موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
دانلودمولودی ولادت حضرت زینب سلام الله علیها(تصویری)
نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1393
مولودی ولادت حضرت زینب سلام الله علیها با صدای حاج محمود کریمی
مولودی ولادت حضرت زینب سلام الله علیها با صدای حاج حسین سیب سرخی
مولودی ولادت حضرت زینب سلام الله علیها( با صدای حاج مهدی رنایی
مولودی ولادت حضرت زینب سلام الله علیها با صدای حاج محمد طاهری
مولودی ولادت حضرت زینب سلام الله علیها با صدای حاج محمود کریمی
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
نوشته شده توسطرحیمی 1ام اسفند, 1393ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفال دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها
تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد…
سید حمیدرضا برقعی
مهدیا منتظرانت همه در تاب و تبند
همه ی اهل جهان، جمله گرفتار شبند
چو بیایی غم و ظلمت برود از عالم
شاد گردد دل آنان که گرفتار غمند . . .
ن والقلم و ما یسطرون
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1393همه سرشان با صداي انفجار خمپاره ي 60 و سرو صداي پيك دسته از سنگر ، بيرون آورده بودند .
چهره وحشت زده پيك كه به زحمت مي توانست حرف بزند همه را ترسانده بود .
یكي از بچه ها كه از سنگر بيرون پريد و رفت به سمت سنگر فرماندهي دسته . با چهره ي رنگ پريده برگشت و گفت : « غلامي شهيد شد »
محمد غلامي از بچه هاي گنبد بود كه روز قبل جايگزين فرمانده شده بود .
وقتي بالاي سرش رفتم به پيك دسته حق دادم كه آن طور ترسيده باشد . خمپاره درست به فرق سرش اصابت كرده بود .
وقتي به دقت به پيكر شهيد نگاه كردم ، در دستش خودكاري را ديدم كه نوك آن روي دفترچه قرار داشت .
همان لحظه به كنجكاو شدم آخرين جمله اي را كه نوشت بخوانم . خم شدم و خودكار و دفترچه را از دستش در آوردم .
روي كاغذ را خون ، مغز و موي سر پوشانده بود و نوشته اصلاً معلوم نبود .
صفحه كاغذ را پاك كردم . مو در بدنم سيخ شد . لرزش را در خودم احساس كردم .
جمله پر رنگ نوشته شده بود .« خدايا مرگ مرا شهادت درراه خود قرار بده »
آن روز آيه ، « ن والقلم و مايسطرون » برايم تفسير شد و تا امروز مرا در طلب آن قلم و دفتر ، سرگردان كوچه باغ هاي خاطرات كرده است .
منبع : راوی:حميد رسولي
پيدايش ، رويكرد و فرجام گروه هاي معاند و اپوزيسيون (قسمت دوم)
نوشته شده توسطرحیمی 23ام بهمن, 1393
شناسايي و بررسي تحليلي
پيدايش ، رويكرد و فرجام گروه هاي معاند و اپوزيسيون
( قسمت دوم )
جنس این نامه از بیدارسازی فطرت است/اروپاییها باید بدانند که مادر امام زمان ما یک اروپایی است.
نوشته شده توسطرحیمی 21ام بهمن, 1393نامۀ اخیر مقام معظم رهبری به جوانان مغرب زمین، فصل جدیدی برای مخاطب قرار دادن فطرت انسانها گشوده است،
گفت: این نامه از جنس بیدارسازی فطرت است.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در ادامه درسنامه تاریخ تحلیلی اسلام در هیئت هفتگی شهدای گمنام، در ادامۀ بحث مراحل دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم، با تبیین بخشهایی از نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی، پیشنهادی برای تعامل تأثیرگذار با اروپا و مسیحیان ارائه داد. در ادامه گزیدهای از مباحث مطرح شده این سخنرانی را میخوانید:
نامۀ اخیر رهبر انقلاب فصل جدیدی از گفتگو با اهل عالم بر مبنای «فطرت» گشوده است.
نامۀ اخیر مقام معظم رهبری به جوانان مغرب زمین، فصل جدیدی را در انقلاب اسلامی و فعالیتهای فرهنگی ـ جهادیِ جوانان انقلابی گشوده است. به عبارت دیگر، این نامه فصل جدیدی را برای گفتگوی ما با اهل عالم گشوده است؛ گفتگویی که با مخاطب قرار دادن فطرت انسانها آغاز میشود. امروز بسترهای مادّی این فعالیتها و ارتباط نیز فراهم است، و مسلماً اگر این وسایل ارتباط جمعی به خوبی به نفع حقّ استفاده شود، قدرت فطرت بشر، خودش را نشان خواهد داد.
