« بهترین اعمال | پیام فرمانده لشگر زینبیون به مردم ایران ! » |
محدثه در بیان امام خامنه ای
نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1395زنى، آن هم در سنين جوانى، از لحاظ مقام معنوى به جايى مىرسد كه بنابر آنچه كه در بعضى از روايات است، فرشتگان با او سخن مىگويند و حقايق را به او ارايه مىدهند. محدّثه است؛ يعنى كسى است كه فرشتگان با او حديث مىكنند و حرف مىزنند. اين مقام معنوى و ميدان وسيع و قلّهى رفيع، در مقابل همهى زنهاى آفرينش و عالم است.فاطمهىزهرا سلام الله علیها در قلّهى اين بلنداى عظيم ايستاده و به همهى زنان عالم خطاب مىكند و آنها را به پيمودن اين راه دعوت مىنمايد.
اسلام،فاطمه- آن عنصر برجسته و ممتاز ملكوتى - را به عنوان نمونه و اسوهى زن معرفى مىكند. آن، زندگى ظاهرى و جهاد و مبارزه و دانش و سخنورى و فداكارى و شوهردارى و مادرى و همسرى و مهاجرت و حضور در همهى ميدانهاى سياسى و نظامى و انقلابى و برجستگى همه جانبهى او كه مردهاى بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار مىكرد، اين هم مقام معنوى و ركوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحيفه و تضرّع و ذات ملكوتى و درخشندگى عنصر معنوى و همپايه و هموزن و همسنگ اميرالمؤمنين و پيامبر بودن اوست. زن، اين است. الگوى زنى كه اسلام مىخواهد بسازد، اين است.
همهى ما، بخصوص زنهاى اين جامعه، بايد حقگزار و قدردان رسالت و پيام آن رهبر و پيشواى فقيد عظيمالشّأنى - يعنى امام بزرگوار(ره) - باشيم كه با قيام و حركت خود و با مطرح كردن ارزشها و عظمتهاى اسلامى و درخشندگيهاى شخصيتهاى صدر اسلام - از جملهفاطمهىزهرا(عليهاالسّلام) - ما و بيش از همه زنهاى ما را زنده كرد.
زن، در جامعهى خود باختهى نظام پليد پادشاهى، حقيقتاً و از همهى جوانب مظلوم بود. اگر زن مىخواست وارد مقولهى علم بشود، بايد قيد دين و تقوا و عفاف را مىزد. مگر يك خانم مسلمان، در دانشگاهها و محيطهاى آموزشى و مراكز علمى و فرهنگى مىتوانست به آسانى حجاب و متانت و وقار خود را حفظ كند؟ مگر ممكن بود؟ مگر مىشد يك زن مسلمان، در خيابانهاى تهران و بعضى از شهرهاى ديگر، با متانت و وقار اسلامى يا حتّى با حجاب نيمه كاره، راحت راه برود و از گزند زبان و حركت هرزگان و دلباختگانِ به فساد و فحشاى سوغات غرب، مصون بماند؟ كارى كرده بودند كه در اين مملكت، كسب علم براى زنها غالباً ممكن نمىشد. موارد استثنايى را كارى ندارم. به طور غالب، رفتن زنان به وادى علم ميسر نمىشد؛ مگر با برداشتن حجاب و منصرف شدن از تقوا و وقار اسلامى!
در ميدان سياست و در زمينهى فعاليتهاى اجتماعى هم همين طور بود. اگر زنى مىخواست منصبى از مناصب اجتماعى و سياسى را در ايرانِ دوران پادشاهى دارا باشد، بايد قيد حجاب و عفاف و وقار و متانت زن اسلامى را مىزد. البته، بسته به اين بود كه خود اين زن، جوهر و استعدادش چگونه باشد. اگر خيلى سست عنصر بود، بايد تا آن اعماق مىلغزيد. اگر خوددار و خويشتندار بود، تا حدودى خود را حفظ مىكرد؛ اما دايماً با فشارهاى روزافزون از سوى محيط اجتماعى روبهرو بود. جامعهى ما، اين گونه بود.
اسلام و انقلاب و امام آمد و در اين كشور، زن را در مركز فعاليتهاى سياسى قرار دادند و پرچم انقلاب را به دست زنان سپرد؛ در حالى كه زن در همان حال توانست حجاب و وقار و متانت اسلامى و عفاف و دين و تقواى خود را حفظ كند. كسى حقى از اين بزرگتر بر گردن زن ايرانى و مسلمان ندارد.
خواهران من! دنياى غرب، زن را به ابتذال كشاند. تا شصت،هفتاد سال قبل از اين، در تمام اروپا و كشورهاى غربى، زن فقط در سيطرهى مرد - يا مردِ خود و يا يك مرد ديگر مثل صاحب كارخانه و مزرعه - مىتوانست باشد و هيچ حقى از حقوق اصلىِ يك انسان در يك جامعهى متمدن را نداشت. حق رأى و حق مالكيت و حق معامله نداشت. بعد آمدند زن را به ميدان كار و زندگى و فعاليت اجتماعى كشاندند؛ اما در همان حال، تمام وسايل را براى لغزش زن فراهم كردند و او را در متن جامعه، رها و بىپناه گذاشتند.
فرم در حال بارگذاری ...