موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"
سوار سبز
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394کاش از دلبر نشانی داشتیم
بر سر کویش مکانی داشتیم
از برای مهدی صاحب زمان
در دل خود جمکرانی داشتیم.
باز عصر جمعه شد، گاه وعده ظهور
چشم های منتظر، جاده های بی عبور
باز در سکوت محض، آه می کشم تو را
بغض های کهنه را، باز می کنم مرور
آه پشت این غروب شب نشسته در کمین
رجعتی دوباره کن، ای طلایه دار نور
کی به یمن مقدمت می رسد بهار عشق
فصل سبز عاطفه، فصل شادی و سرور
با تو رفت از این دیار، هرچه نام عشق داشت
باز با نگاه تو عشق می کند ظهور
می وزد نسیم عشق، از دیار آفتاب
می رسد سوار سبز، از کرانه های دور
عبدالرضا کوهمالی
وظیفه ما در عصر ظهور
نوشته شده توسطرحیمی 1ام مرداد, 1394موضوع سخن ، ارتباط فرهنگ انتظار و عاشوراست و مسئولیتی که پيوند میان اين دو امر بر دوش ما می گذارد. این انتظار چه اصول و پايه هايي دارد و بر اساس چه اعتقاداتي منتظر وجود مقدس امام زمان (عج) هستيم؟ بر اساس اين اعتقاد ما منتظر چه تحولي در عالم هستيم؟ بحث از جامعه موعود بحثي است كه مكاتب مختلف به آن پرداخته اند. حتي مكتب هاي مادي هم كه اصولا به خداي متعال معتقد نيستند، یک جامعه آرماني را باور دارند.
ليبرال دموكراسي جامعه موعودی را تعريف مي كند که بر اساس اعتقاد به خداي متعال و حكمت حكيمانه او ترسيم نشده است. آن ها می گویند عقلانيت بشر رفته رفته رشد مي كند و به جايي مي رسد كه جامعه موعودٍ جهاني و مطلوب را مي سازد. كمونيزم ها هم معتقد بودند تاريخ خود به سمت کمون ثانوی حركت مي كند. در باور آنها هیچ اراده حكيمانه اي، جهان را به سمت جامعه موعود مورد نظرشان حركت نمي دهد.
اعتقاد اديان الهي به خصوص اسلام و تشيع بر این است که جامعه جهاني به دست موعودی سامان می یابد و بر مدار حق قرار مي گيرد؛ «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»بعد از اينكه همه چيز آشفته شد و هوای نفس، همه جا را فرا گرفت، همه چیز به دست امام زمان(عج) بر محور حق و عبادت و بندگي اصلاح می شود.
مرحوم مجلسي نقل فرمودند: وقتي نمرود آن آتش عظيم را به پا كرد تا وجود مقدس ابراهيم خليل(ع)را بسوزاند، زنبور عسل، بال خودش را تر كرده بود و روي آتش مي كشيد و مي خواست اين آتش را خاموش كند. خوب آتش با امر خدا آرام گرفت:
«يا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ»(الأنبياء/69) ولي زنبور به كار خودش مشغول بود. ما كه نمي توانيم كار وليّ خدا را انجام دهيم ولي مي توانيم وظیفه خود را انجام بدهيم؛ یعنی كار خومان را بر دوش ولي خدا نیندازیم. تلاش كنيم به شفاعت آن ها برسیم.
حفظ حرمت دین و حریم مراجع معظم
نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1394اگر در موضوع فیلم روز رستاخیز تنها یکی از مراجع معظم تقلید موضع داشتند، برای محل تأمل کفایت میکرد، حال که قاطبه مراجع معظم تقلید موضع مخالفت دارند، این چه اصراری است که حرف آنها را گوش نمیکنیم و کار خود را میکنیم!
مرتضی نجفی قدسی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) درباره فیلم رستاخیز طی یادداشتی گفت:
«حرمت دین و حریم مراجع معظم را حفظ کنیم»
بسم الله الرحمن الرحیم
«یُرِیدُونَ أَن یُطْفُِواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ یَأْبىَ اللَّهُ إِلَّا أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَفِرُونَ» (توبه/32) برخی میخواهند با حرفها و کردار جاهلانه خود نورالهی را خاموش کنند و لیکن خدا نمیگذارد که این نور خاموش شود و حتی آن نور را بیشتر و تمامتر میکند درحالی که کافران خوش ندارند.
داستان حضرت سیدالشهداء علیه السلام و اصحاب کربلا از جمله قضایایی است که حقیقتاً بیانگر این موضوع است و آن را میتوان یکی از مصادیق بارز این آیه شریفه دانست چرا که دستگاه ظلم و ستم یزید و یزیدیان تمام تلاش خود را کردند تا با شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش ریشه دین را قطع کنند و سفره اسلام را جمع کنند و لیکن اراده الهی نه تنها این خواسته دشمنان و کافران را محقق نکرد بلکه نور خود را کاملتر و تمامتر کرد و از زمان شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام حرارتی در دلهای مومنان و شیعیان ایجاد شده است که تا ابد سرد نخواهد شد و روز به روز شاهد حمیّت بیشتر آحاد مردم از سراسر جهان نسبت به عشقورزی به ساحت امام حسین علیه السلام و مظلومان کربلا هستیم.
آسایش، راحتطلبى وعافیت قبل از فرج!
نوشته شده توسطرحیمی 29ام تیر, 1394قبل از دوران مهدى موعود(عجل الله)، آسایش و راحتطلبى و عافیت نیست …
قبل از ظهور مهدى موعود، در میدانهاى مجاهدت،
انسانهاى پاک امتحان مىشوند؛
در کورههاى آزمایش وارد مىشوندو سربلند بیرون مىآیند
و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود (ارواحنافداه) روزبهروز نزدیکتر مىشود؛
این، آن امید بزرگ است.
نائب المهدی (عج) ، حضرت امام خامنه ای (حفظه الله)
چرا امام سجاد مرگ را مقدم بر حیات دانستهاند؟
نوشته شده توسطرحیمی 24ام تیر, 1394
غافل نشوید از چیزی که شما را مورد غفلت قرار نمی دهد.
امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق می فرمایند:
خدایا مرا بر آیین خود قرار بده هم در ممات و هم در حیات.
میان مفسران صحیفه سجادیه در مورد این جمله اختلاف وجود دارد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در برنامه “چشمه معرفت” گفت:
همچنان در محضر امام سجاد علیه السلام وبخش 17 دعای مکارم الاخلاق هستیم، امام علیه السلام می فرماید که خدایا مرا بر آیین خود قرار بده هم در ممات و هم در حیات. در این میان مفسران صحیفه سجادیه بحث است که چرا امام اول مرگ را بر زندگی مقدم دانسته و می گوید من بر آیین تو باشم هم به هنگام رفتن این جهان و هم به هنگامی که در این جهان هستم.
وی افزود: مفسران دو تفسیر قابل توجه گفتند، تعبیر اول این است که بسیاری از مسئله زندگی غافل می شوند. اینها خودشان را به غفلت می زنند و خیال می کنند که عمر جاودان داشته و همیشه باید در این دنیا بمانیم. امام علیه السلام اول مرگ و بعد حیات را گفته است.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: بعضی احتمال دیگری دادند و گفتند که “اموتو” یعنی پایان زندگی،” احیاء” زندگی در آخرت است. این دو تفسیر برای این جمله شده منتها این جمله ما را به مسئله پایان زندگی می کشاند و نشان می دهد.
آیت الله مکارم شیرازی اظهار داشت: می دانیم که همه یک پایان زندگی دارند و قانونی که استثناء نیست.
امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: غافل نشوید از چیزی که شما را مورد غفلت قرار نمی دهد. چگونه غافل می شوید از چیزی که از شما غافل نمی شود. این پایان زندگی باید طوری باشد که انسان بتواند چیزی را با خود ببرد و مقدمه ای برای جهان دیگر است.
چگونه باید به امام مهدی علیه السلام سلام گفت؟
نوشته شده توسطرحیمی 23ام تیر, 1394السلام علیک یا بقیة الله
چگونه باید به امام مهدی علیه السلام سلام گفت و درود فرستادن بر آن گرامی چگونه است؟
در روایتی آمده است که:
سأل رجل من الامام الصادق علیه السلام:هل یسلم علی القائم بامرة المؤمنین؟
قال علیه السلام:لا…ذاک اسم سمی الله به أمیرالمؤمنین، لم یسم به أحد قبله و لا یسمی به بعده الا کافر.
فقال رجل کان حاضراً عند الامام الصادق علیه السلام: جعلت فداک…و کیفت یسلم علیه؟ قال علیه السلام:تقول: السلام علیک یا بقیة الله! ثم قرأ قوله تعالی: بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین.(1)
مردی از امام صادق علیه السلام پرسید که:میشود به قائم علیه السلام گفت: السلام علیک یا امیرالمؤمنین؟
امام صادق علیه السلام پاسخ داد:نه! چرا که این عنوان، ویژه علی علیه السلام است و قبل و بعد از او، کسی جز کافر، به این عنوان، خوانده نمی شود.
دیگری پرسید:فدایت شوم! پس چگونه بر امام مهدی می توان سلام گفت؟
فرمود:هرگاه خواستی بر او درود فرستی میتوانی بگویی: السلام علیک یا بقیة الله!
و آنگاه این آیه شریفه را خواند که:
بَقِيتُ اللَّهِ خَيرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (هود/86)
از این روایت و دیگر روایات استفاده میشود که به مردم اجازه داده نشده است که حضرت مهدی علیه السلام را به هنگام زیارت و سلام، بنام مبارک یا کنیه اش ندا دهند و بگویند:
السلام علیک أیها المهدی! و این نشانگر تعظیم و تجلیل بر مقام والای اوست همانگونه که خداوند در قرآن شریف مسلمانان را نهی فرمود که پیامبر را بنام صدا بزنند:
لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَينَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا (النور/63)
امام باقر علیه السلام فرمود:
هرکس از شما قائم علیه السلام را درک نمود هنگامی که او را دید باید بگوید:
السلام علیک یا اهل بیت الرحمة و النبوة و معدن العلم و موضع الرسالة.
یعنی: سلام بر شما ای خاندان رحمت و نبوت، سلام بر شما ای سرچشمه دانش و کانون رسالت.
السلام علی معزالالیاء و مذل الاعداء
سلام و درود بر خاتم اوصیا مفخر اولیا، کوکب فروزان آسمان ولایت و تنها باقیمانده خاندان عصمت علیه السلام که با قیام خود، آخرین حلقه از حلقات مبارزه حق و باطل را به پایان برده و کاخهای ستم و کنگرههای بیداد را برای همیشه در هم کوبیده و آنچه غایب بعثت انبیا و کوشش اولیا بوده در جامعه تحقق خواهد بخشید.
مالک نفس
نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1394
امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ إذا رَغِبَ، وَ إذا رَهِبَ، وَ إ ذَااشْتَهى، وإذا غَضِبَ وَ إذا رَضِىَ، حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ:
هر که در چهار موقع ، مالک نفس خود باشد:
هنگام رفاه و توسعه زندگى،
هنگام سختى و تنگ دستى،
هنگام اشتها و آرزو و
هنگام خشم و غضب؛
خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند. وسائل الشیعه : ج 15 ص 162 ح 8.
خوب ترين، نزديك ترين، بهترين و سودمندترين راه
نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1394وجود مبارك حضرت مجتبى(عليه السلام) سفارشى به همه مردم دارند كه اگر به اين سفارش حضرت توجه و عمل بشود، يقيناً انسان به درجات و مقامات والايى كه قرآن براى او بيان كرده است، خواهد رسيد.
هر كسى كه به مقامات و درجاتى رسيده، از همين راه بوده است؛ چون راه، راه انحصارى است. يك راه است و راه ديگرى در زبان وحى بيان نشده است؛ چون گاهى مقاصدى در اين دنيا هست كه از چند راه مى توان به آن رسيد، و مردم به تناسب ذوق، وقت و وضع خود، براى رسيدن به آن مقصود، راهى را انتخاب مى كنند. اما بعضى از جاده ها در اين عالم، انحصارى است و يك راه بيشتر نيست. اين جاده اى كه امام مجتبى(عليه السلام) مى فرمايند، تك جاده است و راه ديگرى وجود ندارد كه كسى آن راه را انتخاب كند. شما همه خوبى ها را در همين راه مى بينيد؛
اين راه خوب ترين، نزديك ترين، بهترين و سودمندترين راه است.
سفارش ايشان به همه است، معلوم مى شود كه اين راه براى همه هست و معلوم مى شود كه آن درجات، منازل و مراتبى كه در اين راه هست، همه مى توانند به آن برسند؛ يعنى از لحن كلام حضرت برمى آيد كه همه اميد صد در صد داشته باشند و هيچ كس نگويد كه من كجا و اين درجات، منازل و رتبه ها كجا؟
خداوند متعال در قرآن مجيد كلمه «درجات» را براى چه كسانى آورده است؟
درجات، در اختيار مؤمنين اگر كسى بگويد: كلمه درجات فقط براى انبيا و ائمه(عليهم السلام) به كار گرفته شده است، اين حرف خلاف قرآن است.
