موضوعات: "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها"
در غم از دست دادن حضرت زهرا »»»» ترجمه و شرح خطبه 202 نهج البلاغه
نوشته شده توسطرحیمی 4ام بهمن, 1398
و از سخنان آن حضرت است هنگام به خاك سپردن سيّده زنان، فاطمه عليها السلام: درود بر تو اى فرستاده خدا از من و دخترت كه در كنارت آرميده، و زودتر -از ديگران- به تو رسيده. اى فرستاده خدا مرگ دختر گرامى ات عنان شكيبايى از كفم گسلانده، و توان خويشتندارى ام نمانده. اما براى من كه سختى جدايى تو را ديده و سنگينى مصيبتت را كشيده ام جاى تعزيت است -نه هنگام تسليت-. تو را بر بالين ساختم در آنجا كه شكاف قبر تو بود، و جان گرامى ات ميان سينه و گردنم از تن مفارقت نمود. «همه ما از خداييم و به خدا باز مى گرديم.» امانت باز گرديد، و گروگان به صاحبش رسيد. كار هميشگى ام اندوه است و تيمارخوارى، و شبهايم شب زنده دارى. تا آنكه خدا خانه اى را كه تو در آن به سر مى برى برايم گزيند -و اين غم كه در دل دارم فرو نشيند-. زودا دخترت تو را خبر دهد كه چسان امتت فراهم گرديدند، و بر او ستم ورزيدند. از او بپرس چنانكه شايد و خبر گير از آنچه بايد، كه ديرى نگذشته و ياد تو فراموش نگشته. درود بر شما، درود آن كه بدرود گويد نه كه رنجيده است و راه دورى جويد. اگر باز گردم نه از خسته جانى است، و اگر بمانم نه از بدگمانى است -بلكه اميدوارم- بدانچه خدا شكيبايان را وعده داده -و پاداشى كه براى آنان نهاده-. |
وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ (علیه السلام) رُوِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ (علیها السلام) كَالْمُنَاجِي بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) عِنْدَ قَبْرِهِ:
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ. قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فَ “إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ". فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ، هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ. وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ.
شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )
پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، ج 8، ص: 55-29
وَمِن كلامٍ لَهُ عَليهِ السَلامُ رُوِىَ عَنْهُ أَنَّهُ قالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّساءِ فاطِمَةَ عليها السلام، كَالْمُناجي بِهِ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله عِنْدَ قَبْرِهِ.
از سخنان امام عليه السلام است كه به هنگام دفن سيده زنان جهان، فاطمه عليها السلام خطاب به رسول اللَّه صلى الله عليه و آله در كنار قبر پيامبر صلى الله عليه و آله بيان كرد.
خطبه در يك نگاه:
اين گفتار امام عليه السلام به قدر كافى گوياست؛ سخنى است كه از سوز دل مولا عليه السلام به هنگام دفن حضرت فاطمه زهرا عليها السلام حكايت مى كند. درد دلى است پر سوز و گداز كه مولا عليه السلام با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله درباره مصائب زهرا عليها السلام از يك سو و مصيبت خودش به سبب فراق زهرا عليها السلام از سوى ديگر، حكايت دارد و بخشى از حقايق مهم تاريخى صدر اسلام را به صورت غير مستقيم؛ امّا گويا و پرمعنا منعكس مى كند كه شرح آن در پايان تفسير اين كلام خواهد آمد.
اخبار آخرالزمان در خطبه امیرمومنان علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 4ام بهمن, 1398
خطبه ۱۳۸ نهج البلاغه عباراتی دارد که بسیاری از شارحان، مقصود از اشاره های امیرالمؤمنین علیه السلام در آن خطبه را با شرایط آخرالزمان منطبق می دانند. |
حضرت علی علیه السلام در خطبه 138 نهج البلاغه عباراتی فرموده اند که به گمان اغلب شارحان نهج البلاغه از گوشه ای از وقایع آخرالزمان پرده برداشته است؛ شرایطی که در آن هدایت، دستخوش خیمه شب بازی های «هوا» می شود، و قرآن به تبعیت رأی و قیاس درمی آید، و در نهایت به جنگی ویرانگر می انجامد.
