« پیروز تمام امتحانات ، زینب علیهاالسلامزیباترین جمله آفرینش »

آثار دوستی و ارتباط با اهل بیت (علیهم السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1393

 

نشانه ‏هاى تقرّب به خداوند و اهل بیت اطهار علیهم السلام، به كار افتادن چشم و گوش باطنى و بدست آوردن قدرت‏هاى روحى و معنوى است؛ زیرا آن گاه كه انسان از جهت تقرّب معنوى به خداوند، پیشرفت نمود، مورد محبّت خدا قرار مى ‏گیرد و محبوب خدا مى ‏شود و آن گاه كه انسان محبوب خدا شود، از قدرتهاى معنوى برخوردار مى‏ گردد.


امام صادق ‏علیه السلام از پیغمبر اكرم ‏صلى الله علیه وآله وسلم نقل فرمودند كه خداوند فرموده است:

مَنْ أَهانِ لی وَلِیّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحارِبَتی، وَما تَقَرَّبَ إِلَیَّ عَبْدٌ بِشَی‏ءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ، وَإِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى اُحِبَّهُ فَإِذا أَحْبَبْتُهُ، كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذی یَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الَّذی یَبْصُرُ بِهِ وَلِسانَهُ الَّذی یَنْطِقُ بِهِ وَیَدَهُ الَّتی یَبْطُشُ بِها، إِنْ دَعانی أَجَبْتُهُ وَإِنْ سَأَلَنی أَعْطَیْتُهُ.(1)

هر كس به یكى از اولیاء من توهین كند، براى جنگیدن با من در كمین نشسته است، و هیچ بنده‏اى مقرّب به من نمى ‏شود، بوسیله چیزى كه محبوبتر باشد از واجباتى كه بر او واجب نموده ‏ام. و او بوسیله نافله بسوى من مقرّب مى ‏شود تا محبوب من مى ‏گردد و آن گاه كه او را دوست بدارم، گوش او مى‏ شوم كه بوسیله آن مى‏ شنود و چشم او مى ‏شوم كه بوسیله آن مى ‏بیند و زبان او مى ‏شوم كه با آن نطق مى ‏كند و دست او مى ‏شوم كه با آن اِعمال قدرت مى كند، اگر مرا بخواند او را جواب مى ‏دهم و اگر از من چیزى درخواست كند، به او عطا مى‏ كنم.

همه این امورى كه در این حدیث آمده است، بر اثر تقرّب به خدا ایجاد مى ‏شود. بنابراین شنیدن اصوات آسمانى، دیدن چهره‏ هاى ملكوتى، پى بردن به رازها و حكمتهاى الهى، انجام امور مشكل با دست قدرت حق و استجابت دعا، از عنایاتى است كه سرانجام، شامل حال مقرّبین درگاه خداوند و اهل بیت اطهارعلیهم السلام و افرادى كه مورد محبّت خدا و اهل بیت‏ علیهم السلام قرار گرفته ‏اند، مى ‏شود.

با دوستى و محبّتى كه نسبت به اهل بیت‏ علیهم السلام در دل خود جاى مى ‏دهیم، محبّت و دوستى خود را نیز در قلب آن بزرگواران قرار مى ‏دهیم؛ زیرا آنان كه محبّ و شیفته خاندان وحى هستند، محبوب آن بزرگواران نیز هستند

دوستى اهل بیت‏ علیهم السلام با دوستان خود

با دوستى و محبّتى كه نسبت به اهل بیت ‏علیهم السلام در دل خود جاى مى ‏دهیم، محبّت و دوستى خود را نیز در قلب آن بزرگواران قرار مى ‏دهیم؛ زیرا آنان كه محبّ و شیفته خاندان وحى هستند، محبوب آن بزرگواران نیز هستند.

حبیش بن معتمر مى ‏گوید: خدمت حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام وارد شدم و عرض كردم:

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ، كَیْفَ أَمْسَیْتَ؟ قالَ: أَمْسَیْتُ مُحِبّاً لِمُحِبّینا وَ مُبْغِضاً لِمُبْغِضینا…(2)؛

سلام بر شما اى امیر مؤمنان و رحمت خدا و بركات او بر شما باد، شب را چگونه صبح نمودید؟

حضرت فرمودند: شب را به پایان رساندم در حالى كه دوستدارِ دوستانمان و دشمنِ دشمنانمان بودم.

آن گاه كه محبّت انسان، در قلب اهل بیت‏ علیهم السلام قرار گیرد، محبوب خداوند نیز مى ‏شود و محبّت خداوند در قلب او جاى مى ‏گیرد و هر گاه محبّت خداوند در او به حدّى شدید شود كه محبّت مخلوق جایگزین محبّت خداوند نشود، دیدگان باطنى او باز مى ‏شود و با اولیاءاللَّه آشنا مى‏ شود.

