه بردارد به امید اینکه خداوند به او لطف كند. یکی از معانی «اعتصام بالله»، دوری گزیدن ازگناه به امید رسیدن لطف خداست. دوم: «وَ رَضِيَ بِقَضَاءِ اللَّهِ» راضی به قضای الهی باشد. رضایت را خشنودی معنا می کنند ولی در واقع به معنای «پسند» است. رضایت به قضای الهی معنایش این است که آنچه را که خداوند برای او پسندیده و تدبیر کرده است، بپسندد. سوم: «وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه» خوش گمانی به خدا داشته باشد و بد گمانی نداشته باشد. اینطور نباشد که - نعوذ بالله- در ذهنش بیاید که آنچه خدا برایش پسندیده، بد پسندیده است. حتی امام صادق علیه السلام تعبیر به «ظن» به معنای گمان می کند نه یقین! می فرماید “حسن ظن” به خدا داشته باشد. خدا هیچ وقت بدی برای ما نمی خواهد؛ خوبی و خیر ما را می خواهد.
  ما هم خواسته های دنیایی داریم و هم خواسته های آخرتی.  در خواسته های دنیایی مان گاهی در مصداقِ خواسته هایمان اشتباه می کنیم. از آنجایی که ما دنبال راحتی هستیم، خیال می کنیم راحتی با پول فراهم می شود؛ لذا از خداوند تقاضای پول می کنیم. اینجاست که ما اشتباه می کنیم. چرا می گوییم خدایا پول بده؟ و وقتی به ما نداد، گمانمان به خدا بد می شود و با خود می گوییم “­خواستیم، ولی به ما نداد". اگر به تو می داد چه بسا این برای تو راحتی نمی آورد. تو اشتباهت در این است که خواسته واقعی ات «راحتی» است. خیال می کنی با پول راحتی فراهم می شود و حال اینکه اگر خدا تمام دنیا را در یک کاسه کند و به دست تو بدهد، باز هم گره های کوری هست که با آن پول باز نخواهد شد و تا آخر زندگی ات هم ناراحت می مانی. این اشتباهی است که ما می کنیم.
 امام صادق علیه السلام فرمودند: گناه را ترک کن به امید اینکه خداوند به تو لطف کند. بعد هم آنچه که او می پسندد تو هم بپسند. او خیر تو را می خواهد، هیچ وقت بدی تو را نمی خواهد.پس آنچه برای تو می­پسندد را بپسند و بعد از آن هم به خدا خوش گمان باش. خدا در انتخاب اشتباه نمی­کند اما تو اشتباه می­کنی!
 مهم تر از همه همان اوّلی یعنی «اعتصام بالله» است گناه را ترک کن، امید لطفش را داشته باش؛ به تَبَع آن مطلوبت می آید. اما اگر بنا باشد هم مرتّب گناه کنی و هم بخواهی به مطلوبت برسی، نمی شود. شوخی نکن!
حضرت فرمودند اگر این سه چیز را رعایت کردی، به مطلوب دنیا و آخرتی ات می رسی. اوّلی اش این است که گناه را ترک کنی. ما اوّلی را گذاشتیم کنار و در دومی وسومی اش - نعوذ بالله- خیال می کنیم از خدا بهتر می فهمیم. این است که گره پس از گره در کار ما می افتد و بعد هم می نشینیم ناله می کنیم. ناله نکن! از همان اوّل برو گناه را ترک کن. دقّت کنید که حضرت روی طاعات دست نمی گذارد؛ بلکه روی ترک گناه تأکید می فرماید. گناه را ترک کن و امید به لطف خدا داشته باش. آن وقت هیچ گاه خدا ناامیدت نمی کند و مطلوب دنیا و آخرتت را به تو می دهد.
 تحف العقول، صفحه 315 - بحارالأنوار، جلد 75، صفحه 229

بمناسبت ششم ذی قعده روز بزرگداشت شاه چراغ حضرت احمد بن موسی(علیه السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395

آنچه می خوانید بخشی از زندگی نامه این امامزاده بزرگوار است:

مقام معظم رهبری:

درباره ی او - احمد بن موسی - این جور نوشته اند که: «و کان احمدبن موسی کریماً جلیلاً وَرَعاً و کان ابوالحسن الرضا(علیه السّلام) یُحِبُّه و یُقَدِّمه»؛ مردی بخشنده و کریم و باورع و دارای جلالت مقام و منزلت بود و پدرش حضرت موسی بن جعفر این بزرگوار را بر فرزندان و خویشاوندان دیگر خود مقدم می داشت و به او محبت ویژه ای داشت. [1]


زندگی نامه حضرت

حضرت سید امیر احمد علیه السلام ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است. در میان فرزندان حضرت موسی الکاظم علیه السلام «احمد» به کرم و جلالت و شجاعت و عبادت امتیاز داشت و شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود و در عمر خود هزار بنده را خرید و در راه خدا آزاد کرد. [2]

شیعیان و محبان اهل بیت رسالت پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمد بن موسی علیه السلام نیز در همین سنوات (198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع کثیری از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیه السلام ، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت. لذا امریه ای صادر نمود تا تمام حکّام بلاد مانع حرکت قافله بنی هاشم شوند.

