« کانترپانچ اززبان لینا می گویی: زنا به نام جهاددانلود نرم افزار "پرس و جو حج" مخصوص موبایل »

جریان شناسی اهانت هالیوود به پیامبران الهی

نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1392

نمايي از فيلم ده فرمان

پس هنوز معنويت و ايمان الهي بر او سايه‌گستر نگشته است. آنچه دنياي غرب به ويژه هاليوود، آشکارا از آن روي مي‌گرداند وجود نيروي وحي و خواست الهي در پرورش يك انسان خارق العاده است كه عصمت و طهارت او موجب تعالي‌اش مي‌گردد.   فيلم کتاب آفرينش: (1966) The Bible: In the Beginning… فيلم كتاب آفرينش نيز اثري مطرح ساخته “جان هيوستون” درباره پيامبران است كه زندگي حضرت آدم، حضرت حوا، حضرت نوح، حضرت لوط، حضرت ابراهيم، حضرت اسماعيل و حضرت اسحاق (عليهم السلام) را با قرائت"هاليوودي توراتي"نشان مي دهد. حضرت آدم  در كتاب آفرينش تنها اين ويژگي‌ را دارد كه اولين انسان است،‌ اما در اين‌كه او پيامبر نيز هست كاملاً ترديد است. او مردي ساده و منفعل است كه با اولين وسوسه شيطان، سيب را از دست حوّا گرفته و مي‌خورد و پس از تنزّل به سطح زمين، كشاورزي ساده مي‌گردد. آدم با ديدن كشته شدن قابيل حتي واكنش احساسي يك انسان را نيز از خود بروز نمي‌دهد. آدم در اين فيلم مظهر علم ربوبي نيست و چيزي بر تر از فرشتگان ندارد. او چهرة كشاورزي ساده و بي‌سواد را دارد كه در جهل و بي‌خبري به سر برده و تا حدي همچون اقوام اوليه «بربر» است. فيلم‌ساز با اين چهره پردازي و پرداخت شخصيتي غلط براي آدم با همان پيش فرض‌هاي قبلي شخصيت حضرت نوح را نيز مي‌كاود. در واقع به عقيدة فيلم‌ساز ميان حضرت نوح  و يك پير مرد كشتي‌ساز فرقي نيست و چيزي فراتر در شخصيت او يافت نمي‌شود، نوح يك پيامبر است، اما سؤال اينجاست كه او چگونه پيامبري است كه هيچگونه مؤمني به دين خويش ندارد و حتي همسر و فرزندانش نيز با ديده ترديد به او مي‌نگرند و گاه اعمال او را انكار مي‌كنند؛ در اين فيلم حضرت نوح، روزي از خانه بيرون مي‌آيد و صدايي مي‌شنود كه براي خودت و حيوانات يك كشتي نجات‌ بساز اما از كجا معلوم كه شنيدن اين نوا نوعي توهّم نبوده است؛ در فيلم کتاب آفرينش، نوح در برابر قوم خود هيچگونه نقش و تبشير يا انذاري برعهده ندارد.

فيلم کتاب آفرينش

در اين فيلم همچنين تحقير عمدي حضرت اسماعيل جد بزرگ پيامبر اکرم (ص) پيداست، پس از تولد حضرت اسحاق که جد بني اسرائيل محسوب مي شود، جشن هاي مفصلي كه نوع به تصوير كشيدن آن متناسب با شان حضرت ابراهيم نيست برگزار مي شود و در مقابل حضرت هاجر و حضرت اسماعيل عليهما السلام تبعيد شدگاني نمايش داده مي شوند كه به دليل اختلاف افكني به صحراي حجاز تبعيد شده اند.   فيلم ارمياي نبي: (Jeremiah (1998 ارمياي نبي ساخته “هري وينو” نيز با همين ديدگاه ساخته مي‌شود، فيلم با اين سؤال تقديري آغاز مي‌شود كه آيا ارميا، انساني برتر است؟ در واقع اين فيلم به نحوي نمايان در تضاد با تمام مفاهيمي است كه در اديان بزرگ الهي راجع به پيامبران آمده است؛ ارميا انساني ساده و معمولي است كه در بيابان سحر و جادو مي‌كند و حرف‌هايي غير عادي مي‌زند. در واقع فيلم مي‌خواهد بگويد او در سن پيامبري است و در حال پذيرش و القاي وحي است اما پس از كاشت اين اطلاعات، فيلم‌ساز روي شخصيت ارميا متمرکز مي شود و مخاطب درمي‌يابد كه او مردي ساده و شيفته پيامبري است نه پيامبر!!!