حضرت ‏امیرالمؤمنین‏ علیه السلام مى ‏فرمایند: درشب معراج خداوند به ‏پیغمبر صلى الله علیه وآله وسلم فرمود:

مَنْ عَمِلَ بِرِضایَ اُلْزِمُهُ ثَلاثَ خِصالٍ: اُعَرِّفُهُ شُكْراً لایُخالِطُهُ الْجَهْلُ، وَذِكْراً لایُخالِطُهُ النِّسْیانُ، وَمَحَبَّةً لایُؤْثِرُ عَلى مَحَبَّتی مَحَبَّةَ الْمَخْلُوقینَ، فَإِذا أَحَبَّنی أَحْبَبْتُهُ، وَأَفْتَحُ عَیْنَ قَلْبِهِ إِلى جَلالی وَلااُخفی عَلَیْهِ خاصَّةَ خَلْقی…(3)

كسى كه به رضاى من عمل نماید، او را به داشتن سه خصلت ملزم مى‏نمایم:

1- او را آگاه و آشنا مى‏كنم به داشتن حالت شكر كه با ناآگاهى همراه نباشد.

2- و به یادى كه فراموشى در آن نباشد.

3- و به دارا بودن محبّت من كه دوستى مخلوقین در آن تأثیر نگذارد.

هر كس به یكى از اولیاء من توهین كند،براى جنگیدن با من در كمین نشسته است، و هیچ بنده‏اى مقرّب به من نمى‏شود، بوسیله چیزى كه محبوبتر باشد از واجباتى كه بر او واجب نموده‏ام. و او بوسیله نافله بسوى من مقرّب مى‏شود تا محبوب من مى‏گردد و آن گاه كه او را دوست بدارم، گوش او مى‏شوم كه بوسیله آن مى‏شنود و چشم او مى‏شوم كه بوسیله آن مى‏بیند و زبان او مى‏شوم كه با آن نطق مى‏ كند و دست او مى ‏شوم كه باآن اِعمال قدرت مى ‏كند، اگر مرا بخواند او را جواب مى ‏دهم و اگر از من چیزى درخواست كند، به او عطا مى‏كنم

پس هر گاه كه مرا دوست داشته باشد، من نیز او را دوست مى ‏دارم و دیده دل او را به سوى جلال خودم مى‏ گشایم و خوّاص خلق خود را از او مخفى نمى ‏كنم.

بنابراین یكى از نشانه‏هاى محبّت خدا، این است كه انسان با اولیاءاللَّه و خوّاص خلق خداوند آشنا مى‏شود و آنان را مى ‏بیند.

عدّه‏ اى از مردم كه جویاى زیارت و دیدن امام عصر ارواحنا فداه - در خواب یا بیدارى - هستند، به خاطر محبّت شدید آنان است. زیرا محبّت، اشتیاق ملاقات با محبوب را در انسان زیاد مى‏كند.

حضرت ابراهیم از مردن كراهت داشت، خداوند به عزرائیل فرمود به حضرت ابراهیم بگو:

هَلْ رَأَیْتَ حَبیباً یُكْرِهُ لِقاءَ حَبیبِهِ؟ إِنَّ الْحَبیبَ یُحِبُّ لِقاءَ حَبیبِهِ.(5)

آیا دیده‏اى دوستى از دیدن دوست خود كراهت داشته باشد؟ براستى كه دوست، به ملاقات حبیب خود علاقه دارد.

برخى از آنان كه در زمان حضور اهل بیت عصمت‏علیهم السلام‏ زندگى مى‏كردند و از شهر و دیار آن بزرگواران دور بودند، دلهایشان در یاد آنان و عشق دیدارشان پر مى‏زد، همان گونه كه اویس شوق دیدار پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم در قلب و جانش جاى گرفته و پیاپى سیماى تابناك آن حضرت را در صفحه خیال خود ترسیم مى‏نمود.

و در این روزگار كه تنها بازمانده معصومین، حضرت بقیةاللَّه الأعظم ارواحنا فداه كه سرّ خداوند در جهان هستى مى‏باشند، در پرده استتار به سر مى‏برند شیفتگان آل اللَّه در آرزوى دیدار سیماى آن حضرت مى‏باشند، این امید و آرزو بر اساس همان محبّت و علاقه‏اى است كه اینان به آن بزرگوار دارند، زیرا بنا به گفتار خداوند »إِنَّ الْحَبیبَ یُحِبُّ لِقاءَ حَبیبِهِ« هر محبّى دوست دارد، سیماى حبیب خود را ببیند.

گرچه یوسف به كلافى نفروشند به ما

بس همین فخر كه ما هم ز خریدارانیم

 پی نوشت ها :

1- بحارالانوار : 155/75، از اصول كافى : 352/2.

2 - بحارالانوار : 53/27، مجالس شیخ مفید : 197.

3 - بحارالانوار : 28/77.

4 - بحارالانوار : 127/6، از امالى صدوق : 118.

5- بحارالانوار : 165/74.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم