در پردههای گوناگون فساد در ایران، مدتی است رونمایی از حقوقهای نجومی مدیران فاسد، در دستور کار اصحاب رسانه قرار گرفته، که در نوع خود پدیده مبارکی است. اما به نظر میرسد «فسادی که سیستمی شده» با این روشها، ریشهکن نشود. مبارزه با فساد سیستمی، عزمی جهادی، همتی خللناپذیر و رویکردی همه جانبه میطلبد؛ و اِلّا مدتی بعد خواهیم دید که فاسدان، پس از برملا شدن این مسیر، راههای دیگری را برخواهند گزید.
به این بهانه برخوردهای سخت حضرت امیر را با کارگزاران یا شهروندان فاسد مرور خواهیم کرد. نامه 41 نهجالبلاغه، نامه حضرت به یکی از کارگزارانش است. متن این نامه عبرتآموز با ترجمه استاد حسین انصاریان تقدیم میشود.
اَمّا بَعْدُ، فَاِنّى کُنْتُ اَشْرَکْتُکَ فى اَمانَتى
اما بعد، من تو را در امانتم (حکومت) شریک خود نمودم؛
وَ جَعَلْتُکَ شِعارى وَ بِطانَتى
و نسبت به خویش از همه نزدیکتر قرار دادم؛
وَ لَمْ یَکُنْ فى اَهْلى رَجُلٌ اَوْثَقَ مِنْکَ فى نَفْسى لِمُواساتى وَ مُوازَرَتى وَ اَداءِ الاَْمانَةِ اِلَىَّ.
و هیچ یک از خاندانم، براى موافقت و مدد کردن به من و رساندن امانت به سویم در نظر من مطمئنتر از تو نبود.