فيلم ارمياي نبي

در ادامه درمي يابيم که ارميا نه تنها يك الگو و قهرمان توحيدي نيست، بلكه بشري است ترسو، فقير و ساده تر از حدّ معمول كه وحي بر او نازل مي شود، ولي او با شنيدن نواي الهي پا به فرار مي گذارد و از پذيرش كلام وحياني سر باز مي زند…!   غرب و هاليوود به پيامبر مسيحيت هم رحم نمي کند هاليوود و سينماي غرب، به دنبال نسخه ضد ديني و ترويج نگاه اومانيستي خود حتي شخصيت پيامبر مسيحيت را در حد يک انسان فرومايه زميني تنزل مي دهد و ذهن مخاطب را با نکات انحرافي نوازش داده و جهت دهي مي کند.   فيلم آخرين وسوسه هاي مسيح: (The Last Temptation of Christ (1988 اين فيلم که به کارگرداني “مارتين اسکورسيزي” ساخته شده است، شخصيت مسيح را به صورت شخصيتي دوگانه و معلق ميان دنيا و آخرت به تصوير مي کشد و ابعاد زميني بودن و هوس ران بودن مسيح را بيش از بعد معنوي او نشان مي دهد. نام فيلم از آنجا اقتباس شده است مسيح فريب شيطان را مي خورد و با زن بدکاره اي همبستر مي شود. صحنه هاي زننده اي که بدون هيچگونه محدوديتي براي مخاطبان تهيه شده است.

نمايي از فيلم آخرين وسوسه هاي مسيح

مسيح اسکورسيزي داراي دوگانگي خاصي است و اين دوگانگي هم در محتوا و هم در فرم فيلم نمايش داده مي‌شود. در اين فيلم‌ شاهد فردي هستيم که در عين دل‌بستن به خشونت يا رابطه جنسي با يک زن، تلاش مي‌کنند براي ايجاد عدالت يا رستگاري زندگي کند و فدا شود(!) اين فيلم‌ حس دوگانه‌اي در بيننده مي‌آفرينند. مسيح در آخرين وسوسه مسيح بين انسان و يا خدا بودن خود متلاطم است و از طرفي مکاشفات رحماني او را به سوي فداء و تصليب مي‌کشاند و از طرفي وسوسه‌هاي شيطاني و زميني او را به سوي قدرت و زن و دنيا مي‌کشاند.

هاليوود صداي اعتراض مومنان مسيحي آمريکا را نيز درآورد. تابلوهاي “فريب ندهيد” و “مسخره نکنيد” در اعتراض به فيلم

آخرين وسوسه هاي مسيح

 

