موضوع: "مقام معظم رهبری"
امام حسین علیه السلام و عاشورا در کلام مقام معظم رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 9ام آذر, 1392عاشورا، حرکتی در دو جبهه
… ماجرای عاشورا عبارت از یک حرکت عظیم مجاهدت آمیزی در دو جبهه است. هم در جبهه مبارزه با دشمن خارجی و بیرونی ـ که همان دستگاه خلافت فاسد و آن دنیاطلبانی بود که به این دستگاه قدرت چسبیده بودند و قدرتی را که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای نجات انسان ها آورده بود استخدام و استثمار کرده بودند و عکس مسیری که اسلام و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خواسته بودند و اراده کرده بودند حرکت می کردند ـ و هم در جبهه درونی که آن روز که جامعه به طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود…
اثر محبّت به امام حسین علیه السلام
… اگر محبّت در تشیع نبود این دشمنی های عجیبی که با شیعه شده باید او را از بین می برد. همین محبّت شما مردم به حسین بن علی علیه السلام ضامن حیات و بقای اسلام است این که امام [خمینی رحمه الله ] می فرمود: «عاشورا اسلام را نگه داشت» معنایش همین است…
عاشورا، محرک مسلمانان
ماجرای حسین بن علی علیه السلام حقیقتا موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است. هر آزادی خواه و هر مجاهدِ فی سبیل اللّه و هرکس که می خواسته است در میدان خطر وارد شود از آن ماجرا مایه گرفته و آن را پشتوانه روحی و معنوی خود قرار داده است. در انقلاب ما این معنی به صورت بینّی واضح بود…
بی نظیر بودن واقعه عاشور
از اوّل تا آخر حادثه عاشورا به یک معنی نصف روز بوده، به یک معنی دو شبانه روز بوده [است]… شما ببینید این نصف روز حادثه چه قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهام بخش است… در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ انقلاب های ضدظلم در اسلام ـ ولو از طرف غیر شیعیان ـ حادثه کربلا به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده… من هیچ حادثه ای را در تاریخ نمی شناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد.
فلسفه قیام امام حسین علیه السلام
در زیارتی از زیارت های امام حسین علیه السلام که در روز اربعین خوانده می شود جمله ای بسیار پر معنی وجود دارد و آن این است: «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک لِیَسْتَفیدَ عِبادَکَ مِنْ الجَهالَة». فلسفه فداکاری حسین بن علی علیه السلام در این جمله گنجانده شده است. زائر [امام حسین علیه السلام ] به خدای متعال عرض می کند که این بنده تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد و [از] «حیْرةُ الضَّلالَةِ»؛ [هم چنین تلاش کرد] مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گم راهی است نجات بدهد…
نتیجه تفکر در مسئله عاشور
هرچه درباره مسئله عاشورا و قیام حسینی بیشتر فکر کنیم باز هم این قضیه در ابعاد مختلف دارای کشش و گنجایش اندیشیدن و بیان کردن است. هرچه بیشتر درباره این قیام عظیم فکر کنیم، ممکن است حقایق تازه ای بیابیم…
اثر عزاداری های سنتی
این عزاداری های سنتی مردم را به دین نزدیک می کند.
منبع: حوزه نت
نقشه راه بسیج را از نگاه ولی بخوانیم!
نوشته شده توسطرحیمی 6ام آذر, 1392امام صادق ـ علیه الصّلاة و السّلام ـ به اصحابش میفرمایند:
جورى عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را میبیند، بگوید اینها یاران امام صادقند، رحمت خدا بر امام صادق؛ مایه تحسین براى ما بشوید. رفتار یکایک عزیزان بسیجى، شما جوانها، شما عناصر پاک، شما دلهاى پاکیزه و روشن، رفتار یکایک شما با آحاد مردم ـ که خیلىهایشان همان طور که گفتم به معناى واقعى کلمه بسیجىاند.
*******************
به گزارش تابناک در سالروز تشکیل بسیج مستضعفان به فرمان حضرت امام خمینی (ره) به سال ۱۳۵۸، بر آن شدیم با مرور پیامهای رهبر معظم انقلاب ـ که خود را همیشه بسیجی دانسته و چفیه را که یادگار بهترین بسیجیهای این سرزمین بوده است، همواره بر گرده دارند ـ بتوانیم نقشه راهی را برای همه علاقهمندان به انقلاب و شجره طیبه بسیج ترسیم نماییم. آنچه میخوانید، گزیدهای از ده سخنرانی معظمله در جمع بسیجیان و گروههای مردمی در سالهای متمادی است:
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین. والصّلاة والسّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على آله الأطیبین الأطهرین.
سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین ارواحنالهالفداء
اساس بسیج در جمهورى اسلامى بر آگاهى است. کسانى که در جبهههاى نبرد، در هشت سال جنگ تحمیلى و پیش از آن و مقدارى پس از آن ایستادند و جنگیدند، عَلى بَصیرةٍ جنگیدند. فهمیدند که چه مىکنند، با چه کسى مىجنگند، چرا مىجنگند و از چه دفاع مىکنند. جوانان بسیجى ما، اگر شهرى و اگر روستایى، اگر به ظاهر مدرک تحصیلى نداشتند، اگر دانشگاهى و متخصّص عالىرتبه نبودند، هر که بودند، بارها از زبانشان شنیدیم که «ما براى خاک نمىجنگیم؛ ما براى یک وجب زمین نمىجنگیم؛ ما براى اهداف و آرمانهایمان مىجنگیم»؛ این همان معرفت است.
جوانان بسیجى ما مؤمناند، مطهّرند، پاکند. امّا شاید در میان آنها افرادى پیدا شوند که روح قوى نداشته باشند و تسلیم ترفند دشمن و شیطان شوند. اینجا، تقوا به درد مىخورد. تقوا یعنى اینکه دایم مراقب خودمان باشیم و نگذاریم اشتباه کنیم. یکى از سلاحهاى ما، دعاست؛ «لایملک الّا الدّعاء. (۳)» ما دعا و سلاح دعا را داریم؛ سلاح تضرّع و سلاح بکاء را داریم. ما از ترس، هیچ وقت گریه نمىکنیم. از هیچ کس و هیچ قدرتى در دنیا نمىترسیم. اما بزرگترین افتخار براى یک انسان مؤمن این است که در مقابل عظمت خداى خود، اشک بریزد؛ به حال خود گریه کند؛ بر گناهان خود و بر عمرى که در گناه گذشته است، تأسّف بخورد.
پیش خدا تضرّع کنید و همه چیز را با تضرّع، از خدا بخواهید. این بازوى قوى، این اراده نیرومند و پولادین، با دعاست که کارایى پیدا خواهد کرد. در میدان جنگ هم، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین ـ علیهماالسّلام ـ دعا کردند و با تضرّع از خداى متعال خواستند. امام عزیز ما هم در جنگ دعا مىکرد. دل ما به دعاهاى آن بزرگوار و دعاهاى مؤمنین و صالحین، قرص بود. دعاها را رها نکنید. همه چیز را با دعا بخواهید.
(بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان
بسیج۲۷ /۰۸/ ۷۱ )
بسیج از طرفى به معناى حرکت خودجوش مردمى است؛ مردمى که خودشان را صاحب مملکت خویش مىدانند؛ مردمى که به ویژه جوانانش با معنویّت هستند و دلشان با خدا آشناست؛ مردمى که اوّلاً از هر گونه انحراف در مشى کلّى کشورشان آگاه مىشوند، ثانیاً از آن رنج مىبرند و ثالثاً در مقابل آن انحراف مىایستند. این، معناى بسیج است.
بسیجى کسى است که براى ارزشهاى اسلام، اهمیت قائل است و معتقد به خدا و خاضع و خاشع در مقابل پروردگار عالمیان است. در دل، مشتاق صلاح است و مىخواهد صالح و پاک باشد و از رذایل اخلاقى دور بماند. مىخواهد روز به روز اُنس خود را با خدا بیشتر کند و بنده او باشد و بر طبق فرمان او زندگى کند. بسیجى این راه را راه سعادت مىداند. او سعادت را در شهواتِ زودگذرِ زندگى و پوشیدن لباس رنگارنگ و قرار گرفتن در معرض دید این و آن برای ارضاى یک ساعته نمىداند. روح او با این چیزهاى کوچک و حقیر، ارضا نمىشود؛ روح او با معارف الهى ارضا میشود.
بسیجى بلندهمّت است. خواستههاى او بزرگ و در حدّ اعتلاى کشور است. خواسته او، نجات همه آحاد بشر و رفع فساد و فقر و تبعیض و بىعدالتى و سلطه دشمن است. او از اینکه زیر پرچم امریکا یا دیگر قدرتهاى بیگانه زندگى کند و مثل حیوانات بچرد، بیزار است. براى او فرق مىکند و مهم است که چه کسى بر کشور او فرمان براند: یک انسان فاسد و فاسق و فاجر و مزدور بیگانه، یا بندگانِ صالح خدا. او به اینکه در خانه و در محیط زندگىاش، حکومتِ اللَّه مستقر باشد یا حکومت دشمنانِ اللَّه، اهمیت مىدهد. لذا براى این کار مىایستد.
(بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان ۸ /۰۹/ ۷۴)
صفحات: 1· 2
واجب بزرگ اسلامي
نوشته شده توسطرحیمی 6ام آذر, 1392مقام معظم رهبري (مدظله):
امام حسین علیه السلام قیام کرد تا آن واجب بزرگى را که عبارت از
تجدید بناى نظام و جامعه اسلامى،
یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامى است، انجام دهد.
این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهى از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگِ امر به معروف و نهى از منکر است.
البته این کار، گاهى به نتیجه حکومت مىرسد؛ امام حسین علیه السلام براى این آماده بود.
گاهى هم به نتیجه شهادت مىرسد؛ براى این هم آماده بود.
74/3/19
حفظ رحمت الهی ادر کلام رهبری+ صوت
نوشته شده توسطرحیمی 30ام آبان, 1392کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا در کلام رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 27ام آبان, 1392مقتل خواني رهبر انقلاب در مصائب شهادت حضرت علي اكبر(ع) درنماز جمعه سال 74
نوشته شده توسطرحیمی 20ام آبان, 1392اینفوگرافی:آیین عزاداری از نگاه مراجع عظام
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1392در این اینفوگراف به مسائلی همچون نماز اول وقت، سیاستزدگی در عزاداری، روضه خواندن در بین ادعیه، برهنه شدن و مزاحمت برای مردم از نظر علما و مراجع پرداخته شده است.
ازجمله مراجع و علمایی که در این اینفوگرافیک نظراتشان منتشر شده است ، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای، آیت الله مهدوی کنی، آیات عظام مکارم شیرازی، نوری همدانی، بهجت، لنکرانی، جوادی آملی، صافی گلپایگانی و … می باشند.
بیست جمله برگزیده از مقام رهبری درباره عزاداری حضرت سیدالشهدا
نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1392پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای بیست جمله برگزیده از رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا (ع) را منتشر کرده که به شرح ذیل است:
در زندگى حسینبنعلى علیهالسّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلهاى که همه دامنهها را تحتالشعاع خود قرار مىدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. (۱۳۷۱/۱۱/۰۶)
تحقیقاً یکى از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
یکى از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلى علیهالسّلام، یعنى نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا براى جامعه شیعىِ ماست. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
قدر مجالس عزادارى را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهاى براى ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسینبنعلى علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
در ماه محرم، معارف حسینى و معارف علوى را که همان معارف قرآنى و اسلامى اصیل و صحیح است براى مردم بیان کنید. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)
اگر براى ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمى» را باز کنید و از رو بخوانید، براى مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود مىآورد. چه لزومى دارد که ما به خیال خودمان، براى مجلسآرایى کارى کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعىاش دور بماند؟! (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
وقتى شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعرى را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنى را انتخاب نمیکنیم؛ جورى میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. (۱۳۸۶/۰۴/۱۴)
برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مىکند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینکه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دستههاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مىکند و بسیار خوب است. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمىتوانم این مطلب - قمهزدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضى نیستم. اگر کسى تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
لازم است از همه برادران و خواهرانى که در سراسر کشور، در ایّام عزادارى، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزادارى، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزارى کنم. (۱۳۷۷/۰۲/۱۸)
هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعه اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیهالسّلام) است. (۱۳۹۱/۰۹/۰۱)
اگر کسانى براى حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر مىافتد، یا براى مقامشان یا براى شغلشان یا براى پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلىها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. (۱۳۷۵/۰۳/۲۰)
اگر فداکارى بزرگ حسینبنعلى علیهالسلام نمىبود که این فداکارى، وجدان تاریخ را به کلى متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه قرن دوم هجرى، بساط اسلام به کلى برچیده مىشد. (۱۳۷۲/۰۳/۲۶)
کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلىاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجراى کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. (۱۳۷۵/۰۹/۲۴)
عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلى علیهالسّلام - همان کودکى که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهى او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! (۱۳۷۳/۱۰/۱۵)
امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبى دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصهى کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. (۱۳۸۸/۰۵/۰۵)
عاشورا پیامها و درسهایى دارد. عاشورا درس مىدهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. درس مىدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس مىدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار مىگیرند. (۱۳۷۱/۰۴/۲۲)
درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابىعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یکى از درسهاى عاشورا بود. (۱۳۷۷/۰۲/۱۸)
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى که در آن، خون بر شمشیر پیروز مىشود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوههاى نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیهالسّلام است که شما دیدید. (۱۳۷۳/۰۳/۱۷)
درس حسینبنعلى علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامى این است که براى حقّ، براى عدل، براى اقامهى عدل، براى مقابلهى با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودى خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحى که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. (۱۳۹۲/۰۳/۲۲)
پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم مىدهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنبالهروان آنان قرار بده.
