موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
حفظ رحمت الهی ادر کلام رهبری+ صوت
نوشته شده توسطرحیمی 30ام آبان, 1392کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا در کلام رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 27ام آبان, 1392چگونه بدانیم خداوند از ما راضی است؟
نوشته شده توسطرحیمی 26ام آبان, 1392برای این که بدانیم حالمان نزد خداوند چگونه است، باید اعمالمان را با قرآن بسنجیم، اگر به آنچه که قرآن توصیه کرده است، عمل نموده و از آنچه نهی کرده، دوری کرده باشیم، خداوند از ما راضی است.
چگونه بدانیم خداوند از ما راضی است؟
پاسخ آیتالله استادی به یک سئوال؛
آیتالله رضا استادی، در جمع زائران بارگاه ملکوتی کریمه اهلبیت(س) عمل به واجبات را به نفع انسان دانسته و گفت: بر اساس آموزههای قرآنی، هر کسی که واجبات الهی از جمله، نماز، جهاد، و… را انجام دهد، علاوه بر عمل به تکلیف الهی، در مسیر رشد و تعالی قرار می گیرد.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه، با اشاره به این که علم به تنهایی برای نجات انسان کافی نیست، ابراز داشت: درست است که روایات فراوانی درباره علماندوزی وجود دارد، ولی علم زمانی میتواند انسان را به سعادت برساند که همراه با عمل باشد.
وی با اشاره به نصیحتی از جناب ابوذر غفاری مبنی بر این که ” به کسی که دوست داری، ستم نکن"، اظهار داشت: انسان خود را از همه بیشتر دوست دارد و زمانی که مرتکب گناه می شود، به خود ستم میکند.
امام جمعه قم یادآور شد: زمانی که انسان نسبت به این مسئله آگاهی داشته باشد، از انجام معصیت و گناه اجتناب کرده و کارهای نیک انجام میدهد، در نتیجه هیچ گاه از مرگ هراسی ندارد.
وی افزود: جناب ابوذر در جایی دیگر در پاسخ به این که چرا انسان از مرگ میترسد؟ گفتند “چون این انسانها دنیای خود را آباد و نسبت به آبادی آخرت کوتاهی کردهاند".
آیت الله استادی با بیان این که بسیاری از افراد در آباد کردن خانههای دنیایی تلاشها و ناملایمتهای زیادی تحمل میکنند ولی نسبت به آخرت بیتوجه هستند، افزود: انسان باید بیش از دنیا، به زندگی و خانه آخرت توجه نماید، چراکه دنیا گذرگاه و آخرت جاودانه است؛ البته نباید در آباد کردن آخرت، نسبت به دنیا به گونهای بیتوجه باشد که آن را ویران سازد.
دبیر شورای عالی حوزه های علمیه به سخن جناب ابوذر درباره سفر آخرت اشاره کرد و گفت: هر کسی اهل خیر و احسان باشد، وقتی از این دنیا به عالم دیگر میرود، مانند کسی است که مسافر بوده و به خانه خود باز میگردد.
وی افزود: جناب ابوذر همچنین بیان داشتهاند که برای این که بدانیم حالمان نزد خداوند چگونهاست، باید اعمالمان را با قرآن بسنجیم، اگر آنچه قرآن به آن توصیه کرده است، عمل کرده و از آنچه نهی کرده است، دوری کرده باشیم، خداوند از ما راضی است، در غیر این صورت مورد خشم خداوند قرار خواهیم گرفت.
آیت الله استادی در پایان یادآور شد: انسان همان طور که در مسیر پر از تیغ و خار با احتیاط قدم بر میدارد، در مسائل زندگی نیز باید این گونه عمل کند و مراقب کارهایی که انجام میدهد، باشد.
مقتل خواني رهبر انقلاب در مصائب شهادت حضرت علي اكبر(ع) درنماز جمعه سال 74
نوشته شده توسطرحیمی 20ام آبان, 1392اینفوگرافی:آیین عزاداری از نگاه مراجع عظام
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1392در این اینفوگراف به مسائلی همچون نماز اول وقت، سیاستزدگی در عزاداری، روضه خواندن در بین ادعیه، برهنه شدن و مزاحمت برای مردم از نظر علما و مراجع پرداخته شده است.