هاليوود در محاصره! عکسي از تجمع اعتراضي مسيحيان عليه هاليوود: صحنه هاي جنسي را حذف کنيد شخصيت مسيح در اين فيلم کاملاً زميني شده و بدون تقدس به نمايش درآمده است. انگار تقدس‌زدايي خود به يک بت جديد در هاليوود بدل گشته که حتي به مسيح هم رحم نمي‌شود؛ عيساي مجعول اسکورسيزي تمام تلاش خود را مي‌کند تا خدا، مسئوليت پيامبري و فدا شدن را از دوشش بردارد و او راحت شود و به صليب کشيده نشود ولي بالاخره مي‌پذيرد و به تبشير مي‌پردازد ولي ديني صرفاً عشقي را تبليغ مي‌کند و نه ديني به همراه مبارزه‌اي عليه ظلم و ستم روميان و يهوديان؛ امّا شيطان حتي بر روي صليب هم مسيح را رها نمي‌کند و به شکل فرشته نجات او ظاهر مي‌شود و وي را از صليب پايين آورده و با فريب مي‌گويد: تو در امتحانت پيروز شدي و اکنون مي‌تواني با زن مورد علاقه‌ات مريم مجدليه (فاحشة توبه کرده) ازدواج کني، مسيح نيز اسير حيله ابليس شده، و با معشوقه‌اش ازدواج مي‌کند و بچه‌دار مي‌شود.  بعد از پير شدن در هنگام مرگ، يهودا بر بالينش حاضر شده و به او گلايه مي‌کند که: من به خود قبولاندم که تو را لو دهم تا تو به صليب کشيده شوي (و مسيحيان به رستگاري برسند)، ولي تو اسير شيطان شدي و زندگي معمولي و ازدواج را برگزيدي. در اينجا مسيح متوجه فريب شيطان شده و از خدا مي‌خواهد که او را بر روي صليب برگرداند تا فداي گناهان بشر شود و چنين مي‌شود و مسيح بر روي صليب فرياد مي‌زند: “مأموريت من انجام شد”

اعتراض مسيحيان به آيين گشايش فيلم آخرين وسوسه هاي مسيح در سان فرانسيسکو محتواي دست نوشته معترضان: غول هاي رسانه اي (يهوديان) از مسيح متنفر هستند فيلم کد داوينچي: (2006) The Da Vinci Code اين فيلم به کارگرداني"ران هاوارد"، داستان دختري است که بنابر داستان فيلم، از نوادگان و نتيجه ارتباط ميان مسيح ادعا شده هاليوود با مريم مجدليه است که توسط محافظان معبد صهيون تا آن زمان پنهان نگه داشته شده است.

نوه ادعايي عيسي (ع) که از ترس کشته شدن توسط کليسا، نسل در نسل توسط محافظان معبد صهيون زنده و سالم نگه داشته شده است

در اين فيلم ادعا مي شود کليسا قصد داشته تصويري مقدس و روحاني از مسيح ارائه دهد و براي همين  از افشاي وجود اين دختر در هراس بوده است. دختري که اثبات کننده دين زميني و زندگي شهواني پيامبر خداست.     ماجراي داستان حول يک تئوري خاص در مورد تاريخ مسيحيت مي‌گردد که پيش از اين نيز در موردش صحبت شده است و تاريخ‌داناني با آن موافقند. کتاب"خون مقدس، جام مقدس” منبع اصلي براي اين تئوري‌ها بوده است. طبق اين تئوري عيسي مسيح با مريم مجدليه ازدواج کرده است و صاحب فرزند شده است و کليساي کاتوليک و واتيکان با اطلاع از اين قضايا قصد در پنهان کردن آن‌ها داشته‌اند. در ضمن “جام مقدس” نه يک شيئي بلکه خود مريم مجدليه است. آنچه در اين فيلم زير سؤال مي رود، اعتراف فيلم به عمل اشتباه حضرت مسيح عليه السلام بر اساس تحريفات تاريخي است و بدتر آنکه ادعا مي شود کليسا براي اينکه اشتباه مسيح فاش نشود، تمامي بچه هاي تازه متولد شده را کشته تا اين مسئله عيان نشود. سناريوهاي هاليوود براي تصويرسازي و اهانت به پيامبر اکرم (ص) فارغ از سناريوها و تفکر ليبرال دموکراسي و اومانيستي غرب و هاليوود به مقوله دين و عالم وحي، قرار گرفتن همه جانبه غرب عليه دين مبين اسلام، به تنهايي يکي از عوامل زنده ماندن مکتب اومانيستي ليبرال دموکراسي است. تفکرغربي بواسطه نفي ديگران قادر به احياي معلق خود است و در اين بين، بعد از جنگ جهاني اول و دوم  و تغييرات در هندسه سياسي جهان، کمونيسم به عنوان اولين خطر جهان در ذهن افکار عمومي به شمار مي رفت و رسانه هاي غربي به خصوص هاليوود به خوبي اين هدف را تشخيص داده و براي آن تلاش کردند، لکن بعد از فروپاشي شوروي و ايجاد خلا براي غرب در معرفي خود به ديگران بواسطه نفي رقيب، اين بار و براي آخرين بار، دين مبين اسلام و خطر اسلامگرايي افراطي و يا به زعم غرب و هاليوود اسلام بنيادگرا بود که مي بايست به عنوان دشمن بشريت و غرب معرفي شود و اين پروژه با حوادث يازده سپتامبر وارد فاز عملياتي شد و واژه “جنگ با ترور” و يا “مقابله با تروريسم” به افکار عمومي جهان به خصوص شهروند غربي مخابره و ايجاد شد. در اين بين بعد از حادثه يازده سپتامبر، هرازگاهي به بهانه سالگرد اين حادثه ساختگي توسط دولتمردان آمريکا و صهيونيزم جهاني، اهانت هايي به ساحت مقدس پيامبر اکرم (ص) ديده مي شود، پروژه کاريکاتورهاي دانمارکي، پروژه ساخت فيلم فتنه توسط کارگردان هلندي، آتش زدن قرآن توسط کشيش مسيحي آمريکايي و آخرين اهانت و بي سابقه ترين آن ساخت فيلم موهن “Innocence Of Muslims"، همه و همه نشان از پروژه اي حساب شده براي مقابله با گسترش دين مبين اسلام و مسلمين جهان است.

