بیست جمله برگزیده از مقام رهبری درباره عزاداری حضرت سیدالشهدا

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1392

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای بیست جمله برگزیده از رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا (ع) را منتشر کرده که به شرح ذیل است:

در زندگى حسین‌بن‌على علیه‌السّلام، یک نقطه برجسته، مثل قله‌اى که همه دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار مى‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. (۱۳۷۱/۱۱/۰۶)

تحقیقاً یکى از مهم‌ترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

یکى از بزرگ‌ترین نعمت‌ها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌على علیه‌السّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

قدر مجالس عزادارى را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌اى براى ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌على علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

در ماه محرم، معارف حسینى و معارف علوى را که همان معارف قرآنى و اسلامى اصیل و صحیح است براى مردم بیان کنید. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)

اگر براى ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز کنید و از رو بخوانید، براى مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود مى‌آورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلس‌آرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعى‌اش دور بماند؟! (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

وقتى شعر را می‌خوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمی‌خوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمی‌کنیم؛ جورى می‌خوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. (۱۳۸۶/۰۴/۱۴)

برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مى‌کند. یکى از آن کارها، همین عزاداری‌هاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مى‌شود. این‌که امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌هاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مى‌کند و بسیار خوب است. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمى‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضى نیستم. اگر کسى تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضى‌ام. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

لازم است از همه برادران و خواهرانى که در سراسر کشور، در ایّام عزادارى، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزادارى، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزارى کنم. (۱۳۷۷/۰۲/۱۸)

هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعه اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ى به عاشورا و به حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) است. (۱۳۹۱/۰۹/۰۱)

اگر کسانى براى حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر مى‌افتد، یا براى مقامشان یا براى شغلشان یا براى پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌على‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. (۱۳۷۵/۰۳/۲۰)

اگر فداکارى بزرگ حسین‌بن‌على علیه‌السلام نمى‌بود که این فداکارى، وجدان تاریخ را به کلى متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه قرن دوم هجرى، بساط اسلام به کلى برچیده مى‌شد. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)

کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. (۱۳۷۵/۰۹/۲۴)

عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌على علیه‌السّلام - همان کودکى که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ى او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! (۱۳۷۳/۱۰/۱۵)

امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبى دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ى کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. (۱۳۸۸/۰۵/۰۵)

عاشورا پیام‌ها و درس‌هایى دارد. عاشورا درس مى‌دهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. درس مى‌دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مى‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار مى‌گیرند. (۱۳۷۱/۰۴/۲۲)

درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکى از درس‌هاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابى‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکى از درس‌هاى عاشورا بود. (۱۳۷۷/۰۲/۱۸)

امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى که در آن، خون بر شمشیر پیروز مى‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌هاى نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

درس حسین‌بن‌على علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامى این است که براى حقّ، براى عدل، براى اقامه‌ى عدل، براى مقابله‌ى با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودى خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحى که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. (۱۳۹۲/۰۳/۲۲)

پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم مى‌دهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنباله‌روان آنان قرار بده.

پروردگارا! حیات و زندگى ما را زندگى حسینى و مرگ ما را مرگ حسینى قرار بده.

پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهداى کربلا محشور کن. شهداى عزیز ما را با شهداى کربلا محشور کن. (۱۳۷۴/۰۳/۱۹)

تدبر در سوره فجر+دانلود فایل پاورپوینت و تدریس

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1392

تلاوت سوره فجر

دریافت فایل Pdf تدبر درسوره فجر

***********


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

بخوان این سوره را به نام خدای رحمتگر مهربان

آیه ۱ - ۵

وَ الْفَجْرِ (۱)وَ لَیالٍ عَشْرٍ (۲)وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ (۳)

وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ (۴)هَلْ فی‏ ذلِکَ قَسَمٌ لِذی حِجْرٍ (۵)

