موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

سوغاتی امام حسین(علیه السلام) از حج

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1394

برو از این حاجی که برگشته سوغاتیهایت را بگیر

دیدید این‌هایی که از حج برمی‌گردند سوغاتی می‌آورند؟

امام حسین علیه السلام از حج برمی گردد و هر سال برای همه شما سوغاتی می آورد.

حاجی‌ها که از مکه بر می‌گردند، شما فکر حاجی خودت باش..

بگو من هم یک حاجی دارم در راه , می‌خواهم بروم دیدارش

ببینید چه آورده برایمان؟ آب زمزم؟

بهترش را برایت آورده،

اشک چشم برایت آورده…

برو از این حاجی که برگشته سوغاتی‌هایت را تحویل بگیر…

ای امام حسین این محرم دست ما را بگیر!

چگونه وارد محرم شویم؟

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1394

نعمت #محبت حسین(علیه السلام) را ساده نگیر!

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1394

شما در معرض بزرگترین نعمت هستید؛ «نعمت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)»، این نعمت را دست کم نگیرید!

در این محرم، مدام دورِ خیمۀ اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بگرد، به خودت بپیچ و بگو:

«خدایا! آخر من چطور باید از تو تشکر کنم؟! من مثل مادر بچه‌مرده برای حسین فاطمه گریه می‌کنم! می‌سوزم! دوستش دارم! من چطور تشکر کنم؟!»

یک محرم، ده روز از خدا تشکر کن!

یک‌بار سجدۀ شکر به‌جا بیاور! یک‌بار!

بگو: خدایا ممنونتم که به من حسین(علیه السلام) داده‌ای.

می‌فرماید: «قیمت گریۀ برای حسین(علیه السلام) این است که با یک قطره‌اش بهشت بر انسان واجب می‌شود؛ یک قطره‌اش!»

نسبت به نعمت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) سراسر شکر باش،

این نعمت نعمتِ کمی نیست!

این نعمت محبت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را ساده نگیر…



#استاد_پناهیان

یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه 

اگر به کربلا بروم:

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1394

در اولین قدمم به خاک کربلا خاک می شوم تا طعم شهد شیرین عبودیّت را در کربلا ، این قطعه گم شده بهشت بجشم و به خاک افتم تا شکر گزار آن توفیق بزرگ باشم.

باورم نخواهد شد به کربلا آمده ام ، سرزمین عشق های آسمانی، سرزمین ناله های عاشقانه شبانگاهی ،سرزمین بلندترین حماسه تاریخ ابدیت، سرزمینی که در آن خون اصغر همچو مشتی سهمگین بر دل سنگین آسمان کوبیده شد تا اندکی دل آسمان از آن همه ظلم تاریخ ، به درد آید.

اگر به کربلا بروم ، قطره ای آب خواهم شد در دل فرات تا صدای های های گریه های فرات را بر پیکر قطعه قطعه عباس با تمام وجودم بشنوم.

اما نه !

در خود توان آب شدن را نمی یابم چگونه قطره ای آب باشم و صدای ناله های کودک حسین را بشنوم که از فرط عطش به سختی توان گریه را دارد .

اگر قطره ای آب شوم ،لاجرم نظاره گر ریختن خون خدا در کنار فرات خواهم شد امّا من ضعیف تر از آنم که بتوانم این صحنه را تماشا کنم .اگر قطره ای آب باشم از خود متنفر خواهم شد.

پس اگر به کربلا بروم، قطره ای خون خواهم شد تا از دست حسین علیه السلام به سوی آسمان پرتاب شود تا رضایت خداوند از حسین علیه السلام را طلب کند.امّا من پست تر از آنم که بتوانم خون حسین باشم. پس قطره ای خون خواهم شد تا از پای پر آبله کودک یتیمی بچکد تا ردپایی از مظلومیت در تاریخ بگذارد و فریاد خونخواهی اش را در سرتاسر تاریخ سر دهد، ولی می دانم تاب تحمل آن صحنه ، مرا درهم خواهد شکست.