نمايي از فيلم موهن برائت از مسلمين

در اين بين سناريوهاي رسانه اي غرب به خصوص هاليوود عليه شخصيت پيامبر اکرم (ص) نيز داراي ابعاد مختلفي است که به آن اشاره مي شود.   1- عرفي جلوه دادن پيامبر اکرم يکي از سناريوهاي پيگيري شده توسط غرب، عرفي نشان دادن پيامبر اکرم (ص) است، هاليوود همواره به دنبال تقدس زدايي و يا به عبارتي شريعت زدايي از پيامبر اسلام است، غرب در فيلم موهن و جديد خود به نام “برائت از مسلمين” به کارگرداني “سام باسيل” يهودي عملا اين پروژه را به اجرا گذاشته و بازيگري را بدون پنهان کردن تصويرش به جاي پيامبر عظيم الشان اسلام قرار داده است. با نگاه جريان شناسانه به سينماي هاليوود، فيلم محمد رسول الله اگرچه در نوع خود فيلم مثبتي قلمداد مي¬شود لکن در اين فيلم پروژه عرفي کردن و تقدس زدايي از پيامبر اکرم (ص) کليد خورد. در اين فيلم اگرچه به زندگي پيامبر اشاره دارد، لکن هيچ تمرکزي بر چهره نوراني و معنوي پيامبر نشده است، هيچ بعدي از ابعاد عبادي پيامبر به مخاطب عرضه نشده است و تنها به جنگ ها و نبردهاي پيامبر تا فتح مکه اشاره مي کند و خبري از زندگي معنوي پيامبر اکرم (ص) نيست، از سوي ديگر، حاميان اين فيلم به دنبال پروژه عرفي کردن چهره پيامبر اکرم (ص) در اين فيلم بودند که با مخالفت گسترده از سوي علماي جهان اسلام مواجه شدند.   2- تحريف، جعل و نپرداختن به واقعيات تاريخي از ديگر سناريوهاي غربي و هاليوودي براي مقابله با اسلام و پيامبر اکرم (ص)،  بحث پنهان نگه داشتن و نپرداختن به مسلمات تاريخي است که ما بين اهل سنت و تشيع مورد توافق است، به عنوان مثال عدم پرداختن به نقش بي بديل حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام در دوران صدر اسلام و  بزرگ کردن ديگر شخصيت ها به صورت غير واقعي يکي از تحريفاتي است که در اين فيلم ديده مي شود و يا در فيلم فتنه که اسلام را به نوان نماد خشونت و تروريزم معرفي مي کند همين سناريو دنبال مي شود.   3- خشن نشان دادن اسلام و مسلمين در جهت نماد سازي براي تروريسم يکي ديگر از سناريوهاي غرب و هاليوود عليه شخصيت پيامبر اکرم (ص)، بحث خشن نشان دادن پيامبر و مسلمانان است که در فيلم موهن به برائت از مسلمانان ساخته شده توسط سام باسيل يهودي به وضوح ديده مي شود. اين فيلم با صحنه‌هايي از حملات گروه‌هاي تندرو به يک داروخانه مربوط به پزشکي قبطي در مصر آغاز مي‏شود. در اين صحنه چند مسلمان با محاسن بلند با چوب و چماق به داروخانه اين پزشک حمله مي‏کنند و با حمله ناجوانمردانه به همسر وي، مغازه اش را ويران مي کنند؛ اما پليس مصر تنها نظاره گر اين حادثه است.

