تحصیل و ورزش، دو رنج مفید برای مبارزه با هوای نفس
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ. من لایحضره الفقیه/3/163
رنج و راحتی را در دنیا باید مدیریت کرد.
رنج را نمیتوانی حذف بکنی، باید مدیریت کنی.
چگونه میشود رنج را مدیریت کرد؟
رنج را مدیریت کن تا دوتا اتفاق برایش بیفتد: یکی اینکه رنج نابهجا نکشی؛ «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا»(طه/ 124)
هر کسی از ذکر من دوری کند، من زندگیاش را سخت خواهم کرد.
چرا رنج بیجا میکشی؟
یک دفعهای میروی یک صاحبنفس پیدا میکنی میگویی این مریضی چرا آمده سراغ من؟
میگوید فلان لقمۀ حرام را خوردی، بهت نمیساخته، این مریضی حالا تا یک هفت هشت سال دیگر هست. ده برابر پول خرج باید بکنی. چرا رنج اضافی بکشی؟
تفسیر زندگی انسان این است: مدیریت کردن رنج. برای کاهش دادن رنج نابهجا، این یک کار.
مدیریت رنج یک رکن دیگر هم دارد. از رنجهایت استفاده کن.
رنج میبری مقرّب بشو؛ مثلاً طرف میرود حرم امام رضاعلیه السلام گریه میکند، غصّه دارد، ته غصّههایش را که نگاه میکنی حسادت است.
...
بابا! غصّه از سر حسادت اصلاً خوب نیست بخوری. این غصّه که تو را مقرّب نمیکند عزیز من. اصلاً چرا این غصّه را بخوری؟
یا ته رنجش را که نگاه میکنی، میبینی غرورش است. آخر چرا؟ یک رنجی بکش که تعالی پیدا کنی. مدیریت کردن رنج، برای این دوتا امر است، یکی از بین بردن رنج نابهجا و یکی مفید قرار دادن رنج. …
مثلاً چندتا رنج خوب پیشنهاد بدهم؛ یکی از برنامههای معقول برای مدیریت رنج، ورزش است. در ورزش خودت به استقبال یک خستگی میروی، تا یک راحتی جایش بیاید. بعد این خستگی هم تنومندترت میکند. چقدر خوب است، بارکالله.
رنج دیگری که من پیشنهاد میدهم، رنج تحصیل است. رنج تحصیل را هم تحمل بکن. ببین چقدر مشاعرت باز میشود، چقدر تعالی پیدا میکنی، چقدر هوسهایت کاهش پیدا میکند. یکی از راههای مقابله با شهوت، حکمت است. عقلانیت خودت را افزایش بدهی، شهواتت کاهش پیدا میکند. آدم فهمیده که شهوتران نمیشود….
آقاپسر یکی از خادمین حضرت امام در نجف، که اهل افغانستان شریف هم هستند، به بنده میفرمود پدرم میفرمودند که بانوی مکرمۀ حضرت امام مشخصات فرمودند برو یک خرمای خیلی سفت و خشک، یک خرمایی آدرس دادند، از آنها بخر بیاور. من رفتم آوردم، اما مقبول نیفتاد. فرمودند: نه، اینها را نمیگویم، سفتتر باشد. دیگر رفتم یک خرمافروشی، چیزهایی که میخواست تقریباً بریزد دور گرفتم آوردم. بعداً پرسیدم که مادر! اینها را برای چی میخواستید؟ فرمود: امام شبها مینشینند مطالعه میکنند، من میخواهم این خرمای خشک را بگذار زیر زبانش، هم فشارش پایین نیاید، هم یک تغذیهای شده باشد؛ بعد رنج امام را در مطالعۀ شبانه بیان میکردند. من اصلاً ماندم همینجوری.
همینجوری مگر کسی به جایی میرسد؟
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید:
وسط روز میرفت دنبال کار کردن برای معاش. میفرمود من میخواهم سختی کار کردن برای تأمین معاشم را خدا ببیند.
کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ. من لایحضره الفقیه/3/163)
منبع: سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در بیت رهبری - فاطمیه93
فرم در حال بارگذاری ...
راهی برای شناختن خدا
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
یکی از فوائد مهم قرآن خواندن، شناختن خداوند بزرگ است.
یکی از مهمترین راههای شناخت هر کسی شنیدن سخنان اوست.
صفات زیبای خداوند متعال در پس آیات قرآن کاملاً پیداست.
بیان معنوی
فرم در حال بارگذاری ...
علامه طباطبایی نوشتن تفسیر المیزان را مدیون مادرش می داند!
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
فرزند علامه طباطبایی در دیدار با بانوان شیعه عربستان گفت:
مادرم با حفظ آرامش خانه، محیطی آرام برای تحصیل و تدریس پدرم فراهم کردند و علامه نیز موفقیت خود را مدیون ایشان بودند.
دختر علامه طباطبایی در نشستی که با حضور خواهران طلبه شیعه عربستان در دارالقرآن علامه طباطبایی برگزار شد، ضمن خیرمقدم به مهمانان گفت:
امیدواریم این دیدارها ادامه یافته و نفس علامه در این بیت بتواند مثمرثمر باشد.
خانم «نجمه سادات طباطبایی» با اشاره به مهاجرت علامه از تبریز به قم اظهار داشت:
من ششساله بودم که به قم آمدیم و مادرم با تلاش فراوان زندگی مرفه تبریز را کنار گذاشت و به زندگی ساده در قم رضایت داد و هرگز نگذاشت پدرم از شرایط سخت زندگی چیزی بداند.
وی افزود: در اتاقی که کرایه کرده بودیم یکطرف پدرم برای طلاب تدریس میکرد و ما در پشت پرده زندگی میکردیم ولی با تمام این زندگی بسیار شادی داشتیم و تمامی اینها مرهون فداکاری مادرم بود.
طباطبایی با تأکید بر اینکه روند زندگی علامه بر ساده زیستی بود گفت: پدرم هرگز برای توسعه جدی زندگی تلاش نکردند و تماموقت خود را صرف تحصیل و تدریس میکردند.
همسر شهید قدوسی تصریح کرد: مادرم حتی بیماری فرزندان را از پدرم پنهان میکرد و معتقد بود حتی یک ساعت مشغول بودن ذهن پدرم به مسائل زندگی، برای مادر گناه محسوب خواهد شد و تمامی مشکلات زندگی را از پدر پنهان میکردند تا ایشان با خیال آسوده به تحصیل و تدریس بپردازند.
...
وی در ادامه گفت: علامه طباطبایی تفسیر المیزان را همیشه مدیون تلاشهای مادرم میدانستند و با بیماری مادرم، علامه ۲۴ روز تمام درس را تعطیل کرد و تا مدتی بعد از فوت مادرم نمیتوانستند تدریس کنند.
نجمه سادات طباطبایی با اشاره به خوشرویی علامه طباطبایی بیان داشت: من در تمام عمرم عصبانیتی از پدرم ندیدم و این مسئله را مرهون آرامشی هستم که بین پدر و مادرم حکمفرما بود.
همسر شهید قدوسی درباره اندیشه علامه درباره حجاب گفت: خانوادهمان هرگز ما را به داشتن حجاب مجبور نکردند و از روی رفتار پدر و مادرم آموختیم که باید پوشش مناسبی داشته باشیم و به نامحرم نگاه نکنیم.
وی از شیوه تربیتی فعلی فرزندان گلایه کرد و گفت: شیوههای نادرست تربیتی والدین و رفتارهای اشتباه آنها عامل اصلی انحراف جوانان است.
خانم طباطبایی تصریح کرد: پدر و مادر با نادرست بودن رفتار خود، پایهی اشتباهات آیندهی فرزندان را میگذارند.
همسر شهید قدوسی دوری از ریا و دروغ را کلید حل مشکلات زندگی عنوان کرد و گفت: اگر همه اعمالتان تنها برای خدا خالص باشد مطمئنا خدا به آن برکت میدهد و وقتی تصمیم بگیرید در این مسیر حرکت کنید حتماً به موفقیت دست پیدا میکنید.
وی به خاطرهای از عنایات علامه طباطبایی اشاره کرد و بیان داشت: وقتی سرم درد میکرد، مادرم ما را به پدرم ارجاع میداد و ایشان با آب وضوی دست خود بر روی پیشانیام “بسمالله الرحمن الرحیم” را مینوشت و در کمترین زمان سر دردم خوب میشد.
