« شيعه در برابر زمام داران غاصبفراخوان شرکت در موج وبلاگی" حماسه 9 دی" »

«عشق» از اوّل سركش و خونى بود...

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1391

    و در واقع قدرت نمايى عشق هم به خاطر همين بسيج عمومى نيروها، و تمركز آن در يك نقطه مى باشد. نيروهاى گوناگون عقلانى، عاطفى، و غريزى انسان كه از درون وجود انسان سرچشمه مى گيرد بسان شعبه هاى يك رودخانه عظيم است كه بر حسب نيازمندى هاى سرزمين هاى مختلف در جوى هايى به راه مى افتد، بديهى است اگر تمام اين شعبه ها را در يك مسير، متراكم كنيم، هم بقيه زمين ها مى خشكد و هم اين يكى طغيان مى كند!

     روى همين جهت است كه «عاشق دل سوخته» هيچ فكر و احساس ديگرى جز همين احساس داغ و سوزان عشق ندارد.

     سخنش هميشه درباره محبوب است.

     ميل دارد در هر مجلس و محفلى نيز از او سخن بگويند.

     او با تمام ذرات وجود خود معشوق را مى جويد و هر حادثه اى با كمترين مناسبتى به صورت يك تداعى معانى نيرومند او را با معشوقش مرتبط مى سازد.

در لابه لاى زمزمه بادها،

جريان نسيم،

حركت آب رودخانه،

تكان خوردن برگ ها،

حركت پرندگان،

آواى مرغان و رفت و آمد آدميان،

هم او را مى بيند، و از او سخن مى شنود

     و مرحله ؤ خطرناك از همين جا شروع مى شود، زيرا در اين موقع عشق هيچ گونه كنترلى را نمى پذيرد، و وجود عاشق مانند شهر بى دفاعى در برابر يك سپاه نيرومند غارت گر به سرعت و به تمام معنا تسليم مى گردد، و زمام تمام وجود خود را به دست عشق مى سپارد.

دوست رشته اى در گردنش مى افكند، «مى برد هر جا كه خاطره خواه اوست» خواه «كعبه» باشد يا «دير»!

* * *

     در اين هنگام اگر افراد دلسوزى به يارى او نشتابند و او را به مسير صحيح و مشروعى رهبرى نكنند دست به هر كارى مى زند، زيرا همه چيز - جز وصال معشوق - براى او بى تفاوت است، بدنامى و خوش نامى، گناه و پاكى و… همه يكسان مى گردد.

     نه به فردا مى انديشد، نه به آبروى خود و دوستان و بستگان، و نه به قيود و رسوم اجتماعى و اخلاقى.

     البتّه او در اين حال بدون اين كه «سوء نيتى» داشته باشد، ناخودآگاه به همه چيز كشانده مى شود و گاهى حاصل يك عمر گذشته، با تمام محصول آينده را در همين معامله از دست مى دهد!

     هنگامى كه به خود آمد - و اين به خود آمدن در عشق هاى آميخته به هوس معمولا مختصرى پس ازآميزش هاى جنسى صورت مى گيرد - طوفانى از غم و اندوه به خاطر آن چه از دست داده، و كارهايى كه احياناً از او سر زده، در وجود او پيدا مى شود.

     ندامت وحشتناكى از گذشته، مانند يك كابوس، روى فكر و قلب او سنگينى مى كند، امّا متأسفانه غالباً دير شده است و كار از كار گذشته.

      ممكن است اين ندامت و بيدارى در گوشه زندان پس از انجام يك جنايت روى دهد، و يا پس از گسستن پيوندهاى اجتماعى و فرار از خانه و زندگى و پدر و مادر و دوستان، و خزيدن در يك گوشه انزوا و يا پس از كشيده شدن به مراكز فساد و اعتيادها و…

* * *

     جوانان در برابر اين خطر بزرگ كه مقدمات آن بسيار ساده است و ممكن است از يك نگاه شروع شود (آرى تنها يك نگاه) بايد به هوش باشند، و در همان مراحل نخستين كه قابل كنترل است خود را كنترل كنند و از منطقه خطر دور سازند.

    با انتخاب سرگرمى هاى سالم، اشتغال تمام وقت به كارهاى متنوع تحصيلى، ورزشى و… فرد مورد نظر را فراموش كنند از دوستان غافل و منحرفى كه به اين آتش دامن مى زنند بپرهيزند و در عواقب اين جريان بينديشند.

     آنها بايد اين خلائى كه در گوشه قلبشان براى يك عشق پاك و مقدّسى موجود است براى همسر آينده خود حفظ كنند.

     و از اين عشق هاى هوس آلودى كه گاهى در قيافه مقدّسى خودنمايى مى كنند به شدت اجتناب ورزند.

     دوستان آنها هم در اين هنگام وظيفه سنگينى به عهده دارند، وظيفه بيدار كردن آنها با روش هاى دوستانه و محبّت آميز و عاطفى پيش از آن كه حالت پذيرش اندرز از دست برود.



مشكلات جنسى جوانان/آية الله مكارم شيرازى

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...