« ولیّ خدا چه کسی است؟ | حکایت تلخ جا ماندن از قافله شهدا » |
«مرگ» غم است یا شادی؟
نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1395قطبالدین ابوالحسن سعید بن هبةالله بن حسین راوندی از جمله بزرگان و علمای دین است که با دانش فراوان خود پس از بهرهمندی از علوم مختلف و تبحر در آنها از سر جنبان سلسله حافظان و راویان معارف اسلامی شد، وی از شاگردان خاص علامه طبرسی صاحب «تفسیر مجمع البیان» بود، ابن شهر آشوب، علی بن محمد المدائنی و دو فرزندش حسین و محمد از شاگردان قطب و فقهای زمان بودهاند، قطبالدین راوندی در تفسیر، نهجالبلاغه، کلام، فلسفه، فقه، حدیث، تاریخ، اصول فقه، شعر و ادب استاد روزگارش بود و در هر کدام دارای تألیفاتی شگرف است.
این فقیه ربانی در روز 14 شوال سال 573 هجری قمری در شهر مقدس قم جان به جان آفرین تسلیم کرد و در جوار حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) به خاک سپرده شد، روزی که پس از هشتصد سال قصد بازسازی صحن مبارک را داشتند، با پیکر سالم و سیمای نورانی این عارف بالله مواجه شدند و طبق دستور حضرت آیتالله مرعشی نجفی، سنگ قبر بلندی بر فراز مزارش نصب کردند.
*آیا مرگ غم است یا شادی
کتاب، در یک مقدمه و چهار باب تدوین شده است: مقدمه در بیان بیماریها و احادیثی را درباره حکمت درد و گرفتاری برای انسانها را بیان کرده است، بخش اول شامل 2 فصل است: فصل اول به اهمیت دعا و جایگاه آن در روایات اسلامی پرداخته و فصل دوم به چگونگی دعا و آداب و اوقات استجابت آن میپردازد،ذیل این فصل دارای دو عنوان جداگانه الحاح و اصرار به دعا، و ذکر استجابت دعای امامین صادقین علیه السلام است.
بخش دوم به صحت و آنچه به حفظ صحت مربوط است بیان شده و تلاش دارد خصالی را بشناساند که با وجود آنها آدمی از طب بینیاز میشود، عافیت و سلامتی با کمک نماز و دعا، نمازهای پیامبر و ائمه علیه السلام ، تسبیحهای پیامبر و ائمه علیه السلام ، نمازهای ایام هفته و تعویذهای ایام هفته از مطالب این بخش است، همچنین در این بخش 2 عنوان حالات عافیت و شکر به آن و برشماری برخی خوردنیها و نوشیدنیها و چگونگی تناول آمده است.
در ادامه بخش سوم بیان بیماری و منافع دنیوی و اخروی آن اشاره شده است که در آن فصلی به بیان نماز بیمار؛ آداب عیادت و دعای نزد مریض اختصاص دارد، در فصلی دیگر به درمان با تربت پاک امام حسین علیه السلام ، دعا و صدقه پرداخته شده و فصلی دیگر هم به آنچه که بر مریض مستحب است اشاره میکند، عیادت مریض و وصیت بیمار در فصلی دیگر به مخاطب گوشزد شده و آنگاه به بیان نوشتهای میپردازند که با میت دفن میشود، بخش چهارم به مرگ و دهشت از آن پرداخته و دعاهای مختلف دفن و تلقین و زیارت میت و ذکر قبر و حالات آن را در بردارد.
این در حالی است که مطالب کتاب روایات هستند، اما نویسنده به ذکر اسناد نپرداخته، اما با توجه به اینکه نزدیک به عصر ائمه علیه السلام است و ایشان از افراد مورد اعتماد نقل کرده و روایات مورد وثوق خود را از آنان اخذ کرده، دارای اهمیت است، از همین رو بسیاری از علما از آن نقل کردهاند.
اینک به بخشی از این کتاب به عنوان «غم و شادی مرگ» در قالب روایات میپردازیم:
-پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: مرگ ارمغان مؤمن است.
-و او فرمود: مرگ کفاره مؤمن است(پوشاننده و پاک کننده گناهان اوست) و چون مؤمن بمیرد، در اسلام شکافی افتد که جای آن را چیزی پر نکند و جاهایی از زمین که او خدای عزوجل را در آنها پرستیده است، بر او بگریند.
-و او فرمود: وقتی زمانها و فاصلهها به هم نزدیک و کوتاه شوند(زمان سفرها و فاصله شهرها کوتاه شود) یا وقتی زمان(ظهور منجی انسانها) نزدیک شود، مرگ بهترینها امت مرا بر میچیند، چنان که شما خوبترین رطب را از طبق بر میچینید.
-و امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند فرشتگانی دارد که برای گرفتن جان حاملان(و حافظان) قرآن شتابانترند تا گرفتن جان بتپرستان.
-و امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: بین ما و بهشت یا دوزخ، جز مرگ نیست.
-و امام صادق علیه السلام فرمود: عیسی علیه السلام فرمود آن هراسی(مرگ) که نمیدانی کی تو را فرا میگیرد، چه چیز بازدارنده توست تا پیش از آنکه غافلگیرت کند، خود را مهیای آن کنی؟!
-و امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:آن کس که فردا را از اجل خود شمرد، مرگ را در جایگاه راستین خود نگذاشت و بندهای آرزو را دراز نکرد مگر اینکه لطمه بر عمل زد و کردار را بد کرد و دنیا طلبید.
-و امام صادق علیه السلام فرمود: هر بنده که یاد مرگ بسیار کند، به دنیا بیرغبت شود.
-و رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر به اجل و مسیر آن مینگریستید، آرزو و فریبندگی آن را دشمن میداشتید، هر تلاشگری غایت و نهایتی دارد، غایت هر تلاشگر مرگ است، اگر آنچه را شما از مرگ میدانید چهارپایان میدانستند، هرگز چهارپای فربه نمیخوردید.(هیچ چهار پای حلال گوشتی از اندیشه مرگ فربه نمیشد)
-و او فرمود:خداوند توبه بنده را تا جان به گلویش نرسیده است میپذیرد، به سوی پروردگارتان باز گردید، پیش از آنکه بمیرد و به کارهای خوب و نیکو دست یازید و بشتابید، پیش از آنکه گرفتار و سرگرم شوید و با یاد کردن بسیار او پیوند خود را با او به وصل رسانید.
-و او فرمود: هر کس چشم به راه مرگ باشد، از لذتها غافل شود و هر کس در دنیا زهد ورزد، مصیبتها بر او آسان شوند، این دلها چون آهن، زنگار میگیرند، گفته شد: جلای آن به چیست؟ فرمود: به یاد خدا و تلاوت قرآن.
فرم در حال بارگذاری ...