موضوع: "امام خمینی (ره)"
شغل اصلی زن/تایپ، کارمندی و فروشنگی، فعالیت «اجتماعی» نیست!/ اشرف کارها در عالم، مادر بودن و تربیت اولاد است.
نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1395«ناشنیدههایی از امام خمینی و امام خامنهای دربارۀ «زنان» یک مجموعۀ هفت قسمتی است که توسط واحد پژوهشی «بیان معنوی» گرداوری و گزیده شده و برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم میکند.
قسمت پنجم این مجموعه را در ادامه میخوانید:
امام خمینی :
اشرف کارها در عالم، مادر بودن و تربیت اولاد است
هیچ شغلی به شرافت مادری نیست
همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین میشود
شماها هستید که میتوانید مملکت را نجات بدهید با تربیت اولاد
این خیانت بزرگی است که به ملت ما کردند، که مادرها را منصرف کردند از بچهداری
در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا میشود
…انسانی که میتواند منافع اینها[مستکبران] را به باد فنا بدهد، آن در دامن فضیلت مادرها تربیت میشود. از اینجا شروع میشود.
مادر و مادر بودن و اولاد تربیت کردن بزرگترین خدمتی است که انسان به انسان میکند. این را کوچکش کردند. این را منحطش کردند.
این خیانت را به جامعه ما کردند. مادر بودن را در نظر مادرها منحط کردند. در صورتی که اشرف کارها در عالم مادر بودن است و تربیت اولاد.
همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین میشود. و اینها نمیخواستند بشود….. شماها هستید که میتوانید مملکت را نجات بدهید با تربیت اولاد. تربیت اولاد را پیش شما کوچک کردند.
تربیت اولاد بالاترین چیزی است که در همه جوامع از همه شغلها بالاتر است. هیچ شغلی به شرافت مادری نیست. و اینها منحط کردند این را. این خیانت بزرگی است که به ما کردند، و به ملت ما کردند. مادرها را منصرف کردند از بچه داری …. بچه داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا میشود.
از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا میشود. از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا میشوند که یک ملت را نجات میدهند. اینها این را منحطش کردند… مادرها را [اگر] بتوانند به صورت عروسک در آورند. عروسک! که هیچ کار نداشته باشد به سرنوشت ملت خودش. هیچ کاری به این نداشته باشد که «سرنوشت این ملت باید چه بشود، و من چه نقشی دارم در سرنوشت این ملت»… (صحیفه امام، ج7، ص445 | 2 خرداد 1358)
زن مبدأ «همه» خیرات است/ زن تنها خود به راهی نمیرود، مردها را هم در آن راه میبرد
نوشته شده توسطرحیمی 11ام فروردین, 1395
«ناشنیدههایی از امام خمینی و امام خامنهای دربارۀ «زنان» یک مجموعۀ هفت قسمتی است که توسط واحد پژوهشی «بیان معنوی» گرداوری و گزیده شده و برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم میکند.
قسمت دوم این مجموعه را در ادامه میخوانید:
امام خمینی ره:
مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند؛ و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد. و مع الأسف زن را به صورت یک لعبه در آوردند این پدر و پسر؛ و خصوصاً این پسر. آنقدر جنایات که به زن کردند به مردان نکردند. زن مبدأ همه خیرات است. شما دیدید، ما دیدیم، که زن در این نهضت چه کرد… ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. مردها به تَبَع زنها در خیابانها میریختند. تشویق میکردند زنها مردان را. خودشان در صفهای جلو بودند. زن یک همچو موجودی است که میتواند یک قدرت شیطانی را بشکند…
(صحیفه امام، ج7، ص: 338، 26 اردیبهشت 1358 ، پیام رادیو تلویزیونی به ملت ایران دربارۀ مقام و منزلت حقیقی زن)
امام خمینی | در نهضت ما زنها پیشقدم بودند/ارزش فعالیت زنها بیشتر از مردها/ وقتی خواهرها مشت گره کردند و ..، اینها قدرت مردها را دوچندان کرد
در نهضتی که ملت ما کردند، همهتان ملاحظه کردید که زنها پیشقدم بودند. بلکه فعالیت زنها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابانها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، اینها مردها را، قدرتشان را دوچندان کرد. وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند. و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند.
