« دلخوشان بازی برجام! مردم دلخورند + فیلم | کارگران امسال چقدر عیدی میگیرند؟ » |
شگفتی نویسنده مشهور مسیحی از شیوه حکومت امام علی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1398
جرج جورداق شاعر و نویسنده مسیحی است که شاید بیشتر از خیلی از ما امیرالمومنین را شناخته است. جرج جرداق شاعر و نویسنده معروف مسیحی از اساتید رشته ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بیروت بود. وی ۳۰ جلد کتاب تألیف کردهاست. مهمترین اثرش که به فارسی هم ترجمه شده«امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی» است که در ۵ جلد با عناوین ذیل منتشر شده است:
|
جورداق در زمان به پایان رساندن این کتاب، نامهای را به همراه یک نسخه از کتاب برای آیت الله بروجردی(ره) ارسال میکند. آیت الله بروجردی از آن استقبال میکند و توصیه به ترجمه این کتاب به زبان فارسی میکند.
این کتاب اولین بار در سال ۱۳۴۲ به فارسی ترجمه و منتشر شد، وی در آبان ماه سال ۱۳۹۳ درگذشت.
جورداق در قسمتی از کتاب امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی؛ امیر المومنین علیه السلام را این گونه معرفی میکند.
آیا از فرمانروایی خبر داری که خود نان سیر نخورد، زیرا در کشور او کسانی یافت میشدند که با شکم سیر نمیخوابیدند؟ و جامه نرم نپوشید، چرا که در میان افراد ملت، بودند کسانی که لباس خشن و درشت میپوشیدند؟ و درهمی را اندوخته خود نساخت که در بین مردم نیاز و فقر وجود داشت و به فرزندان و یاران خود هم وصیت کرد که غیر این راه و روش را نپیمایند و برادر خود را به خاطر یک دینار که بدون حق از بیت المال طلب میکرد، مورد بازخواست قرار داد و یاوران و پیروان و فرمانداران خود را، به خاطر یک گرده نان که به رشوت از ثروتمندی گرفته و خورده بودند، تهدید کرد و به محاکمه و دادگاه کشانید و به یکی از فرماندارانش پیغام فرستاد:
سوگند صادقانه بر خداوند که اگر او به کوچکترین چیزی از مال ملت خیانت ورزد چنان بر او سخت گیرد که اندک مال، گرانبار و بی آبرو گردد؛ و دیگری را با این سخن کوتاه، زیبا و نغز مخاطب قرار داد: « به من خبر رسیده که زمین را درو کرده و هر چه زیر پایت بوده برگرفتهای و آنچه را به دستت رسیده، خورده ای؟ بی درنگ باید حساب پس دهی و وضع خود را بر من روشن سازی».
و به حاکمی پیام دهد از کسانی که رشوه میگرفتند و به نام بینوایان جیب و کیسه خود را پر میکردند و به عیاشی و خوشگذرانی میپرداختند، چنین اعلام خطر کرد:
«از خدا بترس، مال مردم را به خود آنان برگردان و تو اگر این کار را نکنی و من به یاری خدا بر تو دست یابم، وظیفهای را که در پیشگاه خداوند دارم، درباره تو انجام میدهم و با شمشیرم تو را میزنم، شمشیری که آن را بر هیچ کس نزدم مگر آن که به دوزخ رفت».
آیا از میان مردم سردار و امیری را شناختهای که بر زمان و مکان فرمان میرانده، ولی آسیاب را به دست خود میچرخاند و نانی خشک درست میکرد که آن را به زانو میشکست و کفش خود را به دست خود وصله میزد و از مال دنیا کم یا زیاد چیزی را پس انداز خود نساخت؟ زیرا هدف وی در زندگی آن بود که حق بینوایان و ستمدیدگان را از استثمارگران و احتکار پیشگان بازستاند و زندگی سالم و آرامی برای آنان فراهم آورد.
او در فکر سیر شدن و خوب پوشیدن و آرام خوابیدن نبود، در حالی که در قلمرو حکومت او کسی است که امید قرص نانی ندارد، و در آنجا شکمهای گرسنه و جگرهای تشنه وجود دارند و چه سخن نیکو و پر ارجی می گفت: «آیا فقط به همین اکتفا کنم که به من بگویند پیشوای مسلمانان، ولی در سختیهای روزگار با توده مردم همدرد نباشم؟ و البته با این منطق، بی ارزشترین چیزهای دنیا در نزد او، حکومت بر مردم است اگر نتواند حقی را بر پا دارد و ستم و باطلی را نابود سازد».
بلاغ
باشگاه خبرنگاران
فرم در حال بارگذاری ...