موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
از چهار عامل خطر بپرهیزید، تا به خدا برسید.
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1394
یکی از پیران معرفت را پرسیدند که عارف را چگونه باید باشد؟
گفت: چنان باید که از میان خویش و آن خداوند خویش چهار چیز بردارد:
1. یکی ابلیس را و هر چه او خواهد و خواست وی معصیت بُوَد که اندر وی زوال ایمان بُوَد، و اندر زوال ایمان دوزخ جاودان بود.
«كَمَثَلِ الشَّيطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ * فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَينِ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ»(الحشر16/17)
در مَثَل مانند شیطانند که از انسان خواست به خدا کافر شود، پس از آن که انسان از طاعت حق روی گرداند و از عبادت الهی برید، گفت: «من از تو بیزارم که از عذاب پروردگار عالمین می ترسم».
و فرجام هردوشان آن است که هر دو در آتش جاويد ميمانند و سزاي ستمگران اين است.
2. و دیگر نفس و آنچه خواهد که نفس بدان کاری کند بد، و بدکرداری را جای آتش بود، چنان که گفت در قصه یوسف صدیق:
«وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ»(يوسف/53)
و من نفس خود را تبرئه نميکنم چرا که نفس قطعا به بدي امر ميکند مگر کسي را که خدا رحم کند زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.
3. و دیگر هوای تن را و آنچه او خواهد، و اندرین جهان هر که به راحت بود، بدان جهان رنج برد؛ چنان که گفت حق تعالی:
«أَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ »(الفرقان/43)
ای رسول من! دیدی حال آن کس که هوای نفس خود را معبود خویش گرفت چگونه به ضلالت و گمراهی افتاد و هلاک گشت و به عذاب ابد دچار شد؟!
4. چهارم دنیا را و آنچه او خواهد، دست بازداری که دنیا از تو خدمت خواهد و فراموشی آخرت خواهد؛ قوله تعالی:
« فَأَمَّا مَنْ طَغَى * وَآثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا * فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِي الْمَأْوَى» (النازعات37/38/39)
و اما چون کسی طغیان کند دنیا را بر آخرت بخواهد، پس جهنم جایگاه او است .
پس چون بنده عارف، این چیزها را از میان برداشت و معرفت قرار گرفت، و حلاوت معرفت یافت، پس هر که با ابلیس صحبت کند، از هاویه نرهد و هر که با خداوند صحبت کند از این همه برهد.
عرفان اسلامی، جلد 8
دو دام شیطان
نوشته شده توسطرحیمی 6ام تیر, 1394نیکی کردن به برادران دینی ـ خصوصاً شیعیان ـ از جمله مواردی است که ائمه اطهارعلیهم السلام بر آن تأکید فراوان کرده اند و روایات متعددی در این زمنیه وجود دارد.
امام صادق علیه السلام در روایت شریفی می فرماید:
یا بْنَ جُنْدَب اِنَّ لِلشَّیطانِ مَصائدَ یصْطادُ بها فَتَحامُوا شِباکَهُ و مَصائِدَهُ .اما مَصائِدُهُ فَصَدٌّ عَنْ بِرِّ الاِخوانِ، و اَمّا شِباکُهُ فَنَوْمٌ عَنْ قَضاءِ الصّلَواتِ الّتی فَرَضَهَا الله
شیطان، دام هایی دارد که به وسیله آن ها انسان ها را صید می کند. از بزرگ ترین، عمومی ترین و مؤثرترین دام هایی که شیطان برای آدمیزاد می گستراند، اول این است که انسان را از خدمت کردن به دیگران، به ویژه برادران دینی خود باز می دارد، دوم آن که کاری می کند تا انسان نمازهایش را به موقع نخواند».
انسان ممکن است با انجام دادن واجبات و فرایض دینی خود فکر کند که به طور کامل به وظیفه اش عمل کرده است؛ در حالی که رفع نیازهای مادی و معنوی برادران ایمانی نیز در حد توان از جمله وظایف دینی مسلمانان می باشد؛ خصوصاً افرادی که فعالیت خاصی مثل تحصیل، تدریس، نویسندگی و… را انجام می دهند، باید بدانند که وظایفی هم برابر دیگران، از جمله اقوام، همسایه ها، هم حجره ای ها و دوستان دارند؛ اما متأسفانه این گونه افراد به دلیل تمرکز روی یک فعالیت خاص، کم تر به این نکته توجه دارند و از انجام این وظیفه مهم غافل اند.
