« خانواده پایگاهی برای تمرین ولایتمداری | راهی برای شناختن خدا » |
تحصیل و ورزش، دو رنج مفید برای مبارزه با هوای نفس
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ. من لایحضره الفقیه/3/163
رنج و راحتی را در دنیا باید مدیریت کرد.
رنج را نمیتوانی حذف بکنی، باید مدیریت کنی.
چگونه میشود رنج را مدیریت کرد؟
رنج را مدیریت کن تا دوتا اتفاق برایش بیفتد: یکی اینکه رنج نابهجا نکشی؛ «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا»(طه/ 124)
هر کسی از ذکر من دوری کند، من زندگیاش را سخت خواهم کرد.
چرا رنج بیجا میکشی؟
یک دفعهای میروی یک صاحبنفس پیدا میکنی میگویی این مریضی چرا آمده سراغ من؟
میگوید فلان لقمۀ حرام را خوردی، بهت نمیساخته، این مریضی حالا تا یک هفت هشت سال دیگر هست. ده برابر پول خرج باید بکنی. چرا رنج اضافی بکشی؟
تفسیر زندگی انسان این است: مدیریت کردن رنج. برای کاهش دادن رنج نابهجا، این یک کار.
مدیریت رنج یک رکن دیگر هم دارد. از رنجهایت استفاده کن.
رنج میبری مقرّب بشو؛ مثلاً طرف میرود حرم امام رضاعلیه السلام گریه میکند، غصّه دارد، ته غصّههایش را که نگاه میکنی حسادت است.
بابا! غصّه از سر حسادت اصلاً خوب نیست بخوری. این غصّه که تو را مقرّب نمیکند عزیز من. اصلاً چرا این غصّه را بخوری؟
یا ته رنجش را که نگاه میکنی، میبینی غرورش است. آخر چرا؟ یک رنجی بکش که تعالی پیدا کنی. مدیریت کردن رنج، برای این دوتا امر است، یکی از بین بردن رنج نابهجا و یکی مفید قرار دادن رنج. …
مثلاً چندتا رنج خوب پیشنهاد بدهم؛ یکی از برنامههای معقول برای مدیریت رنج، ورزش است. در ورزش خودت به استقبال یک خستگی میروی، تا یک راحتی جایش بیاید. بعد این خستگی هم تنومندترت میکند. چقدر خوب است، بارکالله.
رنج دیگری که من پیشنهاد میدهم، رنج تحصیل است. رنج تحصیل را هم تحمل بکن. ببین چقدر مشاعرت باز میشود، چقدر تعالی پیدا میکنی، چقدر هوسهایت کاهش پیدا میکند. یکی از راههای مقابله با شهوت، حکمت است. عقلانیت خودت را افزایش بدهی، شهواتت کاهش پیدا میکند. آدم فهمیده که شهوتران نمیشود….
آقاپسر یکی از خادمین حضرت امام در نجف، که اهل افغانستان شریف هم هستند، به بنده میفرمود پدرم میفرمودند که بانوی مکرمۀ حضرت امام مشخصات فرمودند برو یک خرمای خیلی سفت و خشک، یک خرمایی آدرس دادند، از آنها بخر بیاور. من رفتم آوردم، اما مقبول نیفتاد. فرمودند: نه، اینها را نمیگویم، سفتتر باشد. دیگر رفتم یک خرمافروشی، چیزهایی که میخواست تقریباً بریزد دور گرفتم آوردم. بعداً پرسیدم که مادر! اینها را برای چی میخواستید؟ فرمود: امام شبها مینشینند مطالعه میکنند، من میخواهم این خرمای خشک را بگذار زیر زبانش، هم فشارش پایین نیاید، هم یک تغذیهای شده باشد؛ بعد رنج امام را در مطالعۀ شبانه بیان میکردند. من اصلاً ماندم همینجوری.
همینجوری مگر کسی به جایی میرسد؟
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید:
وسط روز میرفت دنبال کار کردن برای معاش. میفرمود من میخواهم سختی کار کردن برای تأمین معاشم را خدا ببیند.
کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ. من لایحضره الفقیه/3/163)
منبع: سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در بیت رهبری - فاطمیه93
فرم در حال بارگذاری ...