موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
جرائم و آفات زبان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395«ان اكثر خطایا ابن آدم من لسانه» (نهج الفصاحة حدیث 5081)
مرحوم فیض كاشانى حدود 20 گناه را براى زبان شمرده است.
«و لا یغتب بعضكم بعضاً» حجرات، 12
هیچ یك از شما دیگرى را غیبت نكند .
«و لا تكتموا الشهادة» بقره، 283
شهادت را كتمان نكنید .
هماّز مشّاء بنمیم» قلم، 11
كسى كه بسیار عیبجو است و به سخن چینى آمدوشد مىكند .
«و كنّا نخوض مع الخائضین» مدثر 45
و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم .
5 - بدعت:
«و لا تقولوا لما تصف السنتكم الكذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا على اللَّه الكذب»
نحل، 116
به خاطر دروغى كه بر زبانتان جارى مىشود نگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا افترا ببندید .
راه مستقیم
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(يس/61)
و اينکه مرا بپرستيد اين است راه راست.
ترجمه انگلیسی:
“And that ye should worship Me, (for that) this was the Straight Way? (61)
ترجمه فرانسوی:
et à M’adorer? Voilà un chemin bien droit. (61)
ترجمه سوئدی:
och befallde Jag er inte att tillbe Mig? Detta är en rak väg. (61)
ترجمه روسی:
А служите Мне: это прямый путь? (61)
ترجمه چینی:
你們應當崇拜我,這是正路。 (61)
ترجمه ژاپنی:
あなたがたはわれに仕えなさい。それこそ正しい道である。 (61)
تفسیر:
1- راه مستقیم كه هر شبانه روز در نماز از خدا مىخواهیم، همان اطاعت از او و عبادت اوست. «اُعبدونى هذا صراط مستقیم»
تفسیر نمونه:
در آيه مذکور براى تاکيد بيشتر و بيان آنچه وظيفه فرزندان آدم است ميفرمايد: آيا من به شما عهد نکردم که مرا بپرستيد و از من اطاعت کنيد که راه مستقيم همين است (و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم ).
از يکسو پيمان گرفته که اطاعت شيطان نکنند، چرا که او دشمنى و عداوت خود را از روز نخست آشکار ساخته ، کدام عاقل به فرمان دشمن ديرينه و آشکارش ترتيب اثر ميدهد؟
و در مقابل پيمان گرفته که از او اطاعت کنند، و دليلش را اين قرار ميدهد که صراط مستقيم همين است و اين در حقيقت بهترين محرک انسانها است ، چرا که فى المثل هر کس در وسط بيابان خشک و سوزانى گرفتار شود و جان خود
و همسر و فرزند و اموالش را در خطر دزدان و گرگان ببيند، مهمترين چيزى که به آن ميانديشد پيدا کردن راه مستقيم به سوى مقصد است ، راهى که سريعتر و آسانتر او را به سر منزل نجات برساند.
ضمنا از اين تعبير استفاده ميشود که اين جهان سراى اقامت نيست ، چرا که راه را به کسى ارائه ميدهند که از گذرگاهى عبور ميکند و مقصدى در پيش دارد.
انسان، از دو حال خارج نیست، یا بنده خداست یا بنده شیطان
نوشته شده توسطرحیمی 20ام شهریور, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(يس/60)
اي فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شيطان را مپرستيد زيرا وي دشمن آشکار شماست.
“Did I not enjoin on you, O ye Children of Adam, that ye should not worship Satan; for that he was to you an enemy avowed?
1- خداوند (از طریق انبیا، عقل و فطرت) از انسان پیمان گرفته است. «ألم اعهد الیكم»
2- شیطان پدر شما را فریب داد و شما فرزندان كسى هستید كه اطاعت شیطان كرد. «یا بنى آدم… لا تعبدوا الشیطان»
3- انسان، از دو حال خارج نیست، یا بنده خداست یا بنده شیطان. «لا تعبدوا الشیطان… اعبدونى»
4 - دشمن بودن شیطان آشكار است. (فكرى كه سنگ و چوب را به جاى خدا براى انسان جلوه مىدهد در انحراف آن هیچ گونه ابهامى نیست.) «عدوّ مبین»
زندگي در بهشت
نوشته شده توسطرحیمی 19ام شهریور, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ (سوره یس آیه 55)
در اين روز اهل بهشت كار و بارى خوش در پيش دارند.