(صحیفه امام، ج10، ص183 | 8 مهر 1358)
شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاترست/ پایۀ بهشتی شدن هرکس از مادر است!
نوشته شده توسطرحیمی 8ام فروردین, 1395ناشنیدههایی از «امام خمینی (ره)»دربارۀ «زنان»:
شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاترست
پایۀ بهشتی شدن هرکس از مادر است!
تربیتی که بچه از مادر میگیرد تا آخر عمر با او هست، مگر…
اسلام میخواهد بچّهها دست مادر را حتماً ببوسند
بخش مهمی از مشکلات جامعه در صورت «محترم بودن زن در خانواده» حل میشود!
در تقویم، یک روز برای گرامیداشت مقام مادر و زن تعیین شده است. امام خامنهای همانند امام خمینی(ره)، هر سال در سالروز میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)، پس از تجلیل از آن یکتا بانوی هستی، به تبیین و تجلیل جایگاه «مادر» و «زن» میپردازند.
وقتی به سراغ پیامها و کلماتشان میرویم، بسیاری از سخنانشان هنوز با گوشهای زن و مرد ما ناآشناست و گویی تاکنون نشنیدهایم و این نشان میدهد همت نخبگان، مبلغین و رسانه های ما در تبیین این جایگاه، هنوز از میزان اهتمام و دغدغۀ این دو بزرگوار در تبیین جایگاه «زن» بسی فروتر است و نتوانسته حق فرمایشات ایشان را ادا کند.
امام راحل و مقام معظم رهبری به گونهای جایگاه زن را-به طور عمیق و غیرشعاری-تبیین کردهاند، که آخرین نظریههای طرفدران به اصطلاح حقوق زن در دنیا نیز بعید است در تجلیل از زن به گرد این دیدگاههای مترقی رسیده باشند، اگر ما این فرمایشات را به زبانهای زندۀ دنیا ترجمه و معرفی کرده بودیم، زنان عالم را شیفتۀ نگاه بلند امام خمینی(ره) و امام خامنهای نسبت به جایگاه زن کرده بودیم و از نظر امام خمینی(ره) بزرگترین گامها را برای صدور انقلاب و زمینهسازی ظهور برداشته بودیم.
«ناشنیدههایی از امام خمینی و امام خامنهای دربارۀ زن» یک مجموعۀ هفت قسمتی است که توسط واحد پژوهشی «بیان معنوی» گرداوری و گزیده شده و برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم میکند.
قسمت اول این مجموعه را در ادامه میخوانید:
امام خمینی | شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاتر است/تأثیر «مادر» بیشتر از پدر، معلم و استاد
شما خانمها به طوری که حالا خودتان میگویید معلم هستید؛ دو شغل شریف دارید. شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف دارید. یکی شغل تربیت فرزند، که این از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالَم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچههای خوب تربیت کنید. دامن مادرها دامنی است که «انسان» از آن باید درست بشود. یعنی اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر؛ و برای اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق هست و هیچ علاقهای بالاتر از علاقه مادری و فرزندی نیست. بچهها از مادر بهتر [مسائل] را اخذ میکنند. آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند، تحت تأثیر معلم نیستند، تحت تأثیر استاد نیستند. از این جهت بچه هایتان [را] در دامنتان تربیت اسلامی، تربیت انسانی بکنید تا وقتی تحویل میدهید شما این بچه را به دبستان، یک بچه صحیح، اخلاق خوب، آداب خوب؛ آنطور تحویل بدهید. (صحیفه امام، ج8، ص: 90 |در جمع بانوان فرهنگی و معلم| 21 خرداد 1358)
بازخوانی نامه امام(ره) به منتظری و عزل وی
نوشته شده توسطرحیمی 6ام فروردین, 1395در سالروز نامه تاریخی امام راحل به قائم مقام وقت رهبری در ۶ فروردین سال ۶۸ آقای منتظری که به دلیل سوابق انقلابیش از سوی مجلس خبرگان به عنوان قائم مقام رهبری منصوب شده بود به دستور امام خمینی(ره) طی پیامی تاریخی عزل شد.
