موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
اهميت و جايگاه نماز
نوشته شده توسطرحیمی 6ام اردیبهشت, 1392
از قرآن و روايات و همچنين برهان هاى عقلى استفاده مى شود كه هدف نهايى از آفرينش انسان، تكامل روحى و معنوى و رسيدن به مقامى است كه قرب به خداوند متعال ناميده مى شود، و انسان با انجام دادن اعمال اختيارى مى تواند به اين مقام والا برسد. اعمال اختيارى در صورتى كه موجب نزديك شدن به قرب الهى باشند «عبادت» ناميده مى شوند. در اين باره قرآن كريم مى فرمايد:
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ؛(1)
و جنّيان و آدميان را نيافريدم مگر براى اينكه مرا بپرستند».
عبادات را مى توان به دو دسته تقسيم كرد:
برخى از آنها فقط براى اظهار بندگى به پيشگاه الهى صورت مى گيرند. قوام اين گونه اعمال (نظير نماز و روزه) به قصد قربت مى باشد و بدون آن، ماهيتشان تحقق نمى يابد. دسته دوم، اعمال ديگرى است كه با هدف خاصى انجام مى شوند و اگر مورد رضايت خداوند باشند و با قصد قربت تحقق يابند، عبادت به شمار مى آيند. بنابراين شرط اساسى در عبادت بودن يك عمل، قصد قربت است و هر قدر نسبت به آن اهتمام ورزيم، ارتباط نزديك ترى بين ما و خداوند برقرار مى گردد و از جنبه معنوى، به خداوند نزديك تر مى شويم.
از روايات اهل بيت(عليهم السلام) استفاده مى شود كه نماز، عبادت برتر است و خداوند متعال همه پيامبران و اوليا را به آن سفارش كرده است و اين امر از قطعيات اسلام به شمار مى رود. در قرآن نيز آمده است كه خداوند به حضرت موسى(عليه السلام)وحى فرمود:
«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛(2)
و براى ياد من نماز را برپادار».
حضرت عيسى(عليه السلام) نيز در گهواره اين سفارش خداوند را يادآور شد:
«وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا؛(3)
و تا زنده ام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است».
اهميت نماز تا به حدى است كه قبولى عبادات ديگر به قبولى آن بستگى دارد و اگر نماز مورد قبول درگاه الهى قرار نگيرد، بقيه عبادات نيز قبول نخواهد شد. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايند:
«انَّ أَوَّلَ مَا يُحاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلوةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛(4)
اولين چيزى كه بنده درباره آن حساب رسى مى شود، نماز است؛
پس اگر پذيرفته شد، بقيه اعمال نيز پذيرفته خواهد شد».
ارتباط بين قبولى نماز و قبولى عبادات ديگر به توضيحى نياز دارد كه فعلا در صدد بيان آن نيستيم. منظور ما اين است كه بهترين راه رسيدن به قرب خداوند و نايل شدن به سعادت ابدى، نماز است؛ از اين رو بايد در انجام دادن آن اهتمام جدّى داشت.
توجه به اين نكته ضرورى است كه نماز ويژگى هايى دارد كه به ظاهر شريعت مربوط مى شود و رعايت آنها براى انجام دادن نمازِ صحيح لازم است؛ اما آنچه باعث تقرب حقيقى به خداوند مى شود، روح نماز و توجه دل به خداوند است. به عبارت ديگر، انسان از راه دل با خداوند ارتباط برقرار مى كند، نه از طريق شكل رفتار. بنابراين براى استفاده بهتر و شايسته تر از نماز، بايد بكوشيم روح نماز را بيشتر درك كنيم كه اين مهم با تعلق بيشتر دل به نماز حاصل مى شود. بر اين اساس، سعى ما بر آن است كه درباره محتواى نماز مباحثى را ارائه كنيم.
—————————————————————-
- ذاريات (51)، 56.
- طه (20)، 14.
- مريم (19)، 31.
- محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 83، باب 6، حديث 46، ص 25.