ظلمت دنیاگرایی فضا را فراگرفته است. مال اندوزان ارج و قرب فراوانی دارند و هر کس براساس میزان دارایی خود، برای خویش کرامت و بزرگی قائل است.  در  این میانه تاریک و پرظلمت، یتیم و مسکین فراموش شده ، حقشان پامال اغنیای دنیاطلب می گردد. آیات وحی برای اصلاح این بینش غلط و انذار نسبت به عواقب آن، لمعه نور خود را بر گستره افکار بشر فرو می افکند:


سوگند به سپیده دم (صبح روز قربان)«۱» و به شبهاى دهگانه با عظمت (دهه اول ماه ذی حجه)«۲» و به آن جفت و طاق (روز تَرویه و عَرَفه)«۳» و به شب، آن گاه که در حال گذر است.«۴» آیا در اینها که یاد شد، براى خردمندى که حق را از باطل تشخیص دهد، سوگندى رساست؟«۵»

سپیده دم، شکافنده ظلمت است و صبح روز قربان، میعاد دل بریدن از دنیا و عبودیت پروردگار. دهه اول ماه ذیحجه، روز ترویه و عرفه نیز بر همین منوال است. این سوگندها در راستای تأکید جهت هدایتی سوره است.

سوگند برای تأکید جهت هدایتی سوره

سوگند به میـعاد هـای دل بریدن از دنیا، در راستای تأکید بر جهت هدایتی سوره.

صفحات: 1· 2

زمان جاریست و تکرار...

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آبان, 1392


یکی از فرا گیرترین و عمومی ترین امتحانات الهی که زمینه ی آن با فرستادن پیامبران و امتداد شریعت آنان در طول زمان مهیا شده و همواره بستر آن جاری است، امتحان بزرگ ولایت بوده است .

سختی این آزمون آنجا روشن می شود که می بینیم عده ای از اصحاب نزدیک پیامبرکه وجود مقدس حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم را درک کرده، با پیامبر نشسته و برخاسته اند، ازمحضر ایشان و سخنان گران سنگش فیض برده اند، نتوانستند بر هوای نفس خویش غلبه کنند و آنچنان در سیاهترین روز تاریخ، حق ولایت را غصب نموده و بشریت را از وجود حکومت الهی برای همیشه محروم کرده اند(لعنة الله علی القوم الظالمین).

و این امتحان همچون تمام تاریخ ، لحظه به لحظه تکرار شد تا با آنکه سرافکندی دسته ای از درندگان انسان نما در این آزمون، خون سلاله ی زهرای اطهر سلام الله علیها را به زمین ریخت.

این خون ، جوشنده و جاری همچنان در رگهای زمین و زمان جاریست و وجود بخش پیکر ایستادگی و شهامت و ایثار و جانفشانی در راه خداوند است.

خونی که بر پیشانی آسمان نیز جریان یافت و سفاکی بشر را تماماً معنا بخشید .

در این صحنه عجیب می بینیم که عده ای سر بلند تر ازهمه ی تاریخ، آزمون ولایت را پشت سر نهاده اند.

چه کسانی به اندازه ی زینب و عباس علیهما السلام می توانند اینچنین حق ولی زمان خود را بشناسند وآن را به تمامی ادا کنند؟

آیا عشق اینها به حسین علیه السلام فقط عشق خواهر و برادری است؟

یا اینکه پای عشقی پاک تر و مقدس تر از این عشق های خاکی در میان است؟

آنسوی میدان می بینیم که عده ای، سرشکسته ترین مردودان و مزدوران تاریخ ، ولایت را مظلومانه سرمی برند وآن را به سیم و زر می فروشند!

راستی که ولایت عجیب نردبانی به سوی خداست!

لحظه ای اگر غفلت کنیم از اوج بلندای آن به پست ترین حضیض حیوانیت سقوط خواهیم کرد. پس بیدار باشیم و وظيفه شناس و حق ولی زمان خود را آنگونه که شايسته است ادا نماييم،ان شاءالله.

