« اعتراض شدید دو تن از مراجع عظام تقلید به کشتار مسلمانان میانمار | مجموعه کامل آداب و اعمال روز غدیر خم » |
دلنوشته : آقا نمی آیی !
نوشته شده توسطرحیمی 11ام آبان, 1391
سالهاست که جمعه هاي بي قرار مي آيند و مي روند و چشمان منتظران سير نمي شود.
سالهاست که بغض ديدار در گلو مانده است و دستان عاشقان بر دعاست.
دير زماني است که آيينه قلب هايمان زنگار فراق گرفته و تو انگار براي ماندنت بي بهانه نيستي.
مدتهاست که شوق پرواز پرستو ها، بي تو خاموش شده است…
مدتهاست که دشت هاي اقاقي ، بي تو کوير است…
اينجا خروش هيچ رودي ،ديگر به گوش نمي رسد…
دير زماني است که آيينه ها ، حقيقت را نشان نمي دهند و حتي آب که دلش گل آلود است از غبار غم ها.
نفس کشيدن بي تو در اين هواي غم آلود چه سخت است و سنگين، مولاي من!
تنها دلخوشي مان تپش پنجره هاي روحمان رو به دشت نوراني ياد توست.
رقیه رحیمی
تنها دلخوشي مان تپش پنجره هاي روحمان رو به دشت نوراني ياد توست.
دلمان بدجوری تنگ شده است…
با سلام ای آقا! شبتان مهتابی … روز میلاد شما هم آمد! عرض تبریک آقا … و کمی بی تابی … چشم عالم به دقایق نگران خواهد شد … کوچه ها منتظرند … پس چرا دیر آقا؟(حرف من گستاخیست اما) ای نفس ها به فدای کف نعلین شما! اندکی تند قدم بردارید …کوچه ها منتظرند… شیعیان بی تاب…
الحاقیات:
- fit-400x320.jpg - ضمیمه یافت نشد!
فرم در حال بارگذاری ...