همسر شهید قدوسی به شخصیت همسر خود نیز اشاره کرد و گفت: ایشان اولین کسی بود که مکتب توحید را علیرغم مخالفت بسیاری از بزرگان حوزه راهاندازی کرد و معتقد بود زنان برای رشد بهتر آیندهی جامعه باید به مسائل دینی خصوصاً نهجالبلاغه اشراف داشته باشند.
منبع : ابنا
فرم در حال بارگذاری ...
پنج دلیل دوست داشتن کودکان
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
پیامبــــــر گرامی اسلام(صلوات الله علیه) فرمودند :
کودکان را به پنج دلیل دوست دارم:
۱- “گـریه مـی کننـد” چـــرا کـــه چشمـان گـریـان کـلیــد بهشت اسـت.
۲- “قهـر می کنند” ولی زود آشتی میـکننـد چرا که دلی “بی کینه” دارنـد.
۳- “چیزی را زود خراب میکننـد” چـون “دلبستگـی” بــه دنیـا نـدارند.
۴- “بـا خاک بـازی مـی کنند” چـون “غـرور” نــدارنـد.
۵- “هـر چـه دارند مـی خـورند” چـون غم فـردا نـدارنـد.
اصول کافی
فرم در حال بارگذاری ...
گول نخورید و نجیب بمانید، نامه زن آمریکایی به زنان مسلمان
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394« اگر ما می خواهیم در مورد مسئله زن، درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم باید ذهنمان را از حرف های کلیشه ای فرآورده غربی ها به کلی خالی کنیم.
غربی ها نسبت به مسئله زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراه کننده و مهلک خودشان را به صورت سکه رایج در دنیا کردند.» مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
زن غربی پریشان و پشیمان است اما مجبور است ادای شادبودن را درآورد
زن غربی هویتش به تاراج رفته و گرفتار ظلمی گردیده است که یارای رهایی از آن را ندارد
ظلمی که «جوانا فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار زن آمریکایی به صراحت به آن اذعان کرده است . این زن مسیحی چند سال پیش به زنان مسلمان لبنان که در زیر آماج بمباران اسرائیل بودند نامه می نویسد و با رشک بردن به عفت و حیا و نجابت زنان مسلمان و بر شمردن ظلم بزرگی که به زنان غربی شده است از زنان مسلمان می خواهد در دامی که غرب برای آنان گسترده است گرفتار نشوند و به جای تقلید از زن غربی ،حافظ عفت و نجابت خود باشند.
این نویسنده آمریکایی در بخشی از این نامه می گوید: « ما زنان غربی شستشوی مغزی داده شده ایم که باور کنیم شما زنان مسلمان مورد ظلم واقع شدید. اما در حقیقت این مائیم که مورد ظلم واقع شده ایم، برده مُدهایی هستیم که پستمان می کند، نسبت به وزن و انداممان عقده ای شده ایم و گدای محبت مردانی هستیم که نمی خواهند رشد فکری یابند…در اعماق وجودمان می دانیم که سرمان کلاه رفته است.»
...
متن کامل نامه در ادامه مطلب آمده است.
قصد داشتم بخش هایی از این نامه را که بی پرده به بعضی مسائل پرداخته است حذف نمایم (چون بیان بی پرده بعضی مسائل را نمی پسندیدم ) اما برای اینکه دخل و تصرفی در متن نامه نکرده باشم علیرغم اکراه قلبی ،متن کامل نامه را در ادامه مطلب آوردم.
متن نامه «جوانا فرانسیس» نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی به زنان مسلمان لبنان:
در میان تهاجمات اسرائیل در لبنان و جنگ ترور صهیونیستها، اکنون مسائل جهانی به موضوع اصلی خانوادههای آمریکایی بدل شده است.من کشتار ،مرگ و نابودی را که در لبنان اتفاق افتاده می بینم ،اما من چیز دیگری را هم می بینم.
من تو را می بینم…
من نمی توانم کمکی بکنم اما می ببینم که تقریبا هر زنی ،بچه ای بغل کرده یا اطراف او بچه هایی هستند. می بینم هرچند آنها پوششی محجوبانه دارند لیکن هنوز زیباییشان می درخشد . اما این فقط زیبایی بیرونی نیست ، که متوجه آن می شوم،من چیزی عجیب در درون خود احساس می کنم ،غبطه می خورم…
اما نمی توانم چیزی بگویم ؛ فقط قدرت ، زیبایی، عفت و بیش از همه رضایت و شادی تو را تحسین می کنم. آری ، عجیب است اما به ذهن من خطور می کند که تو هر چند تحت بمباران اما از ما ، خوشحال تری.
چرا که تو هنوز زندگی طبیعی یک زن را داری . شیوه ای که زنان از ابتدا همواره چنین زندگی می کردند . در غرب هم تا دهه 1960 اینچنین معمول بود، تا اینکه به وسیله دشمنی مشترک بمباران شدیم.
اما ما با مهمات واقعی بمباران نشدیم ، بلکه با فساد اخلاقی و نیرنگ آلود و زیرکانه از طریق وسوسه بمباران شدیم.
آنها به جای استفاده از بمب افکن ها و جنگنده های آمریکایی ، ما را از هالیوود بمباران کردند. آنها می خواهند بعد از آنکه از بمباران زیرساخت های کشورهای شما فارغ شدند، شما را نیز اینگونه بمباران کنند . نمی خواهم این برای تو هم اتفاق بیفتد. تو هم احساس خفّت خواهی کرد همانطور که ما می کنیم. تو می توانی از این بمباران ها دوری کنی ، اگر لطف کنی ، و به ما که از نفوذ شیطانی آنها تلفات جدی داده ایم، گوش کنی.
برای اینکه هر چیزی که از هالیوود می بینی ، مشتی دروغ است ، تحریف است، نیرنگی ماهرانه است
آنها روابط نا مشروع را تحت عنوان سرگرمی بی ضرر جلوه می دهند ، برای اینکه هدف آنها انهدام اساس اخلاق جوامعی است که تشعشعات و امواج برنامه های سمّی شان را به آنان مخابره می کنند .
ملتمسانه از تو می خواهم سم آنها را نخوری . وقتی که از آن خوردی، هیچ پاد زهری برای آن نیست !! ممکن است نسبتاً بهبود بیابی ، اما هرگز همچون قبل نخواهی شد. بهتر است کاملاً از این سم دوری کنی ، تا اینکه به دنبال شفا از آسیب هایی که بوجود می آورد باشی.
آنها سعی دارند، با فیلم ها و نماهنگهای شهوت انگیز ، به دروغ ما زنان آمریکایی را شاد و راضی نشان دهند ، مفتخر به لباس پوشیدن چون هرزه ها و قانع بودن به نداشتن خانواده ؛ و تو را اینچنین وسوسه می کنند .
اکثر ما شاد نیستیم، به من اعتماد کن ! میلیون ها نفر از ما داروهای ضد افسردگی مصرف می کنیم ، از شغل هایمان متنفریم و شب ها به خاطر مردانی که می گفتند دوستمان دارند، ولی حریصانه از ما سوءاستفاده می کنند و می روند ، گریه می کنیم.
آنها می خواهند خانواده های شما را از بین ببرند و شما را متقاعد کنند که فرزندان کمتری داشته باشید . آنها با جلوه دادن ازدواج به عنوان شکلی از بردگی ، مادری به عنوان نفرین و با جلوه دادن با حیا بودن و پاک ماندن به عنوان عقب افتادگی و اُمُلی چنین می کنند . آنها می خواهند خودت ، ارزش خودت را پایین آوری و ایمان و اعتقاداتت را از دست بدهی . آنها مانند شیطانی هستند که (آدم و حوا) را فریب دادند ، تو فریب نخور! برای خودت ارزش قائل باش : من تو را به عنوان گوهر گران قیمت، طلای ناب ، یا مروارید گرانبها می بینم، (برگرفته از انجیل متی 13 :45).
همه ی زنان مرواریدهای گرانبهایی هستند، اما برخی از ما در مورد ارزش پاکدامنی مان فریب خوردیم. عیسی گفت : «آنچه مقدس است ، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوک وحشی نیندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگشته ، شما را بدرند.» (متی فصل 7 عبارت 6 )
مرواریدهای وجودیمان بسیار گرانبها هستند ، اما آنها می خواهند به ما بقبولانند که بی ارزشند. ولی باورم کن! هیچ جایگزینی برای این نیست که بتوان در آیینه نگاه کرد و بازتاب پاکدامنی ، نجابت و عزت نفس خود را در آن دید .