بیعت با علی بن موسی الرضا علیه السلام

علی بن موسی علیه السلام امام من است

چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم (علیه السلام) امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاه چراغ «احمد بن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر (علیه السلام) امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است. به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی (علیه السلام) می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم، پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی (علیه السلام) را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمد به در خانه حضرت امام علی بن موسی(علیه السلام) آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر (علیه السلام) بیعت نمودند.[3] و حضرت امام رضا (علیه السلام) درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد. [4]

ادامه »

جهان وعبرت اموزی

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 

إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يتَّقُونَ(يونس/6)

به راستى در آمد و رفت‏ شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمين آفريده براى مردمى كه پروا دارند دلايلى [آشكار] است.

1- تمام هستى در حال تغییر و تغیّر است. «ان فى الختلاف اللیل و…»

2- از كنار پدیده‏ ها، به سادگى نگذریم.«ماخلق اللّه….لایات»

3- گناه و آلودگى، در شناخت، تشخیص وتحلیل انسان اثر منفى دارد.«لایات لقومٍ یتّقون» (تقوا، وسیله‏ ى بینش صحیح در هستى است)

آفت زندگی طلبگی

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مرداد, 1395

اینکه بگوییم طلاب در امروز باید مانند طلاب 50 سال پیش باشند صحیح نیست، زمانه عوض شده است ، زندگی 50 سال پیش مطابق همان زمان بود اما امروز نمی توان گفت که به همان سبک زندگی کنند، امکان پذیر نیست ، اسلام نیامده بشر را بر خلاف فطرت دعوت کند.

در بین آیات و روایات، فراوان از «دنیا» سخن گفته شده است، از تشبیه دنیا به امری با ظاهر زیبا اما فریبنده تا روایاتی که آن را مزرعه آخرت دانسته‌اند، و این سوال در ذهن انسان نقش می‌بندد به راستی چقدر به دنبال دنیا رفتن و طلب رفاه دنیوی نمودن مطلوب است؟ آیا مقدار این امر برای طلاب تفاوت دارد؟

 حضرت آیت الله سبحانی در جلسه درس اخلاق خویش در موسسه امام صادق علیه السلام به این بحث پرداخته  و آیات و روایات پیرامون آن را تبیین نمودند.

 ایشان فرمودند: یکی از مشکلاتی که الان گریبانگیر جامعه، بالاخص طلاب اندیشه دنیا گرایی است، الان شرایط ما را به دنیا گرایی کشیده است، وضع زندگی طلبه امروز با طلبه 50 سال پیش بسیار فرق کرده است.

 آیا این دنیاگرایی مطلوب است یا مذموم؟

 در ابتدا باید ببینیم مراد از دنیا چیست؟ ایشان فرمودند: اصلا دنیا یعنی چی؟ دنیا یعنی آسمان و زمین؟ آسمان و زمین که حسن و قبح ندارد؟ حسن و قبح به افعال بشر تعلق می‌گیرد، بنابر این مراد ما از دنیا در این بحث حیات دنیوی است و در مورد زندگی و حیات دنیوی آیات متفاوتی در قرآن وجود دارد که حتی در بدو نظر ممکن است تصور شود اختلافی بین آنها وجود دارد.

 آیت الله سبحانی فرمودند: در آیات و روایاتی از دنیا تعریف شده است:

 «إِنْ تَرَكَ خَیْراً»(1) یعنی قرآن کریم مال را «خیر» معرفی می‌نماید. یا از آیاتی که امر به انفاق می‌کنند معلوم می شود که گردآوری مال مذموم نیست:

وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَكُمُ الْمَوْت‏ (2)

 و روایات مختلفی نیز به مدح دنیا می‌پردازند، مانند این که :

الْكَادُّ عَلَى عِیَالِهِ‏ كَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه‏ (3)، یا روایتی که در کتاب «أسد الغابة» آمده است، که پیامبر صلی الله علیه و آله دست کارگری را که پینه بسته بود بوسیدند، یعنی افضل خلائق دستی را که در طریق امرار معاش پینه بسته است می‌بوسد.

 در مقابل آیاتی نیز وجود دارد که از دنیا نهی نموده و نسبت به آن هشدار داده‌اند:

«وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (4)

 و روایاتی، مانند این که امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:

فَإِنَ‏ الدُّنْیَا لَمْ‏ تُخْلَقْ‏ لَكُمْ‏ دَارَ مُقَامٍ‏ بَلْ خُلِقَتْ لَكُمْ مَجَازاً لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الْأَعْمَالَ إِلَى دَارِ الْقَرَار (5)

و در جای دیگر می‌فرمایند:

إِنَّ مَثَلَ‏ الدُّنْیَا مَثَلُ‏ الْحَیَّة (6)

 

ادامه »