پس اگر به کربلا بروم قطره ای اشک خواهم شدتا از چشمی بر این همه مظلومیت بچکد . قطره ای اشک خواهم شد تا بچکم و اندکی از این همه آتش غم درونم را سرد کنم.

ای حسین ! ای عطیّه خاصّه الهی بر ما خاکیان بی مقدار ؛ تو به کدامین گناه کشته شدی؟

امّا نه خود می دانم که اگر قطره ای اشک باشم نخواهم توانست برآن همه مصیبت بچکم، زیرامصیبت حسین علیه السلام والاتر از آن است که تنها قطره ای چون من ، ناپاک و بی مقدار، برآن بچکد پس همان خاک خواهم شد و عاشقانه بر مهر عشّاق ابا عبدا… خواهم نشست،

پس همان خاک خواهم شد، آن هم نه خاک کربلا، چون خاک کربلا، خاک بهشت است و من موجودی زمینی و پستم.

خاک خواهم شد، آن هم خاکی بی مقدار که عاشقانه از زیر پای زوّار حسین علیه السلام به هوا خواهم خاست و مستانه در آسمان، از شوق خاک شدن در درگاه حسین، خواهم رقصید.

السلام علیک یا ابا عبداللّه

طلبه دانش آموخته رقیه رحیمی

 

زخم عشق

نوشته شده توسطرحیمی 21ام مهر, 1394

این زخم چه زخمی ست که بر پیکر عشق است
ای نیزه کجا می بری این سر ٬ سر عشق است

ای تیر رها‌ گشته چه با حنجره کردی
این حنجره ی سرخ پیام آور عشق است

ای مردم بی عاطفه نفرین به شما باد
کشتید کسی را که هدایتگر عشق است

اینگونه دگر بر بدنش اسب نتازید
این غرق به خون زاده ی پیغمبر عشق است

آزاده نبودید که مردانه بجنگید
جنگیدنتان کی به خدا بر سر عشق است
مبین بروجردی

نتیجه ی عدم اعتماد به خدا

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1394


شخصی به نام حسین بن عُلوان می‌گوید : در مجلسی که برای کسب دانش شرکت کرده بودیم نشسته بودم و هزینه ی سفر من تمام شده بود . یکی از کسانی که در آن جلسه بود گفت : برای این گرفتاری به چه کسی امیدواری ؟ گفتم به فلانی . گفت : به خدا سوگند ، حاجتت برآورده نمی‌شود و به آروزی خود نخواهی رسید و مقصودت حاصل نخواهد شد . گفتم : از کجا می‌دانی خدا تو را بیامرزد ؟ گفت من از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود در یکی از کتاب‌ها خوانده‌ام که خدای متعال فرموده است به عزّت و عظمت و شرف و بزرگواری و سلطه ام بر جمیع ممکنات سوگند که آرزوی هر کس را که به غیر من امید بندد نا امید خواهم کرد و لباس ذلّت و خواری بر او خواهم پوشاند و او را از پیش خود می رانم و از فضل خویش دور می‌کنم . آیا در گرفتاری‌ها غیر من را می‌طلبد در صورتی که گرفتاری‌ها به دست من است ؟!