ازجمله مراجع و علمایی که در این اینفوگرافیک نظراتشان منتشر شده است ، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای، آیت الله مهدوی کنی، آیات عظام مکارم شیرازی، نوری همدانی، بهجت، لنکرانی، جوادی آملی، صافی گلپایگانی و … می باشند.
بیست جمله برگزیده از مقام رهبری درباره عزاداری حضرت سیدالشهدا
نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1392پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای بیست جمله برگزیده از رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا (ع) را منتشر کرده که به شرح ذیل است:
در زندگى حسینبنعلى علیهالسّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلهاى که همه دامنهها را تحتالشعاع خود قرار مىدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. (۱۳۷۱/۱۱/۰۶)
تحقیقاً یکى از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
یکى از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلى علیهالسّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
قدر مجالس عزادارى را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهاى براى ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسینبنعلى علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
در ماه محرم، معارف حسینى و معارف علوى را که همان معارف قرآنى و اسلامى اصیل و صحیح است براى مردم بیان کنید. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)
اگر براى ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز کنید و از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟! (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
وقتى شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمیکنیم؛ جورى میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. (۱۳۸۶/۰۴/۱۴)
برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مىکند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینکه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دستههاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مىکند و بسیار خوب است. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمىتوانم این مطلب - قمهزدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضى نیستم. اگر کسى تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
لازم است از همه برادران و خواهرانى که در سراسر کشور، در ایّام عزادارى، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزادارى، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزارى کنم. (۱۳۷۷/۰۲/۱۸)
هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعه اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیهالسّلام) است. (۱۳۹۱/۰۹/۰۱)
اگر کسانى براى حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر مىافتد، یا براى مقامشان یا براى شغلشان یا براى پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلىها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. (۱۳۷۵/۰۳/۲۰)
اگر فداکارى بزرگ حسینبنعلى علیهالسلام نمىبود که این فداکارى، وجدان تاریخ را به کلى متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه قرن دوم هجرى، بساط اسلام به کلى برچیده مىشد. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)
کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. (۱۳۷۵/۰۹/۲۴)
عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلى علیهالسّلام - همان کودکى که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهى او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! (۱۳۷۳/۱۰/۱۵)
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبى دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصهى کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. (۱۳۸۸/۰۵/۰۵)
عاشورا پیامها و درسهایى دارد. عاشورا درس مىدهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. درس مىدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مىدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار مىگیرند. (۱۳۷۱/۰۴/۲۲)
درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابىعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یکى از درسهاى عاشورا بود. (۱۳۷۷/۰۲/۱۸)
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى که در آن، خون بر شمشیر پیروز مىشود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوههاى نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیهالسّلام است که شما دیدید. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
درس حسینبنعلى علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامى این است که براى حقّ، براى عدل، براى اقامهى عدل، براى مقابلهى با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودى خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحى که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. (۱۳۹۲/۰۳/۲۲)
پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم مىدهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنبالهروان آنان قرار بده.
پروردگارا! حیات و زندگى ما را زندگى حسینى و مرگ ما را مرگ حسینى قرار بده.
پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهداى کربلا محشور کن. شهداى عزیز ما را با شهداى کربلا محشور کن. (۱۳۷۴/۰۳/۱۹)
گزیده سخنان رهبری درباره "امامت و ولایت"
نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1392به مناسبت فرارسيدن عيد غدير خم، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی خامنهای پيشخوان زير را برای مطالعه بيشتر در زمينه «امامت و ولايت» پيشنهاد میكند:
ضرورت توجه به عنصر مبارزه حاد سياسی در زندگی اهل بيت(علیهم السلام) / بركات ولايت عهدی امام رضا علیه السلام برای شيعيان
پيام به كنگرهی علمی بينالمللی امام علیبنموسیالرضا عليهالسّلام ۱۳۶۳/۰۵/۱۸
جهاد مقدس امام موسىبنجعفر علیه السلام
پيام به سومين كنگرهى جهانى حضرت امام رضا علیه السلام ۱۳۶۸/۰۷/۲۶
ولايت، يعنى حاكميت و سرپرستى در جامعه اسلامى
سخنرانى در ديدار با كارگزاران نظام به مناسبت عيد سعيد غدير ۱۳۶۹/۰۴/۲
معناى ولايت اسلامى يعنى حاكميت انسانهاى پارسا و مخالف با شهوات
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۰/۰۴/۱۰
وظيفه داريم خود را شايسته انتساب به اهل بيت علیهم السلام كنيم
بيانات در ديدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
محبت واقعی نسبت به اهل بيت علیهم السلام
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم ۱۳۷۰/۱۰/۲۹
معنای نصب اميرالمؤمنين علیه السلام ، اهميت دادن به معيارهای ارزشی اسلام
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۳/۰۳/۰۸
ولايت اهل بيت، استمرار نبوت پيامبر
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۴/۰۲/۲۸
توجه به بعد سياسی ولايت، باطل كننده شبهه جدايی دين از سياست
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۵/۰۲/۱۸
اساس و پايه بودن ولايت برای اسلام، مضمون حادثه غدير
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۶/۰۲/۰۶
ولايت لازمه حكومت و تسلّط الهى
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۷/۰۱/۲۷
ارتباط خاص بسيجيان با امام زمان(عج)
بيانات در ديدار جمعی از بسيجيان ۱۳۷۸/۰۹/۰۳
فلسفه بسيار عميق غدير؛ تعليم و تربيت انسانها تا ايجاد جامعهای سعادتمند و عادلانه در سراسر كره زمين
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در سالروز عيد سعيد غدير خم ۱۳۷۹/۱۲/۲۴
تعلق غدير به همه مسلمانان عالم
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۸۱/۱۲/۰۱
غدير؛ نشاندهنده جامعيت اسلام و نگاه به آينده
بيانات در ديدار مردم قم در سالروز عيد سعيد غدير خم ۱۳۸۵/۱۰/۱۸
حاكميت و عظمت اسلام، به بركت روح ولايت
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در روز عيد سعيد غدير خم ۱۳۸۶/۱۰/۰۸
مسئله ولايت، نمايش دهنده توجه اسلام به حكومت
بيانات درديدار قشرهاى مختلف مردم در روز عيد غدير ۱۳۸۷/۰۹/۲۷
حادثه غدير معين كننده تكليف مسير عمومی امت اسلامی
بيانات در ديدار مردم به مناسبت عيد غدير ۱۳۸۸/۰۹/۱۵
جامعه با سرپرستی امام عادل، هادی به حق است
بيانات در جمع ۱۱۰ هزار بسيجی در روز عيد غدير ۱۳۸۹/۰۹/۰۴
ولايت مطلقه فقيه و انعطافپذيری دستگاه ولايت
بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۱۳۹۰/۰۶/۱۷
محبت الهى و راه رسيدن به آن
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1392«يا مُحَمَّدُ؛ وَجَبَتْ مَحَبَّتي لِلْمُتَحابّينَ فيّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتي لِلْمُتَقاطِعينَ فيّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتي لِلْمُتَواصِلينَ فيّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتي لِلْمُتَوَّكِّلينَ عَلَىَّ وَ لَيْسَ لَِمحَبَّتي عَلَمٌ وَ لا نِهايَةٌ وَ كُلَّما رَفَعْتُ لَهُمْ عَلَماً وَضَعْتُ لَهُمْ عَلَماً…»
خداى متعال رسولش را مورد خطاب قرار داده، مىفرمايد:
محبّت من بر چهار دسته از مردم واجب است (اين وجوب از قبيل وجوب تكليفى نيست، بلكه ثبوت قطعى محبّت خدا را مىرساند):
دسته اول: كسانى كه يكديگر را به جهت من دوست داشته باشند.
دسته دوم: كسانى كه براى من از دوستى و ارتباط با كسانى كه نمىپسندم، دست بردارند و رابطه خود را با دشمنان من قطع كنند. به ديگر سخن، اگر بر اساس هواى نفس و بر خلاف رضاى پروردگار ارتباطى بين آنها برقرار شد، به انگيزه عشق به خدا چنين پيوند و ارتباطى را قطع كنند.