این غفلتی است که:
اولا، مقدمات آن را شیطان فراهم می کند؛
ثانیاً، به ما القا می کند که اصلا چیزی نداری که بخواهی به دیگران کمک کنی؛
ثالثاً، ما را نسبت به نیازهای دیگران بی تفاوت می کند؛
یعنی حالتی را در ما ایجاد می کند که با خود بگوییم به من ربطی ندارد که دیگران نیاز دارند یا ندارند، یا می گوییم من زحمت کشیده ام و به اندازه رفع نیاز خودم چیزی را به دست آورده ام، آن ها هم بروند زحمت بکشند، تا محتاج دیگران نباشند.
شاهکاری از محمود علیالبناء/ آیاتی از سوره مبارکه بقره+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 5ام تیر, 1394«محمود علیالبناء» از قاریان نامدار مصر است که در این پست یکی از شاهکارهای تلاوت وی تقدیم میشود.در این تلاوت یکی از تلاوتهای شاهکار استاد شامل آیات 255 تا 261 سوره مبارکه بقره تقدیم میشود.
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَي الْقَيومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يعْلَمُ مَا بَينَ أَيدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يحِيطُونَ بِشَيءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ(البقرة/255)
استاد «محمودعلی البناء» قاری سرشناس و یکی از نوابغ قرائت قرآن در مصر است که در سال 1926 در روستاى شبرا باص در استان منوفیّه متولد شد.
وی در 6 سالگی با تشویق پدر به جلسات استاد «موسی رحمتالله» رفت و علوم تجوید را به همراه حفظ قرآن به اتمام رساند. ایشان در طول حیات پر برکتش موفق شد تمام قرآن را به صورت تحقیق و با صدای زیبایش تلاوت کند.
این استاد تلاوت قرآن کریم در سال 1985 درگذشت.
خبرگزاری فارس
اراده خداوند در روایات
نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِي الْعُلْيا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(التوبة/40)
و سخن خداست که برتر است و خدا شکست ناپذير حکيم است.
اراده ى خداوند، برتر از هر اراده و خواسته اى است. «كلمة اللَّه هى العلیا»
آنچه از روایات ظاهر می شود این است که اراده خداوند از صفات ذات نیست بلکه از صفات فعل است و حتی کسانی که اراده را عبارت از علم به مصلحت می دانند و آن را از صفات ذات می شمرند قبول دارند که ظاهر روایات ظهور در این دارد که اراده از صفات فعل است چیزی که هست می گویند: این روایات باب اراده را تأویل و توجیه می نمایند به طور مثال می گویند اراده دارای دو مقام است:
اراده در مقام ذات، اراده در مقام فعل و روایات ناظر به مقام دوم است و اَفْهام آن زمان کشش این مطلب را نداشته که ائمّه علیهم السَّلام در مقام اوّل صحبتی نمایند لکن در بحث اطلاق صفت بر خداوند گفته شد که ما از ذات تصوّر نداریم تا برای ذات غیر متصور اثبات صفت کنیم. ما افعال او را می بینیم و از افعال او انتزاع صفت می نماییم و این اوصاف در حقیقت اسماء هستند چرا که صفت به معنی کیفیت و چگونگی برای خدا اثبات نمی کنیم چرا که او نظیر و نمونه ندارد.
با توجه به بحث گذشته (اطلاق صفت به خداوند) و نظر به روایات باب اراده معلوم می شود که اراده از صفات فعل است نه از صفات ذات و به معنای علم به مصلحت و نظام اتم و اکمل است. ما در اینجا تعدادی از روایات را می آوریم:
1. عن بکیر بن أعین قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السَّلام: علم اللّه و مشیته هما مختلفان أو متّفقان؟ فقال: العلم لیس هو المشیئة، ألا تری انّک تقول: سأفعل کذا إن شاء اللّه ولا تقول: سأفعل کذا إن علم اللّه فقولک: إن شاء اللّه دلیل علی انّه لم یشاء فإذا شاء کان الذی شاء کما شاء(1):
«بکیر بن اعین می گوید به حضرت صادق علیه السَّلام عرض کردم که آیا علم خداوند ومشیت او یک چیزند یا مختلف اند؟
حضرت فرمود: علم غیر از مشیت است مگر نمی بینی که می گویی این کار را خواهم کرد، اگر خداوند بخواهد و نمی گویی این کار را خواهم کرد اگر خداوند بداند پس این که می گویی اگر خداوند بخواهد دلیل است بر این که خدا نخواسته و چون خواست آنچه را خواست چنان که خواست واقع شود».