طلبه رقیه رحیمی

هل من ناصر ینصرنی؟

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آبان, 1392

 

لبیک یا حسین علیه السلام:

در پس کوچه های غربت هنوز به گوش شکایت می رسد،

صدای کسی،- «هل من ناصر ینصرنی؟»- انگار آواز بی کسی حسین علیه السلام عالم گیر است و داغ دخترکهای تشنه، ناله ی دلگیر شبهای مردمیست که هنوز نخفته اند … .

صدای پای قافله ی عشق که به نزدیکی کرببلا که می رسد، بهانه ی بغض، حلقه بر حنجره اشک می زند و بوی خون، درندگان را به سوی قتلگاه می کشاند!

او که درعرفات عاشقانه خوانده بود «… و بلوغ فارغ حبائل عنقی و ما اشتمل علیه تا مور صدری و حمایل حبل و تینی و …» و بر دلبر خود، لبیک گویان تا صحرای نینوا دلبری… وقت، وقت دل آشوبی است.

صدای دلهره ازنفس های زمان شنیده می شود.

کاش خورشید بمیرد و زمان بایستد، شاید غم عاشقان فرو نشیند!

خیالم لرزان و حالم رو به پریشانی است.

تازیانه زمان، خاطر خسته ام را می کوبد،

حسین، تنهاست …

نفس گل رو به پایان است، تا محرم چند صباحی حسین مهمان است … .

مُحرِم سیاه پوش مُحَرَم می شوم تا به طواف سرخی حسین فریاد کنم، لبیک یا حسین …

لبیک یا حسین … .

سلام بر محرم سلام بر شهر خون سلام بر آرزوی بر باد رفته سلام بر اشک سلام بر داغ سلام بر گلوی بریده سلام بر قلب زخم دیده سلام بر زینب سلام الله عليها سلام بر حسین علیه السلام

ادب کرده بود، آن هم در مقابل نام مادرتان.

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آبان, 1392

«يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا …» (التحريم/8)

ادب کرده بود، آن هم در مقابل نام مادرتان. آنجا که راه را بر شما بسته بود و آنقدر آزرده بودتان که به او گفته بودید:

«مادرت به عزایت بنشیند»،

دانسته بود، مادر شما بزرگوارتر از آن است که بتواند نامش را بر لب بیاورد.

همان جا کربلایی شده بود، نه؟…

روز دهم، در پهندشت کرب و بلا، وقتی صدایتان میان زمین و آسمان طنین افکنده بود که:

« اما من مغیث یغیثنا؟ اما من دابّ یدبّ عن حرم رسول الله؟»

قلبش از جا کنده شده بود، خودش را میان بهشت و جهنم دید، ولی تصمیمش را گرفت؛ بهشت را برگزید؛ بهشتِ با شما بودن را…

کفش هاش را در آورد؛ سرش را از شرم پایین انداخت، عین ابر بهار از چشمهاش اشک می آمد:

«جعلتُ فداک» و مگر دیگر می شد چیزی گفت؟! اعتراف کرد که خیلی بد کرده، که راه را بر شما بسته و قلبِ زنان و کودکان حرم را لرزانده:

«با این همه آیا توبه من پذیرفته است؟» و شما اگر نمی گفتید:

«نعم یتوب الله علیک» که دیگر حسین عليه السلام نبودید با آن قلب رؤف و دل دریایی!…

هنوز زمانی نگذشته بود که شما دیدید فرشته ها را که جان پاکش را تا ملکوت می برند. آن لحظه های آخر گمانم شنیده بود صدای شما را که با لبخند چشم هاش را بسته بود؛

« انت الحرّ کما سمّّتک امّک حرّا فی الدنیا و الاخره».

سلام بر تو! سلام حرّ بن یزید ریاحی! سلام بر آن لحظه ای که « توبه نصوح» را تجسّم بخشیدی.

سلام بر تو که ادبت در مقابل نام زهرا(س)، عاقبت کربلایی ات کرد.

