موضوعات: "احادیث" یا "کلام نور" یا "احکام"
دانلود کتاب احکام عزاداری
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1391مجموعه فلسفه عزاداری و احكام مربوط به آن، مطابق با فتاواى مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدّظلّه العالى) می باشد.
در غذاى جسم سخت گيرند اما . . .
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1391
امام حسن(عليه السلام) مى فرمايد:
عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فى مَأْكُولِه كَيْفَ لا يَتَفَكَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ وَيُودِعُ صَدْرَهُ ما يُرْدِيهِ.
ترجمه:
عجب دارم از آنها كه به غذاى جسم خود مى انديشند; امّا به غذاى روح خود نمى انديشند، خوراك ناراحت كننده از شكم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاكت زا آكنده مى كنند.
شرح كوتاه:
همان طور كه پيشواى بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذاى جسمانى خود سختگيرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمى برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمى گيرند، از غذاهاى مشكوك مى پرهيزند، و بعضى هزار گونه نكات بهداشتى را در تغذيه جسم رعايت مى كنند. امّا در غذاى جان، با چشم بسته، در لابه لاى ظلمت هاى بى خبرى، هرگونه غذاى فكرى مشكوكى را در درون جان خود مى ريزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبليغات مشكوك يا مسموم همه را به آسانى مى پذيرند و اين جاى بسيار شگفتى است.
یکصدوپنجاه درس زندگی/آیة الله ناصرمکارم شیرازی
توجه به حقيقت اعمال
نوشته شده توسطرحیمی 13ام مهر, 1391
من وصيّته «عليه السلام» لكميل بن زياد:
يا كميل! ليس الشّأن أن تصلّي وتصوم وتتصدّق، الشّأن أن تكون الصلوة بقلبٍ نقىّ وعمل عنداللّه مرضيّ وخشوع سوىّ وانظر فيما تُصلّي وعلى ماتصلّي ان لم يكن من وجهه وحلّه فلا قبول.
(تحف العقول ص174)
از اين جملات كه حضرت، شاگرد باوفاى خود را از قشر ظاهرى به ماوراى آن و به باطن و حقيقت اعمال، نفوذ مى دهد، استفاده مى شود كه هر عملى، جسمى دارد و روحى، و اگر روح نباشد، جسم مرده و بى ارزش است. نبايد به پوست بدون مغز، دل خوش كنيم، لُبّ و مغز مهم است، همان طور كه امام سجاد«عليه السلام» مى فرمايد: «اللهم ارزقني… لبّاً راجحاً»
در نماز هم كيفيتِ آن مهم است، بايد نماز را با قلب پاك و خضوع و كردارى كه موجب خشنودى خدا است، انجام داد. اگر نماز در مكان و جامه غصبى و غير حلال انجام شود مورد قبول الهى نيست.
البته گرچه اين روايت در مورد نماز وارد شده، ولى همه اعمال همين طور است حتى فعاليتهاى سياسى هم، بايد همراه با روح اصلاح امت اسلامى باشد و در غير اينصورت مطلوب ذات بارى نيست.
این زنان چه کرده بودند ؟
نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1391اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:
روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيديم ، ديديم حضرت به شدت گريه مى کند.
گفتم :
پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله ! چرا گريه مى کنى ؟
فرمود:
يا على ! آن شب که مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم . (و اکنون گريه ام براى ايشان است ).
- زنى را ديدم که از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مى جوشد.
- زنى را ديدم که از زبانش آويزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مى ريزند.
- زنى را ديدم ، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زير پاى او شعله ور است.
- زنى را ديدم دست و پاى او را بسته اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است.
- زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است .
- زنى را ديدم ، از سر خوک و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است .
- و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مى شود و از دهانش بيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى کوبند.
حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض کرد:
پدر جان ! اين زنان در دنيا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنين عذاب مى کند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
دخترم! زنى که از موى سرش آويخته شده بود، موى سر خود را از نامحرم نمى پوشاند.