آیا به غیر من امید دارد و درِ خانه ی غیر مرا می‌کوبد با آن که کلید های همه ی درهای بسته نزد من است و درِ خانه ی من به روی کسی که مرا بخواند باز است ؟!
کیست که در گرفتاری‌های خود به من امید بسته و من امید او را قطع کرده باشم ؟
چه کسی در مشکلات بزرگی که برای او پیش آمده است به من امیدوار گشته که امیدش را قطع کرده‌ام ؟
من آرزوهای بندگانم را پیش خود محفوظ داشتم و آن‌ها به حفظ و نگهداری من راضی نگشتند و آسمان‌ها را از کسانی که از تسبیح من خسته نمی‌شوند [ : فرشتگان ] پر کردم و به آن‌ها فرمان دادم که درهای بین من و بندگانم را نبندند ولی آنان [ : بندگان ] به قول من اعتماد نکردند .
آیا کسی که به غیر از من امیدوار است نمی‌داند که اگر برای او حادثه‌ای پیش آید چه کسی غیر از من می‌تواند بدون اذنِ من گرفتاری او را برطرف سازد ؟ پس چرا از من رویگردان است با این که از فضل و کَرَم خود چیزی به او داده‌ام که از من نخواسته بود سپس آن را از او می‌گیرم و برگشت آن را از من نمی‌خواهد و از غیر من می‌طلبد ؟
او درباره ی من چه اندیشه‌ای دارد ؟ من که بدون تقاضا و سؤال به او عطا می‌کنم ، آیا هنگامی که از من بخواهد به او پاسخ نمی‌دهم ؟
آیا من بخیل هستم که بنده ام مرا بخیل می پندارد ؟!
آیا هر جود و کَرَمی از من نیست ؟!
آیا عفو و رحمت در دست من نیست ؟!
مگر من محل آرزوها نیستم ؟!
بنابراین چه کسی جز من می‌تواند آرزوها را قطع کند ؟!
آیا آن‌ها که به غیر من امید دارند نمی ترسند [ از عذاب من یا از این که نعمتهایم را از آنان قطع کنم ] ؟
اگر همه ی اهل آسمان‌ها و زمینم به من امید بندند و به هر یک از آن‌ها به اندازه ی امیدواری همه ی آنان بدهم به اندازه ی عضو مورچه ای از فرمانروایی و قدرت و ملک من کاسته نمی‌شود و چگونه کاسته شود از ملکی که من سرپرست آن هستم ؟

پس بدا به حال آن‌ها که از رحمتم نا امیدند و بدا به حال آن‌ها که مرا معصیت کرده و از من پروا ندارند .
بنابراین ، انسان باید فقط به خدا اعتماد کند و از دیگران چشم بپوشد که امیر مؤمنان علیه السلام فرمود :

. . . مَن تَوَکَّلَ عَلَیهِ کَفاهُ . . .
. . . هر کس بر او توکل کند ، خدا او را کفایت می‌کند . . .

ادامه »

حماسه حسینی راز پیروزی و رمز تداوم انقلاب اسلامی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1394

حسن استفاده از میراث محرّم

از دیدگاه امام خمینی، نهضت عاشورا دین را احیاء کرد و حاکمیت اللّه، عبودیت خداوند، زدودن طاغوت، نشاندن اوامر و نواهی الهی به جای فرهنگ منحط دستگاه اموی، ارمغان این حماسه شکوهمند بود.

«خطری که معاویه و یزید بر اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند. این یک خطر کمتر از آن بود. خطری که اینها داشتند این بود که اسلام را به صورت سلطنت در می خواستند بیاورند، می خواستند معنویت را به صورت طاغوت درآورند… این خطر را سیدالشهداء دفع کرد…»(1)

حضرت امام حکومت را به عنوان یک مجموعه در نظر می گیرد و نشان می دهد که چگونه تسامح، سهل انگاری و خیانت در انتخاب شخص حاکم که خود گناهی بزرگ است می تواند فساد عملی را به سرعت به ارکان حکومت سرایت دهد و از آنجا تمام شئون اجتماعی و فرهنگی جامعه را مخدوش نماید. عدالت را کم رنگ و دین را از محتوا خالی کند. نفاق و ظاهر سازی، قدرت طلبی و بازگشت به اخلاق جاهلی را ترویج نماید.