متن کامل پیام حضرت امام در ادامه میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.
شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید.
تأکید امام خمینی (ره) بر عبرت از تاریخ
نوشته شده توسطرحیمی 26ام اسفند, 1394عبرت گرفتن از تاریخ عصر حاضر
تاریخ: ۱۳۵۸/۰۴/۱۰
محل: قم
موضوع: عبرت گرفتن از تاریخ عصر حاضر
مناسبت:
حضار: هیأت شرکت کننده در کار محاسبات وزارت دارایی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
لزوم عبرت پذیری از تاریخ
تاریخ و آنچه که به ملتها میگذرد، این باید عبرت باشد برای مردم. از جمله، تاریخ عصر حاضر ببینیم که چه شد که یک همچو قدرتی از بین رفت، دولتها ببینند که برای چه اینطور منهدم شد یک همچو قدرتی، و اجزای دولتی، ادارات، ببینند که چه شد قضیه؛ و موجب عبرت همه باشد.
هر دولتی که متکی بر ملت نباشد، بلکه مقابل ملت بایستد، این عاقبتش، ولو یک قدری هم طولانی باشد، عاقبتش به همین عاقبتی که این پدر و پسر منتهی شدند، منتهی خواهد شد. رضاخان کاری کرد که بین ملت هیچ پایگاهی نداشت. و من شاهد قضیه بودم که متفقین که به ایران رو آوردند و ایران را گرفتند و همه چیز ایرانیها در معرض خطر بود، وقتی که نتیجه این شد که رضاخان رفت شادی کردند مردم! من به این پسر نادانش گفتم[۱]که تو نکن کاری که همان طوری که پدرت رفت و شادی کردند، برای رفتن تو هم شادی بکنند. و نشنید. و دیدید که برای این بیشتر شادی کردند! و حق هم همین بود؛ چرا؟ برای اینکه بین مردم پایگاه نداشت. اساس این بود که یک دولتی که خیانتکار است، این نمیتواند با مردم بسازد. و برای خیانتکاریای که دارد و چپاولگریای که میکند و وابستگی به بیگانگان که دارد، این همیشه از خودش میترسد. یک دولتِ همیشه نگران است که مبادا این خیانتها که کرده است، ملت جبران بکند و ملت تلافی کند. از این جهت، اینها مجبورند به اینکه با ملت به فشار و ارعاب عمل کنند. و لهذا هر روز که میگذرد فشار آنها زیادتر میشود؛ تنفر ملت هم از این طرف زیادتر. در این پنجاه و چند سال، اینها هر روز فشارشان زیادتر شد؛ و هر روز ملت از آنها تنفرش زیاد شد؛ تا رسید به آنجایی که دیدید که تمام ملت، نه یک قشر، دو قشر، همۀ ملت، یکدفعه از او روبرگرداندند. و چون بین مردم هیچ پایگاه نداشت نتوانست. نه خودش توانست؛ و نه قدرتهای بزرگ توانستند او را نگه دارند.
اگر اسلام می خواهیم باید این جمهوری را حفظ کنیم.
نوشته شده توسطرحیمی 29ام بهمن, 1394آن روزى كه احتمال بدهيم اسلام در خطر است،
بايد همه مان فداكارى بكنيم،
اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دين ما بايستند،
ما در مقابل همه دنياى آنان خواهيم ايستاد.
خبرگزاری «حوزه» یازدهمین بخش از سخنان معمار کبیر انقلاب پیرامون لزوم حفظ اسلام را تقدیم می کند.
