« ناله شیطان ؟فرمایشات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان خراسان شمالی »

فراماسونری چگونه سازمانی است؟ چه نوع ارتباطی با بهائیت دارد؟

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مهر, 1391

 فراماسونری و بهائیت

   تعلیمات بهائیت نیز انطباق زیادی با تعلیمات فراماسونری دارد که از جمله آنها می توان به جدایی دین از سیاست، تسامح و تساهل، تشکیل حکومت واحد جهانی، تطابق دین با عقل جزئی، اشاره کرد. ماسونیت با نشر این تعالیم سعی دراستحاله تمامی فرهنگ های مذهبی درتفکر و فرهنگ غربی داشت. چنانکه پیامد نشر این تفکر ، «امانیسم» و «لیبرالیسم» مذهب همه روشنفکران غربزده گردید و مبشر جهانی شد که با تبلیغ فرهنگ جهانی سعی دراستیلای فرهنگ و تمدن مغرب زمین برتمام جهان دارد7.

   شکل گیری و تداوم فرقه بهائیت نیز با تلاش و برنامه ریزی ایادی استعمار و کانون های آن شکل گرفته است؛ به دنبال اقدامات قاطع امیرکبیر دراعدام باب و سرکوب خشونت و آشوب های مسلحانه بابیان درنقاط مختلف کشور، پیروان باب از سرنگونی قاجاریه و تسلط برایران سرخورده شدند.

   آشنایی به اصطلاح روشنفکران ایرانی با افکار و تحرکات اعضای محفل فرهنگی «مانکجی هاتریا» - رئیس سازمان اطلاعاتی بریتانیا درهند و ایران و بنیانگذار واقعی سازمان فراماسونری درایران8- نظیر شاهزاده جلال الدین میرزا، آخوند زاده، میرزا ملکم خان، میرزا حسین خان سپهرسالارو …، تغییراتی درروش فکری ایشان به وجود آورد و انها با افکار ماسونی و لیبرالی آشنا شدند، سپس با تدوین کتاب «تاریخ جدید» که صورت اصلاح شده «تاریخ قدیم» بابیان بود واژه های تند برضد شاه قاجار و برخی عوامل حکومت را حذف یا تعدیل نموده و درعوض، همصدا با امثال آخوندوف، حملات پیشین خود به روحانیت را شدت بخشیدند. و با استفاده از روش ملکم و آخوندزاده، دست به تألیف رساله های جدیدی مانند مقاله سیاح زدند9.

   براساس تحقیقات تاریخی، مانکجی درسال های 1890-1854، با سران بابی و از جمله با شخص میرزا حسینعلی نوری(بهاء) ارتباط نزدیک داشته است. همچنین مطابق گزارش رکن الدوله به امین السلطان در1308 ق، ملکم خان درعکا با بهاء دیدار و مذاکره داشته است10. عباس افندی نیز بعدها طی نوشته ای تلویحاً از زحمات ملکم تقدیر و از اینکه دوستانش حق او را پاس نداشتند، اظهارتأسف می کند11.

  از سوی دیگرسفرکاملاً برنامه ریزی شده سال های 1913-1911 عباس افندی به اروپا و آمریکا، که با تبلیغات فراوان از سوی منتفذترین محافل سیاسی و مطبوعاتی دنیای غرب همراه بود، نشانی آشکار از این پیوند عمیق و همکاری میان سران فرقه بهائی و کانون های مقتدر فراماسونری دراروپا و آمریکا است که به عنوان نقطه عطف درتاریخ این فرقه از آن یاد می شود. درطول این سفرکوشش می شد تا وی به عنوان نماد پیدایش «مذهب جدید انسانی» و آرمان فراماسونری معرفی شود. بررسی جریان این سفر و مجامعی که عباس افندی (عبدالبهاء) درآن حضور می یافت، ثابت می کند که کارگردان اصلی این نمایش «انجمن جهانی تئوسوفیستی» یکی از محافل عالی فراماسونری غرب بود. او به ویژه در آمریکا درمجامع متعدد فراماسونری حضوریافت و سخنرانی کرد12.

 فراماسونری درایران

   اصولاً درمیان نخبگان فراماسونری ایران، درصد بالایی از بهائیان وجود دارند؛ یکی ازمهمترین فعالان دراین عرصه میرزا ملکم خان ارمنی - مشهوربه پدر فراماسونری ایران - است و افرادی همچون علیقلی نبیل الدوله، میرزا آقاخان کرمانی، ابراهیم حکیمی، سید جمال واعظ، ذبیح الله قربان، احسان یارشاطر، امیرعباس هویدا، پری اباصلتی از این دسته اند.

   درفعالیت تروریستی دوران مشروطه نیز که توسط مجامع مخفی طراحی می گردید، افرادی نظیرسردارمحیی، احسان الله خان دوستدار، اسدالله خان ابوالفتح زاده، ابراهیم خان منشی زاده و محمد نظرخان مشکات الممالک، نقش اساسی داشتند که بسیاری از اعضای آن بابی و بهائی بودند و پس از تأسیس سازمان ماسونی لژ بیداری ایران(1325ق/1907م) درپیرامون آن مجتمع شدند. فعالیت ها و اقدامات چنین افرادی که کاملاً درراستای اهداف استعمارطراحی و برنامه ریزی می شد یکی از عمده ترین عوامل انحراف مشروطیت به شمارمی رود(13).

