موضوع: "مهدویت"

ختم قرآن و هدیه به امام زمان (علیه السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 3ام فروردین, 1395

 

اگر يک دوره سال، هر ماه يك ختم قرآن برای امام زمان (علیه السلام) كردی، شب قدر كه دفتر عملت را نزد او می‌برند، وقتی نگاه كرد ديد كه تو يک سال هر ماه برای او يک ختم قرآن كردی، آيا آن سليمانِ عالم وجود كه تمام آنچه ۱۲۴ هزار پيغمبر از مناقب داشتند، همه در وجود اوست، آيا او با تو جوان چه خواهد كرد؟

اين‌هاست كه از دست ما رفته. اين گوهرهاست كه عمر گذشته است و ما نفهميديم. اين مطلب اول .

قرآن، آن هم قرآن فقط به اين قصد و به اين نيت: هديه به امام عصر قطب دائره‌ی امكان؛

آن كسي كه «بيمنه رزق الوراء  وبوجوده ثبتت الأرض والسماء» .

منبع: دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى



یاران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

نوشته شده توسطرحیمی 29ام اسفند, 1394

 

حکایتی از تشرف به محضر امام زمان علیه‌السلام

 

اینجا یک آقایی بود، دندانساز بود. خدا رحمتش کند؛ الآن دیگر مدت‌هاست او را نمی‌بینم. بالأخره، ایشان می‌گفت: «یک کسی آمد مطب ما، مثلاً دندان‌سازی ما. توی خانه ما یک اتاقی را مخصوص مطب کرده بودیم؛ پشتش، در اندرون، بچه‌های ما بودند. [شخص] آمد گفت: می‌دانی اسامی سیصدوسیزده نفر اصحاب حضرت حجت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف چیست؟ یک، دو، سه، چهار، همین‌طور شمرد تا سیصدوسیزده نفر، پشت سر ‌هم. من از او سؤال نکرده بودم، او آمد و اینها را گفت ـ همه را هم از حفظ داشت ـ و رفت؛ زود رفت. تعجب کردم از این وضعیات او که چطور اینها را حافظ است؟! رفتم درِ خانه را باز کردم. دیدم، در خانه هم بسته است. باز کردم. [دیدم] بچه‌هایی آنجا هستند و بازی می‌کنند، گفتم: اینجا کسی که از خانه در آمد، شما دیدید؟ گفتند: نه، کسی نیامده اینجا. به خانواده ما که اتاق او، پشت سر ما بود، گفتم: شما چیزی شنیدید؟ گفت: بله! تندتند صحبت می‌کرد. او هم شنیده بود.

***

طالقان شاید از آن جاها و از آن بلادی باشد که بیش از همه [اصحاب حضرت از] آنجا [باشد]، از آنجا هیجده نفر یا چقدر از آنجا می‌آیند. بعضی با ابر می‌آیند بعضی با چه می‌آیند، قضایایی است! بله. بالأخره که این همه اسیری و دربه‌دری و این هزارها سال، خدا می‌داند که چند سال طول می‌کشد غیبت. آخرش به اینجا می‌رسد. با اینکه اگر اولش می‌رسید، کار تمام بود، لکن اذن نداشتند. تا آن وقت برای ظالمین مهلت بوده است.

 دانلود فیلم

 

دعای فرج، دوای دردهای ما است!

نوشته شده توسطرحیمی 27ام اسفند, 1394

 

دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست، در روایت است که: در آخرالزمان همه هلاک می‌شوند، «إِلا مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ؛ مگر کسانی که برای [تعجیل] فرج دعا کنند».۱
ائمه ما علیهم‌السلام با این بیان خیلی به اهل ایمان و شیعیان عنایت کرده‌اند تا خود را بشناسند. علامت‌گذاری برای آنهاست: یعنی اگر برای فرج دعا می‌کنید، علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست. دستورهای عجیب و غریب دیگر هم داده‌اند، زیرا در آخرالزمان گرفتاری اهل ایمان خیلی سخت می‌شود به‌حدی که در روایت آمده است: «بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ بعد از آنکه زمین از جور و ستم پر می‌شود».۲

و شاید در روایت وارد شده باشد که: «ینْکرُهُ أکثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ!؛

بیشتر کسانی که اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انکار می‌کنند»؛۳

