« تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر | شهادت از زبان شهیدان » |
سبک زندگی؛ عادت واره یا انتخاب
نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1397سبک زندگی شامل نظام ارتباطی، نظام معیشتی، تفریحی و شیوههای گذران اوقات فراغت، الگوی خرید و مصرف، توجه به مد،جلوههای عینی شأن و منزلت، استفاده از محصولات تکنولوژیک، نحوه استفاده از صنایع فرهنگی، نقاط تمرکز علاقه مندی در فرهنگ مانند دین، خانواده، میهن، هنر، ورزش و امثال آن میشود.
یکی از مهم ترین بنیان های فکری انسان برای التزام به نوع خاصی از آداب و انتخاب سبک زندگی، «تاثیر و تاثر متقابل ظاهر و باطن» آدمی است. توضیح آنکه وجود انسان دارای سه لایه یا سه بعد است.
لایههای وجودی انسان
1) لایه عقلی یا ساحت آگاهی و اندیشه که شامل همه شناخت ها و بینش ها و دارای های علمی انسان و صورت های ذهنی او می شود.
2) لایه قلبی یا ساحت انگیزه و گرایش که شامل همه کشش ها و احساسات و علاقه های او می شود.
3) لایه طبیعت یا ساحت عمل و رفتار ارادی و غیر ارادی اعضا و جوارح.
این سه لایه در وجود انسان کاملا با یکدیگر مرتبط و برهمدیگر اثرگذارند. یعنی آگاهی ها و گرایش های ما در عمل ما، عمل و آگاهی ما در گرایش های ما گرایش ها و اعمال ما در آگاهی های ما تاثیر می گذارند. عمل ظاهری ما دانسته های ما را تحت تاثیر قرار می دهد«ان جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا و…» یا «من عمل بما علم علمه الله ما لایعلم» و امیال و علاقه های ما ار مستقیم و غیرمستقیم دستکاری می کند. بسیاری از تزلزل های اعتقادی یا گرایش های انحرافی ما، منشا عملی دارد.
با این مقدمه بیشتر می توان سبک زندگی، ویژگی ها و ابعاد آن را شکافت و مورد بررسی قرار داد. سبک زندگی کاملا با ساحت رفتار و آداب عجین است و در لایه سوم وجودی انسان به وقوع و ظهور می رسد.
تعریف سبک زندگی
سبک زندگی، نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد. این نظام واره هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانوادهها و جوامع را از هم جدا می کند. سبک زندگی را می توان مجموعه کم و بیش جامع و منسجم از عملکردهای روزمره یک فرد دانست که نه فقط نیازهای جاری او را برآورده می سازد، بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خویش برمیگزیند، در برابر دیگران مجسم میسازد.
سبک زندگی کاملاً قابل مشاهده یا قابل استنتاج از مشاهده است. اگر بخواهیم رابطه سبک زندگی را با آداب بیان کنیم باید بگوییم هیئت ترکیبی آداب یعنی رفتارهای ساده و جلوه های ظاهری ما وقتی به صورت یکپارچه در نظر گرفته می شود، سبک زندگی ما را رقم میزند. معاشرت، لباس پوشیدن، حرف زدن، تفریح، اوقات فراغت، آرایش ظاهری، طرز خوراک، معماری شهر و بازار و منازل، دکوراسیون منزل و امثال آن در یک بسته کامل از سبک زندگی ما قرار دارند.
سبک زندگی یا ظهور خارجی شخصیت ما
این جلوه های رفتاری، ظهور خارجی شخصیت ما در محیط زندگی و نشانی از عقاید، باورها، ارزشها و علاقههای ما است. ترکیب آنها ترکیب شخصیت فردی و اجتماعی ما را می نمایاند. سبک زندگی شامل نظام ارتباطی، نظام معیشتی، تفریحی و شیوههای گذران اوقات فراغت، الگوی خرید و مصرف، توجه به مد،جلوه های عینی شأن و منزلت، استفاده ازمحصولات تکنولوژیک، نحوه استفاده از صنایع فرهنگی، نقاط تمرکز علاقه مندی در فرهنگ مانند دین، خانواده، میهن، هنر، ورزش و امثال آن میشود.
فهرست رفتارها، نوع چینش آنها، نحوه تخصیص وقت، ضریب ها و تاکیدها، از جمله متغیرهایی هستند که در شکل گیری سبک زندگی دخیل اند. مثلا سبک زندگی ثروتمندان و اشراف، سبک زندگی نظامی ها و کشاورزها، سبک زندگی آمریکایی، چینی، ایرانی، سبک زندگی دینداران یا حزب اللهی ها از لحاظ این متغیر ها متفاوت است. سبک زندگی، شکل مدرن گروه بندی های اجتماعی و منبع هویت انسان است و مانند طبقه یا قومیت به انسان معنی یا حس هویت میدهد. مثلاً برای فرد مهم است که مانند فلان شخصیت زندگی کند دیوار خانه اش را فلان رنگ کند و یا تفریح خاصی داشته باشد.
ویژگیهای سبک زندگی
برای دریافت بهتر مفهوم سبک زندگی ویژگی های آن را برمی شماریم؛ نخست: سبک زندگی ترکیبی از صورت و معنا است. رفتاری برآمده از باورها و پسندها و مبتنی بر دیدگاهی مصرح و آگاهانه یا غیر مصرح و نیمه خودآگاه در فلسفه حیات است. اینکه شخص زندگی خاصی را آرزو می کند یا زندگی خاصی را به مسخره می گیرد و به شدت نقد می کند، می گوید: «زندگی یعنی این»، «خوش به حال فلانی» این نشان دهنده نظام ارزشی اوست و در انتخاب سبک زندگی بسیار تاثیرگذار است. سبک زندگی را نمی توان از باورها و ارزش ها بریده دانست. ظواهر زندگی حاصل آن باورها و پسندهاست.