فطرت و گرایش طبیعی انسان به حقیقت، آنقدر قدرتمند است که هم میتواند بالاترین قدرتهای پوشالی را به زیر بکشد و آنها را نابود کند و هم میتواند بزرگترین قدرت را برای حق و حقیقت ایجاد کند، کمااینکه بعد از ظهور، این قدرتِ فطرت خواهد بود که برای برپایی حکومت امام زمان علیه السلام قدرت ایجاد میکند. با تکیه بر همین فطرت بشر است که ایمان شکل میگیرد و ثبات پیدا میکند.
عملیاتِ بیدارسازی و شکوفا کردن فطرتها نیاز به تدبیر دارد.
یکی از تدبیرهای قرآنی «تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ» است.
ما نباید فطرت انسانها را دستِ کم بگیریم. بعضیها اساساً به انسانها به عنوان رباتهایی نگاه میکنند که برنامهریزان مختلف(مثلاً پدر و مادر، آموزش و پرورش و…) برای آنها برنامهریزی میکنند؛ ولی این نگاه درستی نیست. زیرا هر انسان از دنیای پیش از تولد با خودش داراییهایی به همراه میآورد. کمااینکه خداوند میفرماید:
«فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»(شمس/۸) خیلی الهامات به انسان شده است، منتها ما باید قدرت و مهارت این را داشته باشیم که از موانع عبور کنیم و به فطرت انسانها دسترسی پیدا کنیم.
ما باید هنر بیدار کردن فطرتها را داشته باشیم، کمااینکه ابلیس هنر اغواگری و فریب دادن انسانها را در حدّ نهایتش دارد. ما باید بتوانیم به فطرتها دسترسی پیدا کنیم. و برای عملیاتِ دسترسی به فطرت انسانها و بیدار ساختن و شکوفا کردن فطرت انسانها باید واقعاً تدبیر داشته باشیم. یکی از تدبیرهایی که باید انجام دهیم، همان روشی است که خداوند در قرآن فرموده است: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ»(آلعمران/۶۴) یعنی بیایید روی وجوه مشترکی که داریم، تکیه کنیم. بالاخره ما به خدا معتقد هستیم، از همینجا شروع کنیم و جلو برویم.
عزیزالله
نوشته شده توسطرحیمی 17ام بهمن, 1393
راه های محبوب خدا شدن
دوستی با خداوندعزّوجل ، به دو صورت متصور است.
- دوستی بندگان با خداوند و محبوب بودن خداوند.
- دوستی خدا با بندگان و محبوب او واقع شدن.
و آنچه مورد سؤال قرار گرفته است، همان صورت دوم است.البته همه ی موجودات جهان هستی از این نظر که مخلوق و اثر آن ذات اقدس میباشند، محبوب او خواهند بود. لکن مراد از حبّی که در آیات و روایات مطرح گردیده است، معنای خاصی است که همان:
کنار رفتن حجابها و صفای باطن بنده و مورد عنایت و لطف آن ذات اقدس قرار گرفتن است.
در آیات و روایات گاه با عناوین و معیارهای کلی راههای محبوب خدا شدن مواجهیم مانند اطاعت و پیروی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و یا دوست داشتن خداوند متعال و یا عمل به واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات، و گاه موارد جزئی و مصادیق را از متون اسلامی میتوانیم استفاده نماییم.
به سخن دیگر ایمان به خدا و روز قیامت و تصدیق انبیا علیه السلام و نبوت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و پذیرش ولایت دوازده امام معصوم علیه السلام و اجتناب از کفر و شرک و نفاق و علم و دانش در جانب عقیده؛ و عمل کامل به دین اسلام و عدم تبعیض در عمل به احکام دین، و تبعیت محض و بدون چون و چرا از خدا و رسول صلی الله علیه و آله و ائمه علیه السلام و عدم فساد و طغیان و تعدی به دین و خلق خدا و دوستی خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله در جانب عمل؛ و آراستن نفس و باطن به حالات و ملکات پسندیده و حذف صفات و ویژگی های ناپسند ظاهری در جانب اخلاق؛ سبب محبوبیت و تقرب و کسب منزلت در بارگاه ربوبی و نبوی صلی الله علیه و آله و علوی علیه السلام گشته و این به معنای رسیدن انسان به کمال و هدفی است که برای آن آفریده شده است، که همان “قرب عنداللَّه” می باشد. در رابطه با خداوند، دوستی به دو صورت تحقق می یابد.