The inhabitants of Paradise, on that Day, will be happily busy.
Verily the Companions of the Garden shall that Day have joy in all that they do
1- در بهشت، بیكار نیست. «فى شغل» («شُغُلٍ» كه با تنوین و به اصطلاح نكره آمده به معناى مشغله اى است كه كنه و عمق آن ناشناخته و وصف ناپذیر است.)
2- در بهشت، غم و اندوه نیست. «فاكهون»
3- در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پیرى، عزّت بىذلّت، نعمت بى محنت، بقا بىفنا، خشنودى بى خشم و اُنس بى وحشت است. «فى شغل فاكهون»
ویژگی اصلی همسران بهشتی چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1395
در قیامت، زاد و ولدى نیست، امّا از آنجا كه انسان به همسر و همدم نیاز دارد، خداوند براى اهل بهشت همسرانى بهشتى قرار داده كه پاكى و طهارت، ویژگى اصلى آنهاست.
«وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ» (بقره،25)
و كسانى را كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده اند، مژده بده كه برایشان باغ هایى است كه نهرها از پاى درختانِ آن جارى مى باشد. هرگاه میوه اى از آن (باغ ها) به اهل بهشت، روزى شود، گویند: «این همان است كه قبلاً روزىِ ما شده بود»، در حالى كه مشابه آن (نعمت هاى دنیوى) به ایشان داده شده است، (نه خودِ آنها). و برایشان در بهشت همسرانى پاك و پاكیزه است و در آنجا جاودانه اند.
به دنبال آیه قبل كه كافران را به آتش دوزخ تهدید كرد، این آیه سرانجامِ مؤمنان را بیان مى دارد، تا از مقایسه سرنوشتِ این دو گروه، حقیقت روشن تر شود. البته ایمان در صورتى مفید است كه همراهِ عمل صالح باشد. نه ایمان و نه عمل، هیچكدام به تنهایى، سعادت انسان را تضمین نمى كند.
ایمان همچون ریشه درخت، و عمل صالح میوه آن است. وجود میوه شیرین دلیل بر سلامتِ ریشه و وجود ریشۀ قوى، سبب پرورش میوه سالم است.
الهی تو را شکر ...
نوشته شده توسطرحیمی 18ام شهریور, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (سوره نحل آیه 14)
و اوست كسى كه دريا را مسخر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد و پيرايه اى كه آن را مى پوشيد از آن بيرون آوريد و كشتيها را در آن شكافنده [آب] مى بينى و تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكر گزاريد.
1- دریاها با آن همه عظمت وخروش، رام ودر خدمت انسان هستند.«سخّر البحر»
2- دریا، مهمترین منبع تأمین گوشتِ تازه و سالم است. «لحماً طریّاً»
3- خداوند، نه فقط نیازهاى اوّلیه چون آب و غذا، بلكه حتّى زینتِ انسان را نیز تأمین نموده است. «حلیةً تلبسونها»
6- گرچه تلاش براى غذا از انسان است، امّا رزق از خداست. «لتبتغوا من فضله»
7- كامیابى ها باید هدفدار باشد. «لعلكم تشكرون»
آیاتی از قرآن که به حقوق زنان اختصاص دارند
نوشته شده توسطرحیمی 17ام شهریور, 1395این شرایط در تلخ ترین حلال خداوند، یعنی طلاق هم به مردان یادآوری میشود: طلاق (رجعی که شوهر در آن حق رجوع دارد) دو بار است، پس (در هر بار بر شوهر است یا در عده رجوع کردن و او را) به نیکی نگه داشتن و یا (ترک ، رجوع و او را) به خوشی و احسان رها ساختن. و برای شما جایز نیست از آنچه به آنها (به عنوان مهر) داده اید چیزی را پس بگیرید مگر آنکه هر دو بترسند که حدود خدا را برپا ندارند پس اگر (شما حکّام شرع) بیم آن داشتید که آن دو حدود خدا را برپا ندارند (در صورتی که هر دو یکدیگر را نمی خواهند یا زن کراهت شدیده دارد به آنها اعلام کنید که) گناهی بر آنها نیست در آنچه زن (برای رهایی خود بعضی از مهر یا همه آن یا بیشتر از آن را به عنوان عوض طلاق) فدیه دهد. اینها مرزهای خداوند است ، از آنها تجاوز نکنید، و کسانی که از مرزهای خدا تجاوز کنند آنها حقیقتا ستمکارند.
