موضوعات: "احادیث" یا "کلام نور" یا "احکام"

نسخه درمان بیماری گناه‏

نوشته شده توسطرحیمی 24ام تیر, 1394

 

حضرت امیر علی (علیه السلام) خدایت رحمت کند آیا برای درد گناه داروئی آورده‏ای؟

طبیب مگر، گناه درد یا بیماری است.

حضرت امیر (علیه السلام) آری گناه بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است.

بلی از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو چون وارد شدی مقداری از ریشه درخت نیت و دانه ‏های پشیمانی و قدری از درخت توبه و تخم ورع و میوه فهم و اندوه از شاخه‏ های یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقه‏های انابه و زهر برگردان تواضع گرفته همه را با حواس جمع و با دلی متوجه و فهمی سرشار، با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان طشت تحقیق می‏ریزی و با آب چشمانت شستشو می‏دهی و آنگاه تمام را در میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق می‏جوشانی، آنقدر تا مواد زائد در جوش جدا شده و عصاره و خامه حکمت بدست آید، سپس آن را گرفته در بشقاب رضا و تسلیم ریخته و باد نفخ و نسیم استغفار بر آن می‏دمی تا بیشتر از آنکه فاسد شده، خنک شود و این برایت گوارا می‏شود آنگاه در جائی که آدمی نباشد و جز خدا کسی ترا نبیند می‏نوشی این است داروئی که درد گناهان را ساکت و جراحات معصیت را التیام می‏بخشد چنانچه اثری از آن باقی نمی‏ماند (یافعی در روض‏الریاض ص 42).

 

«لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم» رمز پیروزی ما در جنگ ...

نوشته شده توسطرحیمی 24ام تیر, 1394

«لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم» یکی از ویژگی‌های برجستۀ اولیاء خداست،

حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) وقتی می‌خواهد در آن خطبۀ قرّاء امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) را معرفی بفرماید، می‌فرماید:

«سَیِّداً فِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً کَادِحاً، لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ»(احتجاح/ج1/ص101)

یعنی علی‌بن ابیطالب(علیه السلام) در راه دین محکم کمر بسته، از هیچ سرزنشی هم نمی‌ترسد. این ویژگیِ برجستۀ علی‌بن ابیطالب(علیه السلام) است.

چرا امام سجاد مرگ را مقدم بر حیات دانسته‌اند؟

نوشته شده توسطرحیمی 24ام تیر, 1394

غافل نشوید از چیزی که شما را مورد غفلت قرار نمی دهد.

امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق می فرمایند:

خدایا مرا بر آیین خود قرار بده هم در ممات و هم در حیات.

میان مفسران صحیفه سجادیه در مورد این جمله اختلاف وجود دارد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در برنامه “چشمه معرفت” گفت:

همچنان در محضر امام سجاد علیه السلام وبخش 17 دعای مکارم الاخلاق هستیم، امام علیه السلام می فرماید که خدایا مرا بر آیین خود قرار بده هم در ممات و هم در حیات. در این میان مفسران صحیفه سجادیه بحث است که چرا امام اول مرگ را بر زندگی مقدم دانسته و می گوید من بر آیین تو باشم هم به هنگام رفتن این جهان و هم به هنگامی که در این جهان هستم.

وی افزود: مفسران دو تفسیر قابل توجه گفتند، تعبیر اول این است که بسیاری از مسئله زندگی غافل می شوند. اینها خودشان را به غفلت می زنند و خیال می کنند که عمر جاودان داشته و همیشه باید در این دنیا بمانیم. امام علیه السلام اول مرگ و بعد حیات را گفته است.

این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: بعضی احتمال دیگری دادند و گفتند که “اموتو” یعنی پایان زندگی،” احیاء” زندگی در آخرت است. این دو تفسیر برای این جمله شده منتها این جمله ما را به مسئله پایان زندگی می کشاند و نشان می دهد.

آیت الله مکارم شیرازی اظهار داشت: می دانیم که همه یک پایان زندگی دارند و قانونی که استثناء نیست.

امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: غافل نشوید از چیزی که شما را مورد غفلت قرار نمی دهد. چگونه غافل می شوید از چیزی که از شما غافل نمی شود. این پایان زندگی باید طوری باشد که انسان بتواند چیزی را با خود ببرد و مقدمه ای برای جهان دیگر است.

