موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

​رزق بی پایان

نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَيرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لَا يحْتَسِبُ وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدْرًا(الطلاق/3)

و او را از جايي که گمان ندارد روزي مي‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفايت امرش را مي‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مي‌رساند؛ و خدا براي هر چيزي اندازه‌اي قرار داده است!

پیامها:

1- كسانى كه با گناه زندگى خود را تأمین مى‏كنند، راه دریافت روزى ‏هاى پیش بینى نشده را به روى خود مى‏بندند «و من یتق اللّه… یرزقه من حیث لایحتسب»

2- اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نیست.«یرزقه من حیث لایحتسب »

3- رعایت امور معنوى، در زندگى مادّى اثر گذار است. (امدادهاى غیبى، در زندگى انسان نقش مؤثرى دارند.) «من حیث لایحتسب»

4- انسان متقى، خواست خود را در مسیر خواست و اراده خدا قرار مى‏دهد و چون اراده الهى بن بست ندارد، انسان متقى نیز به بن بست نخواهد رسید. «و من یتق اللّه یجعل له مخرجاً»

5- همیشه رزق زیاد وابسته به كار زیاد نیست. «و من یتق اللّه… یرزقه» (همان گونه كه همیشه مقدار و كمّیت آن مهم نیست. امام صادق‏ علیه السلام در تفسیر «یرزقه من حیث لایحتسب» فرمود: خداوند در آنچه به او داده بركت مى‏دهد.(تفسير نور الثقلين))

6- تقوا و توكل دو اهرم براى خروج از بن بست است. «و من یتق اللّه… و من یتوكل على اللّه…»

7- بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگرى كارآمد و كافى نیست. «فهو حسبه»

8- در اراده و خواست تمام افراد و حكومت‏ها، احتمال شكست و ناكارآمدى و بن بست وجود دارد. تنها امرى كه شكست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است. «انّ اللّه بالغ امره»

9- دلیل توكل ما، قدرت بى نهایت الهى است. «و من یتوكل … انّ اللّه بالغ امره»

10- معناى توكل ما و قدرت خداوند آن نیست كه انسان به همه خواسته‏ هاى خود مى‏رسد، زیرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و كتاب دارد. «و من یتوكل على اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لكل شى‏ءٍ قدراً»

کمک مالی

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ(الحديد/18)

مردان و زنان انفاق‌کننده، و آنها که (از اين راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند، (اين قرض الحسنه) براي آنان مضاعف مي‌شود و پاداش پرارزشي دارند!

پیامها:

1- براى دریافت الطاف الهى، هم صدقه و كمك ‏هاى بلاعوض لازم است و هم قرض الحسنه و كمك‏هایى كه برگشت دارد. «المصّدقین… اقرضوا اللّه»

2- وام به بندگان خدا، به منزله وام دادن به خداوند است. «اقرضوا اللّه» به جاى «اقرضوا النّاس»

3- زن و مرد در حقّ مالكیّت و حلّ مشكلات اقتصادى و رشد معنوى و رسیدن به كمالات اخروى هم پاى یكدیگرند. «ان المصّدقین و المصّدقات»

4- مهم نجات فقرا، از فقر است، خواه از طریق انفاق باشد از طریق قرض. «المصّدقین… اقرضوا…»

5 - قرض وانفاق، در ظاهر كم‏ شدن و كندن مال است، و در واقع رشد است. «یضاعف»

6- انفاق و وام، نشانه كرم است، و پاداش كریم، اجر كریم است. «المصدقین… أقرضوا… لهم اجر كریم»


یاران ممتاز

نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1395

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا(الفتح/29)

محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست؛ و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مي‌بيني در حالي که همواره فضل خدا و رضاي او را مي‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتي که جوانه‌هاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاي خود ايستاده است و بقدري نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتي وامي‌دارد؛ اين براي آن است که کافران را به خشم آورد (ولي) کساني از آنها را که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمي داده است.