در سوره مباركه انفال، اوايل سوره، چه كسى مى تواند ثابت كند كه «لَّهُمْ دَرَجتٌ عِندَ رَبّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ»[1] منحصراً براى انبيا و ائمه(عليهم السلام) بيان شده است؟
ولایت علی علیه السلام؛ مهمترین امتحان بزرگ الهی
نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1394
حضرت علی علیه السلام در خطبه قاصعه هشدار می دهند و می فرمایند:
«خدای متعال وقتی می خواهد امتحان بکند (که کسی به حوزه ی کبریایی او پا دراز می کند یا نمی کند؟) نمی آید بگوید سجده کنید. همه خدا را سجده می کنند. چه کسی می گوید من خدا را سجده نمی کنم؟
امتحان ما به تسلیم بودن به ولایت الهیه است.»
خدای متعال انسانی را که به حسب ظاهر مثل خود ماست «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»[1] با یک تفاوت که او «يُوحى إِلَيَّ» متصل به علم مطلق الهی است و از آنجا سیراب می شود. البته این به غیر از مومنین بر همه پنهان است. او را می فرستد و می گوید خضوع کنید، تسلیم محض او باشید و الّا مومن نیستید. «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ»[2] به پروردگارت قسم این ها پا به عرصه ایمان نمی گذراند مگر اینکه در همه ی اختلافاتشان تو را حکم قرار بدهند و در باطنشان احساس دلتنگی از قضاوت تو نکنند. هر قضاوتی کردی با کمال رضایت بپذیرند و تسلیم محض تو باشند. این به معنای ایمان واقعی است.
خدای متعال به این صورت امتحان می کند. پیامبری که به حسب ظاهر یتیم است و دستش از مال دنیا کوتاهست ولی پا بر زمین و دست بر عرش دارد. با وجود این، چه کسی این را می بیند، تا کسی ایمان نیاورد نمی تواند آن را درک کند. وقتی ایمان آورد و قدم به قدم جلو رفت حجاب ها کنار می رود و آن وقت می فهمد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی که؟
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:
«كنت نبيّا و آدم بين الماء و الطين »[4]
«هنوز آدم از آب و گل در نیامده بود که من مقام نبوت داشتم.»
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي»[5]
«اول چیزی که خدا خلق کرد روح من بود.»
ولی این را که می فهمد؟
چه کسی می فهمد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی چه؟
چه باید کرد؟
نوشته شده توسطرحیمی 20ام تیر, 1394
اوضاع و شرایط جهان و افکار و عقاید و اخلاق توده های مردم در عصر غیبت امام (عج) که رو به انحطاط خواهد بود، چه باید کرد؟!
آیا تلاش برای دینداری و حاکمیت ارزش های دینی کاری عبث و بیهوده است؟!
در نتیجه، ما نیز باید همانند برخی مفسران ناصواب انتظار که معتقدند در دوره غیبت باید از هر گونه کار اصلاحی خودداری و فقط منتظر بود تا امام ظهور کنند و اوضاع را سامان بخشند؟ . . .
حقیقت این است که چنین تفکری با روح تعالیم اسلامی منافات دارد؛ زیرا اولا، مقطعی از تاریخ احکام و قوانینی اسلامی تعطیلی نمی پذیرند .
ثانیا، بر اساس مجموعه رهنمودهای اولیای الهی مسؤول زمینه سازی ظهور حضرت از طریق عمل به تعالیم اسلامی هستیم ; یعنی نه تنها جایز نیست از انجام تکالیف دینی کوتاهی کنیم بلکه با توجه به مسائل و مشکلات عصر غیبت و شرایط خاصی که در این دوره پیش می آید، به مراتب بیش تر، و دقیق تر از دوران حضور امام باید به انجام وظیفه بپردازیم .
در برخی روایات به این حقیقت تصریح شده است که تا زمانی که آمادگی لازم فکری و اعتقادی و اجتماعی در توده های مردم فراهم نشود و یاران با ایمان و شجاع و مخلص تربیت نشوند، زمینه ظهور حضرت فراهم نخواهد شد .
بنابراین، آن دسته از روایات که از سختی ها و نابسامانی ها دروان غیبت سخن به میان می آورند، با هدف ایجاد و انگیزه بیش تر برای پای بندی به احکام دینی و هشدار نسبت به گرفتار آمدن به معضلات فکری، دینی، اجتماعی است.