ادامه »

دعا برای طلب روزی

نوشته شده توسطرحیمی 24ام تیر, 1394

بار خدایا از تو خواهم معیشت خوبى که بدان وسیله به همه حوائجم نیرو بگیرم

در دعاهای رسیده از ائمه اطهار در طلب زندگی بهتر چند نمونه از این ادعیه در ادامه آمده است:

1. دعای امام صادق علیه السلام:

خدایا! دنیا را برای من زندان قرار نده

وَ لاتَجْعَلْ عَلَىَّ الدُّنْیا سِجْناً

در بخش باقیات الصالحات کتاب مفاتیح الجنان، در باب چهارم(ادعیه منتخبه از کتاب کافی)، فصل پنجم به «دعاهای وارده برای رزق و روزی» اختصاص یافته است. در این فصل پنج دعا برای رزق و روزی آمده است. و پنجمین آن دعایی از امام صادق علیه السلام است. در مفاتیح الجنان آمده است:

پنجم: ابو بصیر این دعا را براى طلب روزى از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده(کافی/2/553) و آن حضرت فرموده:

این دعایى است که على‏ بن الحسین علیه السّلام خدا را به آن مى‏خواند:

[الکافی، أَبُو بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ:]

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ حُسْنَ الْمَعیشَةِ مَعیشَةً اَتَقَوّى بِها عَلى جَمیعِ حَوآئِجى وَ اَتَوَصَّلُ بِها فِى الْحَیوةِ اِلى آخِرَتى مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْرِفَنى فیها فَاَطْغى اَوْ تُقَتِّرَ بِها عَلَىَّ فَاَشْقى اَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَ اَفْضِلْ عَلَىَّ مِنْ سَیْبِ فَضْلِکَ نِعْمَةً مِنْکَ سابِغَةً وَ عَطآءً غَیْرَ مَمْنُونٍ ثُمَّ لاتَشْغَلْنى عَنْ شُکْرِ نِعْمَتِکَ بِاِکْثارٍ مِنْها تُلْهینى بَهْجَتُهُ وَ تَفْتِنُنى زَهَراتُ زَهْوَتِهِ وَلا بِاِقْلالٍ عَلَىَّ مِنْها یَقْصُرُ بِعَمَلى کَدُّهُ وَ یَمْلاَُ صَدْرى هَمُّهُ اَعْطِنى مِنْ ذلِکَ یا اِلهى غِنىً عَنْ شِرارِ خَلْقِکَ وَ بَلاغاً اَنالُ بِهِ رِضْوانَکَ وَ اَعُوذُ بِکَ یا اِلهى مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ ما فیها وَ لاتَجْعَلْ عَلَىَّ الدُّنْیا سِجْناً وَلافِراقَها عَلَىَّ حُزْناً اَخْرِجْنى مِنْ فِتْنَتِها مَرْضِیّاً عَنّى مَقْبُولاً فیها عَمَلى اِلى دارِ الْحَیَوانِ وَ مَساکِنِ الاَْخْیارِ، وَ اَبْدِلْنى بِالدُّنْیَا الْفانِیَةِ نَعیمَ الدّارِ الْباقِیَةِ.اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَزْلِها وَ زِلْزالِها وَ مِنْ سَطَواتِ شَیاطینِها وَ سَلاطینِها وَ نَکالِها وَ مِنْ بَغْىِ مَنْ بَغى عَلَىَّ فیها.

ادامه »

مالک نفس

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1394


امام صادق علیه السلام فرمودند:

مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ إذا رَغِبَ، وَ إذا رَهِبَ، وَ إ ذَااشْتَهى، وإذا غَضِبَ وَ إذا رَضِىَ، حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ:

هر که در چهار موقع ، مالک نفس خود باشد:

هنگام رفاه و توسعه زندگى،

هنگام سختى و تنگ دستى،

هنگام اشتها و آرزو و

هنگام خشم و غضب؛

خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند. وسائل الشیعه : ج 15 ص 162 ح 8.

ولایت علی علیه السلام؛ مهمترین امتحان بزرگ الهی

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1394

حضرت علی علیه السلام در خطبه قاصعه هشدار می دهند و می فرمایند:

«خدای متعال وقتی می خواهد امتحان بکند (که کسی به حوزه ی کبریایی او پا دراز می کند یا نمی کند؟) نمی آید بگوید سجده کنید. همه خدا را سجده می کنند. چه کسی می گوید من خدا را سجده نمی کنم؟

امتحان ما به تسلیم بودن به ولایت الهیه است.»

خدای متعال انسانی را که به حسب ظاهر مثل خود ماست «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»[1] با یک تفاوت که او «يُوحى إِلَيَّ» متصل به علم مطلق الهی است و از آنجا سیراب می شود. البته این به غیر از مومنین بر همه پنهان است. او را می فرستد و می گوید خضوع کنید، تسلیم محض او باشید و الّا مومن نیستید. «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ»[2] به پروردگارت قسم این ها پا به عرصه ایمان نمی گذراند مگر اینکه در همه ی اختلافاتشان تو را حکم قرار بدهند و در باطنشان احساس دلتنگی از قضاوت تو نکنند. هر قضاوتی کردی با کمال رضایت بپذیرند و تسلیم محض تو باشند. این به معنای ایمان واقعی است.