وقتی حر بن يزيد دید لشگر كوفه تصمیم گرفتند با حسین (ع) بجنگند و فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین را شنید. به عمر بن سعد گفت تو با این مرد می جنگی ؟

گفت آری بخدا، جنگی كه اگر هموار باشد سرها بیفكند و دستها بپراند، حرّ گفت آیا پیشنهاد او پسند شما نیست، عمر سعد گفت اگر كار بدست من بود پذیرا می شدم ولی ابن زیاد نپذیرد؛ حربن یزید به كناری از لشگر آمد و خود را به حسین عليه السلام نزدیك كرد . مهاجربن اوس به او گفت چه قصدی داری؟

پاسخ او را نداد و لرزه ای بر اندامش افتاده بود مهاجربن اوس به او گفت وضع مشكوكی داری، من تو را در هیچ میدانی چنین ندیدم و اگر به من می گفتند شجاعترین اهل كوفه كیست؟

تو را نام می بردم. حر گفت من خود را در میان بهشت و دوزخ می بینم بخدا چیزی را بر بهشت اختیار نكنم اگر چه پاره پاره و سوزانده شوم. تازید و بر اسب زد و دست بر سر گذاشت پس گفت بار خدایا به سوی تو برگشتم توبه ام را بپذیر، من دل دوستان تو و زادگان دختر پیغمبرت را لرزاندم وقتی به امام نزدیك شد سپر واژگون كرد و بر آنها سلام كرد. حر در مرحله اول به سوی اهل كوفه برگشت و حق را به آنها ابلاغ كرد و با همین تبلیغ همه خطاهای عمر خود را برگردانید. مرحله دوم با خون همه گناهان عمر خود را شست و تا آنجا پاك شد كه امام سر او را به دامن گرفت.

(آنجا كه می گفتند توبه حر پذیرا نشد در قبر ایشان و نبش قبرایشان ثابت شد - جریان پادشاه ایران و خون آمدن از پیشانی حضرت حر)در حالیكه خون از بدنش جاری بود فرموند:

(بخّ بخّ یا حرّ انت حر كما سمیت فی الدنیا و الآخره)

آفرین بر تو ای حر، تو آزاده مرد هستی همانطوریكه در دنیا و آخرت تو را حر نامیدند. سپس در دستان حضرت، جان سپرد.

چرا باید حادثه عاشورا را گرامی بداریم؟

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آبان, 1392

“اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و مقدّرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت،

هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می‌کنم و به جای قطرات اشک بر تو خون می‌گریم".

فرازی از زیارت ناحیه مقدسه


چرا باید خاطره ی حادثه ای را که 1360 سال پیش اتفاق افتاده است، زنده کرد و مراسمی به یاد آن خاطره برگزار کرد؟

این رویداد جریانی تاریخی بوده است که زمان آن گذشته است؛ تلخ یا شیرین، هرچه بوده است آثار آن تمام شده است.

چرا باید بعد از گذشت نزدیک به چهارده قرن یاد آن جریان و آن حادثه را زنده نگه داریم و مراسمی برای آن برپا داریم؟

پاسخ این سوال، چندان مشکل نیست. برای اینکه به سادگی می توان به هر نوجوانی تفهیم کرد که حوادث گذشته هر جامعه می تواند در سرنوشت و آینده آن جامعه آثار عظیمی داشته باشد.

تجدید آن خاطره ها در واقع  نوعی بازنگری و بازسازی آن حادثه است، تا مردم از آن جریان استفاده کنند اگر حادثه مفیدی بوده است و در جای خود منشأ آثار و برکاتی به شمار می رفته است، بازنگری و بازسازی آن نیز می تواند مراتبی از آن برکات را داشته باشد. علاوه بر این در همه جوامع انسانی مرسوم است     که به نوعی، از حوادث گذشته خود یاد می کنند آنها را بزرگ شمرده و به آنها احترام میگذارند. خواه مربوط به  اشخاصی باشد که در پیشرفت جامعه ی خود موثربوده اند، نظیر دانشمندان و مخترعان و خواه مربوط به کسانی باشد که از جنبه ی سیاسی و اجتماعی، در رهایی ملت خود نقش موثری داشته اند و قهرمان ملی بوده اند.