آن روح قدسی با پیروی از حضرت اباعبداللّه و با الهام گرفتن از فرهنگ عاشورا بر این حقیقت ثابت یعنی ترسیم دو جناح حق و باطل و مبارزه قاطع با اهل فساد و ستم به معنای عام آن و سازش ناپذیر بودن آن دو یعنی بر همه اصولی که در روش و گفتار رهبر عاشورا مشاهده می نمود تأکید می ورزید و در هدف خود از قاطعیت ویژه و عزم راسخ و تغییر ناپذیری برخوردار بود. حرکت و انقلاب اسلامی را نیز بر اساس همین اندیشه استوار ساخته بود که آثار این فرهنگ و تفکر در سیره و روش او و نیز در سخنانش به روشنی پیداست، در جائی فرموده اند:

«خمینی می تواند تفاهم کند با ظلم؟…

خمینی آنجا هم که بود مجد اسلام را حفظ می کرد، می تواند حفظ نکند؟

اسلامی که پیغمبر اسلام این قدر زحمت کشیده است خمینی و امثال خمینی می توانند یک چیزی بگویند که بر خلاف مصالح اسلام باشد.»(2)

ادامه »

۲۰ جمله از رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری سیدالشهداء علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1394

 

فرصت دهید گریه کند بی صدا فرات

با تشنگان بگوید از آن ماجرا فرات

گیرم فرات بگذرد از خاک کربلا

باور مکن که بگذرد از کربلا فرات


در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، بیست جمله‌ برگزیده از رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را منتشر کرد:

در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. (۱۳۷۱/۱۱/۰۶)

تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌ها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)

اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)

ادامه »

در آرزوی کوی حبیب

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1394

خوشا آن روز که در سجده بگویم

                                 رسیدم کربلا

الحمدالله…

دانلود کتاب بانک جامع عاشورا به فرمت apk , ghm , jar , pdf , html

نوشته شده توسطرحیمی 18ام مهر, 1394

 

دانلود کتاب به فرمت apk برای موبایل و تبلت اندروید نسخه 2 به بالا

دانلود کتاب به فرمت ghm برای درج در بازار موبایل های اندروید، آی او اس و ویندوز فون

دانلود کتاب به فرمت jar برای موبایل های قدیمی مانند جاوا و سیمبین

دانلود کتاب به فرمت epub برای استفاده در سیستم های مختلف

 

دانلود کتاب به فرمت pdf برای استفاده در سیستم های مختلف با کیفیت بالا

دانلود کتاب به فرمت html برای استفاده در سیستم های مختلف

بانک جامع عاشورا
مشخصات کتاب:
سرشناسه:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،1390
عنوان و نام پدیدآور:بانک جامع عاشورا/ واحد تحقیقات مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان
عناوین اصلی کتاب شامل:
1- شرح زیارت عاشورا؛ 2- از عاشورا تا غدیر؛ 3- عاشورا؛ 4- پیام عاشورا؛ 5- گزارشی از عاشورای سال 61 هجری؛ 6- اسرار عاشورا؛ 7- داستانهای شگفت انگیز از زیارت عاشورا و تربت سید الشهدا ( ع )؛ 8- فرهنگ عاشورا؛ 9- عاشورا در فقه؛ 10- عاشورا تجلی دوستی و دشمنی ؛ 11- از غروبِ عاشورایِ حسینی علیه السلام تا طلوعِ ظهورِ مهدی علیه السلام ؛ 12- استمرار انقلاب عاشورا تحلیلی پیرامون ولایت عهدی امام رضاعلیه السلام ؛ 13- دانستنیهای عاشورا برای نوجوانان؛ 14- کنز مخفی: مباحثی پیرامون زیارت عاشورا؛ 15- با خاندان وحی، از عاشورا تا اربعین؛ 16- بررسی تاریخ عاشورا؛ 17- زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام و داستان کربلا و عاشورا(گزیده منتهی الامال)؛ 18- تأملی در نهضت عاشورا؛ 19- حماسه عاشورا به بیان حضرت مهدی علیه السلام (ترجمه یا لثارات الحسین)؛ 20- زیارت عاشوراء معروفه