به سوي تو/آية اللّه محمدتقى مصباح يزدى
آیات آخر سوره حشر نفس را اصلاح می کند
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1392
پسرم !
سوره مبارکه حشر را مطالعه کن که گنجینه هایی از معارف و تربیت در آن است
و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند
و از آنها به مدد الهی توشه ها بردارد
خصوصا آیات اواخر آن می فرماید:
[یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون]
با تدبیر در معنی آنها در تعقیب نمازها و خصوصا در اواخر شب ،که قلب فارغ البال است ،
خیلی موثر است در اصلاح نفس.
امام خمینی ره
حكمت خواندن قرآن در نماز
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1392
پس از گفتن تكبيرة الاحرام، واجب است نمازگزار سوره حمد و سوره اى ديگر از قرآن را بخواند. البته به اعتقاد شيعيان، نمازگزار نمى تواند سوره هايى را كه سجده واجب دارند در نماز بخواند. در اينجا دو سؤال مطرح مى شود:
سؤال اول اينكه چرا واجب است مردم در نماز قرآن بخوانند؟
سؤال دوم اينكه چرا قرائت قرآن در نماز با سوره حمد آغاز مى شود؟
اتفاقاً برخى اين دو سؤال را در محضر امام رضا(عليه السلام) مطرح كردند و آن حضرت در پاسخ سؤال اول فرمودند:
«حكمت خواندن قرآن در نماز اين است كه مردم قرآن را كنار ننهند و ضايع نسازند، بلكه ارتباط مردم با قرآن حفظ شود و مردم از آن درس بياموزند تا در نتيجه قرآن مهجور نماند»(1).
يعنى آنان هر روز بخشى از قرآن را بخوانند و بدانند كه به دليل اهميت ارتباط با قرآن و حفظ پيام و رسالت آن، خداوند واجب كرده كه نمازگزاران روزانه ده بار در نماز قرآن بخوانند.
اگر جز اين مى بود و خواندن قرآن در نماز واجب نمى شد، چه بسا ارتباط بسيارى از مسلمانان با قرآن كه بهترين تحفه و نعمت خداوند براى انسان ها و عالى ترين راه رسيدن به سعادت دنيا و آخرت است قطع مى گرديد. پس مسلمانان با اختلاف مراتبى كه دارند، ناگزيرند ارتباط ثابتى با قرآن داشته باشند. طبيعى است كه وقتى ارتباط با قرآن برقرار گرديد، كم كم با زبان و قرائت قرآن آشنا مى شوند و همچنين زمينه درك مفاهيم قرآن در آنها پديد مى آيد و مسير عمل به قرآن نيز هموار مى گردد؛ اما اگر خواندن قرآن در نماز واجب نمى شد و خواندن آن تنها مستحب بود، بسيارى از افراد انگيزه اى براى خواندن قرآن نداشتند و با مسدود شدن اين راه، عملا حكمت نزول قرآن كه هدايت انسان هاست، تحقق نمى يافت.
در پاسخ به سؤال دوم كه چرا خداوند واجب كرده كه هر روز ده بار سوره «فاتحة الكتاب» را در نمازهايمان بخوانيم، حضرت فرمودند: «چون در هيچ سوره اى از قرآن به اندازه سوره حمد سخنان حكمت آموز و نيك جمع نشده است»(2).
از فرمايش آن حضرتْ هم اهميت ارتباط با خداوند استفاده مى شود و هم اين نكته كه ارتباط ضرورى با قرآن، از رحمت و لطف الهى در حق ما سرچشمه مى گيرد تا بدين وسيله از معارف و حقايق بى كران قرآن در جهت سعادت و نيل به كمال بهره گيريم. چه بسا اگر خداوند اجازه مى داد كه در نماز تنها دعا بخوانيم، از بركات قرآن محروم مى مانديم؛ اما ما به عنوان مسلمان با خداوند پيمان بسته ايم كه در جهت كسب رضا و خواست او حركت كنيم و راه او را براى رسيدن به سعادت خويش برگزينيم؛ و خداوند تنها راه ارتباط با خود را قرآن قرار داده تا در پرتو استفاده و عمل به اين كتاب آسمانى، به مقام قرب او دست يابيم.
