موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
عاقبت گناهان صغیره
نوشته شده توسطرحیمی 11ام بهمن, 1393به گناهان صغیره نزدیک نشویم
که اصرارش ما را به کبایر
و همین طور تا به مراتب عالیه ی خطا و گناه می کشاند.
مرداب زندگی
نوشته شده توسطرحیمی 10ام بهمن, 1393
مرداب زندگی همه را غرق می کند
ای عشق همتی کن و دست مرا بگیر
حضرت آیت الله بهجت(ره):
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛
دستگیری ولی خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم.
باید به ولی عصر(عج) استغاثه كنیم كه مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
آنچه رسول الله صلی الله علیه و آله را بر امت نگران کرده بود!
نوشته شده توسطرحیمی 10ام بهمن, 1393قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
« از سه چيز بر امّتم بيمناكم
بخل و حرص اطاعت شده
و هوائى كه پيروى شده
و پيشواى گمراه»
من مواعظ النبی صلی الله علیه وآله وسلّم:
إنّما أخاف علی أمتی ثلاثاً، شحّاً مطاعاً وهویً متبعاً وإماماً ضالاً(1)
«شحّ» حالتی مرکب از حرص و بخل است یعنی حرصزدن برای زخارف دنیا و تا وقتی که این حالت در انسان هست ولی به دنبال آن حرکت نکرده، مهم نیست، خطر آن وقتی است که «شحّ» مورد اطاعت، قرارگیرد و انسان برای تحصیل اعراض دنیوی، تلاش کند.
هوای متبع، همان شهوت نفسانی است که انسان از آنها فرمانبردای کند، و بین آن و «شح مطاع» اعم و اخصّ من وجه است.
امام ضالّ، پیشوای گمراهی است که جامعه را در خلاف حق، حرکت داده و به سوی انحراف و تباهی میکشاند، و این ضلالت ریشهاش همان شحّ و هوای نفس است، و لذا با مطالعه تاریخ به روشنی معلوم میشود که انحراف خلفاء بنیامیه و بنیعباس از همان زمانی آغاز شد که آنان به دنبال ارضاء غرائز شهوانی و هواهای نفسانی حرکت کردند و از این رو همه تلاش انبیاء و اولیاء این بوده که با این دو عنصر خطرناک (هوی و شحّ) مبازره کنند.
1) تحف العقول ، حسن بن شعبه حرانی: ص 58 ، بحارالانوار، علامه مجلسی : ج 74 ص 163،
بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1374/01/03
وضعیت ویژهی مغرب زمین
نوشته شده توسطرحیمی 7ام بهمن, 1393
گفتاری از رئیس مرکز اسلامی هامبورگ
پیام اخیر رهبر انقلاب را اگر چه میتوان در یک نگاه کلی معطوف به همهی مردم جهان دانست، اما بهطور خاص، جوانان غربی را خطاب قرار داده است. این موضوع بیانگر وضعیت خاصی است که در حال حاضر در این منطقهی فرهنگی و جغرافیایی وجود دارد. حجتالاسلاموالمسلمین دکتر رضا رمضانی، رئیس مرکز اسلامی هامبورگ، در گفتار زیر به واکاوی بیشتر این موضوع پرداخته است.
وضعیت ویژهی مغربزمین
پیام رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، بیش از همه مؤید وجود وضعیت و شرایط ویژهای است که در این منطقهی جغرافیایی و فرهنگی وجود دارد. البته در عین حال، محتوای پیام و رسالت تعیینشده در آن میتواند مربوط به همه جوانان در شرق و غرب عالم باشد، زیرا آنچه در حال حاضر اتفاق افتاده است مسئولیت هر انسان عدالتخواه و حقیقتجویی را برمیانگیزد تا بهصورت جدی بر آنچه بر دنیای معاصر میگذرد، آگاه و مطلع باشد. برای بیان شرایط ویژهی منطقهی اروپا و آمریکای شمالی، بهعنوان نمونه، میتوان از این موارد یاد کرد:
۱. پروژهی اسلامهراسی و اسلامستیزی که بهصورت جدی، پنهان و آشکار، با موج رسانهای قوی از اتاقهای فکر و مدیریت راهبردی، در حال پیگیری است.
۲. توسعهی هتاکی علنی به ادیان و پیامبران بزرگ الهی از جمله پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به بهانهی آزادی بیان و قداستزدایی از هر امر مقدس به شکلهای مختلف.