*دفاع از حق و اسلام از بزرگترين عبادات است.
*حفظ اسلام از حفظ احكام اسلام بالاتر است ; اساس اسلام اول است، دنبال او اساس احكام اسلام است.
*حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است.
*تكليف ما اين است كه از اسلام صيانت كنيم و حفظ كنيم اسلام را.
*اگر ما اسلام را در خطر ديديم، همه مان بايد از بين برويم تا حفظش كنيم.
* اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دين ما بايستند، ما در مقابل همه دنياى آنان خواهيم ايستاد.
*حفظ اسلام زحمت دارد.
*دفاع از اسلام و كشور اسلامى امرى است كه در مواقع خطر، تكليف شرعى،الهى و ملى است، و بر تمام قشرها و گروهها واجب است.
*اگر اسلام را مى خواهيم بايد اين جمهورى را حفظش كنيم.
*حفظ مصلحت عمومى و اسلام، مقدم است بر حفظ مصلحت شخصى.اسلام با فقه و احكام فقه باقى مانده است ،
همه بايد مراقب اين باشيم كه اين مكتب محفوظ باشد.
*ما براى حفظ اسلام مكلف و مسئوليم، و امروز حفظ اسلام در تفاهم است.
*بزرگان اسلام ما،در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند، زندان رفتند، فداكاريها كردند، تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند.
*آنان كه كمر براى حفظ اسلام بسته اند، بايد اگر همه هم رفتند آنها بمانند.
*هيچ فريضه اى در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نيست.
*مردم انقلابى ما بايد بدانند كه براى حفظ اسلام و انقلاب، و نگهبانى از ثمرات آن، و پاس خون شهيدان، لازم است از خود بردبارى انقلابى نشان دهند.
*شكر نعمت اين است كه به اسلام وفادار باشيد. من به شما اخطار مى كنم كه به اسلام وفادار باشيد! كوه مصيبتها در مقابل حيثيت اسلامى - ايرانى ما چون كاهى است.
*اسلام چيزى است كه همه ما بايد فداى او بشويم، تا اين كه تحقق پيدا بكند.
*تقيه براى حفظ دين است;جايى كه دين در خطر بود جاى تقيه نيست، جاى سكوت نيست.
ویژگیهای اعضای مجلس خبرگان از نگاه امام خمینی (ره)
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1394و بالاتر از آن، اینکه همه قوا را صرف کنیم در انتخاب اشخاص صحیح، اشخاصی که غربی نباشند که بعد ما را بکشانند به طرف غرب؛ شرقی نباشند که ما را بکشانند از آن طرف؛ به صراط مستقیم اسلام باشند و مُسْلِم باشند و متعهد باشند، عالِم به اوضاع وقت عالم به اسلام، و عرض میکنم که امین در کارهایشان؛ این طور باشند.
ما امیدواریم که دیگر لیستی در کار نباشد که یکی لیستی بدهد و شما هم مُلْزَم باشید.
بله، لیست بدهد که هدایت کند ملت را به اینکه اینها افراد خوبی هستند، اما الزام کند ملت را که اینها را تعیین کنید یا اصلاً به ملت کاری نداشته باشد خودش تعیین کند و ببرد مجلس، چنانچه خیلی وقتها این طور بود، اینها دیگر پیش نمیآید.
سی و پنج سال پیش در چنین روزی (۲۱ تیر ۱۳۵۸ / ۱۷ شعبان ۱۳۹۹) امام خمینی در جمع نمایندگان کارکنان روزنامه جمهوری اسلامی در شهر قم، از اهمیت قانون اساسی و ویژگیهای اعضای مجلس خبرگان سخن گفتند.
متن کامل این سخنرانی که در جلد ۹ صحیفه امام خمینی (صفحات ۵۲ تا ۵۷) آمده به شرح زیر است:
عروسی که از امام قول شفاعت گرفت
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1394از مصادیق رأفت و رحمت الهی این است که اجازه می دهد بعضی از اولیاء الله بعض دیگر از بندگان را شفاعت کنند، چه خوب است که مومن اگر نمی تواند شفیع کسی باشد، حداقل لیاقت این را داشته باشد که شفاعت شود.