یعنی بیشتر مردم از اعتقاد و ایمان به امامت برمی‌گردند. همچنین فرموده‌اند که در آخرالزمان این دعای فرج را که دعای تثبیت در دین است، بخوانیم: «یا أللهُ،یا رَحْمانُ، یا رَحیمُ، یا مُقَلبَ الْقُلُوبِ، ثَبتْ قَلْبی عَلی دینِک؛ ای خدا، ‌ای رحمت‌گستر،‌ ای مهربان، ‌ای زیر و روکننده دل‌ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان»؛۴ یعنی آن مرتبه‌ای از ایمان را که به من منت نهادی، حفظ کن، نه اینکه مسلمان باشد و به همان باقی باشد، چون این معنا تثبیت در دین نیست.

ادامه »

دانلود برنامه ظهور Zohor v1.0

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1394

برنامه مفید و کاربردی برای آشنایی بیشتر با امام زمان.در این برنامه اطلاعات مفیدی در زمینه های مختلف نظیر غیبت کبری.لحظه ی شروع امامت.نشانه های ظهور و…جمع آوری گردیده است.به شما پیشنهاد می کنیم این برنامه مفید را به هیچ عنوان از دست ندهید.

 

 

حجم:1.35mg

 

اندروید :2به بالا

 

هزینه : صلوات

 

بهار منتظر

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1394

چه سالها که گذشت و بهار منتظر است
بهار ِ زخمی ِ پشت حصار منتظر است

چه سروها که به دست ِ تبر شهید شدند
شقایق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است

از این لباس سیاه عزا ، دلش پوسید
سحر مگر برسد ، شام ِ تار منتظر است

بهانه گیر شدند و به گریه افتادند
ستاره کشت خودش را ، سه تار منتظر است

چه قدر پنجره باز است رو به سوی امید
چه قدر دلشده ی بیقرار منتظر است

مگر به مقصد ِ خورشید رو بگرداند
در ایستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است

کویر شد دل عشّاق و آسمان خشکید
بیا که عشق ببارد ، بهار منتظر است

محمدرضا سلیمی

ارتباط با امام زمان در عصر غیبت

نوشته شده توسطرحیمی 19ام اسفند, 1394

 

 

 

اعتقاد به وجود امام زمان و حجت حق(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ضروریات مذهب شیعه است. برابر روایات و ادلّه وجود امام در هر زمانى لازم است. زمین بدون حجت باقى نمى ماند. در این زمان که حجت الهى در پرده غیب به سر مى برد این پرسشها مطرح مى شود:

آیا ارتباط با آن حضرت امکان دارد یا خیر؟

آیا شیعیان و پیروان حضرت مى توانند از محضر آن بزرگوار بهره مند گردند یا خیر؟

سخن در این مقوله از امکان عقلى نیست بلکه سخن در این است که آیا برابر موازین و روایاتى که داریم چنین امرى مى شود تحقق یابد یا خیر. در این باره دو دیدگاه وجود دارد:

1. دیدگاهى که امکان ارتباط را تأیید نمى کند و لزومى براى آن نمى بیند.

2. دیدگاهى که بر امکان ارتباط و وقوع آن اصرار مى ورزد.

آنچه ما در این مقاله به بحث خواهیم گذارد ادله و مستندات هر یک از این دو دیدگاه است. هر دو نظر گروهى طرفدار و معتقد دارد. این نکته در خور دقت است: نه آنان که ارتباط را نمى پذیرند از اسلام و تشیع بدورند و نه کسانى که به آن عقیده دارند از ایمان بیشترى برخوردار; چرا که هر یک ادله اى بر ادعاى خود ارائه مى دهند و به روایاتى تمسک مى جویند.

گرچه امروز این از باورهاى دینى عموم فرض شده است به گونه اى که منکر آن نزد برخى متهم خواهد شد. ولى بزرگانى مانند: شیخ مفید فیض کاشانى شیخ جعفر کاشف الغطاء و نعمانى ارتباط با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را براى شیعیان در غیبت کبرى ممکن نمى دانند.

بنابراین موضوع آن گونه که تصور مى شود روشن و بدیهى نیست و بحثى در خور مى طلبد. آنچه ما را بر این بحث وا داشته چند نکته است.