خدای متعال به این صورت امتحان می کند. پیامبری که به حسب ظاهر یتیم است و دستش از مال دنیا کوتاهست ولی پا بر زمین و دست بر عرش دارد. با وجود این، چه کسی این را می بیند، تا کسی ایمان نیاورد نمی تواند آن را درک کند. وقتی ایمان آورد و قدم به قدم جلو رفت حجاب ها کنار می رود و آن وقت می فهمد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی که؟

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:

«كنت نبيّا و آدم بين الماء و الطين »[4]

«هنوز آدم از آب و گل در نیامده بود که من مقام نبوت داشتم.»

«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي»[5]

«اول چیزی که خدا خلق کرد روح من بود.»

ولی این را که می فهمد؟

چه کسی می فهمد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی چه؟

ادامه »

عزت در سایه بندگی خدا

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1394

در دعای عرفه سیدالشهدا(علیه السلام) می خوانیم:

«كَيْفَ أَسْتَعِزُّ وَ فِي الذِّلَّةِ أَرْكَزْتَنِي»

«من چه طور احساس عزت بکنم در مقابل تو که مرا به مذلّت نشاندی.»

عزت در مقابل خدای متعال نتیجه اش ذلت است.

«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ»[المنافقون/ 8]

ولی وقتی بنده شدی و شعاع و سایه ی عزت خدا روی انسان افتاد، هیچ چیز نمی تواند انسان را ذلیل کند.

مثل اهل بیت سیدالشهدا علیه السلام اسیر می شوند ولی ذلیل نمی شوند. یک جمله ی ذلت بار که بوی ذلت بدهد از لسان کودک سه ساله ی سیدالشهدا علیه السلام هم نمی شنویم.

دشمن آن ها را با ریسمان بست و در خیابان های شام گرداند. به آن ها سنگ زدند و ناسزا گفتند. در مجلس مجلل یزید که یزید(لعنة الله علیه) و سران دیگر بودند زینب کبری(سلام الله علیها) در همان مجلس فرمود:

«ای برده زاده، عادلانه است که نوامیس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را همراه نامحرم ها کرده ای؛ حجاب از صورتشان برداشته ای و زنان خودت را پشت پرده نشانده ای.»

این یعنی عزت؛ عزت از شعاع عزت خداوند است. ولی هیچ کسی حق ندارد در مقابل خداوند متعال احساس عزت بکند.

«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[يس/ 82 ]

هرچه هست امر توست ما چه کاره هستیم. کمترین احساس عزت در مقابل خدای متعال منشاء ذلت است. اینجا جایی است که خدای متعال به احدی اجازه ابراز وجود نداده است. ابلیس چند هزار سال عبادت کرد تا آسمان چهارم رفت و همنشین ملائک شد. در برخی نقل ها هست که معلم برخی ملائکه شد. ولی به خاطر «منم گفتن» بیرونش کردند.

کسی حق ندارد پا به حوزه ی کبریایی حق دراز بکند.

پژوهه تبلیغ

بهانه فرار از ازدواج

نوشته شده توسطرحیمی 20ام تیر, 1394

یک عذر تقریبا عمومی و بهانه همگانی برای فرار از زیر بار ازدواج و تشکیل خانواده، مسئله فقر و نداشتن امکانات مالی است و از بزرگ ترین موانع روانی در برابر زناشویی بیم از تأمین نشدن مخارج عائله مندی می باشد؛ در حالی که اسلام اهمیت بسیار زیادی برای ازدواج و تشکیل خانواده قائل شده است؛ همچون روایاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که می فرماید:

«ازدواج سنت من است. هر کس از سنت من رویگردان شود، از من نیست.»

و یا اینکه:

«هر که ازدواج کند، نیمی از دین خود را حفظ کرده است. باید در نیمه باقیمانده از خدا پروا کند.»

قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام به پاسخ این معضل عمومی پرداخته اند و خداوند در قرآن می فرماید:

از فقر و تنگدستی دختران و پسران در سن ازدواج نگران نباشید و در ازدواجشان بکوشید؛ چرا که اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می سازد:

«إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ»

و خداوند قادر به چنین کاری هست؛ زیرا خداوند واسع و علیم است:

«وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیمٌ».

ادامه »

شباهتهای امام زمان علیه السلام و پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

نوشته شده توسطرحیمی 19ام تیر, 1394

 

خداوند تبارک و تعالی نور هدایت را در خاندان آخرین ستاره درخشان آسمان نبوت قرار داد و محمد صلی الله علیه و آله آخرین پیامبر، برترین برگزیده در میان انبیاء و رحمتی برای عالمیان است.

