موضوع: "زیارت جامعه کبیره"
زیارت جامعه کبیره: شرح فراز «وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً…»
نوشته شده توسطرحیمی 4ام دی, 1398
در انتهای زیارت جامعه بعد از سلامهای متعددی از خدای سبحان درخواست میکنیم ما را در زمره کسانی قرار دهد که تحت شفاعت اهل بیت قرار گیریم؛ زیرا هرکسی قابلیت پیوست به معصوم را ندارد، پیوست به معصوم پیشینه خاصی میطلبد. چنانچه این پیوست محقق شود رحمت دائم نصیب فرد میگردد.
«وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ»
«رحمت خدا بر محمّد و آل پاکش و درود بسیار فرستد، بس است ما را خدا و چه خوب وکیلی است»
«وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»
«صلّی الله» میتواند جمله خبری یا انشایی باشد، خبری بدین معناست که خدای سبحان برمحمّد و آل محمّد رحمت خاص خود را فرستاده است و انشایی بدین معنا که از خدای سبحان درخواست میکنیم خدایا بر این بزرگواران رحمت و درود خود را نازل کن!
«صلاۀ» از ماده صله به معنی عطیه است، «صلّیاللهعلیمحمّد وآلمحمّد» یعنی خدا عطایای بسیاری را در اختیار این خاندان قرار داده است، به عبارتی دیگر «آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِين» خدای سبحان به شما نعماتی عطا کرده که به هیچ کس نداده است و این صلوات بدین معناست که از ان عطایای کثیر به ما انفاق کنید و ما را کنار سفره ولایت بنشانید.
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
«مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً وَ قَالَ ع الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبِيحَ وَ التَّهْلِيلَ وَ التَّكْبِيرَ»[۱]
«هركس كه نمىتواند كفاره گناهان خود را بپردازد، بسيار صلوات بر محمد و آل محمد فرستد.زيرا گناهان را نابود مىكند.صلوات نزد خداوند با شبيح و تهليل و تكبير برابرى مىكند.»
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395یاحبیب الباکین
وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ
… و به خاطر شما باران فرو مىريزد.
به شوق خالق جامعه کبیره حضرت هادی علیه السلام
یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحهً غار حراست
خط به خط جامعه آیینهً قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است
لب به لب کاسهً ظرفیت من پر شده است
همهً عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم ، غدیر ای باران
پسر حضرت دریا ! دل مارا دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
سید حمیدرضا برقعی
یک بهانه دست خدا بدهید
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395
گفتاری از حجتالاسلاموالمسلمین فاطمینیا
معرفت مراتب دارد. در بین اصحاب خود امیرالمؤمنین هم، ابن عباس یک شاگرد بود، کمیل یک شاگرد بود، عمّار یاسر یک شاگرد بود و میثم تمّار هم یک شاگرد. یا رسول خدا در بین اصحابشان آیا با همه یکسان برخورد میکردند؟ همهشان را میشناختند و به اندازهی ظرفیتشان با آنها حرف میزدند. شتربانی به امام صادق سلاماللهعلیه میگوید که یک نصیحتی بکنید. حضرت میفرماید: «عَلَیْکَ بِالصِّدْقِ الْحَدیثِ»؛ وقتی حرف میزنی راست بگو. خوب این حرف بزرگی است، ولی ساده است.
خلاصه شناخت مراتب دارد. «اللّهم عرّفنی حجّتک» یعنی ما اجمالاً بدانیم حضرت هادی علیهالسلام امام است و معصوم است و متصل به غیب. این معرفت اجمالی است اما دربارهی معرفت ابعاد شخصیتی ایشان، من بارها به دوستان گفتهام که ما حتی شاگردان اینها را نمیتوانیم بشناسیم.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
شرح «زیارت جامعه کبیره»: اصطفاکم بعلمه و ارتضاکم لغیبه و اختارکم لسره ...
نوشته شده توسطرحیمی 7ام بهمن, 1394اِصْطَفاكُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضاكُمْ لِغَيبِهِ وَ اخْتارَكُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَباكُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ أَعَزَّكُمْ بِهُداه .
[ خداوند ، ] شما را براى دانش خود برگزيد و براى [ جريانات ] غيب خويش پسنديد و براى راز خود ، انتخاب كرد و به قدرتِ خويش ، گزينش كرد و به راه نمايى ويژه خود ، عزّت بخشيد …
توضيح واژه ها
اِصْطَفاء : گزينش ، انتخاب ، اختيار . [۱]
اِرتضاء : راضى شدن ، پسنديدن ، خشنود شدن . [۲]
غَيْب : پنهان ، ناپديد ، مخفى ، غايب . [۳]
إخْتارَ : برگزيد ، اختيار كرد ، گزينش كرد . [۴]
سرّ : راز . [۵]
اِجْتَبى : انتخاب كرد ، جدا كرد ، دستچين كرد . [۶]
قُدرَة : توانايى ، قدرت . [۷]
أعَزَّ : تأييد كرد ، نيرومند گردانيد ، تقويت كرد ، عزيز گردانيد . [۸] هُدى : هدايت ، راه نمايى . [۹]
شرح
تفسير «اِصْطِفاء»
واژه «إصطفاء» ، در جمله «إصطَفاكُم بِعِلْمِهِ» ، از ريشه «صفو» ، به معناى اختيار كردن و برگزيدن است . [۱۰] خداوند ، به شايستگى هاى اهل بيت عليهم السلام آگاه بوده و آنان را بر اساس عِلم خود ، برگزيده است . به سخن ديگر ، گزينش پيشوايان معصوم عليهم السلام ، اتّفاقى نبوده و خدا مى دانسته كه آن بزرگواران ، در سراسر عمر خود ، فرمانبر اويند و رِضاى حق را بر رضاى خود ، مقدّم مى دارند .
تفسير «اِرْتِضاء»
واژه «اِرتضاء» ، در «اِرْتِضاكُمْ لِغَيبِهِ» ، از ريشه «رضى» به معناى خشنود شدن و پسنديدن است . همچنين به هر چيز پنهانى ، «غَيب» مى گويند . [۱۱]
خداوند ، اهل بيت عليهم السلام را براى آشنايى با مسائل غيبى خود پسنديد و آنان را براى دانستن رازهاى خود ، انتخاب كرد .
پديده غيب و انحصار علوم غيبى به خداوند ، از محكمات قرآنى است كه حتّى پيامبر صلى الله عليه و آله در زندگانىِ شخصى خود ، از آن بهره نمى گرفته است . در قرآن ، از زبان پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است :
«وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِىَ السُّوءُ . [۱۲] و اگر به غيب ، آگاه بودم ، هر آينه ، نيكىِ بسيار ، گِرد مى آوردم ، و هيچ بدى [ و گزندى ]به من نمى رسيد» . امّا در اين عبارت از «زيارت جامعه» ، يكى از ويژگى هاى امامان ، آشنايى با علوم غيبى است . چگونگى آشنايى آنان با دانش هاى غيبى ، ريشه در فرهنگ قرآنى دارد . قرآن ، خداوند را داناىِ اسرار نهان مى داند كه مى تواند دانش خود را در اختيار كسانى كه شايستگى آن را دارند ، قرار دهد :
«عَــلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ … . [۱۳] [ خداوند ] ، داناى نهانى هاست و هيچ كس را بر نهان خود ، آگاه نمى سازد ، مگر آن را كه براى پيامبرى برگزيند» .
بنا بر اين ، آگاهى از غيب ، براى پيامبر صلى الله عليه و آله متصوّر است و برخلاف توهّم پاره اى از اهل سنّت ـ كه حتّى دانش غيبىِ پيامبر را هم بر نمى تابند ـ ، برگزيدگانِ عالم با اراده الهى ، از غيبْ باخبر خواهند شد . آنچه قطعى است ، اين كه آنان ، اين دانش را براى هدايتِ مردم به كار مى برند و زندگى شخصى خود را بر اساس معلومات غيبى خويش ، بنا نمى كنند . در روايات شيعه و اهل سنّت ، به كار گرفتن علوم غيبى را به وسيله معصومان عليهم السلام ، مى توان مشاهده كرد .
زیارت جامعه کبیره + دانلود نرم افزار ، متن به همراه صوت و پاور ینت
نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1391زیارت جامعه کبیره با صدای فرهمند آزاد
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج مهدی سماواتی
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج محمود کریمی
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج سید محمد میر داماد
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج منصور ارضی
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج ابوذر الحلواجی
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج میثم کاظم
زیارت جامعه کبیره با صدای حاج مهدی کربلایی
زیارت جامعه کبیره با صدای مداح عرب
زیارت جامعه کبیره با صدای مداح عرب
دانلود نسخ pdf زیارت جامعه کبیره
زیارت جامعه کبیره:
اين زيارت چنانکه علاّمه مجلسى (ره) فرموده بهترين زيارات است از جهت متن و سند و فصاحت و بلاغت و والد ماجدش در شرح فقيه فرموده که اين زيارت احسن و اکمل زيارات است و من تا در عتبات عاليات بودم زيارت نکردم ائمّه عليهم السلام را مگر به اين زيارت، شيخ صدوق (ره) در فقيه و عيون روايت کرده از موسى بن عبدالله نخعى که گفت عرض کردم به خدمت حضرت امام على النّقى عليه السلام که يابن رسول الله مرا تعليم فرما زيارتى با بلاغت که کامل باشد که هرگاه خواستم زيارت کنم يکى از شما را آنرا بخوانم فرمود که چون بدرگاه رسيدى بايست و بگو شهادتين را يعنى بگو:
فرمود كه چون به درگاه رسيدى بايست و بگو شهادتين را يعنى بگو
أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
گواهى مى دهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست كه او را شريك و انبازى نيست و گواهى دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله) كه بر او و آلش درود باد بنده و فرستاده اوست
و با حال غسل باشى و چون داخل حرم شوى و قبر را ببينى بايست و سى مرتبه
اللَّهُ أَكْبَرُ
بگو پس اندكى راه برو به آرام دل و آرام تن و گامها را نزديك يكديگر گذار پس بايست و سى مرتبه
اللَّهُ أَكْبَرُ
بگو پس نزديك قبر مطهر رو و چهل مرتبه
اللَّهُ أَكْبَرُ
بگو تا صد تكبير تمام شود و شايد چنانكه مجلسى اول گفته وجه تكبير اين باشد كه اكثر طباع مايلند به غلو مبادا از عبارات امثال اين زيارت به غلو افتند يا از بزرگى حق سبحانه و تعالى غافل شوند يا غير اينها پس بگو
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلاَئِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ
سلام بر شما اى خاندان نبوت و موضع ودايع رسالت و محل نزول ملايك و هبوط انوار وحى خدا و معدن رحمت حق
وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ
و گنجهاى علم و معرفت الهى و صاحبان منتهاى مقام حلم و اصول صفات كريمه و پيشواى امم و ممالك و ولى نعمتهاى روحانى