كسانى كه به اين حقيقت توجه داشته باشند، هيچ گاه قرآن را از مقام و عظمتى كه دارد، تنزل نمى دهند و آن را نقدپذير نمى دانند. امروزه كسانى داعيه مسلمانى دارند؛ اما قرآن را در رديف كلام عادى بشر قرار مى دهند و مى گويند بخشى از آموزه هاى قرآن صحيح نيست و بايد به نقّادى آن پرداخت. آنان مى گويند: بايد آموزه هاى قرآنى را با دستاوردهاى علوم بشرى سنجيد و هر بخش از قرآن را كه هماهنگ با آنهاست، پذيرفت و آن بخش از قرآن را كه با علم و دستاوردهاى علوم بشرى هماهنگ نيست، رد كرد و معتقد شد كه زمان آن آموزه ها سر آمده است! اگر ارزش، از آنِ علم است و قرآن فروتر از علم به حساب مى آيد و براى تشخيص درستى و نادرستى آن بايد آموزه هاى آن را با علم تطبيق داد، چه ضرورتى دارد كه ما سراغ قرآن برويم و آن را فرا گيريم؟ از ابتدا سراغ علم مى رويم؛ همان طور كه ديگران دين را كنار نهادند و تنها به سراغ علم رفتند. اساساً چرا ما مسلمان باشيم و زحمت بكشيم كه قرآن را نقادى كنيم تا دريابيم چه بخشى از آن درست و چه بخشى نادرست است، بلكه قرآن و مسلمانى را كنار مى گذاريم و با همه وجود تسليم علم و دستاوردهاى بشرى مى شويم!
—————————————————
1. شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 260.
2. همان
به سوي تو/آية اللّه محمدتقى مصباح يزدى
نمیتوان با دروغ و پول دادن به مردم کشور را اداره کرد.
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1392به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیتالله العظمی جوادیآملی، عصر روز گذشته در دیدار با اعضای کمیته وحدت فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس با بیان این که رئیس جمهور باید به فکر چگونگی اداره کردن جامعه باشد، گفتند:
مردم را با دروغ و پول دادن و روشهای کمیته امدادی نمیتوان اداره کرد.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این که قانونگذاری نظام جمهوری اسلامی ایران ۳ ویژگی اساسی دارد، ادامه دادند: مجالس کشورهای دیگر از این سه ویژگی برخوردار نیستند، از همینرو نظام تدوین در آنها ابتر است و بر این اساس نظام سازمان ملل متحد و سازمانهای بینالمللی دیگر هم به دلیل نداشتن این ۳ ویژگی ابتر هستند.
ایشان با بیان این که قانون اساسی حدود و سقور قانونگذاری را در اختیار مجلس قرار میدهد، افزودند: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کلیاتی دارد که مجلس شورای اسلامی براساس آن عهدهدار تصویب مواد و قانونگذاری است.
این مرجع تقلید با اشاره به این که اصول قانون اساسی مبنای تصویب مواد و قانونگذاری است، تصریح کردند: مسئله تامین رفاه مردم، تامین معیشت، ایجاد شغل و رعایت عدالت جزو مبانی قانون اساسی است که باید در مصوبات مجلس به این مبانی مهم توجه شود.