مُدهایی که از زیر دست خیاطان غربی بیرون می آیند برای این طراحی می شوند که به تو بقبولاند که ارزشمندترین سرمایه تو ، جذابیت جسمی توست . اما لباسهای عفیف تو و حجاب تو در واقع پرجاذبه تر از هر مُد غربی است، برای اینکه آنها تو را به صورت اسرارآمیزی پوشانده اند و عزت نفس و اعتماد به نفس تو را جلوه می دهند .
جاذبه های جسمانی زن باید از چشمان بی لیاقت پوشانده شود، البته این باید هدیه ای باشد از طرف تو برای مردی که تو را آنقدر دوست دارد و برایت احترام قائل است که با تو ازدواج می کند . و از آنجا که مردان شما مرد اند و با غیرت و دلاور ، حق آنان نیز چیزی کمتر از بهترینی که تو عرضه کنی نیست . مردان ما دیگر حتی پاکدامنی نمی خواهند، آنها دُرّ گرانبها را درک نمی کنند ؛ آنها سنگ مصنوعی پر زرق و برق را انتخاب می کنند تا آن را نیز (پس از سوءاستفاده) رها کنند!
گوهربارترین سرمایه های تو زیبایی درونی ات ، نجابتت ، و آن چیزیست که تو را تو کرده است. اما متوجه شدم برخی زنان مسلمان از حدود تجاوز می کنند و حتی در حین حجابشان سعی دارند تا جایی که ممکن است مانند غربی ها شوند (قسمتی از موهایشان نشان داده می شود (آرایش داشته باشند و …).
چرا تقلید کنید از زنانی که به خاطر عفت و پاکدامنی ازدست رفته شان پشیمانند یا به زودی پشیمان خواهند شد؟
هیچ جبرانی برای آن ازدست رفته نیست. شما الماس های بی عیب هستید. نگذارید آنها شما را بفریبند و تبدیل به سنگ بدلی شوید . زیرا که هر آنچه شما در مجلات مد و تلویزیون های غرب می بینید، دروغ است . این دام شیطان است . طلا نمای ابلهان است.
می خواهم تو را به اعماق قلبم راه دهم و سرّی را با تو در میان گذارم ؛ احیاناً اگر کنجکاوی : ارتباط نامشروع قبل از ازدواج چندان هم جالب نیست. ما جسم مان را به مردانی دادیم که عاشقشان بودیم ، فکر می کردیم این راهی است تا آنها نیز عاشقمان شوند و با ما ازدواج کنند، همانطوری که همیشه در تلویزیون دیده بودیم . اما بدون امنیت ازدواج و علم قطعی به اینکه او همیشه با ما خواهد بود ، حتی لذت بخش هم نیست !! چنین است مسخرگی و وارونگی آن ، فقط یک هدر رفتن است . تو می مانی و اشکهایت .
به عنوان یک زن که با زن دیگر صحبت می کند ، باور دارم که تو این را فهمیدی برای اینکه فقط یک زن می تواند حقیقتا بفهمد در قلب زن دیگر چیست. حقیقتاً ما همه شبیه یکدیگریم علیرغم نژاد ، دین و ملیتمان ، قلب یک زن همه جا یک شکل است . ما عشق می ورزیم ، این کاری است که به بهترین وجه انجام می دهیم . ما خانواده هایمان را پرورش می دهیم و به مردی که دوستش داریم، آرامش و قدرت می دهیم. اما ما زنان آمریکایی فریب خورده ایم در این باور که ما سعادتمند ترین هستیم چون شغل داریم، خانه هایی شخصی داریم که می توانیم در آن تنها زندگی کنیم و آزادی، که عشق خود را نثار هر کس که می خواهیم کنیم . این آزادی نیست و آن عشق نیست.
فقط در پناهگاه امن ازدواج است که جسم و قلب یک زن می تواند ، برای عشق ورزیدن احساس امنیت کند . به چیزی کمتر از این، تن نده ، ارزش ندارد. تو حتی آن را دوست نخواهی داشت و پس از آن، حتی خودت را هم کمتر دوست خواهی داشت، سپس او نیز تو را ترک خواهد کرد.
گناه هرگز فایده ای ندارد ، همیشه تو را فریب می دهد . هرچند شرافت و کرامتم را باز پس گرفته ام ، اما هنوز هیچ چیزی جای اینکه شرافتم را از اول نمی دادم ، نمی گیرد.
ما زنان غربی شستشوی مغزی داده شده ایم که باور کنیم شما زنان مسلمان، مورد ظلم واقع شدید. اما در حقیقت این ماییم که مورد ظلم واقع شده ایم ، برده ی مدهایی هستیم که پستمان می کند ، نسبت به وزن و انداممان عُقده ای شده ایم، و گدای محبت مردانی هستیم که نمی خواهند رشد فکری یابند (مسئولیت پذیر باشند)… در اعماق وجودمان می دانیم که سرمان کلاه رفته است.
ما مخفیانه تو را تحسین می کنیم و به تو رشک می ورزیم ، با وجود اینکه برخی از ما آن را اقرار نمی کنیم.
خواهش می کنم به دیده تحقیر به ما نگاه نکنید یا فکر نکنید ما این چیزها را اینگونه که هست، دوست داریم .این تقصیر ما نیست. اکثر ما پدرانی نداشتیم تا وقتی نوجوان بودیم، از ما حمایت کنند چون خانواده های ما متلاشی شده اند. تو می دانی چه کسی پشت این نقشه است.
خواهران من، گول نخورید. نگذارید شما را هم بگیرند. پاک و با نجابت بمانید. ما زنان مسیحی، حقیقتاً نیاز داریم ببینیم زندگی زنان چگونه باید باشد. به تو نیاز داریم تا برای ما الگویی باشی، برای اینکه ما گمشده ایم. پاکی ات را نگه دار. به خاطر داشته باش، آب ریخته شده را نمی توان جمع کرد. پس با دقت محافظت کن!
امیدوارم این نصیحت را با همان روحیه ای که نیت شده بود دریافت کنی : روحیه دوستی ، احترام و تحسین.
با محبت از طرف خواهر مسیحیت: جواَنا فرانسیس
نویسنده و روزنامه نگار – ایالات متحده آمریکا
A letter from a Christian to Muslim women
March 7th, 2007
By Joanna Francis
Writer, Journalist – USA
Between the Israeli assault on Lebanon and the Zionist “war on terror,” the Muslim world is now center stage in every American home. I see the carnage, death and destruction that have befallen Lebanon, but I also see something else: I see you. I can’t help but notice that almost every woman I see is carrying a baby or has children around her. I see that though they are dressed modestly, their beauty still shines through. But it’s not just outer beauty that I notice
I also notice that I feel something strange inside me: I feel envy. I feel terrible for the horrible experiences and war crimes that the Lebanese people have suffered, being targeted by our common enemy. But I can’t help but admire your strength, your beauty, your modesty, and most of all, your happiness. Yes, it’s strange, but it occurred to me that even under constant bombardment, you still seemed happier than we are, because you were still living the natural lives of women. The way women have always lived since the beginning of time. It used to be that way in the West until the 1960s, when we were bombarded by the same enemy. Only we were not bombarded with actual munitions, but with subtle trickery and moral corruption
Through Temptation
They bombarded us Americans from Hollywood, instead of from fighter jets or with our own American-made tanks. They would like to bomb you in this way too, after they’ve finished bombing the infrastructure of your countries. I do not want this to happen to you. You will feel degraded, just like we do. You can avoid this kind of bombing if you will kindly listen to those of us who have already suffered serious casualties from their evil influence. Because everything you see coming out of Hollywood is a pack of lies, a distortion of reality, smoke and mirrors. They present casual sex as harmless recreation because they aim to destroy the moral fabric of the societies into which they beam their poisonous programming. I beg you not to drink their poison
There is no antidote for it once you have consumed it. You may recover partially, but you will never be the same. Better to avoid the poison altogether than to try to heal from the damage it causes. They will try to tempt you with their titillating movies and music videos, falsely portraying us American women as happy and satisfied, proud of dressing like prostitutes, and content without families. Most of us are not happy, trust me. Millions of us are on anti- depressant medication, hate our jobs, and cry at night over the men who told us they loved us, then greedily used us and walked away. They would like to destroy your families and convince you to have fewer children. They do this by presenting marriage as a form of slavery, motherhood as a curse, and being modest and pure as old-fashioned. They want you to cheapen yourself and lose your faith. They are like the Serpent tempting Eve with the apple. Don’t bite
Self-Value
I see you as precious gems, pure gold, or the “pearl of great value” spoken of in the Bible (Matthew 13: 45). All women are pearls of great value, but some of us have been deceived into doubting the value of our purity. Jesus said: “Give not that which is holy unto the dogs, neither cast your pearls before swine, lest they trample them under their feet, and turn again and rend you” (Matthew 7: 6
