حکم چهارشنبه سورى

نوشته شده توسطرحیمی 26ام اسفند, 1393

سوال: نظر جنابعالى درباره چهارشنبه سورى چيست؟  
پاسخ:  علاوه بر آنکه هيچ مبناى شرعى ندارد مستلزم ضرر و فساد زيادى است که مناسب است از آنها اجتناب شود.

سوال: استفاده از ترقّه و مواد قابل انفجار و ساخت و خريد و فروش آنها اعم از اينکه موجب اذيّت و آزار بشوند يا خير، چه حکمى دارد؟  
جواب: در صورتى که موجب اذيّت و آزار ديگران باشد و يا تبذير مال محسوب شود ويا خلاف قانون و مقرّرات نظام جمهورى اسلامى باشد، جايز نيست.

 

چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزى !

 

همه نیازهای ما حتی تفریح نیاز به ضوابطی دارد. سنت های جامعه در صورتی مشروع است که منابع دینی آن را تأیید کنند. مسلمانی به حرف نیست به رعایت ضابطه هاست. مراسم چهارشنبه سوری به دلیل مجموعه ای از آفات زیر مجوز شرعی ندارد:

  1. ترویج خرافات.
  2. آزار رساندن به دیگران.
  3. سلب آسایش و امنیت عمومی.
  4. ایجاد خسارت مالی و جانی به خود و دیگران. پیامبر فرمود: ملعون من ضار مؤمناً.
  5. ایجاد مزاحمت برای دیگران
  6. ایجاد ترس و وحشت.
  7. اسراف و از بین بردن سرمایه ها.
  8. مخالفت با ضوابط و قوانین کشور.[محمود اکبری، احکام دو دقیقه ای، چاپ دوم، نشر فتیان، قم، 1391، ص206.]

 

متاسفانه اين مراسم كه همه ساله باعث هدر رفتن سرمايه هاي انساني و اقتصادي زيادي شده ، نظم و امنيت عمومي را براي شهروندان مختل و خانواده هاي بيشماري را در آغاز سال نو اندوهگين و داغدار مي نمايد ؛ سنتي كاملا غلط و خرافي است كه از هيچ گونه پشتوانه منطقي و عقلي صحيحي برخوردار نمي باشد . متاسفانه برخي آگاهانه يا آگاهانه به اسم ترويج و پاسداشت ميراث ها و سنت هاي باستاني ، فرهنگ هاي جاهلي كه هيچ گونه جنبه مثبتي در آن وجود ندارد را در بين جوانان گسترش داده و در پشت اين موضوع در صدد ضربه زدن به هويت اسلامي جامعه مي باشند. علي رغم اقدامات تبليغي كه در رسانه ها و توسط نيروهاي انتظامي براي كاهش خسارات ناشي از اين سنت جاهلي در نظر گرفته شده است ؛ اما ريشه كني اين قبيل ناهنجاريها با كار عميق فرهنگي امكان پذير است.

ادامه »

توجیه گناه

نوشته شده توسطرحیمی 25ام اسفند, 1393

توجیه غیر شرعی و بی منطق برخی گناهان

 

رشوه = شیرینی!

وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَينَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(البقرة/188)
و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد و [به عنوان رشوه قسمتي از] آن را به قضات مدهيد تا بخشي از اموال مردم را به گناه بخوريد در حالي که خودتان [هم خوب] مي‏دانيد.


غیبت = تو روشم میگم!

يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ(الحجرات/12)
اي کساني که ايمان آورده‏ايد از بسياري از گمانها بپرهيزيد که پاره‏اي از گمانها گناه است و جاسوسي مکنيد و بعضي از شما غيبت بعضي نکند آيا کسي از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن کراهت داريد [پس] از خدا بترسيد که خدا توبه‏پذير مهربان است


نگاه حرام = ی نظر حلال!

 

مجلس حرام = ی شب هزار شب نمیشه!

وَمَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذِينَ يتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(الأنعام/32)
و زندگي دنيا جز بازي و سرگرمي نيست و قطعا سراي بازپسين براي کساني که پرهيزگاري مي‏کنند بهتر است آيا نمي‏انديشيد


موسیقی حرام = آرامش اعصاب!


ربا = همه می خورن!