معرفی پایگاه های قرآنی
نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394
پایگاه های قرآنی
حبطت اعمالهم : گناهانی که موجب از بین رفتن اعمال نیک و پسندیده می شوند.
نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394کلمه حبط به معنای باطل شدن عمل، و از تاثیر افتادن آن است و در قرآن هم جز به عمل نسبت داده نشده، آنچه خدای تعالی در باره ی اثر حبط بیان کرده، باطل شدن اعمال انسان هم در دنیا و هم در آخرت است،در صحاح اللغة آمده است:
“حبط عمله حبطا بطل ثوابه “عملش حبط شد؛ یعنی ثواب آن از بین رفت،[1] هم چنین در المصباح المنیر آمده “حبط العمل حبطا … فسد و هدر"[2]؛ عملش حبط شد؛ یعنی عمل فاسد و تباه شد.
اعمالی مانند: کفر، شرک ، قتل انبیا و اولیا ، بی حرمتی و انکار آیات انبیا و اولیا از روی عناد ، لجاجت ، تعصّب ، حسد ، و انکار آخرت ، سبب حبط اعمال می شوند،(عدل الهی شهید مطهری ذیل عنوان آفت زدگی مراجعه )
در قرآن كريم امور ذيل را موجب «حبط عمل» ميداند.
كفر، (محمد/1و8و32).
نفاق، (محمد/28 و احزاب/18و19).
ارتداد، (بقره/217).
شرك عملي، (توبه/17).
كراهت از آنچه خداوند نازل نموده است، (محمد/8و9).
بازداشتن از راه خدا، (محمد/32).
مجادله با رسول و مشاقه با ايشان، (محمد/32).
كشتن پيامبران، (آلعمران/21و22).
بيادبي به پيامبر صلي الله عليه وآله، (حجرات/2).
روي آوردن به دنيا و اعراض از آخرت، (هود/15و16).
انكار آخرت، (اعراف/147).
كشتن آمران به معروف، (آلعمران/21و22).
خدای متعال در آیاتی از قرآن در مورد حبط اعمال فرموده است:
1) «أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ»(آل عمران/22)
آنان کساني اند که در [اين] دنيا و [در سراي] آخرت اعمالشان به هدر رفته و براي آنان هيچ ياوري نيست.
2) نیز فرموده: «وَيقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ»(المائدة/53)
و کساني که ايمان آورده اند مي گويند آيا اينان بودند که به خداوند سوگندهاي سخت مي خوردند که جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زيانکار گرديدند.
3) همچنانکه از آیه«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يعْمَلُونَ»(الأعراف/147)
و کساني که آيات ما و ديدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آيا جز در برابر آنچه مي کردند کيفر مي بينند.
4) و «مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ»(التوبة/17)
مشرکان را نرسد که مساجد خدا را آباد کنند در حالي که به کفر خويش شهادت م يدهند آنانند که اعمالشان به هدر رفته و خود در آتش جاودانند.
5) ونیز «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»(التوبة/69)
[حال شما منافقان] چون کساني است که پيش از شما بودند آنان از شما نيرومندتر و داراي اموال و فرزندان بيشتر بودند پس از نصيب خويش [در دنيا] برخوردار شدند و شما [هم] از نصيب خود برخوردار شديد همان گونه که آنان که پيش از شما بودند از نصيب خويش برخوردار شدند و شما [در باطل] فرو رفتيد همان گونه که آنان فرو رفتند آنان اعمالشان در دنيا و آخرت به هدر رفت و آنان همان زيانکارانند.
شاهکاری از عبدالباسط/ آیاتی از سورههای حشر، تکویر و فجر+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 4ام تیر, 1394عبدالباسط محمد عبدالصمد از قاریان نامدار جهان اسلام است که در این گزارش تلاوتی از وی تقدیم میشود.
این تلاوت شامل آیات 18 تا آخر سوره مبارکه حشر، سوره تکویر و آیات 27 تا آخر سوره مبارکه فجر به مدت 28 دقیقه است.