(آیه 229 سوره نساء)تسخیر هستی
نوشته شده توسطرحیمی 17ام شهریور, 1395قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (سوره نحل آیه 12)
و شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام گردانيد و ستارگان به فرمان او مسخر شدهاند مسلما در اين [امور] براى مردمى كه تعقل مىكنند نشانه هاست
1- هستى، چه آسمان و چه زمین، براى انسان آفریده شده است. «سخّر لكم …»
2- هستى، در مهار و كنترلِ خداست. «مسخرّات بامره»
3- بهره دهىِ هستى، به فرمان خداست. «بامره»
4- نظام آفرینش كلاس توحید است. «انّ فى ذلك»
5- نظام هستى، تنها براى اهل فكر وتعقل، بستر رشد و توجه است. نه افراد ساده نگر و عادى. «لقوم یعقلون»
تدبّر در هستى
نوشته شده توسطرحیمی 16ام شهریور, 1395قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (سوره نحل آیه 11)
به وسيله آن كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] براى شما مى روياند قطعا در اينها براى مردمى كه انديشه مى كنند نشانه اى است.
1- رویاندن، كار خداست نه كشاورز. «ینبت لكم»
2- انواع گیاهان و درختان و میوه ها، براى انسان آفریده شده است. «لكم»
3- محصولات وثمرات، عبورگاهند نه توقف گاه، نشانه وعلامتِ راهند نه مقصد.«لآیة»
4- دیدن ودانستن كافى نیست، فكر كردن و تدبّر در هستى لازم است. «لقوم یتفكرون»
سه اثر نفاق
نوشته شده توسطرحیمی 15ام شهریور, 1395استاد قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه بیستم سوره بقره پرداخته است.
«يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ» (بقره،20)
نزدیك است كه روشنىِ برقِ آسمان، نور چشم آنان (منافقان) را برباید. هرگاه كه برق آسمان در آن صحراى تاریك، براى آنان روشنى بخشد، چند قدمى در آن حركت مى كنند، اما چون راهشان را تاریك كند از حركت بازایستند. اگر خدا مى خواست شنوایى و بینایى شان را برمى گرفت كه همانا خدا بر همه چیز تواناست.
رعد و برق آسمان، كه معمولا نشانه نزول باران و رحمت است، براى بعضى سبب وحشت و دلهره است.
نورِ ضعیف آتشى كه منافقان، خود برافروختند و نور خیره كننده برقِ آسمان، هیچ یك نتوانست راهنماى آنان در مسیر زندگى گردد. زیرا اوّلى را دوام و بقایى نبود و دوّمى تنها بشارت گر نزول بارانى بود كه براى او جز مصیبت چیزى را به دنبال نداشت.
آرى وحىِ الهى، برق خیره كننده آسمان است كه منافقان، با اظهار ایمان مى خواهند از پرتو این نور استفاده كنند، اما قرآن به گونه اى آنان را رسوا مى سازد كه به ناچار از ادامه راه با مؤمنان باز مى ایستند و این سردرگمى، كیفر دنیوىِ نفاق با خدا و مؤمنان است.
از این آیه مى آموزیم كه:
* منافق، از خود نورى ندارد و به دنبال حركت در پرتو نور مؤمنان است؛
* گرچه منافق، گاهى چند قدمى به جلو برمى دارد، امّا پیشرفتى ندارد و از حركت باز مى ایستد؛
* منافق نمى تواند خدا را فریب دهد و از قهر و كیفر او بگریزد.
منبع: خبرگزاری حوزه