دسته سوم: افرادى كه به جهت من با يكديگر رابطه برقرار كنند (و اگر چنانچه كدورت و تيرگى بينشان وجود دارد، آن را فراموش كنند و در ايجاد ارتباط و پيوند همه جانبه تلاش و همت نمايند.)
دسته چهارم: گروهى كه بر من توكل داشته باشند.
پيداست كه خداوند در مقام برانگيختن افراد به سوى كارهايى است كه موجب سعادت و تقربشان به اوست. البته كسى برانگيخته مىشود كه به خداوند محبّت داشته باشد، نه آنكه بى تفاوت و غافل باشد. براى كسى كه واقعاً به محبّت خداوند دست يافته است، محبّت خداوند نزد او بيشتر ارزش دارد از كسى كه در بيابان راه را گم كرده و زاد و توشهاش تمام شده و در آستانه مرگ است و انتظار مىكشد تا نان و آبى به او برسانند و او را از سرگشتگى در بيابان و گمراهى نجات دهند.
چون كسى كه در آستانه مرگ و از دست دادن زندگى زودگذر دنياست و آرزو دارد چند روز ديگر زنده بماند، مىخواهد راه را پيدا كند تا چند صباحى ديگر در اين دنيا زندگى كند و اين هرگز قابل مقايسه با ارزش و اهميّت محبّت خدا به بندهاش نيست كه از هر جهت مفيد و ثمربخش و سازنده و در عين حال جاودانه است.
پر واضح است كه بشر تلاش مىكند تا در اين دنيا محبّت ديگران را به خود جلب كند، و البته همت ها متفاوتند: افراد بلند همت درصددند كه در دل مردم جاى گيرند، ديگران به آنها محبّت و عنايت داشته باشند؛ ولى اهل آخرت تنها به اين نوع محبّت بسنده نمىكنند و در تكاپوى كسى هستند كه محبّتش بيش از همه جهان، فايده و ارزش دارد و براى تحصيل و دست يابى به آن از همه چيز و همه دنياى خود مىگذرند. ولى افسوس كه جز براى اندكى، ارزش محبّت الهى ناشناخته است.
پى بردن به اهميّت محبّت خدا، به نوبه خود درجهاى از شناخت و معرفت ذات اقدس خداوند است و لااقل با اين حد از معرفت، ما دچار جهل مركّب نشده ايم. حال وقتى تا اين حد اين معنا را درك كرديم، بايد در جهت تحصيل چنين امر عظيم و ارزش مندى همّت گماريم و در اين راه از همه امكانات خود بهره جوييم، تا محبّت الهى به معناى واقعى در ما پديد آيد.
اينكه در اين حديث شريف آمده است: «وَجَبَتْ مَحَبَّتي لِلْمُتحابين فيّ» (كسانى كه يكديگر را به جهت من دوست داشته باشند، محبّت من بر آنان واجب مىگردد)، بدان جهت است كه دوست داشتن يكديگر در واقع محبّت ورزيدن به خداست، چه آنكه دوستى با دوستان خدا، نوعى اظهار مودت و محبّت به خداوند است. طبيعى است اگر محبّت به كسى يا چيزى تعلق گرفت به متعلقات او نيز سرايت خواهد كرد، اگر كسى به خدا علاقه داشت به مقربان و نزديكان او نيز علاقه مند است و اين از آثار تكوينى محبّت است، زيرا نمىتوان به كسى محبّت داشت، اما نسبت به آثار و متعلقات او بى تفاوت بود. از اين رو اگر شخصى به خداوند محبّت داشت به هر كه به خدا نزديكتر است، بيشتر محبّت خواهد ورزيد ولذا چنين افرادى در وهله اول به وجود مقدس پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام) محبّت مىورزند و سپس به شيعيانى كه به آنها نزديكترند و راه آنان را بهتر از ديگران پيمودهاند و به دستورات و فرامين آنها بيش از ديگران عمل مىكنند.
منبع:راهيان كوى دوست(شرح حديث معراج)/آية اللّه محمدتقى مصباح يزدى