معظم له با تاکید بر این که ریشه تمام اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عدل است، یادآورشدند: این اصول دست مجلس را باز میگذارد تا چه موادی را تصویب کند و در چه محدودههایی از قانون فراتر نرود و رعایت عدل در همه کشورها جز کشورهای عربی که نوکر آمریکا هستند و مجلس و قوانینی ندارند، رعایت میشود، اما عدل یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن و چه کسی میداند جای اشیاء کجاست؟ جای اشخاص کجاست؟ و جای امنیت کجاست؟
صفحات: 1· 2
انسان کاری مهمتر از خودسازی ندارد
نوشته شده توسطرحیمی 4ام اردیبهشت, 1392
انسان کاری مهمتر از خود سازی ندارد
و ساختن هر چیز را مایه ای به حسب آن چیز لازم است
مثلا دیوار را سنگ و گل باید
و انسان را علم و عمل.
انسان تا به لقا الله نرسیده است
به کمال مطلوب اش ناعل نشده است
و لقا الله به معنی اعتصاف انسان
به اوصاف الهی و تعلق او به خلایق است.
علامه حسن زاده آملی
ماجرای نماز شب آیت الله بهاءالدینی
نوشته شده توسطرحیمی 4ام اردیبهشت, 1392
آن شب را نخوابیدم. ایشان بعد از نیمه شب بلند شد. میدانستیم که چای باید کنارشان باشد، چایشان آماده بود. قبل از وضو، بلند شدند، نشستند مدتی در عالم خودشان بودند و داشتند نگاه میکردند، بعد رفتند وضو گرفتند و آمدند و نماز شب مختصری خواندند…
«بسم الله الرحمن الرحیم»
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی خطیب محبوب جمعهای مذهبی و امام جمعه موقت تهران که توفیق درک شاگردی آیت الله سیدرضا بهاءالدینی را دارد.
در گفتگویی خواندنی صحبتهایی شنیدنی و نکاتی جالب درخصوص آیت الله سیدرضا بهاءالدینی، مطرح کرده و دریچههای جدیدی را در شناخت این بزرگوار به روی مخاطب گشوده است که در ادامه بخشهایی از آن تقدیم می شود:
از چه زمانی با آیت الله بهاءالدینی آشنا شدید؟
خیلی دقیق یادم نیست. من بچه طلبه بودم در یک مجلسی که ایشان بودند، روضه خواندم و آقای بهاءالدینی خیلی مرا تحویل گرفت.
این حرفهایی که الان به برکت امام و انقلاب مطرح است، آن موقع اصلاً کسی در این وادیها نبود، ولی خب امثال آنها را دوست داشتم.
اینها هم ما را دوست میداشتند و خیلی عادی تفقد و نوازش میکردند، ولی رفت و آمد اصلی ما با مرحوم آیتالله بهاءالدینی از اواخر دوره حضرت امام بود که رسماً گاهی به منزلشان میرفتیم.
ایشان هم سراغ ما را میگرفت. قهراً هم آدم یک احساس خاص و جدیدی پیدا میکند. کرامتهای ایشان را میشنیدیم و دیگر با این دید به ایشان نگاه میکردیم.
آن وقتها این جوری نبود. نماز آقای بهجت میرفتیم، روضه آقای بهجت میرفتیم و حالیمان نبود که آقای بهجت از اولیاءالله است، اشرافی دارد، چشم بازی دارد. اینها حالیمان نبود، ولی دوست داشتیم. آقای بهاءالدینی هم همین جور بود. بعد از انقلاب، امام افق را عوض کرد و خیلی از ناگفتنیها را دریافتیم و فهمیدیم که اینجاها هم خبرهایی هست.
ما معمولاً خدمت آیتالله بهاءالدینی میرفتیم و معمولاً هم ایشان نوازش خاصی داشت و گاهی ما را برای ناهار نگه میداشت. صبح که میرفتیم، میپرسید صبحانه خوردی یا نه و به ما صبحانه میداد.
صفحات: 1· 2
دل هیچ کس را نرنجانید !
نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1392
دیگر آن که، گر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است،
ولی بنده لازم است بگویم
اطاعت والدین،حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن
و ترک خدعه و حیله و تقدم در سلام ونیکویی کردن با هر برّ و فاجر،
مگر در جایی که خدا نهی کرده.
الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!