منجی عالم، در چنین هنگامه ای، سردمداران را به زشتی کردارشان مؤاخذه خواهد کرد و بشر را فرا می خواند که سیطره جهانی عدالت را به تماشا بنشینند؛ اما پیش از آن هنگامه طلایی، زمین دستخوش طغیانگری یک خون ریز می گردد.
در نهایت حضرت علی علیه السلام با ارائه این نشانه های دقیق ضمن سفارش هایی مهم و حیات بخش، بشریت را از پایان سرنوشت خود آگاه می کند تا به سلاح بیداری تجهیز شود.
۳ عامل اغتشاش جامعه در بیان امیرالمومنین
نوشته شده توسطرحیمی 29ام دی, 1398
مهدوی ارفع گفت: امیرالمومنین علیه السلام در ۲۴۱ خطبه نهجالبلاغه یا خطبههای نماز جمعه، هیچگاه نام مدیری را نبرده و تمام توبیخها را در نامههای مُهر شده به آنان ابلاغ میکرده است. اگر کار از کار میگذشت، او را عزل میکرد. |
حجتالاسلام حمیدرضا مهدویارفع از اساتید حوزه و دانشگاه، سالیانی است که با سفر به شهرهای مختلف کشور پویش بزرگی را با عنوان «نهضت جهانی نهجالبلاغهخوانی» با هدف ترویج نگاه حضرت امیرالمومنین علیه السلام آغاز کرده است. بخشی از سخنان وی در یکی از همین سخنرانیها در فضای شبکههای اجتماعی بازتاب وسیعی پیدا کرد. کلیپ کوتاهی که در آن حجتالاسلام مهدوی ارفع بدون اشاره به جریانهای داعیهدار عدالتخواهی در کشور، عملکرد مدعیان عدالت در دوران حیات امیرالمومنین و نحوه برخورد با ایشان را بررسی کردهاند. سخنانی که عدهای آن را پسندیدند و تأیید کردند اما عدهای از فعالان عدالتخواهی در کشور به نقد و مقالبه با آن پرداختند.
بخشهایی از سخنرانی حجتالاسلام مهدوی ارفع درباره عدالتخوهان در زمان حضرت امیر
اصلیترین عامل دور شدن انسان از خدا
نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1398
امیرالمومنین امام علی علیه السلام در حدیثی شریف به ریشه اصلی همه شهوت ها و دلیل دور شدن انسان از خدا اشاره کرده اند.
اصلیترین عامل دور شدن انسان از خدا
آموزه های علوی و حکمت های ناب برجای مانده از ایشان نه فقط در عصر حیات ظاهری آن حضرت علیه السلام بلکه پس از آن و تا قیام قیامت بهترین نقشه راه برای رسیدن به حیات طیبه است.
از این رو، در ذیل یکی از این حکمت ها مرور می شود:
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:
«الْمَالُ مَادَّهُ الشَّهَوَاتِ؛
ثروت ریشه شهوت هاست».
پیام: ثروت انسان را از خدا دور می کند. ثروت را انسان باید نگهبانی کند. منشاء زشتی، ثروت زیادی است. آرزوهای معنوی را کوتاه می کند و راه آرزوهای نفسانی را باز می کند. دست نیاز نسبت به خداوند و اهل بیت علیه السلام را کوتاه می کند. خواهش دل بیشتر از هر چیز دیگر است، نمی توان به ثروت تکیه کرد چون به باد می رود.
*برگرفته از کتاب «حکمت های نهج البلاغه»،
نوشته حجت الاسالم محمدرضا هادی زاده
فتنه و فتنه گران در کلام امیرالمومنین علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1398
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام در حدیثی می فرمایند: آنگاه که فتنه ها روی آورند، حقّ و باطل درهم آمیزندو شبهه و سردرگمی ایجاد کنند،و هنگامی که پشت کردند، شناخته شوند.فتنه ها چون بادها در گردشند،گاهی به شهری رسند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهندو زمانی به شهر دیگر هجوم آورند.به هوش باشید که خطرناک ترینِ فتنه ها از نظر من فتنه بنی امیّه استکه فتنه ای کور و تاریک، و بلای آن همه گیر است.ولی گروهی خاص قربانیان آن خواهند شد.آری، آن که نیک بنگرد و حقیقت را دریابد،بپا خیزد و به رنج و بلا افتد،و آن که چشم و گوش بسته بماند و تسلیم امواج باطل گردد،سر در آخور کند و زنده بماند.أَمَّا بَعْدَ أَیُّهَا النَّاسُ فَأَنَاَ فَقَأْتُ عَیْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ یَکُنْ لِیَجْتَرِئَ عَلَیْهَا أَحَدٌ غَیْرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ کَلَبُهَا فَاسْأَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ السَّاعَةِ وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا وَ مُنَاخِ رِکَابِهَا وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ یُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَ مَنْ یَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً وَ لَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی وَ نَزَلَتْ بِکُمْ کَرَائِهُ الْأُمُورِ وَ حَوَازِبُ الْخُطُوبِ لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَ فَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ وَ ذَلِکَ إِذَا قَلَّصَتْ حَرْبُکُمْ وَ شَمَّرَتْ عَنْ سَاقٍ وَ ضَاقَتِ الدُّنْیَا عَلَیْکُمْ ضِیقاً تَسْتَطِیلُونَ أَیَّامَ الْبَلَاءِ عَلَیْکُمْ حَتَّی یَفْتَحَ اللَّهُ لِبَقِیَّةِ الْأَبْرَارِ مِنْکُمْ إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ یُنْکَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ یَحُمْنَ حَوْمَ الرِّیَاحِ یُصِبْنَ بَلَداً وَ یُخْطِئْنَ بَلَداً أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِی عَلَیْکُمْ فِتْنَةُ بَنِی أُمَیَّةَ فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خُصَّتْ بَلِیَّتُهَا وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِیهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِیَ عَنْهَا وَ ایْمُ اللَّهِ لَتَجِدُنَّ بَنِی أُمَیَّةَ لَکُمْ أَرْبَابَ سَوْءٍ بَعْدِی….منبع : نهجالبلاغه، خطبه 92 |
مظلوم مقتدر
نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1398
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْأَنْبَارِ فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى النُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ النَّاسُ وَ قَالُوا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ . فقال ( عليه السلام ) : وَ أَيْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِيدُ
و درود خدا بر او، فرمود: (آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار، و غارت كردن آن را شنيد، تنها و پياده به طرف پادگان نظامى كوفه «نخيله» حركت كرد، مردم خود را به او رسانده، گفتند: اى امير مؤمنان! ما آنان را كفايت مى كنيم، فرمود: شما از انجام كار خود درمانده ايد! چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى كنيد؟ اگر رعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى ناليدند، امروز من از رعيّت خود مى نالم، گويى من پيرو، و آنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند. وقتى سخن امام در يك سخنرانى طولانى كه برخى از آن را در ضمن خطبه هاى گذشته آورديم، به اينجا رسيد. دو نفر از ياران جلو آمدند و يكى گفت: من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير المؤمنان فرمان ده تا هر چه خواهى انجام دهم، امام فرمود: شما كجا و آنچه من مى خواهم كجا؟!
منبع: نهج ابلاغه/ حکمت 261 |
مهلت دادن خدا
نوشته شده توسطرحیمی 8ام دی, 1398
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ
وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ
وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ
وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: بسا احسان پياپى خدا، گناهكار را گرفتار كند و پرده پوشى خدا او را مغرور سازد، و با ستايش مردم فريب خورد، و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، مورد آزمايش قرار نداد. حکمت 260 |
ثروتی پایان ناپذیر
نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1398چگونه با دشمنان خود رفتار کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 23ام آذر, 1398
امام على علیه السلام فرمود:
اِذا قَدَرْتَ عَلى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْرا لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ.
آنگاه که بر دشمن تسلّط یافتى بخشیدن او را سپاس این نعمت قرار بده. نهج البلاغه، حکمت ۱۱ |
بعد از هر نصرتی كه خدای متعال به انسان میدهد، انسان موظف است خدای متعال را شكر و سپاس بگوید. بعد از آنكه خدای متعال به ما در یك عرصهای یك موفقیتی را ارزانی داشت، موظفیم تضرع و توسل و توجه خودمان را افزایش دهیم؛ این وظیفهی ما است.
فرمود: «اذا جاء نصرالله و الفتح. و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا».(۱)
نصرت، تفضل الهی است؛ باید ما را به خدای متعال نزدیك كند، رابطهی ما را با خدا احیاء كند، تضرع ما را پیش خدای متعال افزایش دهد. خدا را شكر میكنیم؛ بحمدالله نصرتهای الهی پیدرپی شامل حال این مردم بوده است؛ آخرین آن - كه نصرت بزرگی هم بود - همین مسئلهی انتخابات بود، حضور مردم بود.
ماجرای مفتی مصری که عاشق نهجالبلاغه شد.
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آذر, 1398
مراسم رونمایی از ویراست جدید ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه اثر علامه محمدتقی جعفری با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدعبدالله فاطمینیا استاد اخلاق در تالار آیتالله مهدویکنی دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین فاطمینیا در این مراسم طی سخنانی علامه جعفری را دارای جامعیت در علم و اخلاق و شخصیت دانست و گفت:
جامعیت علامه جعفری بسیار مهم است؛ این جامعیت کار آسانی نیست اما با این وجود، در علم و هم در اخلاق و شخصیت او وجود داشت. بلندنظری یکی دیگر از خصوصیات او بود. اگر انسان صفات عالیه نداشته باشید هیچ چیز نصیبش نخواهد شد.
وی افزود: علامه جعفری مجتهد و فقیه بود و بعد فقاهت، فیلسوف بود، خودِ فلسفه هم دریای عمیقی است. اما گل سر سبد کار علامه جعفری، ترجمه و تفسیر کتاب نهجالبلاغه است. نمک کار و تمام توفیقات علامه جعفری را خدا به واسطه امیرالمومنین علیهالسلام به او عطا کرده است.
این استاد اخلاق خاطرنشان کرد: نهجالبلاغه افتخار عالم است، بارها عرض کردم شیخ محمد عبده که از مفتیهای اعظم مصر بود، عاشق نهجالبلاغه است. او شرحی بر نهجالبلاغه دارد و البته مقدمهای بر شرحش زده است که در چاپهای بعدی به آن دست بردهاند. او در مقدمه میگوید یک روز خیلی غصهدار بودم و آرامش نداشتم، خیلی فکرم آشفته بود، نهجالبلاغه را هم تا به حال ندیده بودم، وقتی برای اولین بار با آن مواجه شدم و آن را باز کردم، چندتا جمله آن را فقط نگاه کردم و به یکباره دیدم دارم آرام میشوم و غصههایم دارد از بین میرود.
وی یادآور شد:
امیرالمومنین علیهالسلام در خطبه 17 نهجالبلاغه میفرماید:
به خدا شکایت میبرم از جماعتی که جاهلانه زندگی میکنند و در گمراهی میمیرند «إِلَى اللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالًا وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالاً»
آن حضرت طاقت نداشت ببیند کسی جاهلانه رفتار میکند و ترقّی و رشد ندارد، لذا باید اهل درس و علم بود و عالمانه رفتار کرد.
حجتالاسلام والمسلمین فاطمینیا گفت: علامه جعفری شرحی هم بر مثنوی داشت، به یادم دارم او در جایی سخنرانی داشت؛ پس از اینکه برنامه تمام شد، هرگز نمیگفت خسته هستم و باید بروم و استراحت کنم بلکه بسیار با ادب میایستاد و حرف دیگران را گوش میداد. جوانی پیش او آمد و گفت که چرا شما این بیت از مثنوی را شرح نکردید؟
با آن لحن زیبای خود فرمود کدام بیت را میگویید؟
حالا یا فراموش کرده بود و یا مصلحت نمیدانست به او چیزی بگوید
تسنیم