و امام مهدی علیه السلام می آید تا احیا کننده احکام کتاب الهی و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله باشد:

«وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ … وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ؛:

و تازه کننده احکام تعطیل شده از قرآن تو… و سنت پیغمبرت باشد.»

امام مهدی علیه السلام آرزوی پیامبر و سرور قلب نبی است:

«اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِرُوءْیَتِهِ:

خدایا! پیغمبرت محمد صلی الله علیه و آله را به دیدار او شاد کن!»

امام مهدی علیه السلام بشارت پیامبر صلی الله علیه و آله است:

«…أُبَشِّرُکُمْ بِالْمَهْدِیِّ علیه السلام .»

امام مهدی علیه السلام قائم مقام رسول خدا صلی الله علیه و آله است:

«وَ الْقَیِّمِ مَقَامَهُ.»

امام مهدی علیه السلام آرزوی همه تاریخ است و آرزوی پیامبر صلی الله علیه و آله برای رساندن امتش به آزادی:

«…بِهِ یُخْرِجُ ذُلَّ الرِّقِّ مِنْ أَعْنَاقِکُمْ؛

خداوند به سبب مهدی علیه السلام زنجیرهای بردگی و اسارت را از گردنهای شما بر می دارد.»

ادامه »

بلاها در اثر اعمال خود ماست!

نوشته شده توسطرحیمی 17ام تیر, 1394


وقتی بلایی مانند وبا در نجف پیدا می شد، حتّی در بازارها هم گاهی مجالس روضه خوانی و توسل برقرار می شد، ولی ما مثل آدم های مأیوس و ناامید، گویا نمی خواهیم از این درِ رحمت داخل شویم و برای رفع بلا و گرفتاری ها به حضرات معصومین علیهم السّلام متوسّل شویم!

آیا امروز برای رفع بلاها غیر از تضرّعات و دعای صادق همراه با توبه و توسل، راه دیگری داریم؟!

مسلمان ها و برادران و خواهران ما در زیر آتش دشمن در چه حالی هستند، و ما در چه حال؟!

آیا روا است که چنین بی تفاوت و غیر مضطرب باشیم؟! عربی از اهل آبادان وقتی بلایا و تعدیات ناموسی و بمباران و… را نقل می کرد بی اختیار به گریه در آمد!

آیا فرد مسلمان می تواند ابتلائات ناموسی را متحمّل شود؟! قتل و کشته شدن از این گونه بلایا اَهْوَن است، لذا بعضی وقتی خواهر یا دختر یا زن شان در معرض هتک حرمت قرار می گیرد، حالشان چنان دگرگون می شود تا جایی که آن خواهر یا دختر یا زن خود را همراه با جانی می کشند و به قتل می رسانند!

مادری می گفت: شوهرم و برادرم را گرفتند و بردند، صبر کردم؛ ولی وقتی دخترم را بردند، صبر و قرار ندارم. خدا می داند وقتی دختر انسان را مثل اسیر و کنیز ببرند، حال او چگونه می شود!

این بلاها در اثر اعمال خود ما است. مگر مثل این جریانات در مجلس یزید اتّفاق نیفتاد که گفت:

«هَبْ لِی هذِهِ الْجارِیَة!» این کنیز را به من ببخش!

و حضرت زینب علیهاالسّلام فرمود:

«ما جَعَلَ اللّه ُ لَکَ ذلِکَ، إِلاّ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مِلَّتِنا وَ تَدِینَ بِغَیْرِها.»

خداوند این را بر تو حلال نکرده است، مگر این که از دین ما خارج شوی و دین دیگری را انتخاب کنی.

و یزید پاسخ داد:

«إِنَّما خَرَجَ مِنَ الدِّینِ أَبُوکِ وَ أَخُوکِ.»

این پدر و برادر تو است که از دین خارج شدند.

یعنی هر کس با ما مخالفت کند، از دین خارج است.

با این حال، متنبه نمی شویم که ما در اثر اعمال خود به این بلاها و گرفتاری ها مبتلا شده ایم و کار همیشگی ما همین است، تا توانستیم هر چه خواستیم انجام دادیم، و اگر نکردیم، نتوانستیم.

امیرالمؤمنینِ حقیقی و الهی را کنار گذاشتیم و نااهلان را بر خود امیر قرار دادیم.

در روایتی خیلی عجیب که راوی آن هم ابوبکر است آمده است که رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم درباره ی علی علیه السّلام فرمود: «مَنْزَلَةِ عَلِیٍّ مِنِّی مَنْزِلَتِی مِنْ رَبِّی.» مقام و منزلت علی علیه السّلام نسبت به من، مانند مقام و منزلت من نسبت به پروردگار است.

منبع : مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره)


 
مداحی های محرم