1. درباره ارتباط با امام زمان کتابهایى نوشته شده و در این اواخر رواج فوق العاده اى یافته که مشحون از حکایتها و داستانها و مطالبى است که برخى از آنها بیقین نادرست و برخاسته از تصورات و خیالبافیهاى نویسندگان! آنهاست و در برخى شمّه اى از حقیقت وجود دارد.

2. نقل این داستانها و حکایتها باعث مى شود که یک عقیده درست و صحیح به ناصوابهایى آمیخته گردد و عقائد خرافى و ناصحیح و غیرمستدل و مستند در میان مردم رواج یابد. وقتى که آقا و خانمى به راحتى و آسانى اهل مکاشفه شوند و آن را در کتاب خود بنویسند; چرا دیگران به چنین مقامى نرسند. زمانى که مدعى مکاشفه پا را فراتر نهد و در بیدارى حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) و برخى از معصومین(علیهم السلام) را ببیند(1) چرا دیگران از این نعمت محروم باشند.

ادامه »

ولایت مداری یعنی انسان برای امام زمان خود کار زهرایی کند

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1394

 

حضرت زهرا سلام الله علیها نه تنها از ولایت دفاع کرد، بلکه یک قرآن خوان، قرآن فهم و عامل به قرآن بود؛ پس انسان ولایت مدار هم باید برای امام زمان خود کار زهرایی انجام دهد.

 

فتح الله فتح الله نژاد، از کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت و استاد حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرنگار گروه مهدویت خبرگزاری شبستان تصریح کرد: خداوند یکی از واقعیت های این عالم را «هدایت» قرار داده و انسان هایی را مامور هدایت ما کرده است برای رساندن ما از منجلاب گناه به وادی نور، هدایت و بهشت.

این هدایت لازمه ای دارد و یکی از لوازم آن «بشارت» و «انذار»است.

پیامبران الهی بر اساس آیات قران هم بشیر و هم نذیر هستند.

 

 وی افزود: همه انسان ها بشارت و جنبه «بشیر و مبشر بودن» انبیاء را ترجیج داده و بیشتر دوست دارند چرا که به هر حال وعده دادن به آسایش، راحتی و چیزهای خوب است. اما خداوند در کنار اصل بشارت، اصل دیگری بنام انذار را نیز قرا داده و فرموده است: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً؛ ای پیامبر تو را شاهد، مبشر و انذار کننده قرار دادیم» بنابراین، پیامبران صرفا بشارت دهنده نیستند بلکه در کنار بشارت، «انذار» نیز دارند تا انسان ها بدانند که در صورت نافرمانی، تنبیه و مجازات نیز در کار خواهد بود.

ادامه »

وادی یابس در روایات آخرالزمان کجاست؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام اسفند, 1394

سفیانی از فرزندان خالد، پسر ابوسفیان مردی با سر درشت و چهره‌ای آبله‌گون، در چشمش نقطه‌ای سفید پیداست، او از سمت دمشق كه “دره خشك” نامیده می‌شود، با هفت نفر كه یكی از آنها درفشی آماده اهتزاز با خود دارد، خروج می‌كند.

وادی یابس به معنای بیابان خشك و بی‌آب و علف است.

این نام به طور خاص اشاره به سرزمینی واقع در منطقه حوران، نزدیك اذرعات (درعا) در مرز سوریه و اردن دارد و نیز منطقه سنگلاخی است كه از سنگ‌های آنجا، سنگ آسیاب می‌سازند.(1) نام این سرزمین‌ بارها در روایات مربوط به حوادث آخرالزمان، به ویژه موضوع خروج سفیانی آمده است.

سفیانی همان‌طور كه از نامش پیداست از نوادگان ابوسفیان و فرزند هندجگرخوار است. او شورش كرده و مدّت 9 ماه جنگ و خون‌ریزی شدیدی به وجود می‌آورد. پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در روایاتی، از جمله روایت زیر، تمامی جنبش سفیانی را به طور خلاصه شرح می‌دهد و محلّ خروج او را نیز “وادی یابس” بیان می‌كنند.

