موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
ارتداد و نسبت آن با آیة « لا اکراه فی الدين»
نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1395مطلب بعدي، اعلامیة حقوق بشر است كه خودشان هم عمل نميکنند! آنها میگویند انسان در شغل آزاد است، حالا اگر کسی مواد مخدر هم در واشنگتن بفروشد آيا آزاد است؟ شما گفتید افراد در مسکن آزادند. حالا من میخواهم در کنار پادگان نظامی، خانه بسازم! آيا ميشود؟ يا ميگويند انسان در احزاب آزاد است. ميپرسيم آیا حزب نازی كه دعوت به نژادپرستی و ادعاي نژاد برتر دارد و ميخواهد بر دنيا حکومت کند آيا این حزب آزاد است؟!
توجه ويژه ى امام رضا عليه السلام به نماز و قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1395دعبل يك كسى بود كه شعرهايش، شعرهاى حماسى و مذهبى بود. مكتبى بود. حكومت بنى عباس مىخواست او را بگيرد و اعدامش كند. 20 سال چوب دارش روى دوشش و فرارى بود. بيست سال، چه شعرايى داشتيم؟ بيست سال آوارگى!
يك روز امام رضا فرمود: من مىخواهم يك جايزه به تو بدهم. پيراهنش را كند و داد. گفت:
«احْتَفِظْ بِهَذَا الْقَمِيصِ» اين پيراهن را خوب نگهدار.
«فَقَدْ صَلَّيْتُ فِيهِ أَلْفَ لَيْلَهٍ» (وسايلالشيعه/ ج 4/ ص 99) و در هر شبى، «أَلْفَ رَكْعَهٍ» هزار شب با اين پيراهن نماز خواندم و هر شبى هزار ركعت نماز خواندم.
هزار هزار، يك ميليون ركعت نماز در اين پيراهن خواندم. يك ميليون ركعتى كه در كل هشتاد سال ما يكى از آن ركعتها پيدا نمىشود.
شما جرأت داريد دستت را بلند كنى و بگويى: من در عمرم يك ركعت نماز با توجه خواندم؟ يك ميليون ركعت نماز با توجه كه هشتاد سال ما يكى از آن ركعتها را ندارد. بخشش يك چنين پيراهنى به يك چنين شاعرى! و فرمود:
«وَ خَتَمْتُ فِيهِ الْقُرْآنَ أَلْفَ خَتْمَهٍ الْحَدِيث» (وسايلالشيعه/ ج 4/ ص 99) هزار بار هم قرآن ختم كردم.
امام رضا در بخشى از عمرشان حداقل، شايد هم در همهى عمرشان حالا من همه ى عمر را نمىگويم. هر سه روز يك ختم قرآن مىكردند. مىگفت: من مىتوانم زودتر ختم قرآن كنم. منتهى در هر آيه اى فكر مىكنم كه اين آيه در كجا نازل شد؟ در چه زمانى؟ در چه مكانى؟ به چه مخاطبى و در چه موضوعى؟ چون با اين توجهات قرآن مىخوانم، خسته نمىشد؟ نه! ماهى از شنا خسته نمى شود.
ما هستيم كه يك صفحه قرآن مىخوانيم خسته مىشويم. ماهى از شنا خسته نمىشود. از امام رضا بشنويد.
منبع: بخشی از برنامه درسهایی از قرآن 14 بهمن 89
چه گونه فرزندم را نمازخوان کنم!/1
نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1395حضرت ابراهیم علیه السلام به خداوند عرض کرد:
(سوره ابراهيم,آيه ٤٠ )
بدتر از جهالت، بى خبرى از آن است.
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1395 پیام های یک آیه؛
شما كه مؤمنان را سفیه مى شمرید، خود در سفاهت واقعى هستید،
ولى مشكل آنجاست كه از سفاهت خود، بى خبرید
و بدتر از نادانى، بى خبرى از نادانى است، انسان گمان كند…
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه سیزدهم سوره بقره پرداخته است.
«وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ» (سوره بقره آیه13)
هرگاه به منافقان گفته شود: «شما نیز همانند مردم، ایمان بیاورید»، (با حالتى از تكبر و غرور) مى گویند: «آیا ما نیز همانند ساده اندیشان و كوته فكران ایمان بیاوریم؟»، آگاه باشید كه آنان خودشان كوته فكر و سبك مغزند، ولى نمى دانند.
منافقان، خود را افرادى عاقل، هوشیار و زیرك مى پندارند و مؤمنان را افرادى زودباور، سفیه و ساده لوح مى شمرند.
لذا وقتى به آنها گفته مى شود چرا همچون توده مردم ایمان نمى آورید، در پاسخ، مردم را كه در تمام صحنه ها و سختى ها، یار و یاور رهبرشان بوده اند، به سفاهت متهم مى كنند.
قرآن در پاسخ آنها مى گوید: شما كه مؤمنان را سفیه مى شمرید، خود در سفاهت واقعى هستید، ولى مشكل آنجاست كه از سفاهت خود، بى خبرید و بدتر از نادانى، بى خبرى از نادانى است، كه انسان گمان كند خودش همه چیز را مى فهمد و دیگران هیچ نمى فهمند.