 

پیامها:

1 - مسلمانان باید در برابر دشمن؛ خشونت، قاطعیّت، صلابت و شدّت داشته و در برابر دیگر مؤمنان؛ رأفت، مودّت، رحمت و عطوفت، مهر و احساسات داشته باشند. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم»

2- ملاك مهر و قهر، ایمان و كفر است، نه قوم و قبیله و مال و ثروت. «اشداء على الكفّار رحماء بینهم»

3- بخش‏هایى از تورات و انجیل فعلى، دست نخورده و تحریف نشده است، لذا قرآن در مواردى به آنها استناد مى‏كند. «ذلك مثلهم فى التّوراة و… الانجیل»

4- در كتب آسمانى قبل نیز پیش ‏گویى ‏هایى بوده است. در تورات و انجیل، سیماى یاران پیامبر اسلام مطرح شده است. «ذلك مثلهم فى التّوراة و… الانجیل»

ادامه »

دینداران واقعی

نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ(الأحقاف/13)

کساني که گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس استقامت کردند، نه ترسي براي آنان است و نه اندوهگين مي‌شوند.


پیامها:

1- ایمان به خدا، خوف از دیگران را از بین مى‏برد. «ربّنا اللّه… لاخوف علیهم»

2- تنها كسانى از گذشته خود پشیمان نمى‏شوند كه همواره در راه خدا حركت مى‏كنند. «ربنّا اللّه ثم استقاموا… لا هم یحزنون»

3- جزاى استوارى ایمان و استمرار نیكى‏ها، جاودانه بودن در بهشت و نعمت‏هاى بهشتى است. «استقاموا… خالدین فیها»

4 - بهشت، پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن. «جزاءً بما كانوا یعملون»

 

فرمایش حضرت امام حسین علیه السلام :…‌ دینداران‌ واقعی‌ چه‌ بسیار اندكند

قَالَ الْفَرَزْدَقُ: لَقِیَنِی‌ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام فِی‌ مُنْصَرَفِی‌ مِنَ الْكُوفَه. فَقَالَ: مَا وَرَاكَ یَا أَبَا فِرَاسٍ؟!

 قُلْتُ: أَصْدُقُكَ؟! قَالَ علیه‌السلام:الصِّدْقَ أُرِیدُ!

 قُلْتُ: أَمَّا الْقُلُوبُ فَمَعَكَ، وَأَمَّا السُّیُوفُ فَمَعَ بَنِی‌ أُمَیَّه؛ وَالنَّصْرُ مِنْ عِنْدِ اللَهِ.

 قَالَ: مَا أَرَاكَ إلَّا صَدَقْتَ! النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَالدِّینُ لَغْوٌ عَلَی‌ أَلْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ بِهِ مَعَایِشُهُمْ؛ فَإذَا مُحِّصُوا بِالْبَلآءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.

 «فرزدق‌ می‌گوید: چون‌ از درنگ‌ در كوفه‌ انصراف‌ پیدا كرده‌، باز می‌گشتم‌، حسین‌ علیه‌ السّلام‌ مرا در راه‌ دیدار كرد و گفت‌: ای‌ أبوفراس‌! پشت‌ سرت‌ چه‌ خبر بود؟

 گفتم‌: راستش‌ را به‌ تو بگویم‌؟! فرمود: آری‌، من‌ راستش‌ را می‌خواهم‌! گفتم‌: دل‌های‌ كوفیان‌ همه‌ با توست‌؛ ولیكن‌ شمشیرهایشان‌ همه‌ بر كمك‌ و مساعدت‌ بنی‌ اُمیّه‌ است‌؛ و یاری‌ و نصرت‌ هم‌ از جانب‌ خداست‌!