از حذیفه روایت شده است: “پیامبر(صلی الله علیه و آله) از فتنه‌ای كه بین مشرق و مغرب واقع خواهد شد یاد نمود و فرمود، در حالی كه آنها گرفتار فتنه هستند، ناگهان سفیانی از وادی یابس (بیابان خشك) بر آنها خروج كند، تا آنكه در دمشق فرود آید. آنگاه دو لشكر را به سوی مشرق و مدینه روانه كند تا به زمین بابل از شهر نفرین شده (بغداد) برسد. او بیش از سه هزار نفر را بكشد و بالغ بر یكصد زن را به زور تصاحب كند و سیصد نفر از اولاد فلان عبّاس را به هلاكت رساند، آنگاه به كوفه هجوم آورده، اطراف آن را ویران سازد. سپس از آنجا خارج شده به سوی شام حركت كند. در این هنگام لشكری با پرچم هدایت از آن منطقه به پا خیزد و با لشكر سفیانی رو در رو گردد و آنها را چنان تار و مار كند كه یك نفر هم كه خبر مرگ بقیه را ببرد باقی نماند و آنچه از اسیرها و غنیمت‌ها در دست آنهاست باز پس گیرند.

امّا لشكر روم وارد مدینه شده و سه شبانه روز به غارت و چپاول آنجا پردازند، آنگاه به سوی مكّه روانه گردند تا به بیابان رسند. خداوند در این هنگام جبرئیل را به سوی آنها فرستد و فرماید: «ای جبرئیل برو آنها را نابود كن»، پس جبرئیل ضربه‌ای به آن زمین زند كه آنها را در خود فرو برد. هیچ یك از آنها نجات نیابد مگر دو نفر از قبیله جهینه".(2)

همچنین در نسخه خطی ابن حماد از امام كاظم(ع) نقل شده كه فرمودند: “سفیانی از فرزندان خالد، پسر ابوسفیان مردی با سر درشت و چهره‌ای آبله‌گون، در چشمش نقطه‌ای سفید پیداست، او از سمت دمشق كه «دره خشك» نامیده می‌شود، با هفت نفر كه یكی از آنها درفشی آماده اهتزاز با خود دارد، خروج می‌كند."(3)

منبع:خبرگزاری شبستان

پی‌نوشت‌ها:

1- تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، ص 751.

2- بحارالانوار، ج 52، ص 75.

3- نسخة خطی ابن حماد، ص 75 به نقل از كورانی، علی، عصر ظهور.

علائم نهایی پیش از ظهور امام زمان (عج) چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 30ام بهمن, 1394

علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بر دو دسته تقسیم می شوند:

الف: علائم حتمی و قطعی؛

ب: علائم غیر حتمی و غیر قطعی که البته در این علائم هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد.

علائم غیر حتمی فراوان هستند و نوعاً بعضی از آنان به وقوع پیوسته است اما علائم حتمی و قطعی هنوز رخ نداده اند بعضی از این علائم قطعی عبارتند از:

1. خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را می فریبد و به گرد خود می آورد و بخش گسترده ای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش در می آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقة عراق سیطره می یابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می پردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می کند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر می شود با سپاهی گران به جنگ وی می رود که در منطقه بیداد (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد می کند و به امر خدا همه لشگریان وی به جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند. [1]

ادامه »

اسرار غیبت امام زمان علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1394

پیشینه چرایی غیبت به قبل از تولد حضرت حجت باز می گردد؛ زمانی که فلسفه غیبت در میان مردم مطرح و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام در مقام پاسخگویی به آن برآمده اند.

هزاران سر نهان در نظام دین و برنامه های مترقی آن وجود دارد که درک هر یک، دلی دریا و چشمی بینا می خواهد تا آنجا که همه پیامبران هم نمی توانند به تمام اسرار آگاه باشند.
غیبت ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیده ای است که با ظهور او همه حقیقت روشن می گردد.

عبدالله بن فضل هاشمی می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری که گمراهان در شک واقع می شوند.

سؤال کردم: چرا؟

فرمود: ماذون نیستیم علتش را بیان کنیم.

گفتم: حکمتش چیست؟

فرمود: همان حکمتی که در غیبت حجت های گذشته وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد. اما حکمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمی شود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار به دست حضرت خضرعلیه السلام برای حضرت موسی علیه السلام آشکار نشد جز هنگامی که می خواستند از هم جدا شوند.

ای پسر فضل! موضوع غیبت، سری از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است، چون خدا را حکیم می دانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی حکمت صادر می شود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد. (1)

از این حدیث استفاده می شود که علت اصلی و اساسی غیبت به دلیل اینکه اطلاع بر آن به صلاح مردم نبوده، یا استعداد فهمش را نداشته اند، بیان نشده است.

ادامه »