   دردوران پهلوی نیز بهائیان درکنار عناصر فراماسون و صهیونیست، نقش مهمی دراجرای نظرات و سیاست های استعمارداشتند. بسیاری از نزدیکان شاه و خاندان پهلوی و عده زیادی از کارگزاران و متولیان پست های حساس و کلیدی کشوربهائی بودند14.

   درسال های نهضت ملی شدن نفت، شاهد تشکیل لژ همایون درایران هستیم که یکی از کارکردهای اصلی آن مقابله با نهضت ضد استعماری نفت، و جاسوسی برای انگلیس بود. یکی از اعضای این لژ دکتر ذبیح قربان از اعضای فرقه بهائیت بود که نفوذ فراوانی درشیراز داشت. او رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز و عضو مؤسس لژ دیگری به نام حافظ نیز بود.15 درسال 1341 تعداد ماسون های آمریکایی به حدی رسید که لژ محلی آمریکا درصدد ایجاد لژی درایران برآمده و چندی بعد ریاست این لژ آمریکایی به یکی از فراماسون های بهائی که دارای مقام «ژنرال ماسونی درجه 33» بود، به نام «علی نقی خان نبیل الدوله» واگذارگردید16.

    درمدت 37 سال سلطنت محمد رضا، سراسر کشور جولانگاه محافل و مأموران «بهائی- ماسونی» گردید. اکثر کسانی که دراین مدت به عنوان نخست وزیرانتخاب شدند، یا از استادان و اعضای بلندپایه لژهای فراماسونری بودند و یا از دست نشاندگان و مأموران یهود و ماسون.

   به عنوان نمونه، «امیرعباس هویدا» که از نخست وزیران معروف دوران سلطنت محمد رضا پهلوی به شمارمی رفت، از نوادگان میرزا یعقوب یهودی و از بهائیان مشهوربود که دردهه 1320 وارد شبکه تارعنکبوتی سیاسیون متمایل به انگلستان شد و از فعالان و اعضای بلندپایه فراماسونری ایران گردید. و دردوران سیزده ساله (از بهمن 1343 تا مرداد 1356) نخست وزیری خویش خدمات زیادی را درراستای تحقق اهداف شوم صهیونیسم و استعمارگران انجام داد. دراین دوران پیوندهای نهان و علنی دربار پهلوی با محافل قدرتمند و چپاولگر غرب و صهیونیسم جهانی، به مستحکم ترین شکل خود رسید17.

   بسیاری از دولتمردان کابینه هویدا نیز عضو لژهای مختلف فراماسونری بودند. چنان که در گزارش ساواک در تاریخ 8/2/1352 اسامی وزرای کابینه هویدا و عضویت آنان درلژهای این سازمان مخوف و وابسته به انگلیس و اسرائیل، به شرح ذیل اعلام می شود: «امیرعباس هویدا(لژ تهران)، محمود قوام صدری وزیر مشاور، نصیر عصار معاون نخست وزیر(لژ ژاندراک)، حسن زاهدی وزیر(لژ اهواز)، منوچهرپرتو وزیر دادگستری (لژ کورش)، مجید رهنما وزیر علوم و آموزش عالی (لژ تهران)، فتح الله ستوده وزیر پست و تلگراف و تلفن (لژ ژاندراک)، مهرداد پهلبد وزیرفرهنگ و هنر(لژ کورش)، ایرج وحیدی وزیر کشاورزی (لژ خیام)، جواد منصور وزیر اطلاعات (لژ کورش)، هوشنگ انصاری وزیر اقتصاد(لژ خیام)»18.

   بدین ترتیب فرقه ضاله بهائیت درارتباط با سازمان های فراماسونری خدمات شایانی به صهیونیسم و استعمارگران و خیانت های جبران ناپذیری به ملت ایران و فرهنگ این سرزمین کردند.

   چنانکه دراثر تحقیقی از اسماعیل رائین که درسال 1346 به چاپ رسیده است، می خوانیم:« فراماسونری  که انگلیسی ها از 350 سال قبل آن را با کلمات دلپذیر آزادی، برادری،برابری و نوعدوستی رواج دادند، از قرن هجدهم به بعد به بزرگترین وسیله استعمار ملت ها تبدیل شد… با کوشش مداوم عمال سیاست استعماری که اکثراً فراماسون بودند قسمت هایی از ایران نیز از دست رفت. فراماسون هایی که درنقش عاملین استعمار ظاهر شدند، اساس ملیت ما را برهم زدند، افتخارات ملی را مسخره کردند و به کرات بیگانه پرستی را جایگزین وطن پرستی ساختند»19.

 پی نوشت:

 (1). در لغت ماسون (mason) به معنای بنا و فراماسون (Freemason) بنای آزاد است. و در اصطلاح کسی که عضو سازمان فراماسونری است، ماسون یار فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نا دارد.