 الَّذِينَ يأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يقُومُونَ إِلَّا كَمَا يقُومُ الَّذِي يتَخَبَّطُهُ الشَّيطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(البقرة/275)
کساني که ربا مي‏خورند، (از گور) برنمي‏خيزند مگر مانند برخاستن کسي که شيطان بر اثر تماس‏، آشفته ‏سرش کرده است‏. اين بدان سبب است که آنان گفتند: (داد و ستد صرفاً مانند رباست‏.) و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال‏، و ربا را حرام گردانيده است‏. پس‏، هر کس‏، اندرزي از جانب پروردگارش بدو رسيد، و (از رباخواري‏) باز ايستاد، آنچه گذشته‏، از آنِ اوست‏، و کارش به خدا واگذار مي‏شود، و کساني که (به رباخواري‏) باز گردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.


دروغ = مصلحتی!

 وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يفْلِحُونَ(النحل/116)
و براي آنچه زبان شما به دروغ مي‏پردازد مگوييد اين حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بنديد زيرا کساني که بر خدا دروغ مي‏بندند رستگار نمي‏شوند


تهمت = همه میگن!

وَالَّذِينَ يؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا(الأحزاب/58)
و کساني که مردان و زنان مؤمن را بي‏آنکه مرتکب [عمل زشتي] شده باشند آزار مي‏رسانند قطعا تهمت و گناهي آشکار به گردن گرفته‏ اند


ماهواره = شبکه های علمی !


بخل = اگه خدا می خواست بهش میداد!

 وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى(الليل/8)
و اما آنکه بخل ورزيد و خود را بي‏ نياز ديد

 وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ(يس/47)
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزي داده انفاق کنيد کساني که کافر شده‏اند به آنان که ايمان آورده‏اند مي‏گويند آيا کسي را بخورانيم که اگر خدا مي‏خواست [خودش] وي را مي‏خورانيد شما جز در گمراهي آشکاري [بيش] نيستيد


مال حرام = پیش سه هزار ملیار هیچ!

 وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ(المائدة/62)
و بسياري از آنان را مي‏بيني که در گناه و تعدي و حرامخواري خود شتاب مي‏کنند واقعا چه اعمال بدي انجام مي‏دادند

تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر مصرف تولیدات ایرانی

نوشته شده توسطرحیمی 25ام اسفند, 1393

ایام جبهه و جنگ بود…

یه روز داشت یه جزیره سقوط میکرد…

امام خمینی فرمودند:
به رزمنده ها بگید جزیره سقوط نکند.
یه فرمانده با بیسیم کلام ایشان را منتقل کرد.
کلام امام به صورت غیر مستقیم به رزمنده ها رسید.
بچه ها گلوله نداشتن…ار پی جی نداشتن
مهمات خیلی کم بود،
با خودشون گفتند
امام گفته جزیره سقوط نکند،
اینجا را قتلگاه میکنیم ولی جزیره سقوط نخواهد کرد.

و به لطف خدا جزیره سقوط نکرد.

دیگه نگفتند ما مهمات نداریم
نگفتند امام خودش آنجا نشسته و فرمان میده.
نگفتند ما خسته شده ایم.
دیگر بهانه نگرفتند…
گفتند : امام فرموده جزیره سقوط نکند!

آنرا هم، غیر مستقیم از فرمانده شنیده بودند…



حالا
امام خامنه ای مستقیم میگویند:
بنده درخواست میکنم٬
خواهش میکنم،
برید به سمت مصرف تولیدات داخلی.
این یک مجاهدت بزرگ است.
(من که آب شدم تا این جملات آقا را نوشتم!)
عمل نمیکنیم
همه ش بهانه میگیریم:
که تولیدات داخلی کیفیت ندارد، خوب نیست، گران است و فلان …

رزمنده های عزیز بدون بهانه گرفتن یه جزیره را حفظ کردن…
حالا ما هم ادعای رزمنده بودن را داریم؟

ما هم جهاد را دوست داریم؟

اگر بله …

بسم الله!

برای ما مصرف کالای ایرانی جزء واجبات است.
جهاد است.
یک مجاهدت بزرگ!

یادی از شهید مهدی باکری

نوشته شده توسطرحیمی 25ام اسفند, 1393

رنج های فاطمه علیها السلام از زبان علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1393

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند . آن دو یار مهربان، نامهربانی ها و بی مهری های بی حسابی از خاکیان دیدند و بزرگوارانه از کنار مزاحمت های شب پره های مزاحم گذشتند . از این بی مهری ها و مزاحمت ها، حکایات فراوانی گفته اند و شنیده ایم، اما در این اوراق معدود، برآنیم تا از زبان تنها همتای زهرا، گوشه ای اندک از تلخی های رفته بر آن عزیز را بخوانیم و بدانیم . پیش از ذکر این تلخی ها، جملاتی چند در بلندای مقام آن زهره درخشنده را از زبان علی علیه السلام نقل می کنیم و سپس به بیان رنج های حضرت زهرا علیها السلام می پردازیم .