 فرمود:

آری‌! این‌ سخنی‌ است‌ كه‌ تو از روی‌ صدق‌ و راستی‌ گفتی‌! مردم‌ همگی‌ بردگان‌ و بندگان‌ مال‌ دنیا هستند؛ و تلفّظ‌ به‌ دینداری‌ فقط‌ كلام‌ لغو و بی‌محتوائی‌ است‌ كه‌ بر سر زبان‌هایشان‌ جاری‌ است‌. پاسداری‌ از دینشان‌ فقط‌ در محدوده‌ای‌ است‌ كه‌ در پرتو آن‌، معیشت‌‌های‌ فراوان‌ به‌ دست‌ آورند؛ و چون‌ با غِربال‌ امتحان‌ و ابتلاء آزمایش‌ شوند معلوم‌ می‌شود كه‌ دینداران‌ واقعی‌ چه‌ بسیار اندكند.»

ادامه »

خشم و عفو

نوشته شده توسطرحیمی 19ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَالَّذِينَ يجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يغْفِرُونَ(شوري/37)

همان کساني که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مي‌ورزند، و هنگامي که خشمگين شوند عفو مي‌کنند.

پیام ها:

1- منشأ بسیارى از گناهان شهوت و غضب است، اول دورى از شهوت را مطرح كرد بعد دورى از غضب را. «یجتنبون… الفواحش و اذا ما غضبوا»

2- مؤمن بر نفس خود تسلّط دارد. «یجتنبون… یغفرون»

3- غضب یك غریزه است لكن كنترل آن لازم است. «غضبوا»

4 - مؤمنان به هنگام غضب خودشان عفو مى‏كنند، نه به خاطر وساطت دیگران. «هم یغفرون»


عفو و فروخوردن خشم:

«وَ الکَاظِمینَ الغَیظَ، و العَافینَ عنِ النَّاسِ، والله یحبُّ المُحسِنینَ.»[306] ترجمه: در وصف مؤمنان گوید که: خشم فروخورندگان، و از مردمان عفوکنندگان، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.[307]

° «و اِنْ تَعْفُوا اَقْرَبُ لِلتَّقوی، و لا تَنْسَوا الفَضْلَ بَینَکُم! وَ اِذَا خاطَبَهُم الجَاهِلونَ قالوُا سلاَما.»[308] ترجمه: اگر عفو کنید به تقوی نزدیک­تر باشد، و فضل در میان خود فراموش مکنید چون جاهلان با ایشان خطاب کنند سلام گویند، یعنی حلم را کار فرمایند.[309]

° اَلعَفْوُ لا یزیدُ العَبدُ الّا عِزّاً، فاعفُوا! یعِزُّکُم اللهُ. ترجمه: عفو نیفزاید بنده را الا عزت، پس عفو کنید که خدا شما را عزیز گرداند.[310]

° «مَن دَعا عَلی مَن ظَلمَهُ، فقد انتَصَرَ. یا معشر المُوحّدینَ! انّ اللهَ عَفا عَنکم، فلیعفُ بعضُکُم عن بعضٍ.» ترجمه: هرکه بر ظالم خود دعا کند، داد خود بستده باشد. ای جماعت موحدان! خدا از شما عفو می­کند، شما از یکدیگر عفو کنید! [311]

ادامه »

از دیدگاه قرآن وجود کدام ویژگی ها در یک سخن ضروری است؟

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1395

ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻭﯾﮋﮔﯽِ ﺳﺨﻦ ﺧﻮﺏ، ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ را در این گزارش بخوانید.

در کتاب آسمانی ما مسلمانان؛ نکته ها و اندرزهای بی شماری برای اهل معرفت وجود دارد. یکی از این نکات ناب و ارزشمند دوازده ویژگی است که برای سخن خوب برشمرده است. امید به آنکه همگی ما عامل به دستورات این کتاب آسمانی باشیم.