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى انبیا/28
آنان، جز کسانی که خداوند از آنها رضایت دارد، شفاعت نمی کنند
آینه:
حکایت؛ آقای مصطفی زمانی نقل میکند هر روز تعداد زیادی از مردم برای اجرای صیغه نکاح بدست امام خمینی نوبت میگرفتند، حضرت امام هم با کمال ملاطفت و مهربانی با آنها برخورد میکرد و در پایان نصیحت میفرمود که باهم بسازید و باهم خوب باشید، معمولاً در جریان خطبه یکی از آقایون طرف قبول و وکیل از جانب مرد می شد و امام هم از طرف دختر وکیل می شد.
روزی جریان جالبی در این ارتباط پیش آمد، هنگامی که از دختری سوال کردند که آیا به بنده وکالت می دهید تا شما را به ازدواج این مرد درآورم؟
دختر در جواب امام عرض کرد: من شما را وکیل کردم در دنیا بشرط آنکه شما در آخرت از من شفاعت کنید، امام مقداری مکث و تأمل کرده و آنگاه فرمودند:
معلوم نیست که من در آخرت بتوانم شفاعت کنم ولی اگر خداوند متعال به من اجازه شفاعت داد، از تو شفاعت خواهم کرد.
مسلما این توفیق جالبی بود برای آن دختر خانم که توانست از حضرت امام قول شفاعت در آخرت را بگیرد.
پرهیز رهبران انقلاب اسلامی از تمجیدهای مبالغهآمیز
نوشته شده توسطرحیمی 3ام بهمن, 1394
امام خمینی(ره) فرمودند:
«من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره من، باورم بیاید».
«من قبلاً از آقای مشكینی گله كنم.
ما آنقدری كه گرفتار به نفس خودمان هستیم، كافی است.
دیگر مسائلی نفرمایید كه انباشته بشود در نفوس و ما را به عقب برگرداند.
شما دعا كنید كه آدم بشویم.
دعا كنید كه حتی به همین ظواهر اسلام عمل كنیم.
ما كه چشممان به آن بواطن نمیرسد لااقل به این ظواهر عمل بکنیم.»
مدح و ستایش امری است که بطور مطلق شایسته خداوند متعال است و مدحی که با غلو و اغراق در خصوص انسانهای خاکی صورت پذیرد، عنوان تملق بر خود میگیرد و سرمنشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی میشود.
در روایات اسلامی نقل شده که گروهی از مردم قبیله بنیعامر به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیدند و شروع به ستایش و مدح آن حضرت کردند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «سخن خود را بگویید، ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیادهروی در کلام وادار نسازد.»
این پیام حاکی از آن است که اغراق و مبالغه در مدح و ثنا ممکن است از راه درست خارج شود و عنوان دروغ و تملق بر خود بگیرد. خاتم المرسلین صلی الله علیه و آله در این حدیث به مسلمانان هشدار میدهند که حتی برای تمجید از شخصیت ایشان نیز زیادهروی نکنند و از ستایش بیهوده و تملقگویی بپرهیزند.
همچنین امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام خطاب به گروهی که مشغول به حمد و ثنای ایشان بودند، گفت: «از من تعریف و تمجید نکنید، چون یا دروغ می گویید (که در این صورت گناه مرتکب شدهاید) یا راست می گویید، که من تنها در حد توان و وظیفهام کار انجام دادهام و نیازی به تعریف و تمجید ندارم.»
این سیره پیامبر و ائمه اطهار در مواجهه با تعریف و تمجید است و رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی(ره) که پایه و اساس حکومت خود را مطابق الگوها و آموزههای اسلامی بنیان گذاشته بود نیز همین راه را ادامه داد و در مقابل سخنانی که شبهه اغراق داشتند، به طور صریح اظهار ناخشنودی میکرد.