آیت الله قاضی
نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نوشته شده توسطرحیمی 2ام اردیبهشت, 1392
يكي از والاترين اعمال مستحب، نماز امام زمان (عج) است.
كه همراه دعاي پس از آن، از صدر تا ساقه اش، مدرسه توحيد است.
در اين نماز جمله توحيد كه واسطة العقد و بيت الغزل سوره مباركه فاتحة الكتاب است:
﴿اِيّاكَ نَعبُدُ واِيّاكَ نَستَعين﴾ صدبار تكرار ميشود.
كه گوياي سرّي عميق است:
نمازگزاري كه صدبار توحيد تلقي كند
و آن را به گونهاي كه ﴿اِيّاك﴾ را كه مفعول است
بر ﴿نَعبُد﴾ و ﴿نَستَعين﴾ مقدم دارد،
به قلب خويش تلقين سازد
(در حالي كه هر دو جمله چه در بخش استعانت و چه عبادت، مفيد حصرند)
به توحيد ناب بار می يابد.
آیت الله جوادی آملی
دانلود 40 پوستر با موضوع"سبک زندگی"
نوشته شده توسطرحیمی 2ام اردیبهشت, 1392این 40 پوستر توسط حميد فخار طراحی شده است. انگيزه اين طراح از آماده سازی اين مجموعه سخنان رهبر معظم انقلاب در سال 91 پيرامون موضوع سبك زندگی است. پوسترهای اين مجموعه با كيفيت بالا و در ابعاد 50 در 70 سانتيمتر و 200 DPI جهت چاپ مجموعههای نمايشگاهی و يا با تغيير اندازه، تابلوهای بنر با ابعاد حدود 2 در 3 متر، در اختيار كاربران قرار گرفته است. پوسترها در موضوعات مختلف و مرتبطی مانند توجه به حقوق همسايگی و شهروندی، ازدواج و فرهنگ خانواده، نشاط جوانی و تربيت كوكان، علمآموزی، بصيرت و سياست، اصلاح الگوی مصرف، تمدن اسلامی ايرانی، حجاب، مناسبات فرهنگی و … طراحی شده است.
برای دانلود همه پوسترهااینجا کلیک کنید
برای دانلود هر یک از پوسترها روی آن کلیک کنید:
ظهور اتفاق افتاده !!
نوشته شده توسطرحیمی 31ام فروردین, 1392به گزارش حریم یاس در حالی که برخی از دیرباوران هیچ دورنمای امیدوارکننده ای را برای نزدیکی ظهور نمی بینند بزرگانی مانند علامه حسن زاده آملی با بیاناتی حکیمانه ، آنچنان ظهور را ملموس و در دسترس نشان می دهند که امید و نیروی مضاعفی برای پیمودن اندک فاصله باقیمانده تا آن دوران طلائی در جامعه منتظر ایجاد می نماید ، این بیانات پرمغز و امیدوار کننده که در سال 80 و در جمع برخی از طلاب محقق و مشتاق ظهور ایراد شده است ، از چنان اهمیت بالایی برخوردار است که می طلبد منتظران ظهور بارها و بارها با مطالعه ، پیرامون آن بیندیشند…
« بسم الله الرحمن الرحیم »
اوائل روزهای سال 1380 با جمعی از دوستـــان عازم شهر مقدس قـــم شدیم در ایام حضور در قم با محقق بزرگواری آشنا شدیم که در مورد ظهور و نشانه های آن تحقیقات گسترده ای انجام داده بود و با استدلالهای روائی جالب معتقد بود که ظهور بسیار نزدیک است نکات علمی سخنان ایشان، هر شنونده ای را به تفکر وامیداشت و قضیه فراتر از یک ادعای احساسی و بی بنیان بود تا این که در همان ایام توفیق، یارِ جمع دوستان شد و در صبح یک روز بهاری موفق به حضور در بیت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله تعالی) شدیم و از نزدیک این دانشمند گرانقدر را زیارت کردیم داستان چگونگی حضور در محضر ایشان و ساعتی که در خدمت معظم له بودیم خود جریانی شیرین و درس آموز است که وقت مستقلی برای بیان میخواهد که در این مقاله مختصر نمی گنجد.