همه عقلای عالم برای این گونه شخصیت ها آیین های بزرگداشتی را منظور می کنند.

این کار براساس یکی از مقدس ترین خواسته های فطری است که خدا در نهاد همه ی انسان ها قرار داده است و از آن به «حس حق شناسی» تعبیر می کنیم.

لذا این خواسته ی فطری همه ی انسان ها است که در برابر کسانی که به آنها خدمت کرده اند حق شناسی و شکرگزاری کنند، آنان را به خاطر داشته باشند و به ایشان احترام بگذارند. علاوه بر این، یاد آن خاطره ها، در صورتی که در سعادت جامعه تأثیری داشته، می تواند عامل موثر دیگری را در زمان بیان خاطره ها بیافریند. در این صورت، گویا خود آن حادثه تجدید می شود.

از آن جا که معتقدیم حادثه ی عاشورا حادثه ی عظیمی در تاریخ اسلام بوده است، و نقش تعیین کننده ای در سعادت مسلمان ها و روشن شدن راه هدایت مردم داشته است، این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازی این حادثه و به خاطر آوردن آن، موجب می گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه ی امروز نیز استفاده کنیم. این جواب را به طورکلی می توان در مقابل سوال نوجوان ها ارائه داد و آنان را قانع کرد که زنده نگه داشتن یاد بعضی از خاطره ها و بازسازی برخی از حوادث که در گذشته  اتفاق افتاده است، کار عاقلانه ای است، و ممکن است منافع و مصالحی را برای جامعه تأمین کند. همان طور که اصل آن حادثه تأثیر مفیدی در جامعه آن روز داشته، تجدید خاطره و بازسازی آن نیز می تواند آثاری متناسب با خود داشته باشد.

در پاسخ به سوال اول که «چرا باید یاد عاشورا را زنده نگه بداریم؟» به همین اندازه بسنده میکنیم.

چرا باید به یاد وقایع عاشورا عزاداری کرد؟

تا این جا فهمیدیم که باید در جامعه عواملی را ایجاد کرد تا احساسات و عواطف دینی مردم را تحریک کند و آنها را برانگیزد تا کاری مشابه کار سید الشهداءعلیه السلام انجام دهنده راه او را ادامه دهند و نسبت به این امر مهم علاقه پیدا کنند.

اما موضوع دیگری که در این جا مطرح میشود این است که یگانه راه برانگیختن احساسات و عواطف عزاداری و گریه نیست.

عواطف انسان ممکن است با مراسم جشن و سرور هم تحریک شود. می دانیم که در ولادت های مبارک در میلاد خود سیدالشهداء عليه السلام وقتی مراسم جشن برگزار می شود مدح ها خوانده می شود و مردم از طریق آن ها شور و نشاطی می یابند.

سوال سوم این است:

چرا برای تحریک احساسات از مراسم شاد استفاده نمی کنید؟

چرا باید گریه کرد؟

چرا باید به خود زد؟

چرا باید زنجیر بزنیم؟

بیاییم به جای این کارها جشن بگیریم. نقل و نبات پخش کنیم، شیرینی بدهیم، مدح و سرود بخوانیم تا احساسات مردم تحریک شود.

جواب این است که احساسات و عواطف انواع مختلفی دارد. تحریک هر نوع احساسات و عواطف، باید با حادثه ی مربوط متناسب باشد. حادثه ای که بزرگترین نقش را در تاریخ اسلام ایفا کرد حادثه شهادت ابی عبدالله علیه السلام بود. او بود که مسیر تاریخ اسلام را عوض کرد. او بود که درسی برای حرکت، برای نهضت، برای مقاومت و برای استقامت تا روز قیامت به انسان ها داد.

