موضوعات: "سیر و سلوک" یا "نکات اخلاقی"
عوامل ثبات و زوال ایمان
نوشته شده توسطرحیمی 8ام آذر, 1396
ما از بزرگانِ اهل معنا و اهل توحید هم مکرّر شنیدیم این معنا را که توصیۀ اوّل، ترک گناه است بعد نوبت میرسد به انجام کارهای خوب و اذکار و اوراد و نوافل و مستحبات و امثال اینها. اوّل، ترک گناه است.
مجموعه «عطر ماندگار» شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی با بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای درس خارج فقه است. احادیث گنجانده شده در این مجموعه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است. منبع احادیثی که در این مجموعه شرح داده میشوند کتاب «الشافی فی العقاید، الاخلاق و الاحکام و امالی» است.
ترک گناه
نوشته شده توسطرحیمی 30ام فروردین, 1396
هرگاه نفسش او را وسوسه نمود بلافاصله از جا برخیزد و خود را چنان سرگرم عمل مثبتى نماید كه اندیشه عمل زشت را از یاد ببرد.
دین مبین اسلام همانند سایر ادیان الهی توصیه هایی جهت رشد انسان در مسیر تعالی و تكامل دارد كه قسمتی از آن ها دستوراتی مبنی بر ترك اعمالی است كه گناه نامیده می شوند و مشخص هم هستند و در این میان بزرگان دین و آموزههای اسلامی نیز توصیه هایی را در مورد روش های ترك گناه بیان كرده اند كه در اینجا به مواردی از آن اشاره میكنیم:
۱. توجه به قبح و زشتى آن عادات(به گناه) از نظر عقل.
۲. در نظر گرفتن كیفرى كه از نظر شرع بر آن مترتب گردیده است.(محاكمه كردن نفس و توجه دادن آن به عقوبت گناه و سلب توفیقات و دور شدن از رحمت الهی)
۳. داشتن ارادهاى محكم در جهت رفع آن عادات كه نشانه همت بالا و بلند انسان در روى آوردن به فضایل و دورى از رذایل است.
۴. استمداد از خداوند متعال با دعا و نیایش و توسل به ائمّه اطهار(علیهم السّلام)
خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید:
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ یزَكِّی مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(نور/۲۱)
و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمیشد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند، و خدا شنوا و داناست!
و همچنین میفرماید:
َلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلَّا قَلِیلًا(نساء/۸۳)
و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه میشدید).
بنابراین باید توجه داشته باشیم كه خداوند متعال كه دستور بر ترك گناه داده است، خود نیز انسان را در این امر یاری میكند.
۵. جایگزین سازى اعمال و عادات نیكو؛ مانند: شركت دائمى در نماز جماعت، خواندن نماز شب، زیارت اهل قبور، دعا.
۶. هرگاه نفسش او را وسوسه نمود بلافاصله از جا برخیزد و خود را چنان سرگرم عمل مثبتى نماید كه اندیشه عمل زشت را از یاد ببرد. مثلا به ورزش با دوستان خود بپردازد به مسجد و نماز جماعت یا دعا برود به دیدار دوستان یا نزدیكان خوب خود بشتابد به كارهاى عادى زندگى؛ مانند: خرید مایحتاج و … بپردازد.
۷. مطالعات خود را پیرامون معاد عذاب گناه و… افزون سازد.
۸. از شركت در محیطهاى آلوده كننده و همنشینى با دوستان ناباب بپرهیزد.
۹. عوامل تحریك كننده پیرامون خود را حتىالامكان از بین ببرد.
۱۰. سعى كند هیچ گاه در تنهایى نماند.
۱۱. همه روزه با خداى خود مشارطه كند كه مرتكب گناه نشود و هم از او مدد جوید و شبانگاه به محاسبه اعمال خود بپردازد. پس اگر ترك گناه كرد خدا را سپاس گوید و باز مدد جوید و اگر خداى نخواسته خلاف كرد استغفار كند و تصمیم بگیرد كه مجددا ترك كند.
۱۲. عادات خوب را مانند شركت دائمى در نماز جماعت و … تقویت كند. چه با نفى عادات زشت راه كسب اعمال شایسته باز شده و در شعاع تكرار و تلقین و میل شدید به آنها عادات خوب در نفس ظهور فعلى پیدا خواهد كرد. امیرالمومنینعلیه السلام فرموده است: «غیروا العادات تسهل علیكم الطاعات؛ عادات [زشت] را تغییر دهید پیروى از [فرمانهاى] خدا بر شما آسان مىشود»، (شرح غرر، ج ۴، ص ۳۸۱) و «بغلبه العادات الوصول الى شرف المقامات؛ با غلبه و چیره شدن بر عادتهاى [زشت [رسیدن به مقامات بلند آسان مىشود»، (شرح غرر، ج ۳، ص ۲۲۹).