منبع: خبرگزارس فارس
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ(الحشر/18)
اي کساني که ايمان آوردهايد از خدا پروا داريد و هر کسي بايد بنگرد که براي فردا[ي خود] از پيش چه فرستاده است و [باز] از خدا بترسيد در حقيقتخدا به آنچه ميکنيد آگاه است
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(الحشر/19)
و چون کساني مباشيد که خدا را فراموش کردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشي کرد آنان همان نافرمانانند
لَا يسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ(الحشر/20)
دوزخيان با بهشتيان يکسان نيستند بهشتيانند که کاميابانند
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُونَ(الحشر/21)
اگر اين قرآن را بر کوهي فروميفرستاديم يقينا آن [کوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم پاشيده ميديدي و اين مثلها را براي مردم ميزنيم باشد که آنان بينديشند
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ(الحشر/22)
اوستخدايي که غير از او معبودي نيست داننده غيب و آشکار است اوست رحمتگر مهربان
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يشْرِكُونَ(الحشر/23)
اوستخدايي که جز او معبودي نيست همان فرمانرواي پاک سلامت[بخش و] مؤمن [به حقيقتحقه خود که] نگهبان عزيز جبار [و] متکبر [است] پاک استخدا از آنچه [با او] شريک ميگردانند
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(الحشر/24)
اوستخداي خالق نوساز صورتگر [که] بهترين نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او ميگويند و او عزيز حکيم است
حجاب مصونیت نیست!!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1394امروز دیگر حجاب مرا مصون نمیکند!
در دنیای غرب! و مهد آزادی و حقوق بشر! داشتن حجاب میتواند مرا هدفی کند برای گلوله های داغ! محرومیتها! محدودیتها! اسارتها!
و در دنیای غربزده!، داشتن حجاب میتواند مرا هدفی کند برای طعنه های سرد!
اینکه با آن به دنبال کسب و کارم! به دنبال پُستی کلیدی! ریا کارم! متحجر و متعلق به گذشته های دورم!
امروز، با داشتن حجاب، من حتی از نگاه های مسموم هم مصون نیستم!
امروز دیگر حجاب مصونیت نیست!
امروز حجاب مسئولیت است!
من، با حجابم، در دنیای غرب ، مسئول جان خود هستم!
و مسئول آزادیها و حقوقی که بر باد داده ام!
و در دنیای غربزده، با حجاب خود، مسئولم، به گونه ای نباشم که مصداقی واقعی شوم برای طعنه های سرد!
مسئولم، به گونه ای نباشم که صاحبان نگاه مسموم، به خود جرات داده و مرا نیز هدف چشمان خود قرار دهند…
آری حجاب مصونیت نیست!
حجاب مسئولیت است!
منبع:دفتر چهل برگ من
گناه، جنگ با خداست!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1394گفتاری از آیت الله جوادی آملی: خداوند فرمود:
هیچ کس گناه نمی کند مگر این که با یک شرک مرموز و خفی همراه است،
«وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ»(يوسف/106)
و بيشتر آنها که مدعي ايمان به خدا هستند، مشرکند!
وقتی از امام معصوم علیه السلام سؤال می کنند که چگونه مؤمن مشرک می شود، فرمود:
همین که می گوید اگر فلانی نبود، هلاک می شدم؛ این یک نوع شرک ربوبی است. اگر فلان کس نبود این مشکل حل نمی شد، این یک شرک مستور است.
فیض خداوند
باید گفت خدا را شکر که به وسیله فلان شخص مشکل ما را حل کرد. هر چه هست مجاری فیض خداوند هستند و خدای سبحان با این مجاری به انسان احسان می کند. بنابراین هیچ موجودی در برابر خداوند نیست که بگوییم اول خدا و دوم فلان شخص. مقصود از شرک در این گونه موارد شرک عملی است.
شاهکاری از منشاوی/ آیاتی از سوره مبارکه یوسف+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1394محمد صدیق منشاوی از قاریان نامدار کشور مصر است که به مناسبت پنجمین روز ماه مبارک رمضان یکی از تلاوتهای شاهکار وی تقدیم میشود.
شاهکاری از تلاوت های استاد «محمد صدیق منشاوی» شامل آیات 1 تا 27 سوره مبارکه «یوسف» تقدیم میشود.
استاد«منشاوی» ملقب به «شهیدالقراء» از قاریان سرشناس دوران طلایی تلاوت قرآن کریم در کشور مصر است که در سال 1920 در منطقه منشا به دنیا آمد، پدرش از قاریان خوشخوان آن منطقه بود و محمد هم راه پدر را پیش گرفت. منشاوی در سال 1966 در سن 46 سالگی درگذشت.
منبع: خبرگزاری فارس