دوم: مجموعه عناصر سبک زندگی وقتی به سبک زندگی تبدیل می شود که به حد نصاب انسجام و همبستگی رسیده و همخوانی و تناسب داشته باشند. مجموعه ای درهم از چندین نوع منطق و مدل، سبک زندگی نیست. مثلا نظام ارتباطی باید با نظام معیشتی، نظام اعتقادی، نظام فرهنگی و نظام مصرف تناسب داشته باشد.
این تناسب باید مقداری پایدار بماند؛ انسجام موقتی که تحت تاثیر جو اجتماعی خیلی زود از بین رود سبک زندگی را پدید نمی آورد. مثلا نوجوانی که هنوز شاکله هویت فکری، فرهنگی، اجتماعی اش کامل نشده و به درستی شکل نگرفته و رفتارهای متنوعی دارد، دارای سبک زندگی نمی باشد.
سبک زندگی، یک انتخاب
سوم: در پدید آمدن سبک زندگی اکثر عناصر اختیاری است. اگر فردی در یک اردوگاه کار اجباری یا در اسارت و تحت فشار بیرونی، مجبور به رفتار بر اساس نوع خاصی از زیست می شود، سبک زندگی ندارد. سبک زندگی باید انتخاب شود و شخص فعالانه در تعریف و چینش و معماری آن بر اساس نظام اعتقادی و ارزشهایش مشارکت داشته باشد. البته رسانه ها دائما تصویرهای جدید سبک زندگی را منتشر میکنند و ذهن ها و دل ها را برای انتخاب آن بر میانگیزند.
چهارم: سبک زندگی قابل ایجاد و قابل تغییر است. زیرا نوعی انتخاب شخصی و آیین فردی است. نوعی طراحی است که میتوان آن را نقد کرد و میتوان آن را درانداخت. گرچه شرایط اجتماعی ممکن است تغییر و تحول در سبک زندگی را بسیار دشوار گرداند.
پنجم: جز در دوران کودکی که هنوز شخصیت فرد شکل نگرفته است نمیتوان انسانی را بدون آداب یا سبک زندگی تصور کرد. در حقیقت هیچ کس بی ادب نیست. همانگونه که بی تربیت، بی فرهنگ و بی شخصیت نیست. حتی اگر انسان تحت تادیب صحیح قرار نگیرد، بی ادب نمی شود. بد ادب، بد تربیت و بد شخصیت می شود.
ما اگر شکل خاصی از زندگی را با اراده و اختیار خود انتخاب نکنیم، ناخودآگاه در قالب های تعین یافته محیط و جامعه قرار میگیریم. بنابراین چه خوب است که آگاهانه و از سر اختیار، صورت زندگی خود را تعیین کنیم و اجازه ندهیم شرایط محیطی، رنگ شخصیت ما را عوض کند.
سبک زندگی به مثابه هویت انسان
ششم: سبک زندگی به یک نوع هویت اجتماعی ختم میشود. پدیدارشناسان فرهنگی تأکید میکنند که سبک زندگی برای افراد، شخصیت می سازد. یعنی فرد، کلاس هویتی خود را با نوع ارتباطات، نوع شغل، سبد مصرفی و سایر ظواهر انتخابی خود معرفی می کند.
از سوی دیگر فرد بر اساس سبک زندگی (یعنی چیزی که می خورد و می پوشد، جایی که زندگی می کند، ماشینی که سوار می شود و کسانی که حشر و نشر دارد و …) آرام آرام به رفتارهایی عادت می کند و از درون شکل میگیرد. این موضوع باعث می شود که نظام ارزشی خاصی نیز برایش درونی شود.
تجزیه و تحلیل ما هم از شخصیت و هویت دیگران تا اندازه ای به همین ظواهر وابسته است. برای قضاوت درباره یک فرد معمولا اگر پاسخ به این سوال ها را بدانیم برچسبی نسبتاً مطمئن بر او می زنیم: چه کاره اید؟ چقدر درآمد دارید؟ ماشین و وسایل زندگی چگونه است؟ کدام محله زندگی میکنید؟ محل آمد و شد شما بیشتر کجاست؟ باشگاه؟ هیات؟ کدام رستورانها؟ و…
به این ترتیب موضعگیریها، رفتارها و قضاوت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی دیگران برای ما قابل پیش بینی خواهد شد. از کوزه برون همان تراود که در اوست.
هفتم: در سطح کلان اجتماعی سبک زندگی، همگرایی و واگرایی پدید میآورد. کسانی که سال ها مانند هم زیسته اند، آرام آرام مانند هم فکر میکنند و حساسیت ها و علاقه های مشترک خواهند داشت. این همگرایی از پیش تعریف نشده، به موضعگیریها و قضاوت های اجتماعی فرهنگی و اخلاقی یکسان خواهد رسید و یک قطب هم نوا یا قدرت اجتماعی پنهان تشکیل خواهد داد.
با این توضیحات در رابطه با ویژگی ها و ابعاد سبک زندگی می توان دریافت که سبک زندگی هم یک انتخاب می تواند باشد و هم اینکه می تواند تحت تاثیر عوامل محیطی و پیرامونی مختلف، تبدیل به یک عادت واره پایدار در شخصیت هر فرد شده و باعث تمایز او از دیگر همنوعانش شود.
مهم این است که تحت تاثیر چه عواملی و چگونه شخصیت خود را مدیریت نماید تا اینکه سبک زندگی و هویت فردی و اجتماعی اش انتخابی یا یک عادت واره تلقی شود. ان شالله در بررسی ها آیند این مساله را پی خواهیم گرفت.
منبع: وبسایت وسائل
فرم در حال بارگذاری ...