۳. معرفی اسلام در رسانهها و مراکز علمی و آکادمی از طریق افراد غیرمتخصص و کسانی که رویکرد حداقلی نسبت به دین دارند و در نتیجه، درصددند که دین را به انزوا بکشانند تا اثر اجتماعی خود را از دست بدهد.
۴. ترویج دو نوع قرائت از اسلام، یعنی اسلام لیبرال و اسلام افراطی-تکفیری، بهجای اسلام ناب.
۵. پروژهی تشدید اختلافات مذهبی بهگونهای که پیروان مذاهب و بلکه یک مذهب را با هم درگیر کنند و موارد فراوان دیگر.
۱۰ توصیه رهبر معظم انقلاب درباره آداب نماز
نوشته شده توسطرحیمی 5ام بهمن, 1393یکی از توصیه های رهبر معظم انقلاب به جوانان در سال های متمادی تقویت ارتباط با خدا و انس با نماز و معنویت بوده است برخی توصیه ها در گزیده بیانات ایشان در این باره را مرور کرده است که به شرح ذیل می باشد:
۱. برای حضور قلب در نماز تمرین کنیم
نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمی گوییم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه علیه السلام این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسم هم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه آن نیازهائی است که به وسیله نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه اینها، قالب و شکل نماز را به وجود می آورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم می کنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است.
انسان نماز را خوب بخواند، با توجه بخواند، حضور قلب داشته باشد. حضور قلب یعنی انسان از آنچه که می گوید و آنچه که در ذهنش می گذرد و بر زبانش جاری می شود، غافل نباشد؛ اینجور نباشد که نفهمد. مثلاً من که حالا دارم با شما حرف میزنم، خب، شما مخاطبید. انسان توجه دارد که یک مخاطبی دارد و دارد گوش می کند و دارد حرف میزند. در نماز هم همین جور باشد؛ یک مخاطبی داشته باشیم، با او حرف بزنیم. من حتّی عرض می کنم اگر کسی معنای نماز را هم نداند، اصلاً هیچ نداند معنای این عبارات چیست، اما همین قدر بداند دارد با یکی حرف میزند، دارد با خدا حرف میزند، این قضیه انسان را نزدیک می کند - «قربان کلّ تقیّ»- این خودش مقرب است؛ تا اینکه حالا مثل ماها که معنایش را می دانیم و تفسیرش را می دانیم و چندین کتاب درباره اش خوانده ایم، اما وقتی که نماز می خوانیم، بالمرّه یادمان میرود که چه کار داریم می کنیم.
حضور قلب و توجه، کاری است که به تمرین احتیاج دارد. کسانی که این کارها را کرده اند و بلدند، به ما یاد میدهند که انسان باید در حال نماز، خود را در حضور یک مخاطب عالیشأن و عالی مقام که خالق هستی است و مالک همه وجود انسان است، احساس کند. هر مقدار از نماز که توانست این حالت را داشته باشد، به تعبیر روایات این نماز، نمازِ مقبول است و آن خاصیت و اثر را خواهد بخشید و دیگر آثار نماز - که نمی شود آثار نماز را در چند جمله یا در چند فقره کوتاه خلاصه کرد - بر این مترتب می شود.
46 فایل صوتی از سخنان اخلاقی آیت الله عبدالکریم حق شناس
نوشته شده توسطرحیمی 4ام بهمن, 1393
گوشه ای از زندگینامه
مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس(ره)
در بیست و چهارمین روز از فروردین سال 1287 هجری شمسی برابر با ربیع الاول سال 1326 هجری قمری در خانواده ای اهل علم در تهران، کودکی متولد شد که نامش را محمد تقی گذاشتند. پدرش آیت الله شیخ محمدرضا تنکابنی از روحانیان فاضل و مدرسان حوزه علمیه تهران بود و این فرزند در دامن پدر و مادری با تقوا و مهربان پرورش یافت.
محمد تقی در شش سالگی به دبستان توفیق رفت و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت . سپس به اصرار مادر به کاروعظ و خطابه روی آورد و اولین باری که به منبر رفت ، 15 - 16 سال بیشتر نداشت .
وی در سال 1316 هجری شمسی در پی خطابه ای که ایراد کرده بود ممنوع المنبر و از پوشیدن لباس روحانیت محروم شد اما پس از سه سال با عزل رضا خان و آغاز جنگ جهانی دوم از ممنوعیت خارج شد .