پروردگارا! حیات و زندگى ما را زندگى حسینى و مرگ ما را مرگ حسینى قرار بده.
پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهداى کربلا محشور کن. شهداى عزیز ما را با شهداى کربلا محشور کن. (۱۳۷۴/۰۳/۱۹)
گزیده سخنان رهبری درباره "امامت و ولایت"
نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1392به مناسبت فرارسيدن عيد غدير خم، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی خامنهای پيشخوان زير را برای مطالعه بيشتر در زمينه «امامت و ولايت» پيشنهاد میكند:
ضرورت توجه به عنصر مبارزه حاد سياسی در زندگی اهل بيت(علیهم السلام) / بركات ولايت عهدی امام رضا علیه السلام برای شيعيان
پيام به كنگرهی علمی بينالمللی امام علیبنموسیالرضا عليهالسّلام ۱۳۶۳/۰۵/۱۸
جهاد مقدس امام موسىبنجعفر علیه السلام
پيام به سومين كنگرهى جهانى حضرت امام رضا علیه السلام ۱۳۶۸/۰۷/۲۶
ولايت، يعنى حاكميت و سرپرستى در جامعه اسلامى
سخنرانى در ديدار با كارگزاران نظام به مناسبت عيد سعيد غدير ۱۳۶۹/۰۴/۲
معناى ولايت اسلامى يعنى حاكميت انسانهاى پارسا و مخالف با شهوات
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۰/۰۴/۱۰
وظيفه داريم خود را شايسته انتساب به اهل بيت علیهم السلام كنيم
بيانات در ديدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵
محبت واقعی نسبت به اهل بيت علیهم السلام
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم ۱۳۷۰/۱۰/۲۹
معنای نصب اميرالمؤمنين علیه السلام ، اهميت دادن به معيارهای ارزشی اسلام
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۳/۰۳/۰۸
ولايت اهل بيت، استمرار نبوت پيامبر
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۴/۰۲/۲۸
توجه به بعد سياسی ولايت، باطل كننده شبهه جدايی دين از سياست
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۵/۰۲/۱۸
اساس و پايه بودن ولايت برای اسلام، مضمون حادثه غدير
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۶/۰۲/۰۶
ولايت لازمه حكومت و تسلّط الهى
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۷۷/۰۱/۲۷
ارتباط خاص بسيجيان با امام زمان(عج)
بيانات در ديدار جمعی از بسيجيان ۱۳۷۸/۰۹/۰۳
فلسفه بسيار عميق غدير؛ تعليم و تربيت انسانها تا ايجاد جامعهای سعادتمند و عادلانه در سراسر كره زمين
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در سالروز عيد سعيد غدير خم ۱۳۷۹/۱۲/۲۴
تعلق غدير به همه مسلمانان عالم
بيانات در ديدار كارگزاران نظام ۱۳۸۱/۱۲/۰۱
غدير؛ نشاندهنده جامعيت اسلام و نگاه به آينده
بيانات در ديدار مردم قم در سالروز عيد سعيد غدير خم ۱۳۸۵/۱۰/۱۸
حاكميت و عظمت اسلام، به بركت روح ولايت
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در روز عيد سعيد غدير خم ۱۳۸۶/۱۰/۰۸
مسئله ولايت، نمايش دهنده توجه اسلام به حكومت
بيانات درديدار قشرهاى مختلف مردم در روز عيد غدير ۱۳۸۷/۰۹/۲۷
حادثه غدير معين كننده تكليف مسير عمومی امت اسلامی
بيانات در ديدار مردم به مناسبت عيد غدير ۱۳۸۸/۰۹/۱۵
جامعه با سرپرستی امام عادل، هادی به حق است
بيانات در جمع ۱۱۰ هزار بسيجی در روز عيد غدير ۱۳۸۹/۰۹/۰۴
ولايت مطلقه فقيه و انعطافپذيری دستگاه ولايت
بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۱۳۹۰/۰۶/۱۷