نمايي از فيلم برائت از مسلمين

فيلم پس از اين بخش، به حيات پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) در صدر اسلام منتقل مي‌شود و با پخش صحنه هاي مبتذل، علاوه بر توهين به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله)، دين اسلام به عنوان “سرطان” و مسلمانان را افرادي خشن، عقب مانده و طرفدار خونريزي نشان مي¬دهد.   4- تحريف سيما و زندگي پيامبر اکرم يکي ديگر از سناريوهاي غربي و هاليوودي عليه پيامبر عظيم الشان اسلام، تحريف سيما و زندگي پيامبر اکرم (ص) در ميان مردم است به نوعي که هاليوود و غرب به مانند فيلم آخرين وسوسه هاي مسيح، به دنبال هوس ران معرفي کردن و زميني جلوه دادن پيامبر اسلام هستند. فيلم موهن برائت از مسلمين آخرين و جديدترين تصويرسازي موهن غرب عليه پيامبر اکرم (ص) است که ايشان را فردي هوس ران، ضعيف النفس و ساده نشان مي دهد. در تصوير سازي ديگري به کارگرداني احسان فرجامي از هلند، فيلمي ده دقيقه به نام مصاحبه با محمد، بر روي خروجي رسانه ها قرار گرفت که گفتگويي ميان فرجامي و پيامبر اکرم (ص) است. مصاحبه در مورد  دوران کودکي حضرت محمد(ص) و والدينش آغاز مي‏شود و به همسران متعدد وي مي‏رسد؛در اين مصاحبه، گرچه احسان جامي با كمال وقاحت و پررويي حضرت محمد را  در مورد برخي آيات به چالش مي‏کشد، اما در واقع سعي مي‏کند که نشان دهد که ايشان در حال تغيير و وفق دادن خود با شرايط “نوين” است.  در اين فيلم، حضرت محمد معتدل و مدرن نمايش داده مي‏شود. در اين مصاحبه آن حضرت رهروانش را به اعتدال فرا مي‏خواند و از آنها مي‏خواهد که به مخالفين اسلام حمله نکنند.    نتيجه گيري: آنچه در رسانه هاي غربي و هاليوودي عليه سيما و واقعيت دين مبين اسلام و پيامبر عظيم الشأنش ديده مي شود چيزي جز مبارزه باطل عليه حق و حقيقت نيست، جهان کفر به خصوص سران غربي با احساس عدم مقابله و عدم توانايي براي شکست اسلام و گسترش مکتب اومانيستي ليبرال دموکراسي، هرازگاهي براي ايجاد موج و اختلاف افکني ميان مسلمانان و همچنين منفي کردن جلوه اسلام ميان مسيحيان و مردم غرب، با استفاده از تکنيک هاي رسانه اي اقداماتي انجام مي دهد که بنابر فرمايش خداوند:

وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيرُ الْمَاكِرِينَ(آل عمران/54)
و (يهود و دشمنان مسيح، براي نابودي او و آيينش،) نقشه کشيدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آيينش،) چاره‌جويي کرد؛ و خداوند، بهترين چاره‌جويان است.

در اين زمينه حتما بخوانيد: جريان شناسي سناريوهاي مقابله با توهين به مقدسات

منبع: دیده بان

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...