از مبارزات این عالم دینی و مفسر قرآن، الزامی کردن دروس تعلیمات دینی و از همه مهمتر مبارزه با بهائیت با سخنرانی های افشاگرانه بود.
جوان از نظر عقل و احساسات در دو جلد ، کودک از نظر وراثت و تربیت در دو جلد ، آیة الکرسی پیام آسمانی توحید و شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق از جمله آثار این سخنور توانا و استاد اخلاق است .
سرانجام این استاد فرزانه در 27 آذر 1377 هحری شمسی به دیدار حضرت حق شتافت و در جوار حرم مطهر حضرت عبد العظیم حسنی در شهرری آرمید.
موضوع |
زمان |
03:41 |
|
04:03 |
|
05:26 |
|
04:28 |
|
04:35 |
ویژگی های رسول مهربانی صلی الله علیه و آله در سخنان آیت الله حسن زاده آملی
نوشته شده توسطرحیمی 4ام بهمن, 1393علت غیبت امام زمان، عجل اللّه تعالی فرجه الشریف، خود ماییم!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1393
سبب غیبت امام زمان علیه السلام خود ما هستیم وگرنه اگر ظاهر و حاضر شود، چه کسی او را می کشد؟!
ما از پیش، امتحان خود را پس داده ایم که چگونه ازامام، تحفّظ و یا اطاعت می کنیم و یا این که او را به قتل می رسانیم؟! انحطاط و پستی انسان به حدی است که قوم حضرت صالح علیه السلام، ناقه ی صالح را - با این که وسیله ی ارتزاق و نعمت آنها بود- پی کردند. چنان که قرآن کریم درباره ی آن می فرماید:
« … لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يوْمٍ مَعْلُومٍ»(الشعراء/155)
یعنی، یک روز آب، سهم شما باشد و روز دیگر، سهم آن و روزی که آب چاه را می خورَد در عوض به آن ها شیر می داد!
بنابراین، همان گونه که ممکن است عقلا، خزینه و انبار نعمت خود را نابود کنند- هم چنان که ناقه ی صالح را کشتند، چون از کوه آمده بود- امکان دارد که ما انسان های عاقل! امام زمان علیه السلام را نیز که تمام خیرات از او است و از ناقه ی صالح بالاتر و پر فیض تر است، برای اغراض شخصیه ی خود به قتل برسانیم!!
چه کنیم که معصیت نکنیم؟
برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت ها و خوشی ها و دارایی ها و عزت ها و… است و معصیت، عبارت است از محرومیت و ناخوشی و نداری و ذلت و…
چه کار کنیم خانواده گرم و با صفا باشد؟
موافقت اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده به صورت صددرصد برای غیر انبیا و اولیا - علیهم السلام - غیر ممکن است. لذا ما اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و با صفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر واستقامت و گذشت و رأفت را پیشه ی خود کنیم؛ تا محیط خانه، گرم و نورانی باشد و اگر این ها نباشد، اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد. و همه ی اختلافات خانوادگی از همین جا ناشی می شود.
برگرفته از کتاب نکته های ناب/رضا باقرزاده گیلانی
مجله:خیمه-آذر 1382- شماره 9
بازتاب گسترده پیام رهبر انقلاب در رسانههای جهان/ ضرورت مراجعه به قرآن و عدم پیشداوری درباره اسلام
نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1393بازتاب پیام مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنهای در شبکههای اجتماعی و رسانههای جهان بسیار گسترده بود.
از شب گذشته بسیاری از کاربران ایرانی و غیر ایرانی شبکه های مختلف اجتماعی، متن کامل یا بخش هایی از این پیام مهم را به اشتراک گذاشته و در مورد آن به بحث و تبادل نظر پرداختند. برخی کاربران ایرانی، این پیام را یادآور نامه تاریخی امام خمینی(ره) به گورباچف درباره فروپاشی نظام کمونیستی شوروی دانسته و از آن به عنوان “نقطه عطف” روابط غرب با اسلام یاد کردهاند.
این پیام مهم در بسیاری از رسانه های مستقل جهان و نیز نشریات و خبرگزاریها و سایتهای جهان اسلام بازتاب داشت. اما تا این لحظه با سکوت تعدادی از رسانه های اصلی غربی روبرو شده است. البته برخی از رسانههای غربی با تقطیع این پیام، بخشهایی از آن را منتشر کرده اند. نکته قابل توجه اینکه اغلب این رسانهها از انتشار قسمتهایی از پیام که به سابقه سیاه استعماری غرب اشاره دارد، خودداری کرده و تنها گزیدههایی از آن را منتشر کردند.
