« آموختن خاموشى از حيوانات | پایه های ایمان و کفر کدامند ؟ » |
رذیلت : شرک
نوشته شده توسطرحیمی 19ام مهر, 1391انصافاً کسی که برای چیزهایی نظیر سنگ، درخت، انسان و حیوان و حتّی شیطان، مقام خدایی قائل میشود، باید از بین برود.
…« وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا »(التوبة/36)
… با تمامی مشرکان کارزار کنید…
…« إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ »(التوبة/28)
… همانا مشرکان نجس میباشند…
…« لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيحْبَطَنَّ عَمَلُكَ »(الزمر/65)
… اگر شرک بورزی، بیتردید عملت را نابود میکند.
خدای متعال میفرماید:
«يا أَيهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيئًا لَا يسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ(الحج/73)مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِي عَزِيزٌ»(الحج/74)
ای مردم، به این مثل گوش فرا دارید: هر چه را جز خدا، معبود خود میخوانید، هرگز نخواهند توانست مگسی بیافرینند، هر چند جملگی برای آن گرد آیند. و اگر مگس، چیزی از آنها بگیرد، قدرت باز ستادن آن را ندارند، طالب و مطلوب هر دو ناتوانند. قدر خدا را چنان که شایسته و در خور اوست، نشناختند، همانا خدا توانا و مقتدر است.
این آیه شریفه به خصوص « مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ » اولاً، پستی و زشتی رذیله شرک را بیان میدارد و ثانیاً، حق را ثابت میکند، زیرا به مشرک گفته میشود:
«قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ»(عبس/17)
مرگ بر انسان که چقدر کافر است.
هیچ ناسپاسی و کفرانی بالاتر، بزرگتر و شدیدتر از شرک نیست که مخلوق را همتای ذات یگانهای بشمارند، که تمام صفات جمال و جلال در او جمع است. «سبحان اللَّه عمّا یقول المشرکون.»
ناگفته نماند که شرک نیز همانند توحید، دارای اقسامی است که همه آنها مذموم و ناپسند است و چون درباره توحید به تفصیل سخن گفتیم، در اینجا نیازی به توضیح بیشتر و افزونتر نمیبینیم، از اینرو بحث را با تذکراتی چند به پایان میبریم.
خداوند متعال، هوای نفس را مانند بتها، از جمله معبودهای انسان شمرده و اطاعت از آنها را نهی کرده است و میفرماید:
أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ »(الجاثية/23)
آیا میبینی آن کس را که هوای نفسش را خداوندِ خویش قرار داده است.
از نظر خداپرستان، بین انسانهای بدوی و نادانی که عضو جنسی را معبود خویش قرار میدادند، با بندگان شهوت جنسی، فرقی نیست، این امر در هر دو صورت، شرک است. یکی از آن دو، نزد عامه مردم و دیگری نزد خواص، شرک به شمار میآید. به همین ترتیب، بین کسی که شیطان را به خدایی برگزیده و کسی که تابع اوست، فرقی نیست. از اینرو، قرآن پیروی از شیطان را بندگی شیطان شمرده است و میفرماید:
« أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»(يس/60)
ای فرزندان آدم! آیا از شما پیمان نگرفتم که شیطان را نپرستید…
همچنین فرقی نیست بین کسی که بعضی از ستارگان را معبود خویش قرار داده و آنها را در زندگیش مؤثّر میانگارد، با کسی که عقل و نیرنگ خود را در زندگیش مؤثّر میشمرد و مدار زندگیش بر فریب و نیرنگ میچرخد و همچنین با کسی که فرد دیگری را در رسیدن خود به ریاست مؤثّر میداند و به چاپلوسی او زبان میآلاید و…
از آلایش شرک که رهایی از آن، نهایت دشواری است، به خدا پناه میبریم. در پایان، برخی از آیات را برای تکمیل بحث بیان میکنیم.
آیاتی درباره شرک
«وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا ينْفَعُكَ وَلَا يضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ»(يونس/106)
جز خدا هیچ کس را مخوان که نه به تو سودی رساند و نه زیانی، پس اگر چنین کردی، آنگاه به یقین از ستمکاران خواهی بود.
«قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ لَا يمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيهِمْ »(الرعد/16)
بگو کیست پروردگار آسمانها و زمین؟ بگو خداست. بگو آیا او را واگذاشته و اولیا و دوستانی برای خود برگزیدهاند که صاحب سود و زیان خویش هم، نیستند؟ بگو آیا نابینا و بینا یکسانند؟ یا تاریکیها و نور برابرند؟ یا شریکانی برای خدا قرار دادند که همچون خدا چیزی آفریدند، پس آنگاه بر مشرکان، آفرینندگی خدا مشتبه گردید…
«لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا »(الأنبياء/22)
اگر در آسمان و زمین، خدایانی جز خدای یگانه بودند، زمین و آسمان تباه میشد.
«وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يوْمِ الْقِيامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ»(الأحقاف/5)
و کیست گمراهتر از آن که جز خدا، کسی را بپرستد که در قیامت [ حاجت] او را اجابت نتواند کرد و آن معبودها از اینکه ایشان آنها را میخوانند بیخبرند.
«إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيهِ تُرْجَعُونَ»(العنکبوت/17)
بی شک هر چه بجز خدا می پرستید، بتهایی هستند که خود به دروغ ساختهاید. همانا هیچ یک از آنها که جز خدا میپرستید، مالک روزی شما نیستند، پس روزی را از خدا بخواهید و او را بپرستید و شکرگزار باشید، که به سویش باز میگردید.
« أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يمْلِكُونَ شَيئًا وَلَا يعْقِلُونَ»(الزمر/43)
آیا سوای خدا، شفیعانی اختیار کردند؟ بگو: حتّی اگر آن شفیعان، قدرت به کاری نداشته باشند و چیزی را در نیابند؟
« مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يصِفُونَ»(المؤمنون/91)
خدا هیچ فرزندی نگرفت و خدای دیگری شریک او نیست. چه، در آن صورت هر خدایی به مخلوق خود روی میآورد و بعضی از خدایان بر بعضی دیگر برتری مییافتند. خدا از آنچه میگویند منزّه است.
«وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يخْلُقُونَ شَيئًا وَهُمْ يخْلَقُونَ وَلَا يمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَياةً وَلَا نُشُورًا»(الفرقان/3)
خدایانی جز خداوند را معبود خویش قرار دادند که هیچ چیز نیافریدهاند و خود نیز آفریده شدهاند و مالک سود و زیان خویش نیستند و قدرت و اختیاری در مرگ و زندگی و برانگیخته شدن پس از مرگ ندارند.
…«ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ(فاطر/13)إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ»… (فاطر/14)
این خدایی است که پروردگار شماست و فرمانروایی تنها از آن اوست و جز او، کسانی که به خدایی میخوانید، مالک پوسته خرمایی هم نیستند. اگر آن معبودها را بخوانید، نمیشنوند و اگر هم میشنیدند، پاسخ شما را نمیدادند…
…« لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِياهُ تَعْبُدُونَ»(فصلت/37)
… به خورشید و ماه سجده نکنید و به خدایی سجده کنید که آنها را آفریده، اگر به حقیقت او را میپرستید.
«أَيشْرِكُونَ مَا لَا يخْلُقُ شَيئًا وَهُمْ يخْلَقُونَ(الأعراف/191) وَلَا يسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ ينْصُرُونَ(الأعراف/192) وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يتَّبِعُوكُمْ سَوَاءٌ عَلَيكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ (الأعراف/193) إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ(الأعراف/194) أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيدٍ يبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْينٌ يبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ»(الأعراف/195)
آیا معبودهایی را شریک خدا قرار میدهند که هیچ چیز را نیافریده و خود آفریده شدهاند؛ نه توان یاری آن بندگان را دارند و نه خود را یاری توانند کرد؟ و اگر کافران را به هدایت بخوانید، از شما پیروی نمیکنند. برای آنان یکسان است که دعوتشان کنید یا خاموش باشید. غیر خدا، آن کس را که شما [ به خدایی] میخوانید، بندگانی همانند شما هستند. اگر راست میگویید آنان را بخوانید، تا شما را اجابت کنند. آیا آنها پایی دارند که با آن راه بروند، و یا دستهایی که با آن اعمال قدرت کنند، یا چشمانی که با آن ببینند، یا گوشهایی که با آن بشوند؟ آنها را که شریک من قرار دادهاید، بخوانید، سپس حیله خود را علیه من به کار گیرید و مرا مهلت ندهید.
«وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِي مَا كَانَ يدْعُو إِلَيهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ»(الزمر/8)
و آنگاه که برای انسان، سختی و گرفتاری پیش میآید، با توبه و انابه به سوی پروردگار میرود و چون [ خدا] به او نعمت عطا کند، خدایی را که پیش از این میخواند، فراموش میکند و برای خدا شریکانی قرار میدهد تا [ مردم را] از راه او گمراه سازد. بگو کمتر در کفر خویش خشنود و آسوده باش که به یقین از اهل دوزخ هستی.
کاوشی در اخلاق اسلامی / ج2/ آیة الله مظاهری
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...