از این آیه مى آموزیم كه:
* تحقیر مؤمنان، از شیوه هاى منافقان است كه خود را بهتر و برتر از دیگران مى دانند.
* با متكبر باید مثل خودش رفتار كرد. آن كس كه توده مردم مؤمن را تحقیر مى كند، باید در جامعه تحقیر شود تا غرور و تكبّر او شكسته شود.
* تحقیر و تمسخر دیگران، كارى سفیهانه است. خردمند با منطق سخن مى گوید و سفیه با تمسخر و استهزاء به ایراد سخن می پردازد.
دار اسلام
نوشته شده توسطرحیمی 25ام مرداد, 1395وَاللّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (سوره یونس آيه25)
و خدا [شما را] به سراى سلامت فرا مى خواند و هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى كند.
1 - خداوند، هم دعوت مىكند و هم راه نشان مىدهد. «یدعوا، یهدى»
2- دعوت الهى براى همه است، ولى هدایتِ ویژه، مخصوص كسانى است كه او بخواهد. «یهدى من یشاء»
3- حركت در صراط مستقیم، توفیق الهى مىخواهد. «یهدى…الى صراط مستقیم»
انتظار
نوشته شده توسطرحیمی 24ام مرداد, 1395
وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ سوره یونس آيه 20
و مىگويند چرا معجزهاى از جانب پروردگارش بر او نازل نمىشود بگو غيب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم.
1- بهانه گیران، قرآن وصدها آیه را نادیده مىگیرند و خواستار آیه ى دیگرى می شوند. «لولا أنزل علیه آیة»
2- معجزه، به خواست خداست، نه در اختیار پیامبر و نه تابع هوسها و تمایلات مردم. «انّما الغیب للَّه»
3- سنّت و قانون خدا، مهلت دادن است. «فانتظروا …»
ياد خدا فقط در گرفتاريها
نوشته شده توسطرحیمی 23ام مرداد, 1395 وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذَلِكَ زُينَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ(يونس/12)
و چون انسان را آسيبي رسد ما را به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده ميخواند و چون گرفتاريش را برطرف کنيم چنان ميرود که گويي ما را براي گرفتاريي که به او رسيده نخوانده است اين گونه براي اسرافکاران آنچه انجام ميدادند زينت داده شده است.
1- ایمان به خداوند، در عمق روح انسان عجین شده و حوادث تلخ، عامل بیدارى این وجدان وفطرت خداجوى اوست. «مسّ الانسان الضّر دعانا»
2- نیایش خالصانه، سبب رفع گرفتارى است. «دعانا… كشفنا»
ای بنده تو سخت بی وفایی
از لطف به سوی ما نیایی
هر دم که تو را دهم دوایی
نالان شوی و به سوی من آیی
هر دم که تو را دهم شفایی
یاغی شوی و دگر نیایی
پاداش ایمان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام مرداد, 1395إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ(يونس/9)
کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته کرده اند پروردگارشان به پاس ايمانشان آنان را هدايت ميکند به باغهاي [پر ناز و] نعمت که از زير [پاي] آنان نهرها روان خواهد بود [در خواهند آمد]
1- زمینه ى هدایت الهى را باید خود ایجاد كنیم. «یهدیهم ربّهمبایمانهم»
2- در مقایسه بین ایمان و عمل، ایمان محور است. «یهدیهم ربّهمبایمانهم» و نفرمود: «بایمانهم و عملهم»
3 - هدایت خدا نسبت به مؤمنان، مطلق وفراگیر است. «یهدیهم» مطلق است.
صرفاً جهت یادآوری ...
نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1395«رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الّتی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلی والِدَی وَأَنْ اَعْمَلَ صالِحاً تَرْضیهُ وَأَدْخِلْنی بِرَحْمَتِک فی عِبادِک الصّالِحینَ»
بارالها، به من الهام کن نعمت هایی را که به من و به پدر و مادرم داده ای سپاس و شکر بگذارم،
کارهای نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم
و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرارده.
نمل (27) آیه 19.
غافلون...
نوشته شده توسطرحیمی 20ام مرداد, 1395
إِنَّ الَّذِينَ لَا يرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنَا غَافِلُونَ(يونس/7)
کساني که اميد به ديدار ما ندارند و به زندگي دنيا دل خوش کرده و بدان اطمينان يافته اند و کساني که از آيات ما غافلند
1- امید و یأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّرى دارد. «لایرجون لقاءنا»
2- انسان، هر چه بیشتر از قیامت غافل و مأیوس شود، دنیاگراتر مى شود. پس معتقدان به قیامت نباید دنیاگرا باشند.«لایرجون لقاءنا ورضوا بالحیوة الدنیا»
3- اطمینان واقعى تنها با یاد خداست و دنیا، آرامبخش كاذب آن هم براى غافلان است. «اطمأنّوا بها… غافلون»