و زنى که از زبانش آويزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بيرون مى رفت .
و زنى که گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران زينت مى کرد و از نامحرمان پرهيز نداشت .
و زنى که دست و پايش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حيض اهميت نمى داد و نماز را سبک مى شمرد…
و زنى که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود، او زنى سخن چين و دروغگو بود.
و اما زنى که در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى خواننده و حسود بود.
سپس فرمود:
واى بر آن زنى که همسرش از او راضى نباشد و خوشابحال آن زن که همسرش از او راضى باشد.
داستانهای بحارالانوار/ محمود ناصری
حساب خدا بزرگتر است
نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1391نامه 40 نهج البلاغه حضرت امیر علیه السلام به يكى از عاملان خود
از تو به من خبرى رسيده است، اگر چنان كرده باشى پروردگار خود را به خشم آورده باشى، و امام خويش را نافرمانى كرده، و امانت خود را از دست داده.
به من خبر داده اند تو كشت زمين را برداشته (برهنه كردن زمين، برداشتن محصول و ميوه آن) و آنچه پايت بدان رسيده براى خود نگاهداشته اى، و آنچه در دستت بوده خورده اى. حساب خود را به من باز پس بده و بدان كه حساب خدا بزرگتر از حساب مردمان است.(نهج البلاغه (ترجمه علامه سید جعفر شهيدى)نامه 40)
صفیر سعادت
نوشته شده توسطرحیمی 10ام مهر, 1391امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
سه چیز است که اگر در کسی باشد پشیمان نشود:
- عجله نکردن در کارها
- مشورت در امور
- توکل برخدا هنگام تصمیم گیری . (کشف الفصه ج1،ص349 )
امام جواد علیه السلام فرمود:
اعتماد به خداوند،بهای هر چیز گرانبها و نردبان هر خواسته بزرگی است.( بحار الانوار،ج1،ص218)
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
خداوند تبارک و تعالی چهار چیز را در چهار چیز پنهان نموده است:
- خشنودی خود را در میان اطاعات ها ،مخفی کرده است؛ پس هیچ طاعتی را کوچک مشمار ، چه بسا خشنودی خداوند در همان باشد و تو ندانی.
- خشم خود را در میان دعاها ،مخفی کرده است؛ پس پس هیچ گناهی را کوچک مشمار ، که شاید خشم خداوند در همان باشد وتو ندانی.
- اجابت خویش را در میان دعاها پنهان نموده است،پس هیچ دعایی را کوچک مشماره، چه بسا، همان دعا مستجاب باشد و تو ندانی.
- دوست خود را در میان بندگان خود پنهان داشته؛پس به هیچ بنده ای از بندگان خدا با چشم حقارت منگر که شاید همان دوست خدا باشد و توندانی!
(خصال شیخ صدوق (ره) باب الاربعه حدیث31)
امام صادق علیه السلام فرمود:
علم ارزشمند وسودمند مردم چهار مورد است:
- اول اینکه پروردگارت را بشناسی.
- دوم اینکه بفهمی با تو چه کرده( وچه نعمتهای به تو داده است).
- سوم اینکه بدانی از تو چه خواسته.
- چهارم اینکه بدانی چه چیزی تو را از دینت خارج می کند.(اصول کافی،ج1،ص50)
امام صادق علیه السلام فرمود:
سه چیز است که هر کس یکی از آنها را به عرصه قیامت بیاورد خدا بهشت را براو واجب کند:
- انفاق در حال تنگدستی
- خوشرویی با همه مردم
- انصاف را در مورد خود رعایت کردن « اگر حق بادیگری است ، صریحاً به اشتباه خود اعتراف کند.