فاطمه، برترین بانو

معاویه در نامه ای که به امام علی علیه السلام می نویسد، به فخر فروشی در مقابل امام می پردازد . امام در پاسخ به نامه او، به بیان فضیلت های بنی هاشم و فضیحت های بنی امیه می پردازد:

«وانی یکون ذلک کذلک، ومنا النبی ومنکم المکذب ومنا اسد الله ومنکم اسد الاحلاف ومنا سیدا شباب اهل الجنة ومنکم صبیة النار ومنا “خیر نساء العالمین” ومنکم حمالة الحطب فی کثیر مما لنا وعلیکم (1) ;

شما چگونه و کجا با ما برابرید! که از میان ما پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و دروغزن (ابوجهل) از شما است، واسد الله (حمزه سید الشهدا) از ما و اسد الاحلاف (شیر سوگندها; اسد بن عبد العزی) از شما، و از ماست دو سید جوانان اهل بهشت (حسن علیه السلام و حسین علیه السلام) و از شما است کودکانی (2) که آتش نصیب آنان گردید . و از ما است بهترین زنان جهان (فاطمه علیها السلام) و از شماست آن که هیزم کشد برای دوزخیان (ام جمیل همسر ابی لهب) (3) وبیش از این ما را فضیلت ها و شما را فضیحت ها است .»

علی و فاطمه علیهما السلام از زبان یکدیگر

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پس از ازدواج حضرت علی و فاطمه علیهما السلام و سپری شدن مراسم عروسی، ابتدا از علی علیه السلام پرسیدند: همسرت فاطمه علیها السلام را چگونه یافتی؟ امام پاسخ داد: «نعم العون علی طاعة الله; در اطاعت کردن از خدا خوب یار و یاوری است .» سپس از دختر خود، فاطمه علیها السلام پرسیدند: شوهرت را چگونه یافتی؟ آن حضرت پاسخ داد: «خیر بعل; بهترین شوهراست . (4) »

زحمات فاطمه علیها السلام در منزل

به دنبال تقسیم کار پیامبر صلی الله علیه و آله بین حضرت زهرا علیها السلام و علی علیه السلام و واگذاری کارهای داخل منزل به فاطمه علیها السلام، گرچه علی علیه السلام نیز در کمک به همسرش از هیچ کوششی دریغ نمی کرد، اما در عین حال انجام تمام کارهای منزل برای فاطمه علیها السلام باری گران بود . برای کاهش زحمت های منزل، علی علیه السلام راه حلی به فاطمه پیشنهاد می کند . آن حضرت بعدها این ماجرا را چنین نقل فرمود: «فاطمه زهرا علیها السلام، عزیزترین عزیزان رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه من بود . فاطمه علیها السلام آنقدر با آسیاب آرد کرد تا دست هایش پینه بست و آنقدر از چاه آب کشید که اثر آن بر سینه اش باقی مانده بود و به اندازه ای خانه را روبید تا اینکه لباس هایش غبار آلود شد، و آن قدر زیر دیگ آتش بر افروخت تا لباسش کثیف و گرد آلود گردید و به همین علت، به سختی و زحمت افتاد . روزی شنیدم چند غلام خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آورده اند . به فاطمه گفتم: وقتی خدمت پدر رفتی از او خادمی بخواه تا در کارها مدد رسان تو باشد و از این همه رنج و محنت آسوده شوی .

فاطمه زهرا علیها السلام خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت . ملاحظه کرد که گروهی با ایشان مشغول بحث و گفت و گو هستند . لذا بدون اینکه با پدر سخنی بگوید از شرم و حیا بازگشت . چون رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانست که فاطمه علیها السلام برای حاجت و نیازی مراجعه کرده است، خود به منزل ما آمد . ما در بستر استراحت بودیم، وی بالای سر فاطمه علیها السلام نشست و فاطمه علیها السلام از جهت شرم و حیا سر خود را زیر رخت خواب کرد .

حضرت فرمود: فاطمه جان! برای چه منظوری نزد من آمدی؟ او دو مرتبه سؤال فرمود و فاطمه ساکت بود .