اما آنچه باعث شد آن جلسه برای این حقیر به یاد ماندنی و سرنوشت ساز شود مطرح شدن ماجرای تحقیق برادر محققمان درمورد ماجرای ظهور ونشانه های آن بود آن طلبه فاضل به تفصیل موضوع را برای حضرت علامه شرح دادند و ایشان با ادب و حوصله مثال زدنی به دقت به سخنان ایشان گوش دادند همه دوستان حاضر در جلسه لحظه شماری میکردند تا عکس العمل علامه حسن زاده را در قبال مسائل مطرح شده مشاهده کنند بعد از پایان سخنان برادر بزرگوار، استاد لحظه ای تامل کردند و سپس با خنده شیرین و معنا داری به جمع نگاه کرده و با آن لهجه شیرین فرمودند خلاصه عرائض حضرات این است که میخواهید بفرمایید که ظهور حضرت نزدیک است؟ با تایید دوستان ایشان فرمودند:
اگر بــــگویم ظــــهور اتفـــاق افتـــــاده چه؟
همه جا خوردیم. اصلا انتظار چنین مطلبی را از ایشان نداشتیم همه مات و متحیر این سخن ایشان بودیم و نمیدانستیم چه بگوییم؛
علامه که متوجه تحیر جمع شده بود با بیانی حکیمانه این گونه مطلب را توضیح دادند برای توضیح مطلب باید مثالی بیان شود پرودگار متعال قواعد عالم ملکوت را نظیر و شبیه قواعد عالم ملک قرار داده و عالم تکوین را منطبق با عالم تشریع خلق کرده تا بشر با پی بردن به اسرار و قواعد عالم ملک و تکوین، پی به اسرار ملکوت و تشریع ببرد و از این هماهنگی و شباهت حکمتهایی استفاده کند یکی از این قواعد مسلم و عمومی طبیعت، تدریجی بودن تحولات میباشد فی المثل حرکت وضعی زمین و در پی آن طلوع و غروب خورشید یک فرایند تدریجی است اگر خورشید به یک باره در آسمان زندگی مادی و طبیعی طلوع یا غروب کند در روند حیات اختلال ایجاد میشود و هیچ موجود زنده ای قادر به تطبیق خود با تغییر وضعیت نور در میدان حیات نخواهد بود و نظم زندگی به هم می ریزد.
خورشید باید به تدریج غروب و طلوع کند تا موجوداتِ تحت تاثیر خورشید بتوانند خود را با تغییرِ رخ داده تطبیق کرده و حیات به چرخه ی نظم خود ادامه دهد نظیر همین اتفاق نیز در حیات معنوی و ملکوتی بشر، در حال، اتفاق افتاده است.
علامه بزرگوار در توضیح این مطلب فرمودند :
امام معصوم، خورشید آسمان حیات معنوی بشر است و طلوع و غروب ایشان در صحنه حیات بشر تابع قواعدی شبیه قواعد طبیعی خورشید است اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت بطور دفعی و بدون هیچ زمینه ای واقع شود، مسلما جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت.
بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است با بررسی تاریخ حیات با برکت حضرت در میابیم که این اتفاق درمورد غیبت حضرت واقع شده است غیر از اینکه حیات سه امام همام قبل از امام عصر(عج) تقریبا به حالت غیبت بوده و نوعی تمرین برای شیعیان برای زندگی مومنانه بدون ارتباط فیزیکی با امام بود.
غیبت حضرت به دو مرحله غیبت صغری و کبــــــری تقسیم میشود مرحله غیبت صغری به مثابه آماده کردن مردم برای غیبت اصلی و طــــــولانی حضرت بوده است.