گلستان قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 9ام مهر, 1391
وَ أَن لَّيْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
و اينكه براى مردم پاداشى جز آنچه خود كرده اند نيست ؟ (النجم/39)
اهل بيت علیهم السلام اولو الامر بعد از پيامبر مى باشند. 3
نوشته شده توسطرحیمی 8ام مهر, 1391پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
«مثل اهل بيت من در ميان شما، همچون کشتى نوح است، هر کس بر آن سوار شود نجات مى يابد و هر کس از آن باز بماند، غرق مى شود».مستدرک حاکم ج 2 ص 343 و منابع ديگر همچون کنز العمال ج 12 ص 94 حديث 34144 و 34151 و 34169 و تاريخ بغدادى ج 12- ص 91
و روايت ديگرى که آن را تاييد مى کند و در مستدرک حاکم ج 3 ص 149 وارد شده است:
«اهل بيت من، پناهگاه و امانى براى امت من هستند».تعبير حضرت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، در حديث چه رساست، آنجا که اهل بيت عليهم السلام را به کشتى نوح تشبيه مى کند، که ايمان آورندگان به رسالتش را در خود جاى داد و آنان که ايمان نياورده بودند، گرفتار طوفان شدند. حتى پسرش بنا به آنچه در قرآن آمده، گفته بود:
قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ (هود/43) :
«به کوهى پناه خواهم برد تا مرا از آب نگهدارد»
اما او از آن امواج جان به سلامت نبرد و از جمله نابودشدگان گرديد.
اهل بيت علیهم السلام اولو الامر بعد از پيامبر مى باشند. 2
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1391
حضرت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
«من در ميان شما چيزى را بر جاى مى گذارم که اگر آن را داشته باشيد هرگز گمراه نمى شويد، کتاب خدا و عترت اهل بيتم که از هم جدا نمى شوند تا اينکه کنار حوض بر من وارد شوند».
همچنين فرموده است: «نزديک است که فرستاده پروردگار (عزرائيل به سوى من آمده او را اجابت کنم. لذا من در ميان شما دو چيز گران قدر را بر جاى مى گذارم، اول آنها کتاب خداست که در آن هدايت و نور است. و اهل بيتم نيز سپس مکرر فرمود:
من شما را در مورد اهل بيتم به ياد خدا مى اندازم. شما را در مورد اهل بيتم به ياد خدا مى اندازم. شما را در مورد اهل بيتم به ياد خدا مى اندازم».
«نه، به خدا که زن روزگارى همراه مرد بسر مى برد پس اگر او را طلاق دهد به سوى پدر و قوم خود بازمى گردد. بنابراين اهل بيت پيامبر اصل او و کسانى هستند که بعد از او، صدقه بازداشته شده اند».(مسلم در صحيح خود در باب فضايل على بن ابيطالب ج 4 ص 1873 حديث 36، و مستدرک حاکم به سه طريق در کتاب معرفه الصحابه ج 3 ص 148، مسند احمد بن حنبل ج 3 ص 393- 394 حديث 10747، ترمذى ج 5 ص 662- 663 حديث 3786 و 3788.)
صفحات: 1· 2
اهل بيت علیهم السلام اولو الامر بعد از پيامبر مى باشند. 1
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1391رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
«هر کس دوست بدارد که همچون زندگى من زندگى کند و همچون مردنم بميرد و در بهشت جاويدانى که پروردگارم قرار داده است اقامت نمايد، بنابراين بعد از من على را موالات نمايد و دوستانش را دوست بدارد و از اهل بيت من بعد از من پيروى کند، که آنان از گل من سرشته شده اند و فهم و علم من به آنان داده شده است. واى بر کسانى از امت، که فضل آنان را تکذيب کنند، آنانى که صله مرا در مورد آنان قطع کنند، خداوند شفاعتم را نصيب آنان نخواهد ساخت»(کنز العمال ج 12، ص 103 حديث 34198، مستدرک حاکم ج 3 ص 128)
آيا مى توان دليلى آشکارتر از حديث فوق را در نظر گرفت… اين حديث داراى… دلالت واضح و معانى آشکار و دستورهايى قاطع است حال هر که بخواهد ايمان بياورد و هر که بخواهد کفر بورزد.