Our pearls are priceless, but they convince us that they’re cheap. But trust me; there is no substitute for being able to look in the mirror and seeing purity, innocence and self-respect staring back at you. The fashions coming out of the Western sewer are designed to make you believe that your most valuable asset is your sexuality. But your beautiful dresses and veils are actually sexier than any Western fashion, because they cloak you in mystery and show self-respect and confidence. A woman’s sexuality should be guarded from unworthy eyes, since it should be your gift to the man who loves and respects you enough to marry you. And since your men are still manly warriors, they deserve no less than your best. Our men don’t even want purity anymore. They don’t recognize the pearl of great value, opting for the flashy rhinestone instead
Only to leave her too! Your most valuable assets are your inner beauty, your innocence, and everything that makes you who you are. But I notice that some Muslim women push the limit and try to be as Western as possible, even while wearing a veil (with some of their hair showing). Why imitate women who already regret, or will soon regret, their lost virtue? There is no compensation for that loss. You are flawless diamonds. Don’t let them trick you into becoming rhinestones. Because everything you see in the fashion magazines and on Western television is a lie. It is Satan’s trap. It is fool’s gold
A Woman’s Heart
I’ll let you in on a little secret, just in case you’re curious: pre- marital sex is not even that great. We gave our bodies to the men we were in love with, believing that that was the way to make them love us and want to marry us, just as we had seen on television growing up. But without the security of marriage and the sure knowledge that he will always stay with us, it’s not even enjoyable! That’s the irony. It was just a waste. It leaves you in tears. Speaking as one woman to another, I believe that you understand that already. Because only a woman can truly understand what’s in another woman’s heart
We really are all alike. Our race, religion or nationalities do not matter. A woman’s heart is the same everywhere. We love. That’s what we do best. We nurture our families and give comfort and strength to the men we love. But we American women have been fooled into believing that we are happiest having careers, our own homes in which to live alone, and freedom to give our love away to whomever we choose. That is not freedom. And that is not love. Only in the safe haven of marriage can a woman’s body and heart be safe to love. Don’t settle for anything less. It’s not worth it. You won’t even like it and you’ll like yourself even less afterwards. Then he’ll leave you
Self-Denial
Sin never pays. It always cheats you. Even though I have reclaimed my honor, there’s still no substitute for having never been dishonored in the first place. We Western women have been brainwashed into thinking that you Muslim women are oppressed. But truly, we are the ones who are oppressed; slaves to fashions that degrade us, obsessed with our weight, begging for love from men who do not want to grow up. Deep down inside, we know that we have been cheated. We secretly admire and envy you, although some of us will not admit it. Please do not look down on us or think that we like things the way they are. It’s not our fault. Most of us did not have fathers to protect us when we were young because our families have been destroyed. You know who is behind this plot. Don’t be fooled, my sisters. Don’t let them get you too. Stay innocent and pure. We Christian women need to see what life is really supposed to be like for women. We need you to set the example for us, because we are lost. Hold onto your purity. Remember: you can’t put the toothpaste back in the tube. So guard your “toothpaste” carefully
I hope you receive this advice in the spirit in which it is intended: the spirit of friendship, respect, and admiration
From your Christian sister with love
منبع: سایت رهبران شیعه – جهان
فرم در حال بارگذاری ...
شش خصلت اهل بیت علیهم السلام
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
زرّ بن حبيش مى گويد: از محمد بن حنفيه شنيدم كه مى گفت:
در ما شش خصلت است كه در كسى از پيشينيان نبود و پس از ما هم در كسى نخواهد بود،
1. از ماست محمد سرور پيامبران
2. و على سرور وصيّان
3. و حمزه سرور شهيدان
4. و حسن و حسين سروران جوانان بهشتى
5. و جعفر بن ابى طالب كه مزيّن به دو بال است و با آنها در بهشت هر كجا كه خواهد پرواز مى كند
6. و مهدى اين امت كه عيسى بن مريم پشت سر او نماز مى خواند.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلشَّاهِ أَبُو اَلْحُسَيْنِ اَلْفَقِيهُ بِمَرْوَ اَلرُّوذِ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدِ اَلرَّزَّاقِ أَبُو إِسْحَاقَ اَلْأَنْطَاكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ اَلْمُسْتَفَادِ قَالَ حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ سَلَمَةَ اَلنُّمَيْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ يُونُسَ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ أَبِي زَائِدَةَ عَنْ زَائِدَةَ عَنْ زَاذَانَ عَنْ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ قَالَ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ اَلْحَنَفِيَّةِ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ يَقُولُفِينَا سِتُّ خِصَالٍ لَمْ تَكُنْ فِي أَحَدٍ مِمَّنْ كَانَ قَبْلَنَا وَ لاَ تَكُونُ فِي أَحَدٍ بَعْدَنَا مِنَّا مُحَمَّدٌ سَيِّدُ اَلْمُرْسَلِينَ وَ عَلِيٌّ سَيِّدُ اَلْوَصِيِّينَ وَ حَمْزَةُ سَيِّدُ اَلشُّهَدَاءِ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ اَلْمُزَيَّنُ بِالْجَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا فِي اَلْجَنَّةِ حَيْثُ يَشَاءُ وَ مَهْدِيُّ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ اَلَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى اِبْنُ مَرْيَم علیه السلام .
الخصال / ترجمۀ جعفری :: ابن بابویه، محمد بن علی
فرم در حال بارگذاری ...
زنان خود را بیمه کنید!!!
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394
بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْمُؤْمِنِ عَنِ اِبْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ علبه السلام قَالَ :
حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ وَ فُرُوجَكُمْ بِتِلاَوَةِ سُورَةِ اَلنُّورِ وَ حَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَكُمْ قَالَ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِي كُلِّ يَوْمٍ أَوْ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ لَمْ يَزْنِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَبَداً حَتَّى يَمُوتَ فَإِذَا هُوَ مَاتَ شَيَّعَهُ إِلَى قَبْرِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ كُلُّهُمْ يَدْعُونَ وَ يَسْتَغْفِرُونَ اَللَّهَ لَهُ حَتَّى يُدْخَلَ فِي قَبْرِهِ.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمۀ غفاری :: ابن بابویه، محمد بن علی
از ابن مسكان روايت شده است كه امام صادق عليه السّلام فرمودند:
مال و ناموس خود را بتلاوت سوره ی نور در پناه بداريد يا بقول اهل زمان ما بيمه نمائيد ،
و نيز زنهاى خويش را بدان مستور و محفوظ بداريد،زيرا هر كس بر قرائت اين سوره در هر روز يا هر شب مداومت كند هيچ يك از افراد خانواده اش بعمل منافى عفت هرگز دچار نشود تا از دنيا برود،
و چون از دنيا رفت هفتاد هزار فرشته تا كنار قبر او را مشايعت و بدرقه كنند،
و همه براى او دعا و طلب آمرزش كنند تا او را ميان گور وارد سازند.
ترتیل ، قرائت مجلسی ، ترجمه و متن سوره نور در ادامه مطلب
...