رادیو بینالمللی چین در پایگاه اطلاع رسانی خود در مطلبی با عنوان «نامه رهبر ایران به جوانان اروپا و آمریکای شمالی» نوشت:
رهبر معظم انقلاب ایران در پی حوادث فرانسه، از جوانان اروپا و آمریکای شمالی خواستند از طریق قرآن با زندگی پیامبر اسلام آشنا شوند.
این رسانه با انتشار بخشی از نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، ادامه داد: ایشان همچنین از جوانان غربی بویژه جوانان فرانسه و آمریکای شمالی خواسته اند که اجازه ندهند حوادث پیش آمده آنان را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کند.
رادیو بین المللی چین در ادامه نوشت: رهبر عالی ایران همچنین، دلیل مخاطب قرار دادن جوانان غربی را حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در نقاط مختلف دنیا و نیز دیدن حس حقیقت جویی در قلب های این جوانان عنوان کرده اند.
ایشان همچنین در نامه سرگشاده خود از جوانان غربی خواستند تا اسلام را براساس حوادث تروریستی اخیر که در کشور فرانسه رخ داده، داوری نکنند.
حیفم میآید پسرم به جهنم برود.
نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1393عضو مجلس خبرگان رهبری گفت:
سال ۸۸ عکس امام را پاره و به امام حسین علیه السلام توهین کردند، این کارها را میرحسین و کروبی انجام دادند و الان هم دل ما از دست اینها داغدار است.
به نقل از تسنیم، آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری که در برنامه شناسنامه حضور یافته بود، در مورد شروع دوران مبارزاتی خود علیه رژیم شاه، اظهار داشت: از زمانی که آقای بروجردی (ره) به قم آمدند، من با حضرت امام خمینی (ره) آشنا شدم و از درس ایشان استفاده زیادی کردم. من در جاهایی که منبر میرفتم، به خصوص خوزستان در مورد کارهای ناقص شاه صحبت میکردم. سینمایی برپا کرده بودند که واقعاً نکوهیده بود و افرادی موذی در آن فعالیت داشتند که من با آن مخالفت کردم و گفتم شما با اینگونه امور میخواهید اسلام را تضعیف کنید. این موضوع باعث تبعید من به گناباد شد.
وی ادامه داد: وقتی به گناباد رفتم، کسی از من حمایت نکرد. من باید در شهربانی میماندم مگر اینکه روحانی شهر بیاید و ضمانت کند که متاسفانه روحانی گناباد هم ترسید این کار را انجام دهد. همینطور که داشتم در خیابان قدم میزدم، جوانی آمد و گفت شما آقای خزعلی نیستید؟ گفتم بله! گفت چرا اینجا دارید قدم میزنید؟ گفتم من باید در شهربانی بخوابم، مگر اینکه یک ضامن داشته باشم. آن جوان گفت من ضامن میشوم و در نهایت ضمانت من را انجام داد و مرا به خانه خود برد. بعد از مدتی هم در گناباد منزلی گرفتم و در این شهر مستقر شدم.
**شاه به قم آمد و گفت دوران مفتخوری گذشته
عضو مجلس خبرگان در بخش دیگری از صحبتهایش اظهار داشت: قصد من از ابتدای مبارزات، نابودی شاه بود. این مرد ِ ناجور آمد به قم گفت و دوران مفتخوری گذشت، هزار سال است فکر این آدمها (روحانیت) تکان نخورده! دهه اول یکی از محرمها که در خوزستان منبر داشتم، شب عاشورا به سیم آخر زدم و همه حرفهایم را بیان کردم. وقتی از منبر پایین آمدم رئیس شهربانی پایش را جلوی پایم دراز کرد و رئیس ساواک هم که همراه او بود به من گفت دیگر نباید منبر بروی! من هم گفتم باشد، منبر نمیروم. در نهایت دیدند اگر من روز عاشورا منبر نروم، خیلی برایشان سنگین تمام میشود. رئیس شهربانی آمد و گفت میتوانید منبر بروید! گفتم، نمیروم، شما دیشب گفتید دیگر نباید منبر بروی! در نهایت یکی از بازاریها که معتمد من بود آمد و گفت من نمیگویم منبر بروید یا نروید ولی مردم منتظرند. من هم گفتم چشم به خاطر شما میآیم.