« تقوى محرّك انسانها به سوى خيرات است. | مهربانى پيامبر ، عامل جذب مسلمانان » |
مفهوم تقوى در روايات
نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 13912. قال على(عليه السلام):«مَنْ مَلِكَ شَهوتَهَ كانَ تَقِيّا»(2) ـ كسى كه مالك شهوت خود باشد، متّقى است، يعنى متّقى كسى است كه: بتواند قوّه شهوانى خود را تحت اختيار خود گيرد و هچ موقع مغلوب آن نشود، همان طور كه انسان مالك و غالب بر اموال خود است، نه مغلوب آن.
3. قال على(عليه السلام): «المُتَّقى مَنْ اتِّقِى الذُّنوب»(3) ـ متّقى كسى است كه: از گناهان بپرهيزد و پروا داشته باشد و پرده عصمت، بين خود و خدا را ندرد.
4. قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله): «تَمامُ التَّقوى اَنْ تَتَعلّم ما جَهِلتَ وتعمَلَ بما عَلِمتَ» حقيقت كمال تقوى اين است كه هرچه را نمى دانى ياد بگيرى، زيرا جهل عذر نيست و در روز جزا در جواب كسى كه مى گويد جاهل به احكام بودم خطاب مى شود (هلّا تعلّمت) چرا ياد نگرفتى؟ علاوه بر اين كه بر توشه علم مى افزائى بايد به آنچه انباشته اى عمل كنى و الاّ برف انبار كردن و عالم بى عمل بودن مثل درخت بى ميوه است (العالِمُ بِلا عَمَل كالشَّجَرِ بِلا ثَمَر) و به تعبير قرآن (كَمَثَلِ الحِمارِ يَحْمِلُ اسفارا) به الاغى مى ماند كه بر پشت آن كتاب انباشته شده، و چه بسا نمى داند بر روى او چه چيزى سنگينى مى كند.
5. قال على(عليه السلام) فى خطبه 16 نهج البلاغه: اَلا وَاِنَّ الخَطايا خَيْل شُمُس حُمِل عَلَيها اَهْلُها وخُلِعَتْ لجُمُها فَتَقَّحمَتْ بِهِم فى النّار، اَلا واِنَّ التَّقوى مَطايا ذُلُل حُمِلَ عليها اَهْلُها واعطوُا اَزِمَّتَها فَاَورَدتُهُم الجنّة. حضرت در اين عبارات با تشبيه خود تعريف تقوى را مشخص مى كنند: اول وضعيت خطايا و غير متقين و سپس تقوى و متقين را مشخص مى كنند و چقدر زيبا ترسيم مى نمايند، مى فرمايند: آگاه باشيد كه معاصى مانند اسبهاى سركش لجام گسيختهاست كه بر آنها اهل خطا و گنهكاران سوار شده، و سرانجام سواران خود را به آتش مى اندازند، و در مقابل، تقوى و پرهيزگارى مانند شترهاى رامى است، كه مهارشان به دست سواران آنهاست و سواران آنها صاحبان تقوايند، و عاقبت اين مركب ها سواران خود را به بهشت وارد مى كنند.
6. سُئِل امام المتقين على بن ابيطالب(عليه السلام) عَن التَّقوى فقالَ(عليه السلام): هو اَنّه لَوْ وُضِعَ عَمَلُك على طَبَق ولم يَجْعَل عليه غِطاءٌ وطيفَ به على اهلِ الدّنيا لَما كان فيه شىٌ تَستَحى مِنْه.(4)
از على(عليه السلام) درباره تقوى سؤال شد حضرت فرمودند: تقوى اين است كه اگر عمل تو را در طبقى مكشوف و سر باز بگذارند و دور دنيا بگردانند، تا مردم ببينند، جهتى نباشد كه از آن حيا كنى و خجالت بكشى و يا به تعبير استاد اگر تمام اعمالت را از بلندگوى صحن مطهر حضرت معصومه(عليها السلام) براى مردم بخوانند، خم به ابرو نياورى و خجالت نكشى.
ممكن است به ذهن كسى بيايد كه اين درحد عصمت است، مگر غير معصوم مى تواند، منطبق بر اين كلام على(عليه السلام)باشد؟! مى گوئيم، بله زيرا معصوم علاوه بر اين كه در محدوده عمل معصوم است، در محدوده نيت و فكر و تعقل هم معصوم است، و حتّى فكر معصيت و نيت گناه را هم به ذهن مباركش خطور نمى دهد، و اين حديث فقط در محدوده اعمال و افعال صحبت مى كند، يعنى اگر انسانى عملى نداشت كه موجب حيا و خجالت او شود داراى ملكه تقوى است، اگرچه در صقع و ناحيه نيت دچار خطا شود، پس غير معصوم هم مى تواند مصداقى براى اين سخن گهربار على(عليه السلام)باشد.(5)
پاورقی:
1. بحارالانوار، جلد 70/ و شرح نهج البلاغه خوئى، جلد 12/115 ذيل همين خطبه.
2. غررالحكم.
3. همان.
4. كتاب اثنا عشريه فى المواعظ العدديه، صفحه 434.
5. قابل توجه است كه تعريف دوگونه است: 1. تعريف به جنس و فصل يك شىء كه حقيقت آن مشخص مى شود 2. تعريف به عوارض. از 6 روايتى كه ذكر كرديم مى شود گفت معرف تقوى به عوارض بود يعنى از لازم پى به ملزوم بردن.
منبع:
- اخلاق اسلامى در نهج البلاغه اكبر خادم الذاكرين
صفحات: 1· 2
فرم در حال بارگذاری ...