دانلود تلاوت ترتیل سوره نور با صدای استاد شاکرنژاد زمان: 00:30:28
دانلود تلاوت ترتیل سوره نور با صدای استاد شهریار پرهیزگار
دانلود فیلم تلاوت قرائت مجلسی و زیبای سوره نور با صدای استاد عبدالباسط
دانلود فایل صوتی تلاوت مجلسی و زیبای سوره نور با صدای استاد شحات انور
دانلود ترجمه تفسیر المیزان - تفسیر سوره مبارکه نور
متن و ترجمه سوره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِيهَا آياتٍ بَينَاتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(النور/1)
[اين] سورهاي است که آن را نازل و آن را فرض گردانيديم و در آن آياتي روشن فرو فرستاديم باشد که شما پند پذيريد
الزَّانِيةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ وَلْيشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(النور/2)
به هر زن زناکار و مرد زناکاري صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [کار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزي نکنيد و بايد گروهي از مؤمنان در کيفر آن دو حضور يابند
الزَّانِي لَا ينْكِحُ إِلَّا زَانِيةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيةُ لَا ينْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ(النور/3)
مرد زناکار جز زن زناکار يا مشرک را به همسري نگيرد و زن زناکار جز مرد زناکار يا مشرک را به زني نگيرد و بر مؤمنان اين [امر] حرام گرديده است
وَالَّذِينَ يرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(النور/4)
و کساني که نسبت زنا به زنان شوهردار ميدهند سپس چهار گواه نميآورند هشتاد تازيانه به آنان بزنيد و هيچگاه شهادتي از آنها نپذيريد و اينانند که خود فاسقند
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/5)
مگر کساني که بعد از آن [بهتان] توبه کرده و به صلاح آمده باشند که خدا البته آمرزنده مهربان است
وَالَّذِينَ يرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ(النور/6)
و کساني که به همسران خود نسبت زنا ميدهند و جز خودشان گواهاني [ديگر] ندارند هر يک از آنان [بايد] چهار بار به خدا سوگند ياد کند که او قطعا از راستگويان است
وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ(النور/7)
و [گواهي در دفعه] پنجم اين است که [شوهر بگويد] لعنتخدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد
وَيدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ(النور/8)
و از [زن] کيفر ساقط ميشود در صورتي که چهار بار به خدا سوگند ياد کند که [شوهر] او جدا از دروغگويان است
وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيهَا إِنْ كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ(النور/9)
و [گواهي] پنجم آنکه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگويان باشد
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ(النور/10)
و اگر فضل و رحمتخدا بر شما نبود و اينکه خدا توبهپذير سنجيدهکار است [رسوا ميشديد]
إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ(النور/11)
در حقيقت کساني که آن بهتان [داستان افک] را [در ميان] آوردند دستهاي از شما بودند آن [تهمت] را شري براي خود تصور مکنيد بلکه براي شما در آن مصلحتي [بوده] است براي هر مردي از آنان [که در اين کار دست داشته] همان گناهي است که مرتکب شده است و آن کس از ايشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابي سختخواهد داشت
لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ(النور/12)
چرا هنگامي که آن [بهتان] را شنيديد مردان و زنان مؤمن گمان نيک به خود نبردند و نگفتند اين بهتاني آشکار است
لَوْلَا جَاءُوا عَلَيهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ(النور/13)
چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نياوردند پس چون گواهان [لازم] را نياوردهاند اينانند که نزد خدا دروغگويانند
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(النور/14)
و اگر فضل خدا و رحمتش در دنيا و آخرت بر شما نبود قطعا به [سزاي] آنچه در آن به دخالت پرداختيد به شما عذابي بزرگ ميرسيد
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَينًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ(النور/15)
آنگاه که آن [بهتان] را از زبان يکديگر ميگرفتيد و با زبانهاي خود چيزي را که بدان علم نداشتيد ميگفتيد و ميپنداشتيد که کاري سهل و ساده است با اينکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ(النور/16)
و [گر نه] چرا وقتي آن را شنيديد نگفتيد براي ما سزاوار نيست که در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهي اين بهتاني بزرگ است
يعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ(النور/17)
خدا اندرزتان ميدهد که هيچ گاه ديگر مثل آن را اگر مؤمنيد تکرار نکنيد
وَيبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(النور/18)
و خدا براي شما آيات [خود] را بيان ميکند و خدا داناي سنجيدهکار است
إِنَّ الَّذِينَ يحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(النور/19)
کساني که دوست دارند که زشتکاري در ميان آنان که ايمان آوردهاند شيوع پيدا کند براي آنان در دنيا و آخرت عذابي پر درد خواهد بود و خدا[ست که] ميداند و شما نميدانيد
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ(النور/20)
و اگر فضل و رحمتخدا بر شما نبود و اينکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختي در انتظارتان بود]
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ وَمَنْ يتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ فَإِنَّهُ يأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يزَكِّي مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(النور/21)
اي کساني که ايمان آوردهايد پاي از پي گامهاي شيطان منهيد و هر کس پاي بر جاي گامهاي شيطان نهد [بداند که] او به زشتکاري و ناپسند واميدارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ کس از شما پاک نميشد ولي [اين] خداست که هر کس را بخواهد پاک ميگرداند و خدا[ست که] شنواي داناست
وَلَا يأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيعْفُوا وَلْيصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/22)
و سرمايهداران و فراخدولتان شما نبايد از دادن [مال] به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند و بايد عفو کنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد که خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است
إِنَّ الَّذِينَ يرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(النور/23)
بيگمان کساني که به زنان پاکدامن بيخبر [از همه جا] و با ايمان نسبت زنا ميدهند در دنيا و آخرت لعنتشدهاند و براي آنها عذابي سختخواهد بود
يوْمَ تَشْهَدُ عَلَيهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يعْمَلُونَ(النور/24)
در روزي که زبان و دستها و پاهايشان بر ضد آنان براي آنچه انجام ميدادند شهادت ميدهند
يوْمَئِذٍ يوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ(النور/25)
آن روز خدا جزاي شايسته آنان را به طور کامل ميدهد و خواهند دانست که خدا همان حقيقت آشکار است
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيبَاتُ لِلطَّيبِينَ وَالطَّيبُونَ لِلطَّيبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(النور/26)
زنان پليد براي مردان پليدند و مردان پليد براي زنان پليد و زنان پاک براي مردان پاکند و مردان پاک براي زنان پاک اينان از آنچه در باره ايشان ميگويند بر کنارند براي آنان آمرزش و روزي نيکو خواهد بود
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيوتًا غَيرَ بُيوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(النور/27)
اي کساني که ايمان آوردهايد به خانههايي که خانههاي شما نيست داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد اين براي شما بهتر است باشد که پند گيريد
فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يؤْذَنَ لَكُمْ وَإِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ(النور/28)
و اگر کسي را در آن نيافتيد پس داخل آن مشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگرديد برگرديد که آن براي شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام ميدهيد داناست
لَيسَ عَلَيكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيوتًا غَيرَ مَسْكُونَةٍ فِيهَا مَتَاعٌ لَكُمْ وَاللَّهُ يعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ(النور/29)
بر شما گناهي نيست که به خانههاي غيرمسکوني که در آنها براي شما استفادهاي است داخل شويد و خدا آنچه را آشکار و آنچه را پنهان ميداريد ميداند
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يصْنَعُونَ(النور/30)
به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاکدامني ورزند که اين براي آنان پاکيزهتر است زيرا خدا به آنچه ميکنند آگاه است
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(النور/31)
و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمي] فرو بندند و پاکدامني ورزند و زيورهاي خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پيداست و بايد روسري خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همکيش] خود يا کنيزانشان يا خدمتکاران مرد که [از زن] بينيازند يا کودکاني که بر عورتهاي زنان وقوف حاصل نکردهاند آشکار نکنند و پاهاي خود را [به گونهاي به زمين] نکوبند تا آنچه از زينتشان نهفته ميدارند معلوم گردد اي مؤمنان همگي [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنيد اميد که رستگار شويد
وَأَنْكِحُوا الْأَيامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يكُونُوا فُقَرَاءَ يغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(النور/32)
بيهمسران خود و غلامان و کنيزان درستکارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بينياز خواهد کرد و خدا گشايشگر داناست
وَلْيسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يغْنِيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَمَنْ يكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/33)
و کساني که [وسيله] زناشويي نمييابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بينياز گرداند و از ميان غلامانتان کساني که در صددند با قرارداد کتبي خود را آزاد کنند اگر در آنان خيري [و توانايي پرداخت مال] مييابيد قرار بازخريد آنها را بنويسيد و از آن مالي که خدا به شما داده است به ايشان بدهيد [تا تدريجا خود را آزاد کنند] و کنيزان خود را در صورتي که تمايل به پاکدامني دارند براي اينکه متاع زندگي دنيا را بجوييد به زنا وادار مکنيد و هر کس آنان را به زور وادار کند در حقيقتخدا پس از اجبار نمودن ايشان [نسبت به آنها] آمرزنده مهربان است
وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيكُمْ آياتٍ مُبَينَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ(النور/34)
و قطعا به سوي شما آياتي روشنگر و خبري از کساني که پيش از شما روزگار به سر بردهاند و موعظهاي براي اهل تقوا فرود آوردهايم
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّي يوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيتُونَةٍ لَا شَرْقِيةٍ وَلَا غَرْبِيةٍ يكَادُ زَيتُهَا يضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يشَاءُ وَيضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ(النور/35)
خدا نور آسمانها و زمين است مثل نور او چون چراغداني است که در آن چراغي و آن چراغ در شيشهاي است آن شيشه گويي اختري درخشان است که از درخت خجسته زيتوني که نه شرقي است و نه غربي افروخته ميشود نزديک است که روغنش هر چند بدان آتشي نرسيده باشد روشني بخشد روشني بر روي روشني است خدا هر که را بخواهد با نور خويش هدايت ميکند و اين مثلها را خدا براي مردم ميزند و خدا به هر چيزي داناست