فردا
برنامه ای برای تقوا
نوشته شده توسطرحیمی 18ام فروردین, 1396
آیت الله خوشوقت (ره) :
برنامهات خواندن رساله و ياد گرفتن واجب و حرام است.
هر وقت واجب پيش آمد كرد، انجام بدهي و حرام پیش آمد ترک كنی، این برنامه شخصي شماست.
از رساله بايد ياد بگيريد، الآن ظهر میشود گفتهاند بايد نماز بخوانيد.
فردا ماه رمضان است بايد روزه بگيري، بيرون ميروي زن نامحرم ميآيد بايد نگاه نكني، حرف ميزني بايد دروغ نگويي؛…
اينها برنامهاي است كه در شئون زندگي پياده كردنش واجب و لازم است.
مال بعضيها زود پيش ميآيد، مال بعضيها دیر پيش ميآيد. و بعضيها زياد پيش ميآيد و بعضي ها كم، اشخاص مختلفند.
يک كسي در يک ماه در محيط زندگياش یک زن نميبيند، يک كسي با كم و زيادش روزي هزار تا ميبيند، شخص وظيفهاش را بايد در هر صورت انجام دهد.
وارث
|
نميتوانم نفس امّارهام را كنترل كنم، چه كنم؟!
نوشته شده توسطرحیمی 18ام فروردین, 1396
سؤال: آيا موسيقي مقدس داريم؟
سؤال: نشانه قبول شدن عبادت چيست؟
سؤال: معناي حديث بك عرقتك چيست؟
جواب: اگر خدا خود را در قرآن معرفي نميكرد، چه كسي ميتوانست خدا را بشناسد؟ قرآن در اواخر برخي آيات توصيفاتي از خدا ذكر كرد تا مؤمنين نيز خدا را با آن صفات توصيف كنند.
جواب: جايز نيست.
جواب: كساني كه ميخواهند قرآن را حفظ كنند ببينند ميتوانند، بعدها هم در اثر ممارست اين مقداري را كه حفظ كردهاند، نگهدارند يا نه؛ اگر نميتوانند حفظ نكنند، چون در كتاب كافي روايت داريم كه اگر كسي قرآن را حفظ كند بعد در اثر تنبلي يادش برود مبتلا به عذاب ميشود.
جواب: نه، خواندن كساني است كه خدا گفته؛ اگر سراغ ائمه عليهمالسلام نروند، سراغ كساني ميروند كه بلد نيستند و گمراه ميشوند. لذا تمام وسايلي كه مردم را به اهلبيت عليهمالسلام نزديك كند منسوب به خدا و عبادت است.
جواب: ترك گناه همه اينها را درست ميكند.
جواب: تقوي و توبه، إن الله يحب المتقين، إن الله يحب التوابين.
جواب: همان اراده ضعيف را به كار بگير، كمكم تقويت ميشود.
جواب: بله، مگر از بستگان باشد. با ارحام، ولو كافر هم باشند نميتوان قهر كرد. البته در صلهرحم هم نبايد افراط كرد. چندوقت يكبار تلفني هم احوالپرسي هم شود كافي است. پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله فرمود: صلوا أرحامكم ولو بالسلام.
جواب: نه؛ كساني كه به يك يا دو واسطه از يك رحم به دنيا آمدند، ارحامند و مابقي فاميل سببياند. مثلا مادرخانم و پدرخانم اينها فاميلاند ولي ارحام نيستند.
جواب: يكي از وظايف ما حفظ عزاداري اهلبيت عليهمالسلام است، اگر اين نبود ما هم مثل كشورهاي اسلامي لائيك ميشديم. خدا اين عزاداريها را براي حفظ دين قرار داده است.
جواب: آدمي كه ميخواهد به خدا نزديك شود، بايد از دنيا فاصله بگيرد، و طبيعي است آدم كمپول ميشود.
جواب: اطاعت از خدا و معرفت اوست.
جواب: تقوي عملي است كه يكي از نتايج آن بصيرت است، بعد در اثر ادامه تقوي، فرقان بيشتر ميشود. انسان با ديدن باطن اشخاص ميفهمد چه كساني منافق و چه كساني مؤمن هستند.
جواب: به اندازه بلا صدقه بدهيد و گناه نكنيد.
جواب: توبه.
جواب: ترك گناه و تقويت ايمان.
هم دنیا و هم اخرت
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 13962. سوره مبارکه بقره، آيه 255
3.سوره مبارکه جاثيه، آيه 13
وابستگی به دنیا
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1396
شيخ عبدالله انصاري داراي ثروت فراوان بود. درويشي نزد ايشان رفت و گفت شما اين همه دارايي داريد در صورتي که من از صبح تا شب در حال رفت و امد هستم و از دنيا استفاده مي کنم در حالي که شما در بند اين خانه و اموالتان هستيد.
شيخ فرمودند: شما سخن درستي گفتيد بهتر است با هم برويم.
چند قدمي که از خانه شيخ دور شدند درويش گفت بايد برگرديم من کشکول خود را جا گذاشته ام.