نگو آقا غایب است، تو نمی بینی
نوشته شده توسطرحیمی 10ام بهمن, 1393
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گم و غایب نشده است
ما گم شدیم و محجوب گشتهایم.
حاج اسماعیل و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
از ایشان سوال شد که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غایب است یعنی چه؟ ایشان در پاسخ فرمود:
“بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میکنند.
بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود که دیگر پدر را نمیبیند، گمان میکند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است.
انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شدهاند.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.”[2]
انتظار و منتظر بودن نزد ایشان معنای خاصی دارد. حاج اسماعیل دولابی انتظار را اینگونه تبیین می کند:
“نه انتظار ما طوری است که آنها پهلوی ما بیایند و نه حرکت ما جوری است که ما به آن طرف برویم و آنها را ببینیم اگر براستی منتظری چرا لاغر و خانه نشین نشده ای؟به محض اینکه حقیقتآ منتظر بشوی او رسیده است آیا خوب است آدم این قدر بی رگ باشد؟
آيا خدا کفايت کننده بنده اش نيست؟
نوشته شده توسطرحیمی 9ام بهمن, 1393
« أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ …»(الزمر/36)
آيا خدا کفايت کننده بنده اش نيست؟ …
برادران یوسف علیه السلام وقتی می خواستند یوسف را به چاه بیفکنند
یوسف لبخندی زد.
یهودا پرسید: چرا میخندی؟ اینجا که جای خنده نیست!
یوسف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند
با اینکه برادران نیرومندی دارم!
اینک خداوند همین براداران را بر من مسلط کرد تا بدانم که
“نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد” …
الهی و ربی من لی غیرک
خدایا من جز تو کسی رو ندارم.
الهی
شکسته ام
افتاده ام
غرق گناهان نفسم
دستم بگیر!
یا رب
گشایش روزی مخصوص تقوا پیشگان است.
نوشته شده توسطرحیمی 6ام بهمن, 1393
وَيرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لَا يحْتَسِبُ وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدْرًا(الطلاق/3)
و از جايي که حسابش را نميکند به او روزي ميرساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او براي وي بس استخدا فرمانش را به انجامرساننده است به راستي خدا براي هر چيزي اندازهاي مقرر کرده است
◄پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «انی لأعلم آیة لو اخذ بها الناس لكفتهم» من آیه ای را می شناسم كه اگر مردم به آن عمل كنند، تمام مشكلاتشان حل می شود و سپس آیه «… وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»(الطلاق/2) را تلاوت فرمودند.
◄ در روایات می خوانیم: هنگامی كه آیه 3 نازل شد، جمعی از یاران پیامبر، كار و تجارت را رها كردند و گفتند: خداوند روزی ما را ضمانت كرده است، پس به كار و تلاش نیازی نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را احضار و توبیخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعایش مستجاب نمی شود. «انه من فعل ذلك لا یستجاب له»
پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را احضار و توبیخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعایش مستجاب نمی شود. «انه در قرآن، هم مهر الهی با جمله، «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» آمده است و هم قهر الهی. «مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيثُ لَمْ يحْتَسِبُوا …»(الحشر/2) یعنی گاهی مهر و قهر الهی غیر منتظره و به شكلی كه گمان نمی رود به انسان می رسد.
◄ أثر تقوا فقط در آخرت نیست. امام صادق علیه السلام در مورد جمله، «مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» فرمود:
این گشایش روزی، برای تقوا پیشگان در دنیاست.
◄ حل مشكلات از طریق گناه، رفتن به بیراهه است. تقوا و خدا ترسی موجب خروج انسان از مشكلات و تنگناهای زندگی است. «وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»
◄ راه رهایی از تمام بن بست ها، كه از جمله آن اختلافات زن و شوهر است، تقواست. «وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»
◄ تقوا و توكل دو اهرم برای خروج از بن بست است. وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّهَ . . . وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَی اَللّهِ . . . برای تأمین زندگی امروز، تقواوَ مَنْ یَتَّقِ اَللّهَ . . . یَرْزُقْهُ و برای آینده، توكل لازم است. «وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَی اَللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
◄ تقوا، مقدّم بر توكل است. وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّهَ . . . وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَی اَللّهِ
◄ بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگری كارآمد و كافی نیست. «فَهُوَ حَسْبُهُ»