دانلود صوتی چهار دقیقهای، از بیانات حضرت امام خمینی و بیانات رهبر انقلاب
نوح کشتیبان 2/18 مگابایت
پیام هفته وحدت
نوشته شده توسطرحیمی 4ام دی, 1394وحدت امت اسلامی
مساله وحدت امت اسلامی، از شاخص ترین مقوله ها در سیاست امیرمؤمنان علی علیه السلام است. حضرت در سخت ترین شرایط با تحمل دردناک ترین حوادث، وحدت امت اسلامی را حفظ نمود و نگذاشت که نظام نو پای اسلام با اختلافات داخلی مسلمانان از هم فروپاشیده و مسلمین دچار تفرقه گردند چنان که در خطبه شقشقیه از رنجی که در این زمینه برده اند چنین یاد نموده اند:
«صبرت و فی العینی قذی و فی الحلق شجا» یعنی همانند کسی که خار در چشم و استخوان در حلق دارد، من حوادث را تحمل نموده و صبر کردم.
این سیاست الهی امیرمؤمنان که حفظ مصالح اسلام و وحدت امت اسلامی را بر همه چیز مقدم می داشت، در سیره سیاسی امام خمینی (ره) جلوه های فراوان یافته است، زیرا امام امت معتقد بود که در سایه وحدت امت اسلام و کشورهای اسلامی است که می توان اسلام ناب را که پیامبر اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام برای استقرار و حفظ آن خون دل ها خوردند و فشارها تحمل کردند، دوباره احیاء نموده و مسلمین را به هویت اصلی و عظمت اسلامی شان بازگرداند و ارزش های دینی که در جهان اسلام بر اثر تبلیغات مسموم اجانب و عملکرد حکام جور در ممالک اسلامی رو به فراموشی گذارده است دوباره زنده کرده و امت اسلام را بسوی تمدن بزرگ اسلامی پیش برد. بدین لحاظ همیشه جهان اسلام و امت اسلامی را به وحدت فرا خوانده و خطرات تفرقه و پراکندگی را به آنان گوشزد می نمود.
«آن ضربه ای که ما از این افتراق خوردیم، از هیچ چیز نخوردیم، یعنی اساس تمام ضربه ها این ضربه بود و ما دیدیم آنچه که در این قرن های اخیر واقع شد، با تبلیغات وسیع بین برادران اهل سنت و برادران تشیع، کوشش کردند که تفرقه ایجاد کنند. . . پس ما می بینیم که آن چیزی که آنها اصرار به آن دارند که ما با هم مجتمع نشویم، و یک مشکل دیگر، ملی گرایی است و این امری است اساس دعوت انبیاء را بهم می زند، پیامبرها که از اول تا آخر آمده اند، مردم را به برادری، دوستی دعوت کرده اند (انما المؤمنون اخوة) از این آیه استفاده می شود که کانه مؤمنین هیچ شانی ندارند الا برادری، همه چیزشان در برادری خلاصه می شود، ابرقدرتها می دانند که اگر این کلمه تحقق پیدا کند آنها دیگر نمی توانند در این کشورها دخالت کنند»
امام، دعوت به اتحاد را در همه سخنرانیهای خود حتی در وصیت نامه الهی و سیاسی خویش که سند زنده و عصاره اندیشه و دیدگاه سیاسی و الهی آن بزرگ ربانی است از یاد نبرده و اصرار شدید برای ایجاد وحدت بدون تردید طرح شناخت جلوه ای از سیما و پرتوی از کلمات و زوایای زندگانی آن حضرت، آن هم در آینه اندیشه و سیره فرزند صالحش، امام خمینی (ره) ، بخوبی می تواند تشنگان حقیقت را از کوثر زلال معرفت علی علیه السلام سیراب نماید و پویندگان راه علوی را با سیره و روش آن پیشوای راستین آشنا کند.
اسلامی نموده و فرموده است: «اگر این برادری ایمانی روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهانی را مسلمین تشکیل می دهند».