(2). ر. ک: فرهنگ علوم سیاسی، علی آقا بخشی و مینو افشاری راد، تهران: چاپار، 1383، ص257.

(3). جهت آشنایی بیشتر ر. ک: محمد خاتمی، فراماسونری، تهران: کتاب صبح، 1380، ص13، ج35.

(4). کلاس یا پایگاه های فراماسونری.

(5). اسرار سازمان مخفی یهود، ژرژ لامبلن، ترجمه مصطفی فرهنگ، ص42.

(6). ر. ک: شهریار زرشناس، کتاب نیمه پنهان آمریکا، تهران: انتشارات صبح، 1381.

(7). رضا برنجکار، مهدویت و فرقه ها، فصلنامه موعود، ش22.

(8). به دلیل فقدان تحقیقات بنیادین در این زمینه تأسیس آن به غلط به میرزا ملکم خان نسبت داده شده است. ر. ک: جستارهایی از تاریخ بهائی گری در ایران، پیشین، ص22.

(9). حضور بهائیت در انجمن های ماسونی و شبه ماسونی، علی رجبی، ویژه نامه ایام، ش29.

(10). ابراهیم صفایی، پنجاه نامه تاریخی دوران قاجاریه، ص121.

(11). مائده های آسمانی، 144/9.

(12). عبدالله شهبازی، نظریه توطئه، صعود سلطنت پهلوی و تاریخ نگاری جدید در ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1383، صص 69-74.

(13). سایه روشن های بهائیت 91، روزنامه کیهان، شنبه 28 آبان 1384.

(14). جواد منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج1، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص324.

(15). فراموشخانه و فراماسونری در ایرانف اسماعیل رائین، تهران: امیرکبیر، 1357، ج3، ص380.

(16). محمد خاتمی، فراماسونری، تهران: کتاب صبح، 1380، ص132.

(17). محمد احمدی، پژوهه صهیونیست، تهران: ضیاء اندیشه، 1376، ج1، صص 390-391.

(18). گزارش اداره کل سوم ساواک، 8/2/1352؛ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، حسین فردوست، تهران: انتشارات اطلاعات، 1369، ج1، ج2، ص394.

(19). فراموشخانه و فراماسونری در ایران، پیشین، ج1، ص11.

منبع:

 

 

صفحات: · 2

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: امير [بازدید کننده]
امير

سلام عليكم
خيلي خوشحالم كه بتوانم خدمتي انجام دهم.راجع به خانم روزبهاني حتما پيگيرميشم وخدمتتان ارسال ميكنم.اماراجع به مطالب بهائيت كاملااختيارداريدكه استفاده كنيدكه البته اگرباذكرمنبع باشه بهتره چون مستندميشه .سايتهاي ديگه اي هم هست كه ميتونيداخباروفعاليتهاي به روزفرقه هارودروبلاگتون نمايش بديدمثل اديان نيوز.اززحماتتان تشكرميكنم ايشان هم سلام رساندند.التماس دعاي فرج

1391/07/25 @ 20:45
نظر از: امير [بازدید کننده]
امير

سلام عليكم
انگليسي هادوكارراراجع به جهان اسلام انجام دادنديكي راجع به شيعيان وديگري راجع به اهل تسنن.اما راجع به اهل تسنن فرقه وهابيت راابداع وحمايت كردنددركشورهاي عربي كه كاملا موفق شدندوالان ميبينيم حرمين شريفين رادراختياردارند.اماراجع به تشيع فرقه بهائيت راابداع وحمايت كردنددرايران.به نحوي كه هركدام كاملا مرتبط ومتناسب باشيعه وسني باشدلذا وهابيت باتفكرات سني هاسروكارداردوبهائيت باشيعه ها.بهائيت باحمايت فراماسون هادرايران خيلي موفق شدندودرواقع درزمان رضاشاه اين بهائيهابودندكه برايران حكومت ميكردندنه رضاشاه(اين گفته فردوس نزديكترين فردبه محمدرضاشاه است)چراكه درزمان نخست وزيري اميرعباس هويدا9وزيربهائي برسركارآمدندبغيرازرئيس كل هاومعاونان وكساني كه بخاطراينكه درسمتي قراربگيرندوپستي پيداكنندبهائي ميشدند.لذاحرف فردوس گزاف نبود.اماباانقلاب امام خميني(ره)همه كاسه وكوزه هاي آنهابه هم ريخت وگرنه شك نداشته باشيدكه اگرانقلاب صورت نميگرفت بهائيت باحمايت ماسونهاكل كشورراتسخيرخودكرده بودندلذاالان زخم خورده واقعي ودشمن درجه يك روحانيت وانقلاب بهائيت است كه انشاءالله قبل ازظهورامام زمان عليه السلام ايران اسلامي راازلوث وجودنجس بهائيان پاك كنيم..باتشكر

1391/07/25 @ 20:35
نظر از: عبادی زاده [عضو] 
عبادی زاده
5 stars

بسیار عالی است ان شاالله موفق باشید . منتظر دیدار شما از وبلاکمان هستیم .

1391/07/25 @ 13:29


فرم در حال بارگذاری ...