فِي بُيوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ(النور/36)
در خانههايي که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش ميکنند
رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يخَافُونَ يوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ(النور/37)
مرداني که نه تجارت و نه داد و ستدي آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات به خود مشغول نميدارد و از روزي که دلها و ديدهها در آن زيرورو ميشود ميهراسند
لِيجْزِيهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يرْزُقُ مَنْ يشَاءُ بِغَيرِ حِسَابٍ(النور/38)
تا خدا بهتر از آنچه انجام ميدادند به ايشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بيفزايد و خدا[ست که] هر که را بخواهد بيحساب روزي ميدهد
وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ يجِدْهُ شَيئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ(النور/39)
و کساني که کفر ورزيدند کارهايشان چون سرابي در زميني هموار است که تشنه آن را آبي ميپندارد تا چون بدان رسد آن را چيزي نيابد و خدا را نزد خويش يابد و حسابش را تمام به او دهد و خدا زودشمار است
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي يغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يدَهُ لَمْ يكَدْ يرَاهَا وَمَنْ لَمْ يجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ(النور/40)
يا [کارهايشان] مانند تاريکيهايي است که در دريايي ژرف است که موجي آن را ميپوشاند [و] روي آن موجي [ديگر] است [و] بالاي آن ابري است تاريکيهايي است که بعضي بر روي بعضي قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بيرون آورد به زحمت آن را ميبيند و خدا به هر کس نوري نداده باشد او را هيچ نوري نخواهد بود
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يفْعَلُونَ(النور/41)
آيا ندانستهاي که هر که [و هر چه] در آسمانها و زمين است براي خدا تسبيح ميگويند و پرندگان [نيز] در حالي که در آسمان پر گشودهاند [تسبيح او ميگويند] همه ستايش و نيايش خود را ميدانند و خدا به آنچه ميکنند داناست
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ(النور/42)
و فرمانروايي آسمانها و زمين از آن خداست و بازگشت [همه] به سوي خداست
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يؤَلِّفُ بَينَهُ ثُمَّ يجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَينَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ بَرَدٍ فَيصِيبُ بِهِ مَنْ يشَاءُ وَيصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يشَاءُ يكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ(النور/43)
آيا ندانستهاي که خدا[ست که] ابر را به آرامي ميراند سپس ميان [اجزاء] آن پيوند ميدهد آنگاه آن را متراکم ميسازد پس دانههاي باران را ميبيني که از خلال آن بيرون ميآيد و [خداست که] از آسمان از کوههايي [از ابر يخزده] که در آنجاست تگرگي فرو ميريزد و هر که را بخواهد بدان گزند ميرساند و آن را از هر که بخواهد باز ميدارد نزديک است روشني برقش چشمها را بب ر د
يقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ(النور/44)
خداست که شب و روز را با هم جابجا ميکند قطعا در اين [تبديل] براي ديدهوران [درس] عبرتي است
وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يمْشِي عَلَى رِجْلَينِ وَمِنْهُمْ مَنْ يمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يخْلُقُ اللَّهُ مَا يشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ(النور/45)
و خداست که هر جنبندهاي را [ابتدا] از آبي آفريد پس پارهاي از آنها بر روي شکم راه ميروند و پارهاي از آنها بر روي دو پا و بعضي از آنها بر روي چهار [پا] راه ميروند خدا هر چه بخواهد ميآفريند در حقيقتخدا بر هر چيزي تواناست
لَقَدْ أَنْزَلْنَا آياتٍ مُبَينَاتٍ وَاللَّهُ يهْدِي مَنْ يشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(النور/46)
قطعا آياتي روشنگر فرود آوردهايم و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدايت ميکند
وَيقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ(النور/47)
و ميگويند به خدا و پيامبر [او] گرويديم و اطاعت کرديم آنگاه دستهاي از ايشان پس از اين [اقرار] روي برميگردانند و آنان مؤمن نيستند
وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيحْكُمَ بَينَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ(النور/48)
و چون به سوي خدا و پيامبر او خوانده شوند تا ميان آنان داوري کند بناگاه دستهاي از آنها روي برميتابند
وَإِنْ يكُنْ لَهُمُ الْحَقُّ يأْتُوا إِلَيهِ مُذْعِنِينَ(النور/49)
و اگر حق به جانب ايشان باشد به حال اطاعت به سوي او ميآيند
أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يخَافُونَ أَنْ يحِيفَ اللَّهُ عَلَيهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ(النور/50)
آيا در دلهايشان بيماري استيا شک دارند يا از آن ميترسند که خدا و فرستادهاش بر آنان ستم ورزند [نه] بلکه خودشان ستمکارند
إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيحْكُمَ بَينَهُمْ أَنْ يقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(النور/51)
گفتار مؤمنان وقتي به سوي خدا و پيامبرش خوانده شوند تا ميانشان داوري کند تنها اين است که ميگويند شنيديم و اطاعت کرديم اينانند که رستگارند
وَمَنْ يطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيخْشَ اللَّهَ وَيتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ(النور/52)
و کسي که خدا و فرستاده او را فرمان برد و از خدا بترسد و از او پروا کند آنانند که خود کاميابند
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيخْرُجُنَّ قُلْ لَا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ(النور/53)
و با سوگندهاي سختخود به خدا سوگند ياد کردند که اگر به آنان فرمان دهي بي شک [براي جهاد] بيرون خواهند آمد بگو سوگند مخوريد اطاعتي پسنديده [بهتر است] که خدا به آنچه ميکنيد داناست
قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ(النور/54)
بگو خدا و پيامبر را اطاعت کنيد پس اگر پشت نموديد [بدانيد که] بر عهده اوست آنچه تکليف شده و بر عهده شماست آنچه موظف هستيد و اگر اطاعتش کنيد راه خواهيد يافت و بر فرستاده [خدا] جز ابلاغ آشکار [ماموريتي] نيست
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يعْبُدُونَنِي لَا يشْرِكُونَ بِي شَيئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(النور/55)
خدا به کساني از شما که ايمان آورده و کارهاي شايسته کردهاند وعده داده است که حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد همان گونه که کساني را که پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد و آن ديني را که برايشان پسنديده است به سودشان مستقر کند و بيمشان را به ايمني مبدل گرداند [تا] مرا عبادت کنند و چيزي را با من شريک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گرايد آنانند که نافرمانند
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(النور/56)
و نماز را برپا کنيد و زکات را بدهيد و پيامبر [خدا] را فرمان بريد تا مورد رحمت قرار گيريد
لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ(النور/57)
و مپندار کساني که کفر ورزيدند [ما را] در زمين درمانده ميکنند جايگاهشان در آتش است و چه بد بازگشتگاهي است
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيسَ عَلَيكُمْ وَلَا عَلَيهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(النور/58)
اي کساني که ايمان آوردهايد قطعا بايد غلام و کنيزهاي شما و کساني از شما که به [سن] بلوغ نرسيدهاند سه بار در شبانه روز از شما کسب اجازه کنند پيش از نماز بامداد و نيمروز که جامههاي خود را بيرون ميآوريد و پس از نماز شامگاهان [اين] سه هنگام برهنگي شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهي نيست که غير از اين [سه هنگام] گرد يکديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد] خداوند آيات [خود] را اين گونه براي شما بيان ميکند و خدا داناي سنجيدهکار است
وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(النور/59)
و چون کودکان شما به [سن] بلوغ رسيدند بايد از شما کسب اجازه کنند همان گونه که آنان که پيش از ايشان بودند کسب اجازه کردند خدا آيات خود را اين گونه براي شما بيان ميدارد و خدا داناي سنجيدهکار است
وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيسَ عَلَيهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يسْتَعْفِفْنَ خَيرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(النور/60)
و بر زنان از کار افتادهاي که [ديگر] اميد زناشويي ندارند گناهي نيست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطي که] زينتي را آشکار نکنند و عفت ورزيدن براي آنها بهتر است و خدا شنواي داناست
لَيسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيوتِكُمْ أَوْ بُيوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيسَ عَلَيكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيبَةً كَذَلِكَ يبَينُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(النور/61)
بر نابينا و لنگ و بيمار و بر شما ايرادي نيست که از خانههاي خودتان بخوريد يا از خانههاي پدرانتان يا خانههاي مادرانتان يا خانههاي برادرانتان يا خانههاي خواهرانتان يا خانههاي عموهايتان يا خانههاي عمههايتان يا خانههاي داييهايتان يا خانههاي خالههايتان يا آن [خانههايي] که کليدهايش را در اختيار داريد يا [خانه] دوستتان [هم چنين] بر شما باکي نيست که با هم بخوريد يا پراکنده پس چون به خانههايي [که گفته شد] درآمديد به يکديگر سلام کنيد درودي که نزد خدا مبارک و خوش استخداوند آيات [خود] را اين گونه براي شما بيان ميکند اميد که بينديشيد
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يذْهَبُوا حَتَّى يسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/62)
جز اين نيست که مؤمنان کسانياند که به خدا و پيامبرش گرويدهاند و هنگامي که با او بر سر کاري اجتماع کردند تا از وي کسب اجازه نکنند نميروند در حقيقت کساني که از تو کسب اجازه ميکنند آنانند که به خدا و پيامبرش ايمان دارند پس چون براي برخي از کارهايشان از تو اجازه خواستند به هر کس از آنان که خواستي اجازه ده و برايشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است
لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَينَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا قَدْ يعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا فَلْيحْذَرِ الَّذِينَ يخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(النور/63)
خطاب کردن پيامبر را در ميان خود مانند خطاب کردن بعضي از خودتان به بعضي [ديگر] قرار مدهيد خدا ميداند [چه] کساني از شما دزدانه [از نزد او] ميگريزند پس کساني که از فرمان او تمرد ميکنند بترسند که مبادا بلايي بديشان رسد يا به عذابي دردناک گرفتار شوند
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَيهِ وَيوْمَ يرْجَعُونَ إِلَيهِ فَينَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ(النور/64)
هشدار که آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست به يقين آنچه را که بر آنيد ميداند و روزي که به سوي او بازگردانيده ميشوند آنان را [از حقيقت] آنچه انجام دادهاند خبر ميدهد و خدا به هر چيزي داناست
فرم در حال بارگذاری ...
