موضوعات: "کلام نور" یا "احکام"

فضیلت بسم الله

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1394


روزي عبدالله‌بن يحيى بر اميرالمؤمنين (علیه السلام) وارد شد، صندلى (كرسى) در برابر آن حضرت بود، حضرت امر فرمود كه بر آن كرسى بنشيند. عبدالله نشست، لحظه‌اي نگذشت كه چيزى بر سرش افتاد و سرش ‍ شكست و خون جارى گشت.

حضرت امر فرمودند آب آوردند و خون سر او را شست‌وشو دادند و فرمودند: نزديك شو به من؛ آن‌گاه دست بر شكاف سرش گذاردند، در حالى‌كه عبدالله سخت بى‌تابى مى‌كرد، جراحت سر را به هم آوردند و بهبود يافت، گويا شكستگى وجود نداشت؛

پس از آن فرمودند: «اى عبدالله! سپاس ‍ خدايى را كه قرار داد گرفتاري‌ها را كفاره گناهان پيروان ما در دنيا، تا در فرمان‌بردن حق، سالم بمانند و سزاوار مزد و اجر شوند».

عبدالله عرض ‍ كرد: يا اميرالمؤمنين! مجازات گناهان ما فقط در دنياست؟

حضرت فرمودند: «آرى؛ مگر نشنيده‌اى گفته پيامبر (صل الله علیه و آله) را كه فرمودند: الدنيا سجن المؤمن و جنة‌الكافر؛ دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است.»خداوند پيروان ما را در دنيا از گناهانشان پاكيزه گرداند به‌وسيله مصائب و ناراحتي‌ها و به عفو خود، چنان‌كه مى‌فرمايد: «ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير»؛ آن‌چه مصيبت مى‌بينيد از كردار خود شماست، و بسيارى از آن بخشش مى‌كند. شورى/30»

آن‌گاه پيروان ما به قيامت وارد شوند و طاعت‌هاى آنان را زياد كند و لكن دشمنان ما را خداوند در دنيا جزاء دهد به طاعاتشان گرچه وزنى ندارد، زيرا طاعتشان اخلاص ندارد و چون وارد قيامت شوند، سنگينى گناهان و كينه‌هايشان به محمد و آل محمد و ياران واقعى آنان، بر شانه آن‌هاست و در آتش فرو روند.

عبدالله عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! استفاده كردم و به من آموختى؛ اگر به من مى‌فرموديد كه چه گناهى سبب محنت مجلس شد، بسيار نيكو بود كه ديگر مرتكب نشوم؟

حضرت فرمودند: «هنگام نشستن، بسم‌الله نگفتى، اين مصيبت كفاره گناهت گشت؛ مگر نمى‌دانى كه پيامبر از جانب خداوند مرا حديث كرد كه خداوند فرمايد: هر كارى كه در آن بسم‌الله گفته نشود، آن‌كار ناتمام خواهد ماند.»

عبدالله عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما! ديگر بسم‌الله را ترك نمى‌كنم.حضرت فرمودند: پس تو سعادتمند خواهى گشت!

عبدالله عرض كرد: تفسير بسم‌الله چيست؟ حضرت فرمودند: «بنده چون بخواهد شروع در كارى كند، مى‌گويد: بسم‌الله، يعنى من به نام اين اسم، اين كار را انجام دهم، پس در هر كارى كه به بسم‌الله ابتداء كند، آن عمل مبارك خواهد بود.»

تفسیر البرهان

 

توصيه‌هايي كه امام رضا عليه السلام به سيدالكريم فرمود به شيعيانشان برساند.

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394

روزي حضرت امام رضا عليه السّلام رو به حضرت عبدالعظيم عليه السّلام فرمود وچند توصيۀ راهگشاي اخلاقي به او آموخت تا به شيعيان و ياران ابلاغ كند .

متن فرمايش چنين بود :

اي عبدالعظيم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو:

* شيطان را به دلهاي خويش راه ندهند.

* درگفتار خويش، راستگو باشند و امانت را ادا كنند.

* از جدال و نزاع بيهوده اي كه سودي برايشان ندارد دوري كنند و خاموشي را پيشه خود سازند.