عرض کردم: ای رسول خدا! من علت را برای شما عرض می کنم . فاطمه آن قدر سنگ آسیاب را چرخانده که دستش پینه بسته و آن قدر آب کشیده که بر سینه اش اثر آن باقی مانده و آن قدر خانه را جاروب کرده که لباسش خاک آلود شده، و آن قدر آتش در زیر دیگ افروخته که پیراهن او کثیف شده و بوی دود گرفته است . شنیدیم که غلامان و خادمان چندی را خدمت شما آوردند، به فاطمه علیها السلام گفتم: به سراغ پدر خود رفته، از ایشان خدمت کاری بخواه تا تو را کمک کند .

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «الا ادلکما علی خیر مما سالتما . اذا اخذتما مضاجعکما تکبرا اربعا وثلاثین وتسبحا ثلاثا وثلاثین وتحمدا ثلاثا وثلاثین فهو خیر لکما من خادم یخدمکما; شما را از مطلبی آگاه کنم که برای شما از خادمی که خواستید بهتر است . وقتی از خواب برخاستید (دربعضی روایات است وقتی به رختخواب رفتید) سی و چهار مرتبه «الله اکبر» ، سی و سه بار «سبحان الله » و سی و سه بار «الحمد لله » بگویید، این برای شما از خادمی که به شما خدمت کند بهتر است .»

آنگاه فاطمه سر خود را بیرون آورد و سه بار فرمود: «رضیت عن الله ورسوله; از خدا و رسول او راضی و خشنود شدم . (5) »

ادامه »

خانه خاموش

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1393

 

اقتباس و ترجمه ای از اشعار و سخنان معروف بزرگ پیشوای شیعیان علی علیه السلام بعد از شهادت یگانه بانوی اسلام، فاطمه زهرا سلام الله علیها

بعد از تو ای انیس دل داغدار من

 باشد چو شب، سیاه، همه روزگار من

تا رخ نهفته ای ز مـن ای مـهر تـابناک

 بارد ستاره، دیده اختر شمار من

دور از تو نیست خواب و قرارم به چشم و دل

 بی تست غضه بار دل و گریه کـار من

زهرای من ز داغ تو شد خانه ام خموش

 آتش گرفت جان و دل بی قرار من

از سـوز دل بنالم و ترسم که از قـضا

 گـردد دراز، زندگی رنجبار من

ای کاش آمد از تن من جان من برون

 همراه ناله های اسف خیز زار من

گر سرزنش نبود، به روی مزار تو

 ماندم همیشه تا گذرد روزگار من

گر پیکرت به خاک نـهان شد ز دیده ام

کی می روی تو از دل پر انتظار من

من می روم ز خاک تو، اما خیال تو

 باشد همیشه همدم من در کنار من

نقش توام به دیده و یاد توام به دل

 از تست این دو، بهر ابد یـادگار  من

محمد حسین بهجتی (شفق)

منبع: مجله درس هایی از مکتب اسلام » مرداد 1381، سال 42 - شماره 5

توجه به نعمت و صاحب نعمت

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1393

پس کدام يک از نعمتهاي پروردگارتان را منکريد؟

خوردن و آشاميدن ، پوشيدن و سود بردن ، و بهره گيرى از هر نعمتى بدون توجه به اينكه نعمت به اراده چه كسى به وجود آمده ؟

چگونه پديد آمده؟

براى چه بر سر سفره حيات قرار داده شده؟

چه عواملى در رنگ و مزه و بو و انرژى آن در عرصه گاه هستى دخيل بوده و خلاصه بدون انديشه در يك لقمه نان ، يا يك قطعه پارچه ، يا زمينى آماده براى كشاورزى ، يا چشمه اى جوشان ، يا رودى جارى ، يا جنگلى انبوه از درختان مفيد ، و اينكه با كمك چند ميليون يا ميليارد عامل به وجود آمده تا ساختمان حيات انسان برپا شود ؟

كار حيوانات و غافلان و بى خردان است.

انديشمندان به تمام نعمت هايى كه در اختيار دارند با چشم عقل و بينايى قلب مى نگرند تا وجود نعمت دهنده را در كنار نعمت لمس كنند و فوايد نعمت را بيابند و از نعمت به همان صورت كه پديد آورنده نعمت خواسته استفاده نمايند .