این نکات ارزشمند به شرح زیر است:

1. حرفی که می زنیم ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ: ﻻ ﺗَﻘْﻒُ ﻣﺎ ﻟَﻴْﺲَ ﻟَﻚَ ﺑِﻪِ ﻋِﻠْﻢٌ (36 اسراء)

2. با یکدیگر به نرمی سخن بگوییم (تا حرفمان موثر باشد) : ﻗَﻮْﻻً ﻟَّﻴِّﻨﺎً (44 طه)

3. ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ: ﻟِﻢَ ﺗَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﻣَﺎ ﻻ ﺗَﻔْﻌَﻠُﻮﻥَ (2 صف)

4. ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ و عادلانه سخن بگوییم: ﻭَ ﺇِﺫَﺍ ﻗُﻠْﺘُﻢْ ﻓَﺎﻋْﺪِﻟُﻮﺍ (152 انعام)

5. ﺣﺮﻓﻤﺎﻥ استوار و محکم (و با دلیل) ﺑﺎﺷﺪ: ﻗَﻮْﻟًﺎ ﺳَﺪِیداً (9 نساء)

6. با گفتار نرم و آمیخته با لطف سخن بگوییم: ﻗَﻮْﻻً ﻣَّﯿْﺴُﻮﺭﺍً (28 اسراء)

7. ﮐﻼممان ﺭﺳﺎ ﺑﺎﺷﺪ تا در دلها بنشیند: ﻗَﻮْﻻً بَلیغاً (63 نساء)

8. با یکدیگر به ﺯﯾﺒﺎیی سخن بگوییم: وَ ﻗُﻮﻟُﻮا لِلنّاسِ ﺣُﺴﻨﺎً (83 بقره)

9. برای سخن گفتن، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﻢ: ﯾَﻘُﻮﻝُ ﺍﻟَّﺘﯽ ﻫِﯽَ ﺃﺣْﺴَﻦ (53 اسراء)

10. با گفتار خوش و نیکو با یکدیگر برخورد کنیم: ﻭَ ﻗُﻮﻟُﻮﺍ ﻟَﻬُﻢ ﻗَﻮﻻً ﻣَﻌﺮﻭﻓﺎً (5 نساء)

11. در گفتگو و معاشرت، رعایت احترام و بزرگداشت دیگران را بنماییم: ﻗَﻮﻻً ﻛَﺮﻳﻤﺎً (23 اسراء)

12. تلاش کنیم ﺗﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ، سخنان پاکیزه ﺑﺎﺏ ﺷﻮﺩ: وَ ﻫُﺪﻭﺍ ﺍِﻟﯽَ ﺍﻟﻄَّﯿِّﺐِ ﻣِﻦَ ﺍﻟﻘَﻮﻝِ (24 حج)

چرا خدا بندگان را فراموش می‌کند؟

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1395

————————————————————————————————————–

آیا گاهی پدر و مادرتان شما را فراموش کرده است؟

چه حس و حالی به شما دست داده؟

وقتی از محبت بی دریغشان شما را محروم کرده اند، حتی یک تماس تلفنی با شما نگرفته اند.

این یک مثال برای آشنا شدن ذهن شماست.

————————————————————————————————————–

 اگر پادشاه عالم خداوند آسمان و زمین و مالک دنیا و آخرت شما را فراموش کند و لطف و رحمتش را از شما دریغ کند و دعایتان را مستجاب نکند ،رزق و روزی شما را قطع کند و سلامتی را از شما بگیرد چه می‌شود؟

 آیا می‌شود خدا ما را فراموش کند در حالی که نیازمند واقعی به او هستیم؟

 

خودشناسی و معرفت نفس

 خودشناسی و معرفت نفس که مقابل خود فراموشی است سودمندترین شناخت ها و بزرگترین عامل رستگاری است ؛ معرفة النفس انفع المعارف .

 خودشناسی در این است که انسان بداند:

 1- موجودی ابدی است و نابودی و زوال ندارد و چنین نیست که مرگ پایان زندگی باشد.

 2- سعادت و شقاوت او در گرو کردارهای اوست سود و زیان رفتار او به خود او برمی گردد و اگر به دیگران هم سود و زیانی می‌رسد بالعرض اوست.