برای آنکه آن خاطره تجدید شود، فقط مجلس جشن و شادی کافی نیست. باید کاری متناسب با آن حادثه انجام داد. یعنی باید کاری کرد که حزن مردم برانگیخته شود، اشک از دیده ها جاری شود، شور و عشق در دلها پدید آید. و در این حادثه چیزی که می تواند چنین نقشی را بیافریند، همین مراسم عزاداری و گریستن و گریاندن دیگران است. در حالی که خندیدن و شادی کردن هیچ وقت نمی تواند این نقش را ایفا کند. خندیدن هیچ وقت آدم را شهادت طلب نمی کند. هیچ وقت انسان را به شلمچه نمی کشاند. هیچ وقت نمی توانست سختی ها و مصیبت های هشت سال جنگ را بر این مردم هموار    کند.

این قبیل مسائل عشق دیگری می خواهد که از سوز و اشک و شور پدید می آید. راه آن هم همین عزاداری ها است.

منبع: کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا/مجموعه سخنرانیهای استاد محمدتقی مصباح یزدی

گرد آوري:طلبه حديث مرادي

بیانیه حوزه علمیه محدثه بروجرد به مناسبت 13 آبان

نوشته شده توسطرحیمی 13ام آبان, 1392

بسم الله الرحمن الرحیم

“حتی اگردر تمام آمریکا مسجد بسازند و بالای گلدسته ها شعار الله اکبر قرار دهند هیچ وقت شعار مرگ بر آمریکا را فراموش نکنید چون آمریکا شیطان بزرگ است.”

خدا را شاکریم که بار دیگر با فرا رسیدن سالروز تسخیر لانه جاسوسی شیطان بزرگ در 13 آبان اهداف شوم استکبار جهانی برای دنیا مشخص شد و ارزش کار شهیدان والامقام دانشجو و دانش آموزمان تا ابد بر صفحه تاریخ دنیا باقی ماند.

امروز که چهره واقعی استکبار خونخوار با افشای مفتضحانه جاسوسی دولت آمریکا در سفارتخانه های کشورهای مختلف بر همگان آشکار شده است ، در جای جای جهان شاهد انزجار و اعتراضات گسترده ملت های آزادیخواه هستیم که حاکی از بیداری ملل مختلف بوده و این خود گامی به سوی نابودی هرچه سریعتر استکبار و پیروزی حق علیه باطل می باشد.

اینک در آستانه ماه عزای سید و سالار شهیدان با توجه به وظیفه الهی و ولایی بر خود واجب می دانیم که همچون سالهای گذشته همگام با شهدای عزیزمان بار دیگر فریاد “هیهات منا الذله"را به اقتدا به مولایمان حضرت سید الشهدا علیه السلام و با حضور پر شور خود در راهپیمایی یوم الله 13 آبان به گوش جهانیان برسانیم و به دنیا اعلام کنیم که هرگز زیر بار ننگ حمایت از آمریکا نخواهیم رفت و همان گونه که مقتدایمان امام خامنه ای مد ظله العالی فرموده اند آمریکا را زیر پا خواهیم گذاشت و همچنان فریاد رسای “مرگ بر آمریکا” را به گوش آمریکا و اسراییل و حامیان آنها خواهیم رساند.

دانلود نرم افزار «خورشید نینوا»

نوشته شده توسطرحیمی 13ام آبان, 1392

درباره نرم افزار
اين نرم افزار که در مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم تهیه شده است شامل حدود 200 پرسش و پاسخ در 13 موضوع بوده و در موضوع چهاردهم آن با پاسخ به دهها پرسش، به احکام عزاداری پرداخته شده است. مجموعه ي حاضر پس از بازبینی صدها پرسش و پاسخ به محور واقعه محرم انتخاب شده و بعد از اصلاح براي استفاده در نرم افزار آماده شده است.

