« دانلود مداحی شب هفتم محرم (حضرت علی اصغر علیه السلام )ميتواني روي پاي خود بايستي »

ادبت در مقابل نام مادرش، کربلایی ات کرد

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1391

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا …» (التحريم/8)

     ادب کرده بود، آن هم در مقابل نام مادرتان.

     آنجا که راه را بر شما بسته بود و آنقدر آزرده بودتان که به او گفته بودید:

     «مادرت به عزایت بنشیند»، دانسته بود که مادر شما بزرگوارتر از آن است که بتواند نامش را بر لب بیاورد. همان جا کربلایی شده بود، نه؟…

     روز دهم، در پهندشت کرب و بلا، وقتی صدایتان میان زمین و آسمان طنین افکنده بود که:

             « اما من مغیث یغیثنا؟ اما من دابّ یدبّ عن حرم رسول الله؟»

قلبش از جا کنده شده بود، خودش را میان بهشت و جهنم دید، ولی تصمیمش را گرفت؛ بهشت را برگزید؛ بهشتِ با شما بودن را…کفش هاش را در آورد؛ سرش را از شرم پایین انداخت، عین ابر بهار از چشمهاش اشک می آمد:

     «جعلتُ فداک» و مگر دیگر می شد چیزی گفت؟! اعتراف کرد که خیلی بد کرده، که راه را بر شما بسته و قلبِ زنان و کودکان حرم را لرزانده:

«با این همه آیا توبه من پذیرفته است؟»

     و شما اگر نمی گفتید: «نعم یتوب الله علیک» که دیگر حسین(ع) نبودید! 

با آن قلب رؤوف و دل دریایی!…هنوز زمانی نگذشته بود که شما دیدید فرشته ها را که جان پاکش را تا ملکوت می برند. آن لحظه های آخر گمانم شنیده بود صدای شما را که با لبخند چشم هاش را بسته بود:

   « انت الحرّ کما سمّّتک امّک حرّا فی الدنیا و الاخره».

     سلام بر تو! سلام حرّ بن یزید ریاحی!

     سلام بر آن لحظه ای که « توبه نصوح» را تجسّم بخشیدی.

     سلام بر تو که ادبت در مقابل نام زهرا(س)، عاقبت کربلایی ات کرد

 


فرم در حال بارگذاری ...