 3- همه شئون مثبت و منفی در زندگی در دست خداست ،زندگی و مرگ ،فقر و فنا،ذلت و عزت و خیر و شر و همه امور به دست خداست . انسان فقیر محضر خداست و آرامش او جز با توجه به خدا و را بطه با آن قدرت لایزال محقق نمی‌شود.

 4- دنیا جایگاه همیشگی او نیست . دنیا برای انسان کوچک است و برای آن هم آفریده نشده است.

 بدیهی است انتساب فراموشی به خدا،واقعی نیست ؛ زیرا یک نقص و عیب است و این در ذات خدا راه ندارد بلکه کنایه از این است که خدا با آنها مثل شخص فراموشکار رفتار می‌کند.یعنی هیچ گونه سهمی از رحمت و توفیق خود برای آنها قائل نمی‌شود

ادامه »

مقاومت | پایبندی به ارزشهای اساسی

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ(فصلت/30)

به يقين کساني که گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مي‌شوند که: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتي که به شما وعده داده شده است!

 

پیامها:

1- آن چه ایمان را بارور مى‏كند و به نتیجه مى‏رساند، مقاومت است وگرنه چه بسیار مؤمنانى كه بد عاقبت شدند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»

2- استقامت، در كنار ایمان ارزش است وگرنه كفّار نیز بر باطل خود استقامت دارند. «قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»

3- فرشتگان بر غیر پیامبران نیز نازل مى‏شوند. «تتنزّل علیهم الملائكة»

4- بر مؤمنان مقاوم فرشتگان نازل مى‏شوند. «تتنزّل علیهم الملائكة» و بر گناهكاران، شیاطین. «هل انبّئكم على من تنزل الشیاطین تنزّل على كل افّاك اثیم»(شعراء/221)

5 - مقاومتِ در راه حقّ، هم خوف از آینده را برطرف مى‏كند. «لا تخافوا» و هم حزن و اندوه نسبت به گذشته را. «لا تحزنوا»

6- بالاترین هدیه ‏ى آسمانى كه فرشتگان براى مؤمنان مقاوم مى‏آورند، آرامش روحى و روانى است. «لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا»

کسانی سر کار بیایند که مصداق انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا باشند

ادامه »

عباد الرحمن

نوشته شده توسطرحیمی 16ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(الفرقان/63)

بندگان (خاص خداوند) رحمان، کساني هستند که با آرامش و بي‌تکبر بر زمين راه مي‌روند؛ و هنگامي که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مي‌گويند (و با بي‌اعتنايي و بزرگواري مي‌گذرند)

پیام ها:
1- ایمان واعتقاد انسان، در رفتار شخصى او مؤثّر است. «عبادالرحمن… یمشون»

2 - تواضع، ثمره‏ ى بندگى و نخستین نشانه‏ ى آن است. «هوناً»

3- سرچشمه‏ ى مدارا و نرمخویى بندگان خدا، ایمان است، نه ترس و ضعف آنان. «عباد الرحمن الّذین یمشون…»

4- مُدارا و حلم و حوصله، از صفات بارز مؤمنان است. «قالوا سلاما»

5- تواضع باید هم در عمل باشد، «یمشون… هونا»، هم در كلام، «قالوا سلاما» و هم در عبادت. «سجداً و قیاماً»

6- با افراد نادان و فرومایه مجادله نكنید. «قالوا سلاما» (آنان سخنى در شأن خود مى‏گویند، ولى شما سخنى عالمانه و كریمانه بگویید)

 

عباد الرحمن چه کسانی هستند؟

آیات 63 تا 68 سوره فرقان به بیان صفات عباد الرحمن همچون تواضع، رفتار آنها در برابر جاهلان، عبادت و انفاق پرداخته است .

موضوع بحث عبادالرحمن از روایتی در جلد سوم اصول کافی گرفته شده است: روزی همام نزد امام علی علیه السلام آمد و از او در مورد صفات مؤمنان پرسید و امام شروع به برشمردن این صفات کردند; تا اینکه همام روح از بدنش خارج شد و جان سپرد.