همین حکمت در دوران ظهور حضرت هم رعایت خواهد شد بشری که در طول صد ها سال در دل ظلمت زندگیِ بدون حاکمیت فرهنگ توحیـــــدی-ولایــــــی نشو و نما پیدا کرده ظرفیت تحمل ناگهانی نور وجودی که به تعبیر قرآن زمین را اشراق میکند “اشرقت الارض بنور ربها…” را ندارد لذا باید واسطه در این بین وجود داشته باشد بدین معنا که مجالی برای تجلی نور ایشان در وسعت های محدود بوجود آید، که مردم بتوانند خود را برای حضور آن مقام رفیع آماده کنند.
سپس آن عارف روشن ضمیر تاملی کرده و با قاطعیت، جملاتی فرمودند که باعث شد جمع حاضر به وجد آمده و طوفانی از شادی و سرور در دل و جان حضار پدید آید؛
و آن از این قرار بود :
قرائن و شواهد نشان می دهد انقــــلاب اســـلامی و نــــظام مقـــــدس جمهـــــوری اســـــلامی ایران ظهور صغرای حضرت بقیه الله الاعظم
و بین الطلوعین حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه می باشد.
آنگاه این مژده بزرگ را بیان مثال هایی شرح دادند ایشان فرمودند:
مثلا این مراسمات عبادی و معنوی را ببینید
روزی در همین شهر قم، اگر چند طلبه بصورت انفرادی و با هزینه شخصی چند روزی اعتکاف میکردند، میگفتیم الحمد الله معنویت در حوزه پیشرفت کرده ولی اکنون میبینیم چند هفته قبل از ایام اعتکاف شاهد جوانانی هستیم که چندین شبانه روز و در سخت ترین شرایط و با کم ترین امکانات در مساجد و حرمها معتکف میشوند و عمده هدف خود را خود سازی برای آمادگی ظهور اعلام میکنند مگر در ایام رژیم گذشته عموم مردم از معارف اهل بیت و ادعیه ایشان اینقدر اطلاع داشتند!؟
در روز عرفه در غیر صحرای عرفه شاید خواصی پیدا میشدند که دعای عرفه سید الشهدا را با آن مضامین بلند و عرشی را قرائت میکردند؛ اما اکنون چه؟ از ظهر تا عصر عرفه، مساجد ، حرمها و خیابانهای اطراف و رسانه ها بسیج می شوند تا میلیونها انسان اعم از نوجوان و جوان و پیر و زن و مرد و عامی و عالم در کنار هم نشسته و با ناله و تضرع، این دعای به این حجم را قرائت می کنند ،
اینها فرج امام زمان نیست، پس چیست؟
زمانی بر این ملت گذشت که حتی در میان خواص کمتر کسی پیدا میشد که بتواند قرآن را از روی مصحف، به درستی قرائت کند
تا چه رسد به درک معانی و معارف قرآن
اما اکنون میبینیم که درسراسر کشور دهها هزار حافظ و قاری قرآن تربیت شده اند که بدنبال درک حقائق قرآن و عمل به آنها هستند ،
آیا اینها جلوه های ظهور نیست؟
نمـــاز جمـــعه ها، راهپیـــمایی ها، جهـــادها و شهــــادت ها، احیـــاء مهـــدیه ها و جمـــکران، اقـــــبال مردم به دعـــــای ندبــــه و…
همه و همه نشان از یک خیزش عظیم و تحولی بی سابقه در تاریخ تشیع و همه جلوه هایی از ظهور صغری است
انقـــــلاب اســـــلامی ایـــــران
ظهـــــور برنــــامه ای، شخصیـــــتی و حقــــوقی حضرت مهـــــــدی موعـــــود(عج) بوده و
ظهــور جهانی و اصلی حضرت، ظهـــور شخصی و حقیـــقی ایشــان میباشد
هر کس هر کاری میخواهد در دوران ظهور انجام دهد الان شروع کند
چون وقتش فرا رسیده و زمینه اش از هر جهت آماده است.
راوی : حجت الاسلام حسین نژاد