شيخ گفت: من تمام زندگيم را رها کردم و همراه تو امدم حال تو مي خواهي به خاطر يک کشکول برگردي.
پس ببين که تو به ان کشکول وابسته اي و من به همه ان خانه و زندگي وابسته نبودم.
ثمره خوش رفتاری با زن و فرزند
نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1396
در محضر مجتهدی؛
ثمره خوش رفتاری با زن و فرزند
اخلاق خوب با خانواده نتیجه های بسیاری دارد که خداوند به انسان عطا می کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد خوش رفتاری با زن و فرزند می فرماید:
هر مردی که بر بد اخلاقی زن خود صبر کند خدای متعال پاداش ایوب پیامبر را به او می بخشد و هر زنی که بر بداخلاقی شوهرش شکیبایی کند خدای متعال پاداش آسیه دختر مزاحم(زن فرعون)را به او ارزانی می دارد.
در مورد این حدیث آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)می گوید: بعضی مردها انگار با خودشان هم قهر هستند.مردهایی را می شناسم که با هزار من عسل هم نمی شود آنها را خورد.زن بدبخت اینها چه گناهی کرده است؟
در حدیث آمده:زن خوش اخلاق در خانه مرد بداخلاق غریب است و برعکس.
همچنین مرحوم مجتهدی می گوید:
خوشا به حال آن زن و مردی که هر دو آنها خوش اخلاق اند.
در حدیث آمده:
هرکس به خانواده خود نیکی کند و با آنها خوش رفتار باشد خداوند بر طول عمرش می افزاید.
کسانی که با زن و بچه هایشان خوب رفتار می کنند، با بچه ها توپ بازی می کنند، به همسرشان در خانه کمک می کنند ظرف و لباس می شویند اینها صد سال هم عمر می کنند.اینها همه اش امتحان شده همه اش تجربه است.پیرمردی 90 ساله با زنش به ماه عسل رفت به او گفتم:ماه عسل رفته بودی؟ گفت: نه شیره هم نیست.شوخی می کرد.پس کسانی که با زن و بچه هاشان خوب هستند عمر طولانی می کنند.
باشگاه خبرنگاران
كوچكی نفس
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395اين رذيلت، ضدّ بزرگي نفس و شخصيّت است و اگر پيامد و اثر سوئي جز تزلزل در كارها، ترديد و دو دلي، سستی اراده، عدم توان تصميمگيری، بيتابي در برابر بلايا و سختيها و دردها نداشت، براي رذالت و ناپسندي آن كافي بود. در حالي كه دارای آثار و عواقب سوئي است كه موجب تيرهروزي انسان در دو جهان میگردد.
از جمله اين آثار سوء، يكي دست آلودن به كارهاي پست از نظر شرع و عرف است، به گونهاي كه چنين فردي براي رسيدن به منافع دنيوي به هر كار زشتي دست ميزند.
ديگر آنكه به دليل ناتواني در ارضاي تمايلات، سبب ايجاد عقده ی حقارت در افراد ميشود، به گونهاي كه بيشتر افراد كم شخصيّت، گرفتار عقده ی حقارت و آثار سوء آن، مانند تكبّر هستند. چنين افرادي، به هنگام گرفتاري، بيتاب و به گاهِ برخورداري از نعمت، مانع احسانند. چنان كه قرآنكريم ميفرمايد:
(انّ الانسان خلق هلوعاً. اذا مسّه الشّرّ جزوعاً و اذا مسّه الخير منوعاً.) [1]
همانا انسان، حريص آفريده شده است. هنگامي كه شرّي به او رسد، بسيار بيتاب ميشود. و هنگامي كه خيري به او رسد، بسيار بازدارنده است.
و نيز ميفرمايد:
(فامّا الانسان اذا ما ابتليه ربّه فاكرمه و نعّمه فيقول ربّي اكرمن. و اما اذا ما ابتليه فقدر عليه رزقه فيقول ربّي اهانن كلاّ… ) [2]
و اما انسان، چون پروردگارش او را بيازمايد و به او اكرام و نعمت بخشد، گويد پروردگارم مرا گرامي داشت. و اما چون، روزياش تنگ گردد، گويد پروردگارم مرا خوار كرد. [هرگز] چنين نيست…
از ديگر آثار كوچكي نفس، سلطهپذيري است كه مصيبتي بزرگ و آتشي سوزان است كه مملكت يا شهري را به آتش ميكشد. تاريخ، گواه است كه ستمگران و استثمارگران به ويژه در قرنهاي اخير تنها از طريق افراد بدبخت و درماندهاي كه گرفتار كم شخصيّتي و عقده ی حقارت بودهاند، توانستهاند بر كشورهاي اسلامي غيراسلامي سلطه پيدا كنند.
اين صفت ناپسند، امّالرّذايل است، همانطور كه صفت ضدّ آن، يعني بزرگي شخصيت، امّ الفضايل است.