ادامه »

همانندی

نوشته شده توسطرحیمی 15ام دی, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيبَاتُ لِلطَّيبِينَ وَالطَّيبُونَ لِلطَّيبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ(النور/26)

زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نيز به زنان ناپاک تعلق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند!

نکته ها:

1- طبع افراد پلید چنین است كه به سراغ پلیدى‏ها مى‏روند، برخلاف افراد پاك طینت كه به سراغ خوبى‏ها مى‏روند. «الخبیثیات للخبیثین… الطیّبات للطیّبین»

2- بهره‏ گیرى از نعمت‏ها و طیّبات، حقّ اهل ایمان است. «والطّیّبات للطّیبّین»

3- سالم ماندن نسل‏هاى پاك، از توصیه‏ هاى قرآن است. «والطیّبات للطّیبّین»

4- حمایت از پاكدامن‏ ها لازم است. «اولئك مبرؤن ممّا یقولون»

5 - معنویّات بر مادیّات مقدّم است. (در قرآن هر جا عبارت «رزق كریم» آمده، قبلش عبارت «لهم مغفرة» آمده است.)

  این آیه یك اصل كلّى را مطرح مى‏كند كه در انتخاب همسر باید دقّت كرد و اصل را بر ایمان و پاكدامنى گذاشت، نه زیبایى و ثروت. معنایش این نیست كه اگر مردى یا زنى خوب بود حتماً همسرش نیز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق كریم و اهل بهشت است. زیرا قرآن ملاك را ایمان و تقوا و عمل صالح مى‏داند و لذا با اینكه حضرت نوح و لوط، طیّب بودند، امّا همسرانشان از خبیثات و دوزخى‏اند.

كلمه ‏ى «طیّب» به معناى دلپسند و مطلوب است و در قرآن در توصیف مال، ذرّیه، فرزند، كلام، شهر، همسر، غذا و رزق، مسكن، درخت و تحیّت آمده است و در مقابل آن كلمه‏ى «خَبیث» است كه آن هم براى مال، انسان، همسر، سخن، عمل و شجره به عنوان وصف مطرح شده است.

این آیه را چند نوع مى‏توان معنا كرد:

الف: با توجّه به آیات قبل كه درباره‏ى تهمت به زنان پاكدامن و ماجراى افك بود و با توجّه به جمله‏ى: «مبرّئون ممّا یقولون»، معناى آیه این باشد كه كلمات خبیث مثل تهمت و افترا، شایسته افراد خبیث و سخنان پاك شایسته‏ى افراد پاك است و مردم پلید سخن زشت مى‏گویند و مردم پاك، سخنان پاك مى‏گویند.

ب: ممكن‏است مراد آیه بیان یك حكم شرعى‏باشد كه ازدواج پاكان با ناپاكان ممنوع است. نظیر آیه اوّل همین سوره كه فرمود: «الزّانى لایَنكح الاّ زانیة» مرد زناكار جز زن زناكار را به همسرى نگیرد، همان گونه كه روایتى از امام باقرعلیه السلام این معنا را تأیید مى‏كند.(39)

ج: ممكن است مراد آیه همسویى فكرى، عقیدتى، اخلاقى وبه اصطلاح هم‏شأن و هم‏كفو بودن همسر باشد. یعنى هر كس بطور طبیعى به سراغ همفكر خود مى‏رود.

ذرّه‏اى كه در همه ارض و سماست‏
جنس خود را همچو كاه و كهرباست‏

ناریان مر ناریان را جاذبند
نوریان مر نوریان را طالبند

در قرآن، براى رزق اوصافى ذكر شده است از جمله:

«رزقاً حسنا»(40)، (رزقٌ كریم»(41)، (رَزَقكم اللّه حلالاً طیّبا»(42)، (یَرزُقه من حیث لایَحتسب»(43)، (یُرزَقون فیها بغیر حساب»(44)

 مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن