« فرمول تسلیم بودن در برابر خداوند | پاداش انتظار برای فرج ! » |
این جمعه هم گذشت...
نوشته شده توسطرحیمی 29ام خرداد, 1394دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت…
مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت.
اللهم عجل لولیک الفرج
در کار ِ عشق دوری و هجران به ما رسید
یوسف که رفت غُصّه ي کنعان به ما رسید
ما سال ها پای وصالت گریستیم
یعقوب وار دیده ی گریان به ما رسید
با زلفِ خویش زلفِ دلم را گِره بده
شاید هوای زلفِ پریشان به ما رسید
باید کویر میشدم و خشک میشدم
کردی دعا و این همه باران به ما رسید
یک لحظه چشم از دلِ بی تاب برندار
دور از تو غم، به سرعتِ طوفان به ما رسید
از ما همیشه دردسر ما به تو رسید
از تو همیشه رحمت و احسان به ما رسید
دل های ما کنار ِ شما آبرو گرفت
آقا چقدر از کرَمَت نان به ما رسید
ما بابِ میل تو نشدیم عاقبت ولی
لطف تو هر دقیقه و هر آن به ما رسید
خوب است وقت روضه تو مارا خبر کنی
شاید نوای آن دلِ سوزان به ما رسید
یکبار هم از نیابت ما کربلا برو
توفیق هرچه هست ز جانان به ما رسید
کار ِ تو و دعایِ تو و رحمتِ تو بود
حبِّ رقیه ای شدن آسان به ما رسید
اللهم عجل لولیک الفرج
” بر چهره پر ز نور مهدی (عج) صلوات “
” بر جان و دل صبور مهدی (عج) صلوات “
” تا امر فرج شود مهیا بفرست “
” بهر فرج و ظهور مهدی (عج) صلوات “
” اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم “
فرم در حال بارگذاری ...