ویژگی های علمی:
1. پاسخ هاي تخصصي: مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات با حضور محققان و کارشناسان توانمند و تشکيل گروه هاي علمي - تخصصي سعي مي کند، پاسخي جامع و متقن به سؤالات و شبهات پرسشگران ارائه کند.
2. اتقان پاسخ ها: پس از ارجاع سؤال به کارشناس، وي پاسخ مناسب را تهيه مي کند. اين پاسخ، پس از نظارت مدير گروه و تأييد او، براي بازبيني به ناظر گروه سپرده مي شود. در نهايت، معاون پژوهش، قبل از ارسال پاسخ براي پرسشگر، آن را کنترل مي کند. وجود سه مرحله نظارت، سبب مي شود امکان هرگونه خطا يا اشتباه در پاسخ دهي به حداقل ممکن برسد. در خصوص پاسخ هاي نرم افزار، نظارت چهارم هم اعمال مي شود تا پاسخ ها از کيفيت برتري بهره مند شوند.
3. تفصيل پاسخ ها: پاسخ هاي ارائه شده، با ميانگين 3 صفحه، از گستره ي مطلوبي برخوردار بوده، سعي محققان بر اين است که پاسخ هايشان، تمام جوانب سؤال را پوشش دهد؛ به نحوي که ابهامي براي پرسشگر باقي نماند.
4. معرفي منابع: در پايان هر پاسخ، منابعي مرتبط با سؤال، براي استفاده ي پرسشگر معرفي شده است.
5. مستند بودن پاسخ ها: پاسخ تهيه شده، از منابع دست اول و معتبر است که تماماً به صورت مستند ارائه شده است.

قابلیت های نرم افزار:
1- حجم کم.
2- گرافیک زیبا.
3- عدم نیاز به نصب.
4- حذف صفحات متوالی.
5- دسته بندی سوالات.
6- نمايش پاورقي مربوط به پاسخ ها.
7- معرفي منابع بيشتر براي هر پاسخ.
8- نمايش پاسخ مربوط به هر سؤال با ساختاري مناسب.
جهت نمایش صحیح، حداقل Internet Explorer 7 مورد نیاز است.


دریافت فایل



دریافت فایل نسخه اندروید


منبع:http://www.andisheqom.com

دلنوشته:این شبها و روزهای مقدس...

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آبان, 1392

خدایا…

بنده گنهکارت امسال هم از کنار جویبارهای زلال طهارت به سادگی گذشت و اکنون جز حسرت چیزی برای او نمانده است…

لحظات ناب ماه شعبان گذشت اما هیچ توشه ای از این لحظات برنگرفت…

روزها و شبهای رجب پشت سر هم آمدند و رفتند ولی او همچنان غرق در دنیا و بی توجه به این فرصت ها،در پی برآوردن حاجات دنیایی اش بود…

رمضان عزیز با شبهای روشن قدرش گذشت اما این بنده تو از خواب گران غفلت بیدار نشد که نشد…

عرفه و قربان هم گذشت …اما…افسوس که فقط بار گناهش سنگین تر شد..

این روزها احساس می کند توان پرگشودن از این دنیای دون و خاکی را ندارد…

این روزها دلتنگی تمام وجودش را مالامال کرده است…

اما در این همه ناامیدی بارقه های رحمت تو ،نور تازه ای به روحش می بخشاید،به مهر تو دلخوش است و به آغوش بازی که هیچ گاه از گناهکارترین مخلوقات هم دریغ نمی شود…

پروردگارا…

این روزها که به برکت سرخی خون ابا عبدالله الحسین و عزیزان و یارن پاکش،درهای آسمانت بار دیگر به سوی بندگان روسیاهت گشوده می شود،از تو می خواهم ای عظیم الرجاء که به من توفیق درک این لحظات سرشار از معنویت را عطا فرمایی!

از تو می خواهم که حجاب غفلت و بی خبری را از چهره روحم بزدایی…

ای خدا…

در این شبها و روزها مقدس تمام وجودم را ذوب کن تا اشک شوم و از دیده بچکم…

ای خدا…

مرا در این شبها…

به محرم

به کربلا

به عاشورا….

به حسین برسان!

 

رقیه رحیمی

کاریکاتور:مذاکره با شیطان!!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آبان, 1392