* به همديگر روي آورند و به ديداروملاقات هم بروند « فان ذلك قربه اليَّ» زيرا اينكار موجب نزديكي به من است.

* آنان خود را به دشمني و بدگويي با يكديگر مشغول نسازند، زيرا با خود عهد كرده ام كه اگر كسي چنين كاري انجام دهد و دوستي از دوستانم را ناراحت كند يا به خشم آورد، خداوند را بخوانم تا او را دردنيا با شديدترين عذابها مجازات كند و درآن سرا نيز از زيانكاران خواهد بود.

* به ايشان بگو:

همانا پروردگار نيكوكارانشان را آمرزيده و ازخطاي گنهكارانشان درگذشته است، مگركساني كه به خدا شرك ورزيده يا دوستي از دوستانم را آزرده، يا كينه آنها را با دل بگيرد. بدرستي كه خداوند او را نخواهد بخشيد تا آنكه از كردار ناشايست خويش دست بكشد، هر گاه از اين اعمال نادرست دوري گزيند، آمرزش خدا را شامل خود گردانيده است وگرنه، روح ايمان از قلبش بيرون رفته و ازولايت ماخارج گشته است و بهره اي از ولايت ما نخواهد برد «و اعوذبك من ذلك»

رجا نيوز

صلوات هم مداد است هم مداد پاک کن!

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394


صلوات هم نقش اثباتی دارد و هم نقش محوی. اینکه حضرت می‌فرمایند: هر یک صلوات وقتی در نامه عمل ثبت و ضبط می‌شود، ده حسنه نوشته می‌شود، نقش اثباتی است. از طرف دیگر حضرت در روایت دیگری می‌فرمایند، نقش محوی نیز دارد، یعنی نقش استغفار هم دارد .


رُوِیَ عَن الحَسنَ بن عَلِیٍّ العَسکَری (صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما) قالَ:

« أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله وسلم)فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات‏»

روایت از امام عسکری (علیه السلام) منقول است که حضرت فرمودند:

زیاد به یاد خدا باشید، « اَکثِرُوا ذِکرَ اللهِ تَعالی »، این ذکر(یاد) به معنای ذکر درونی است، چون در جمله بعد دارد: «و ذِكْرَ الْمَوْتِ» و مرگ نیز فراموشت نشود، چون در این عبارت ذکر به معنای ذکر درونی است. ذکر در عبارت اوّل نیز به قرینه، به معنای یاد است، نه ذکر زبانی و این ذکر نقش سازنده دارد. حضرت می‌فرمایند: خدا یادت نرود، مرگ هم فراموش نشود. این دو سفارش، درونی بود؛ حضرت دو سفارش بیرونی هم فرموده اند.

سوم: قرآن زیاد بخوانید «وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ ». تلاوت قرآن آثار بسیار زیادی دارد و از نظر معنوی، نورانیّت می‌آورد.

چهارم: زیاد درود بر پیامبر بفرستید، «وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ».

حضرت سفارشات قبل را بدون علّت فرمودند و فقط برای همین سفارش علّت فرمودند:

«فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات» چون صلوات بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) ده حسنه محسوب می‌شود.

ادامه »

درد م از یار است و درمان نیز هم

نوشته شده توسطرحیمی 9ام مرداد, 1394

(شعراء، / ۸۰)

هرگاه مريض شوم خداوند شفايم مى دهد.


ادامه »

چهل حدیث « الگوی خانواده »

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

عاشِروهُنَّ بِالْمَعْروفِ فَاِنْ كَرِهْتُموهُنَّ فَعَسى اَنْ تَـكْرَهوا شَيْئا وَ يَجْعَلَ اللّه‏ُ فيهِ خَيْرا كَثيرا؛سوره نساء، آيه ۱۹

با زنان به شايستگى رفتار كنيد، و اگر آنها به جهتى ناخوشايندتان بودند اظهار نكنيد چه بسا چيزها كه ناپسند شماست، حال آن‏كه خداوند در آن، خير فراوانى براى شما قرار داده است.


1. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَلْقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْيَلقَهُ بِزَوجَةٍ ؛

هر كس دوست دارد خداوند را پاك و پاكيزه ديدار كند، بايد ازدواج نمايد.وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ۱۸، ح ۲۴۹۱۲


2. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

خَيْرُ النِّـكاحِ اَيْسَرُهُ؛ بهترين ازدواج آسان‏ترين آن است. نهج الفصاحه ، ح ۱۵۰۷


3. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

مَنْ زَوَّجَ كَريمَتَهُ مِنْ فاسِقٍ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهُ؛ هر كس دختر گراميش را به ازدواج مردى گنه‏كار درآورد، در حقيقت نسل خود راضايع كرده است.مكارم الاخلاق، ص ۲۰۴


4. پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله :

ايّاكُمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنِ، قيلَ: يا رَسولَ اللّه‏ِ و ما خَضْراءُ الدَّمَنِ؟ قالَ:اَلْمَرْاَةُ الحَسْناءُ فى مَنْبَتِ السّوءِ؛

از سبزه در زباله‏دانى دورى كنيد! گفتند: اى رسول خدا سبزه در زباله‏دانى چيست؟فرمودند: زن زيبا در خانواده بد.كافى، ج ۵، ص ۳۳۲، ح ۴

ادامه »

باران دانش بر دل ها

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


لقمان حكيم مى گويد:

يا بنَىَّ إنَّ يُحْيِى الْقُلُوبَ بِنُور الحِكْمَةِ كَما يُحْيِى الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ(1)

ترجمه

     فرزندم! خدا دل هاى آدميان را با نور دانش زنده مى كند، آن سان كه زمين هاى مرده را با باران هاى پر بركت آسمان!

شرح كوتاه

     سرزمين دل انسان همچون باغستانى است كه انواع نهال ها و بذرهاى گلها و گياهان و درختان برومند در آن پاشيده شده است، كه اگر بموقع آبيارى شود محيطى پر طراوت و پر ثمر به وجود خواهد آورد.

     تنها وسيله آبيارى اين سرزمين قطرات زنده كننده باران علم و دانش است. و به همين دليل دل هاى بى دانشان دل هايى است مرده، بى فروغ و بى ثمر.

     هميشه، و در هر حال، جان خود را با نور دانش زنده نگهداريم.

1. از كتاب بحارالانوار، جلد 1.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

عوامل نابودى جامعه

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


أَرْبَعٌ لا يَدْخُلُ بَيتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ: الخِيانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)

ترجمه

چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود، ويران مى گردد و بركت خدا آن را آباد نمى كند:

خيانت،

دزدى،

شرابخورى،

و عمل منافى عفت!

شرح كوتاه

نه تنها خانه ها، كه اجتماعات نيز از اين قانون بر كنار نيستند:

هنگامى كه خيانت در اجتماعى نفود كند روح اعتماد از آن برچيده مى شود.

و هنگامى كه سرقت در اَشكال مختلف در آن راه يابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.

و هنگامى كه ميگسارى در ميان آنها رايج گردد، افكارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.

و هنگامى كه دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنيان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آينده آنها به فساد كشيده خواهد شد.

1. نهج الفصاحه.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

والاترین نعمت

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

 

عن مولانا الصّادق ­علیه ­السّلام : ما أنعم­ الله عزّ و جلّ علی عبدٍ اجلّ من أن لا یکونَ في قلبه مع الله تعالی غیرُه[۱]

خداوند عزّ و جلّ به هیچ بنده ای نعمتی بزرگتر از این ارزانی نداشته که در دلش همراه خداوند متعال، چیز دیگری نباشد.

چند نکته در تبیین این روایت نورانی مطرح کردیم :
۱.نعمت هایی که خداوند قابل احصا نیست. «و إن تعدّوا نعمة الله لا تُحصوها »[۲]

۲.نعمت ها دو نوع است : ظاهری و باطنی

۳.برخی از نعمت ها مهم تر و ارزشمندتر از برخی دیگر است.

در میان نعمت های ظاهری، صحّت و تندرستی از همه نعمت ها بالاتر و والاتر است. از امیرمؤمنان علیه­ السّلام نقل شده که می فرمایند:«الصّحة أفضل النّعم»[۳] اگر سلامتی نباشد انسان از سایر نعمت های ظاهری نمی تواند استفاده کند.