۵ اشتباهی که در محیط های کاری مختلط نباید انجام داد.
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394موارد متعددی در کمرنگ شدن یا از بین رفتن حدود و حریم میان نامحرمان در محیط کار دخالت دارند که از جمله آنها:
۱ـ رد و بدل شدن صحبت های غیرضروری میان کارمندان زن و مرد.
۲ـ وارد کردن مسائل خانوادگی در مباحث کاری.
۳ـ رد و بدل کردن پیامک در ساعات غیر اداری.
۴ـ شوخی های بیجا و نامناسب در محل کار.
۵ـ صدا زدن اسم های کوچک افراد.
گفتم حاج آقا صحبت کردن تو محیط کار با همکاران نامحرم اشکال داره؟
گفت: صحبت کردن اشکال نداره، ولی بگو و بخند، دل دادن و قلوه گرفتن، قاطی شدن با نامحرم و …. اشکال داره، کلاً هر چی که حرمت بین نامحرم رو از بین ببره اشکال داره.
...
محل کار
این روزها درباره روابط کارمندان زن و مرد و اختلاط محیط کار زیاد بحث میشود. شاید کسی با خودش فکر کند که این مسأله واقعاً اینقدر مهم است که این همه درباره آن بحث شود؟؟ «تعدادی از کارمندان زن و مرد در یک محیط مشغول به فعالیت هستند و در بعضی مواقع هم با یکدیگر صحبتی، شوخی و خنده ای دارند؛ این چند دقیقه ای که فارغ از کار با یکدیگر مشغول صحبت هستند که مشکلی پیش نمی آید. انسان اگر خودش پاک باشد و به سمت گناه و فساد نرود هیچ کس نمیتواند او را مجبور به کاری کند. یا به دور از ادب اجتماعی و بی فرهنگی است که بخواهیم به بعضی از این احکام عمل کنیم».
مسأله اصلی
در جواب افرادی که اینچنین فکر میکنند باید گفت که مسأله اصلی صِرف روابط زن و مرد و صحبتهای آنها با هم نیست، مسأله اصلی عادی شدن این روابط هست که میتواند خطرات زیادی به دنبال داشته باشد.
وقتی زن و مردی در یکسال حداقل دویست روز در محل کار یکدیگر را ملاقات میکنند، دیدارها و ارتباط آنها با هم امری عادی و طبیعی میشود و ممکن است با عادی شدن روابط حریم میان آنها از بین رود، برخورد همکاران زن و مرد اغلب راحت و بدون دغدغه است و آنها حتی گاهی مسائل زندگی خود را برای یکدیگر مطرح میکنند: کارمند زنی که تا دیروز سلام کردن به همکار مرد برایش سخت بود، امروز به راحتی با او درد دل میکند و از او راهنمایی میخواهد.
از آنجا که همه انسانها از ایمان قوی و مستحکم برخوردار نیستند، لذا رعایت اصل حریم در روابطشان با نامحرمان از ضروریات است، چون اگر حدود و حریم شکسته شود یا کمرنگ گردد، حیا و عفاف افرادِ ضعیف النفس مخدوش شده و احتمال لغزش و خطا از سوی آنها افزایش پیدا میکند.
محل کار مختلط
چه نوع روابطی بین همکاران می تواند در دراز مدت ایجاد مفسده کند؟
موارد متعددی در کمرنگ شدن یا از بین رفتن حدود و حریم میان نامحرمان در محیط کار دخالت دارند که از جمله آنها:
۱ـ رد و بدل شدن صحبتهای غیرضروری میان کارمندان زن و مرد. اینکه کارمندان بدون ضرورت و دلیل با یکدیگر صحبت کنند خود باعث از بین رفتن موانع ارتباط با نامحرم میشود و دیگر، زنان و مردان برای همصحبت شدن با جنس مخالف هیچ ابایی ندارند.
۲ـ وارد کردن مسائل خانوادگی در مباحث کاری. برخی از کارمندان ادارات و مؤسسات در ساعات استراحت و بیکاری، مباحث و مسائل خانوادگی خود را با دیگر همکاران مطرح میکنند. هر چند ممکن است افراد با مشورت با دیگران به حل مسائل خود کمک کنند اما با این عمل حریم میان زن و مرد از میان برداشته شده و قبح و زشتی ارتباط با نامحرم شکسته میشود و ممکن است باعث ایجاد صمیمیت و دوستی آنها گردد.
۳ـ رد و بدل کردن پیامک در ساعات غیر اداری. برخی از افراد از مناسبتها و ایامهای خاص سال استفاده کرده و به بهانه آن، پیامکهای را به همکاران جنس مخالف خود ارسال میکنند. اگر چه در ظاهر این حرکت مشکلی ندارد، ولی در واقع با ارسال این پیامکها یک احساس خوشایندی در هر دو طرف ایجاد میشود که این احساس باعث کمرنگ شدن حیا گشته و کمکم مسیر ارسال پیامکها به سمت رفتارهای خطرناکی که ناشی از وساوس شیطانی است میرود.
به طور کلی ارسال پیامک به همکار جنس مخالف اولاً باعث پُررنگ شدن دوستی و صمیمیت و کمرنگ شدن حیا و عفاف در میان کارمندان زن و مرد میگردد، ثانیاً در برخی مواقع ممکن است بدبینی همسران و متزلزل شدن بنیان خانوادهها به همراه داشته باشد.
۴ـ شوخیهای بیجا و نامناسب در محل کار. شوخی و خنده با نامحرم اگر به قصد لذت نباشد اشکال ندارد، ولی وقتی در محیط کار مدام برخی از همکارانِ زن و مرد با یکدیگر بساط شوخی و خنده به راه میاندازند، هر چند در ابتدا هم هیچ قصد و نیتی نداشته باشند ولی با ادامه این کار ـ چون همصحبتی با جنس مخالف از خواستههای درونی فرد است ـ به طور قطع احساس لذت و خوشی برای افراد به دنبال دارد که باز این عمل نیز به نوبه خود در فروریختن حریم حیا و عفاف در میان نامحرمان نقش مهمی دارد.
۵ـ صدا زدن اسمهای کوچک افراد. اغلب کارمندان زن و مرد فکر میکنند چون متأهل هستند انجام هر عملی از سوی آنها جایز است، لذا بعد از مدتی که با همکاران خود خصوصاً جنس مخالف آشنا و صمیمی شدند، از نام کوچک آنها برای صدا زدن ـ چه در محیط کار یا غیر آن ـ استفاده میکنند.
صدا زدن اسم کوچک افراد اگر چه فی نفسه عمل ناپسندی نیست ولی چون با خود محبت و دوستی به همراه میآورد و با از بین بردن زشتی و قبح ارتباط با نامحرم، باعث شکستن دیوار حیا در میان نامحرمان می شود از این رو عملی زشت و ناپسند است.
