کلید واژه: "رحمت واسعه"
خدا میداند آنها چه میدیدند!
نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398 آیت الله بهجت (ره): حضرت سیدالشهدا علیهالسلام با اختیار خود، آنهمه مصائب و شهادت و اسارت اهلوعیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه میشد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله و معاهده و پیمانی را که با خدا… بیشتر »
رسیدن به چه مقامی را از امام هشتم بخواهیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 25ام تیر, 1398 بی تردید رحمت واسعه خداوند به واسطه حضور امام رضا عليه السلام، تمام سرزمین ایران را شامل میشود. بی تردید مردی که ایران را از خشکسالی نجات داده است، میتواند گرههای بزرگی را برای مردم این سرزمین باز کند. کما اینکه این کار را پیش از این هم انجام داده… بیشتر »
می خواهم به کربلا بروم.....
نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1396 مجلس روضه را حساب بکنید که کربلاست. آن آقا بالای منبر می گفته است: «[ وقتی که] می خواهید به روضه بروید[اگر] از شما سوال کردند کجا می خواهید بروید، نگویید می خواهید بروید روضه، بگویئید می خواهیم برویم کربلا». رحمت واسعه ،ص348 برای دریافت سایز اصلی کلیک… بیشتر »
ما به زیارتشان محتاجیم
نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1396 ما خیال میکنیم که معصومین به زیارت ما محتاجاند. در ایام اربعین، کربلا پر از دستهجات شیعیان عراق از طوایف مختلف عربها و کُردها میشد که یکی از آنها را در ایام سال نمیدیدیم و در شعرهایشان از خاندان مرتضی تجلیل و به آنها اظهار محبت و مودّت… بیشتر »
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست!
نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396 سرّ زیارت سیدالشهدا علیهالسلام مگر ثواب زیارت سیدالشهدا از ما مذخور۱ نیست؟! ما میدانیم چه خبر است؟! میدانیم روایاتی را که دربارۀ زیارات سیدالشهدا در نیمۀ شعبان و در شب عاشورا و اینها هست، به کجاها رسیده؟! هیچ میتوانیم بگوییم «کَانَ کَمَنْ زَارَ… بیشتر »
جواب امام زینالعابدین علیهالسلام به اعتراض یزید
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396 در زمان اسارتِ اهلبیت سیدالشهدا علیهالسلام، یزید دید در دست امام سجاد علیهالسلام تسبیحی است که حضرت آن را میچرخاند؛ لذا به امام علیهالسلام اعتراض کرد که چرا کار بیهوده انجام میدهی؟! امام سجاد علیهالسلام فرمود: «از پدرم شنیدم که جدم… بیشتر »
ماجرای بتپرست هندو که برای امام حسین(علیه السلام) نذری میداد.
نوشته شده توسطرحیمی 28ام مهر, 1394بیحال بود؛ بعد که به حال آمد، گفت: ۲۰۰ هزار روپیه!
گفتند: چه شده؟!
گفت: رفته بودم داخل چرخ، یک کسی آمد من را گرفت و از آنجا انداخت بیرون.
گفتم: آقا تو کی هستی؟
گفت: من همانی هستم که صدهزار روپیه برای عزاداری من پول خرج میکنی!
به گزارش خبرنگار آیین… بیشتر »