قرآن كه كتاب هدايت است مردم را بدين صورت به نعمت هاى الهى توجه مى دهد :

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِق غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَالاَْرْضِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ» . فاطر : 3

اى مردم ! نعمت هاى خدا را بر خود توجه كنيد ، آيا آفريننده اى جز خدا هست ؟ خدايى كه از آسمان و زمين به شما روزى مى دهد ، جز او معبودى نيست پس به كجا روى مى آوريد؟

آرى تمام نعمت ها با فوايدى كه دارند دليل بر يگانگى حق ، و برهان بر توحيد ذات و راهى آسان براى شناخت حضرت حق است .

خانه تکانی دل

نوشته شده توسطرحیمی 20ام اسفند, 1393

دانلود مداحی های فاطمیه اول۹۴-۹۳ شب اول تا پنجم

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1393

جواب­هایت را از الان آماده کن!

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1393

 


آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)
رَویَ اَبُو حَمزِهِ ثَمالی قالَ: کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ عَلَیهِمَا السَّلامُ یَقُولُ: اِبنَ آدَمُ لایَزالُ بِخَیرٍ ماکانَ لَکَ واعِظٌ مِن نَفسِکَ وَ ماکانَتِ المُحاسِبَه مِن هَمِّکَ وَ ماکانَ الخَوفُ لَکَ شِعاراً وَ الحُزنُ لَکَ دِثاراً. اِبنَ آدَمُ! اِنَّکَ مَیِّتُ وَ مَبعُوثٌ وَ مَوقُوفٌ بَینَ یَدَیِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَسئُولٌ فَاَعِدَّ جَواباً
بحار الانوار، جلد 75، صفحه 147

ابوحمزه ثمالی می­ گوید: مکرّر از زین العابدین (ع) می شنیدم که می فرمودند:

ای پسر آدم!
تو همیشه به سوی خیر و نیکی می­ روی تا موقعی که از نظر درونی پند دهنده ­ای داشته باشی،
و تا موقعی که بررسی و محاسبۀ اعمال خودت را داشته باشی
و تا موقعی که خوف و اندوه از تو مفارقت نکرده باشد،
خوف، لباس رویین تو
و اندوه، لباس زیرین تو باشد.

ای پسرآدم!
تو می­ میری و برانگیخته می ­شوی و در پیشگاه عدل خداوند عزّوجل می­ایستی و در آن هنگام مورد سؤال واقع می‌­شوی، پس جواب­هایت را از الان آماده کن.

انسان در زندگی­ اش تا موقعی به سمت خیر و نیکی پیش می‌­رود که این مسائل جلوی چشمانش باشد:

اوّل: نفس لوّامه، که نکوهش گر انسان نسبت به اعمال زشت است و به انسان پند می­ دهد.
یعنی اگر آن واعظ الهی درونی انسان از بین نرفته باشد، واعظ بیرونی اثر می­ گذارد؛
یعنی باید آن عقل عملی در او باشد.

در روایات داریم اگر واعظ درونی نباشد، واعظ بیرونی کاربرد روی انسان نداشته و هیچ فایده­ ا­­ی ندارد…

اما اگر یک پند دهندۀ درونی داشته باشد، انسان خودش می ­فهمد که باید چکار کند، والا آهن سرد کوبیدن است.


دوّم: بررسی و محاسبۀ اعمال خود را می­ کنی، زیرا انسان­هایی هستند که کاری می ­کنند ولی اصلاً فکر نمی ­کنند که چه کار کرده ­اند.
باید همیشه رسیدگی کردن به اعمالت مدّ نظرت باشد.


سوّم: خوف از اعمالی که انجام داده­، داشته باشد و دارای بیم و ترس از عذاب الهی در قیامت باشد و موقعی که متوجّه شد بد کرده است، اندوه و ناراحتی از عواقب اعمال زشتش مانند لباس زیرین، او را در برگرفته و از او جدا نشود.

تا موقعی که اینها در انسان باشد، به سمت خیر و نیکی حرکت کرده و عاقبت به خیری دارد.

این مراحل، مقدّمه ­ای بود برای مراحل سخت و دشوارِ بعد که هشدار می‌­دهد.

ای انسان! تو می­ میری و در قیامت برانگیخته می ­شوی و در پیشگاه الهی نگهت می ­دارند و از تو می­ پرسند:
چه کار کردی؟

فکر کن فردا روز قیامت است و می ­خواهی جواب بدهی، حالا جوابی را که می­ خواهی بدهی از الان آماده کن.


پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)