◄ وظیفه هر انسانِ مسلمانِ دلسوز:
بنابراین با عادی شدن رابطه ی کارمندان زن و مرد، اغلب حریم و حدود میان نامحرمان کمرنگ و یا از بین میرود و چون فرو ریختن حریم پیامدها و عواقب شومی برای جامعه و افراد به همراه دارد، لذا بر هر فردی از افراد دلسوز جامعه ضروری است که با بالا بردن آگاهی و شناخت خود درباره این مسائل، حساسیت خود را نسبت به این معضل اجتماعی در محیطهای اشتغال نشان دهد و در برابر ترویج و گسترش آن ایستادگی نماید. ….سکوت کردن جایز نیست.
منبع:باحجاب
فرم در حال بارگذاری ...
9 توصیه آیت الله مظاهری به طلاب؛ زندگی بدون تقوا بطالت و کفر عملی است.
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394حضرت آیت الله مظاهری در آیین آغاز سال تحصیلی جدید حوزه علمیه اصفهان، توصیه های مهمی به طلاب ارائه و با بیان این که استفاده مفید از وقت و کسب تقوا از لزومات طلبگی است، فرمودند:
1. طلبگی بدون رضایت امام زمان(عج) بدبختی است.
2. طلبه ها همیشه از زرق و برق دنیا به دور بوده اند. روحانیت از زمان امام صادقعلیه السلام تشکیل شده است و از همان زمان تا الآن، در مضیقه بوده است و طلبه ها از زرق و برق دنیا عقب بوده اند ولی این عقب ماندگی موجب عزیزتر شدن آن ها شده است،
3. طلبه باید طوری باشد که اگر گناه کرد، تا آن گناهش را جبران نکند، آرام نشود.
4. طلبه باید قدر طلبه بودنش را بداند و این قدردانی به واسطه دلداری دادن به یکدیگر برای ماندن در این راه، استفاده مفید از وقت و تقوا به دست می آید.
5. طلبه ها باید بدانند همین که وظیفه ابلاغ دین بر دوش آنها است، خداوند بالاترین نعمت را به آن ها داده است.
6. تلاش کردن در راستای تبلیغ دین خداوند و کمک کردن به دیگران از لحاظ اعتقادی، نشانه قدردانی طلبه از قرار گرفتن در جایگاه طلبگی اش است.
7. زندگی بدون تقوا بطالت است و از نظر قرآن کفر عملی است و طلبگی بدون رضایت امام زمان(عج) بدبختی است.
8. رسیدن به مقام های بالا، نیازمند نبوغ و حافظه عالی نیست بلکه طلبه می تواند با داشتن تقوای الهی و تلاش کردن، به مقام های بالا برسد.
9. بهترین قدردانان جایگاه طلبگی، افرادی هستند که با تألیفات خود، جایگاه تشیع را به دنیا نشان داده اند.
منبع : خبرگزاری رسا
فرم در حال بارگذاری ...
از استعمار کلاسیک روباه پیر تا آزادی های یواشکی
نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1394وقتی صحبت از انگلیس پیش می آید همه ناخودآگاه ذهنشان به سمت روباه پیری معطوف می شود که تمام توان خود را به کار می گیرد تا همه چیز را تصاحب کند. درست مثل روباه کتاب فارسی که با هزار ترفند و تبلیغ پنیر زاغ را از چنگش درآورد.
آزادی های یواشکی
در طول تاریخ، انگلیس به عنوان یکی از استعمارگران بزرگ در جهان شناخته می شود. کشوری که علاوه بر تصرف اراضی، تمام توان خود را برای وارد کردن فرهنگ غربی به کشورهای جهان سومی به کار گرفته است.
یکی از تهاجمات فرهنگی انگلیس در ایران پروژه حیازدایی و ترویج بی حجابی بوده است. این تهاجم که پیشینه آن به دوران قاجار بر می گردد، اعتقادات مردم را نشانه گرفته است.
امروزه لازمه نفوذ در افکار مردم این است که ذهن آن ها درگیر مسائلی شود که از اهمیت پایینی برخوردار است. برای برقراری این ارتباط کشور انگلیس با هزینه خودش اقدام به تأسیس شبکه خبری بی بی سی و تولید برنامه های رایگان برای فارسی زبانان نمود. این اقدام زمانی صورت گرفت که مردم کشور انگلیس برای استفاده از شبکه های داخلی هزینه پرداخت می کردند. همچنین با وجود کمبود بودجه و تعطیلی این شبکه در کشورهای دیگر، فعالیت بخش فارسی آن همچنان ادامه دارد!
...
حمایت مغرضانه از آزادی های یواشکیانگلیس برای رسیدن به هدفش از هیچ کاری دریغ نمی کند. حتی اگر لازم باشد، از شخصی به عنوان مهره خاص دفاع می کند. یکی از این اشخاص مسیح علینژاد است. خبرنگار ایرانی مقیم لندن! کسی که صفحه های آزادی های یواشکی خود را، یا به ابتکار خودش و یا با پشتوانه دست های پشت پرده، در شبکه اجتماعی فیس بوک راه اندازی کرد و مورد استقبال و حمایت کشورهایی مانند انگلیس، آلمان و آمریکا قرار گرفت.
کشور انگلیس با استفاده از شبکه بی بی سی اقدام به تبلیغ مستقیم برای این صفحه نمود. در خبرهای مرتبط با این صفحه در وبسایت بی بی سی اینطور می خوانیم:
آزادیهای یواشکی، ثبت سرپیچی علیه حجاب اجباری: این مطلب در واقع مقاله ای است که وضعیت حجاب زنان در ایران و اجباری شدن قانون حجاب را مورد تحلیل قرار داده است. اما وقتی وارد مطلب می شویم؛ رنگ و بوی حمایت از این کار بیشتر از تحلیل آن احساس می شود. در این مقاله نویسنده تأثیر ثبت این سرپیچی را در سه سطح فردی، اجتماعی و سیاسی بررسی کرده است. در واقع نویسنده ادعا کرده که فرد احساسی را تجربه می کند که تا به آن روز تجربه نکرده است و وقتی این احساس را ثبت می کند جسارت و شجاعت را در خود زنده نگه می دارد. همچنین این عمل باعث ایجاد یک همبستگی بین تمام زنانی می شود که دغدغه مشترک “بی حجابی” را دارند.
مطلب بعدی که درباره این صفحه توسط سایت بی بی سی منتشر شده است؛ دفاع از مسیح علینژاد در برابر گزارش شبکه خبر سیما است. بی بی سی این گزارش را تند و توهین آمیز خوانده و علینژاد را چهره ای آرام و محبوب نشان داده است.
در مطلب دیگری نیز بی بی سی به صورت غیر مستقیم اما کاملا ناشیانه به تعریف و البته تبلیغ صفحه علینژاد پرداخته است، صفحه ایی که آمارها نشان می دهند حتی مورد استقبال زنان بدحجاب هم قرار نگرفته است. در این مقاله ۱۰ موضوع داغ شبکه های اجتماعی در سال ۹۳ مطرح شده است که به ادعای نویسنده، صفحه آزادی های یواشکی در صدر این موضوعات است.
در متن گزارش اینگونه آمده است که این صفحه با استقبال زنان ایرانی مواجه شده است و اکنون ۷۴۰ هزار نفر عضو دارد. در اینجا دو نکته مطرح است که از جمعیت ۳۵ میلیونی زنان ایران آیا استقبال ۷۴۰ هزار نفری بی نظیر محسوب می شود؟ در حالی که بخشی از همین ۷۴۰ هزار نفر نیز بانوان مقیم کشورهای دیگرهستند.
نکته دوم اینکه بسیاری از تصاویری که در این صفحه منتشر می شود از صفحات شبکه های اجتماعی شخصی افراد به سرقت می رود. در ویدئو زیر خانمی با شبکه صدای آمریکا تماس می گیرد و این موضوع را مطرح می کند.
البته انگلیس با تمام سیاست هایی که اکنون به کار گرفته، هنوز موفق نشده که به خواسته اصلی خود برسد. اما در ادامه ی این مسیر قطعاً از هیچ اقدامی چشم پوشی نخواهد کرد؛ چرا که آن ها به این باور رسیده اند که در ایران، مدیریت خانواده با مادر است و اگر بتوانند مادر خانواده را گمراه کنند؛ می توانند نظام خانواده را نابود کنند. بنابراین بزرگ کردن مسیح علینژاد به عنوان مبارزی بر علیه حجاب و حامی حقوق زنان، توسط کشور انگلیس تنها با همین هدف صورت می گیرد.
منبع: سایت با حجاب
فرم در حال بارگذاری ...