امّا در میان نعمت های باطنی، روایات مختلفی وجود دارد. در برخی روایات، “عقل” را بهترین نعمت معرّفی کرده اند مانند این روایت که از امیرالمؤمنین علیه ­السّلام نقل شده است:

«أفضل النّعم العقل».

در روایت دیگری داریم می فرماید :

«مَن کانَ عاقلاً خُتِمَ لَهُ بالجنّةِ إن شاءالله»[۴] آن کس که خردمند باشد پایانش به بهشت ختم می گردد اگر خدا بخواهد.

یا در بعضی روایات آمده است که بهترین نعمت ها حفظ قرآن است، یعنی اگر کسی توفیق یافت که حافظ قرآن باشد، خداوند بهترین نعمت ها را به او اعطا کرده است.

امّا این روایت که در ابتدای جلسه از امام صادق علیه ­السّلام نقل کردم، ظاهراً بالاترین نعمت(به طور مطلق نه نسبی) را بیان می کند.

می فرماید : خداوند عزّ و جلّ به هیچ بنده ای نعمتی بزرگتر از این ارزانی نداشته که در دلش همراه خداوند متعال، چیز دیگری نباشد. یعنی نعمتی بالاتر از این نیست که در دل انسان فقط خدا باشد.

در ذیل دعای عرفه که سیّد بن طاووس نقل می کند، امام حسین علیه­ السّلام عرضه می دارد :

«أنت الّذي أزلتَ الأغیار عن قلوب أحبّائک حتّی لم یُحبّوا سِواکَ … ماذا وَجَدَ مَن فَقَدَک؟ ماالّذي فَقَدَ مَن وَجَدَکَ »[۵]

تویی که اغیار را از دل دوستانت بیرون کردی تا جز تو را دوست نداشته باشند. آن که تو را ندارد چه دارد؟ و آن که تورا دارد چه ندارد؟

تا انسان برسد به آن معدن عظمت« الهی هب لي کمال الإنقطاع الیه و أنِر أبصارَ قُلوبِنا بضیاءِ نظَرِها إلیک حتّی تخرق أبصار القلوب حُجب النّور فَتَصِل إلی مَعدِن العظمة »[۶]

الهی این نعمت ها را ارزانیم درا که از جز تو ببُرم و به تمامی رو به تو آورم و دیدگان دلهای ما را به نور نگاهشان به سوی خودت روشن فرما تا دیده دل ها پرده های نور را از هم درند و به معدن عظمت و بزرگی رسند.

[۱]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۷۰، ص۲۱۱.
[۲] نحل، آیه۱۸.
[۳] غررالحکم، آمدی، ص۱۰۵۰.
[۴]ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۹، حدیث۱..
[۵]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۹۸، ص۲۲۶، ح۲..
[۶]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۹۴، ص۹۹، ح۱۳..

 

مردی که با همسر خود تندی و تلخ‌زبانی می کند! - حدیث زندگی

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

 

عَن أبی عَبدِ اللهِ (علیه السلام) قال: إنّ سَعداً لَمّا ماتَ شَیَّعَهُ سَبعُونَ ألفَ مَلَک فقام رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) علی قَبرِهِ … .

مردی که با همسر خود تندی و تلخ‌زبانی می کند!

عَن أبی عَبدِ اللهِ علیه السلام قال: إنّ سَعداً لَمّا ماتَ شَیَّعَهُ سَبعُونَ ألفَ مَلَک فقام رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله علی قَبرِهِ فقال وَ مِثلُ سَعدٍ یُضَمُّ ؟! فقالَت أمُّهُ: هنیئاً لَکَ یا سَعدُ و کرامَةً. فقال لَها رسولُ اللهِ :یا أمَّ سَعدٍ لا تَحتَمّی علی اللهِ. فقالت: یا رسول اللهِ قد سَمِعناکَ و ما تقولُ فی سَعدٍ. فقال : إنّ سَعداً کانَ فی لِسانِهِ غَلَظٌ علی أهلِهِ؛

در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخص درست‌کاری به نام سعد زندگی می‌کرد. وقتی که از دنیا رفت، هفتاد هزار ملک در تشییع جنازه‌ی او شرکت کردند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر قبر او شده و با تعجّب فرمودند: شخصی مانند سعد مورد فشار قبر قرار می‌گیرد؟!

در این هنگام مادر سعد گفت: خوشا به حالت ای سعد! این مقام و کرامت گوارای تو باد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رو به مادر سعد کرده و فرمودند: ای مادر سعد این امر را بر خدای متعال تحمیل منما.

سپس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره‌ی علّت فشار قبر سعد سؤال شد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: چون سعد با خشونت و تندی با همسر خود سخن می‌گفت. (الزهد، حسین ابن سعید الأهوازی، ص 198، باب 16.)

 

دنیا طلبان دین خود را به چند سکه می فروشند؟

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

آیت الله مصباح یزدی: دنیا طلبان دین خود را به چند سکه می فروشند؟

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود:

ریشه همه گناهان دلبستگی به دنیاست. حب دنیا، کلید همه بدی ها و عامل نابودی تمام حسنات و کارهای نیک است.

«حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کلِّ خَطِیئَةٍ وَ مِفْتَاحُ کلِّ سَیئَةٍ وَ سَبَبُ إِحْبَاطِ کلِّ حَسَنَة»[1]

انسان هایی که تمام هم و غمشان دنیاست، دینشان را به چند سکه می فروشند. در طول تاریخ افراد زیادی بودند که دین، عقاید و ارزش های انسانی خود را به دنیا فروختند. تمام کسانی که در مقابل پیامبران و ائمه اطهار علیهم السلام ایستادند بخاطر حب دنیا بوده است. تا احساس می کردند که دنیایشان به خطر می افتد در مقابل حق گردن می کشیدند.

لذا یک مسلمان واقعی باید تلاش کند و ریاضت بکشد تا به این باور برسد که دنیا در برابر آخرت بسیار ناچیز است. باید رفتار اولیاء خدا را در مورد دنیا الگوی خودمان قرار دهیم. امیرالمؤمنین علیه السلام یکی از بهترین الگو هاست. کامل ترین و جذاب ترین سیره از آن ایشان است. حضرت در حالی که کفش خودش را وصله می زد و از ابن عباس پرسید این کفش چقدر می ارزد؟ به ابن عباس فرمود: به خدا قسم ارزش این کفش پاره از حکومت کردن بر شما بیشتر است مگر این که حقی را از ظالم بگیرم و به صاحب حق برسانم. پست ومقام و ریاستی که بسیاری از افراد برایش سر و دست می شکنند؛ حضرت آن را، هدف دنیوی و بی ارزش می داند.

دلبستگی به دنیا مهم ترین مانع سعادت بشر است

دلبستگی به دنیا مهم ترین مشکلی است که موجب می شود انسان از حیات باقیه دست بکشد و آخرت را به فراموشی بسپارد. اگر این مانع برداشته شود دیگر بود و نبود دنیا در نظر ما یکسان است. در این حالت تلی از سکه طلا با تلی از خاک در نزد ما فرقی ندارد. اما اگر انسان آرزو کند که ای کاش سکه ها برای من بود، برای رسیدن به آن تلاش می کند. هر حرفی را که از او بخواهند، تکرار می کند و خیلی چیزها را امضا کند. این فرد در پی دنیا است و حاضر است در معاملات یا تبلیغات انتخاباتی سر مردم را کلاه بگذارد تا به هدف خود برسد.

کسی که دنیا در نزدش خوار و حقیر باشد آنگاه زمینه برایش فراهم می شود تا در جاهایی که خواسته خدا با خواسته نفس وی در تزاحم بود، بنایش را بر این بگذارد که خواست خدا را مقدم بدارد. پیش از انجام هرکاری فکر می کند که آیا خدا از این کار خوشش می آید یا نه. اما اگر عاشق دنیا باشد اصلا این مسأله برایش مطرح نمی شود وقتی به او تذکر بدهی در پاسخ می گوید این مقدس بازی ها را ول کن.

ادامه »