موضوع: "ذی الحجه"
اين روز ها، در هاي آسمان گشوده است!
نوشته شده توسطرحیمی 20ام مهر, 1392حضرت علي (عليهالسلام) فرمودند:
إذا رَأيْتَ يُؤنُسِكَ بذِكرهء فَقَدْ أَحبَّك
هرگاه ديدي خداوند تو را به ياد خودش انس داده، (بدان كه) در حقيقت تو را دوست دارد.
چشمه اي جوشان در تلاطم است تا در بيابان سينه هاي معصيت کار بندگان جاري شود و طراوت رحمت الهي به دل هاي مرده بچشاند، باشد که در هر فرصتي که خداي کريم براي استغفار بندگانش فراهم نمود، دل ها آماده تضرع و ناله به درگاه رب العالمين شوند والبته فرصت هايي چون عرفه و عيد قربان فرصت هايي طلايي است که فراهم آورده تا رحمت و بخشايش واسعه الهي را نصيب بندگان کند.
آري….
ماه ذي الحجه با ايام و لحظات پر بار معنوي اش فرا رسيده،
ماهي که عصر عرفه و مناجات امام حسين در جبل الرحمه را دارد و ماه قربان؛عيد پيروزي بزرگ انسان بر نفس اماره که نمادي از شرافت انسان و مقام خليفه الهي اوست و از سوي ديگرش ،غدير، زلال ترين چشمه معرفت الهي جاري است.
هنوز هم سنگ هاي جبل الرحمه، زمزمه هاي عاشقانه و عارفانه حماسه آفرين کربلا را تکرار مي کنند هنوز هم خاک عرفات،مست اشک هاي متضرعانه سيدالشهدا است…
هنوز هم عرفات غرق در خاطره آخرين وداع خود با مولاست و هنوز هم بانگ رحيل کاروان عاشوراييان در سراسر زمان مي پيچد تا نداي حق طلبي و ظلم ناپذيري را از صفحه خونين کربلا بهع فطرت خواب آلوده انسان هاي هر زمان منعکس کند و ياد آور اين باشد که:
کل يوم عاشورا و کل عرض کربلا
و هنوز هم تاريخ چنين عيد قرباني به خود نديده است و چنين حاجياني….
اين روز ها، در هاي آسمان گشوده است تا اشک هاي گرم و آه سرد بندگان درمانده از دغدغه هاي زندگي مادي ، با بارش رحمت هاي الهي قرين شود و تسکيني باشد برقلب هاي پر از درد هاي دنيوي.
به اميد آنکه روح خسته و تيره خود را در اين زلال صفا دهيم و طعم معرفت الهي را در سايه معرفت ولايت بچشيم.امين يا رب العالمين.
طلبه: رقیه رحیمی
دانلود مدح و سرود سالروز ازدواج حضرت زهرا و امام علی علیهما السلام
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1392
گلچین ۴۰ قطعه از بهترین مدیحه سرایی و سرود در وصف سالروز جشن ازدواج حضرت امام علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیه) که در سالهای گذشته با مداحی حاج منصور ارضی ، حاج سعید حدادیان ، حاج محمود کریمی ، حاج محمدطاهری ، حاج حسن خلج ، حاج احمد واعظی ، حاج سید مهدی میرداماد و حاج سید محسن بنی فاطمی به صورت صوتی آماده دانلود میباشد.
دریافت فایلها:
حاج سعید حدادیان-نویده سپیده به گوش اهل دل رسیده (سرود)
حاج محمود کریمی-بهار اهل ولا بهار روی علی (مدیحه سرایی)
حاج محمود کریمی-انبیا شاهد عقده اولیا (سرود)
حاج سیدمحسن بنی فاطمی-امیر ملک وجودی شاه دلهایی (سرود)
حاج سیدمحسن بنی فاطمی-میم مثل مادر مادر مثل زهرا (سرود)
حاج سیدمهدی میرداماد-هوای سینه دنیا چو عرش اعلا بود (مدیحه سرایی)
حاج سیدمهدی میرداماد-ذکر لب آسمونا حیدر یا مولا (سرود)
حاج محمد طاهری-سر تا سر مدینه پر از شوق و شور بود (مدیحه سرایی)
حاج محمد طاهری-مبارک بادا مبارم بادا عروسی مولا با زهرا (سرود)
حاج محمد طاهری-حاج سیدمهدی میرداماد-ذکر مقدس نام حضرت امیر علیه السلام (ذکر)
حاج محمدرضا طاهری-تو این شبه مهتابی جشن آسمونه (سرود)
حاج محمدرضا طاهری-روضه و مناجات حضرت زهرا (مناجات)
حاج منصور ارضی-روضه و مناجات حضرت زهرا و امام علی (مناجات)
حاج سید محسن بنی فاطمی-امشب قلبم رو هدیه میکنم به مهربون دنیا (سرود)
حاج سیدمهدی میرداماد-امشب شب سرور خدا و پیمبر است (مدیحه سرایی)
حاج سیدمهدی میرداماد-ماه مبارک دمیده دلها تا حق دمیده (سرود)
حاج حسن خلج-از زلف یار باز کنید (مدیحه سرایی)
حاج حسن خلج-شب سروره شب عروسی (مدیحه سرایی)
حاج مهدی سلحشور-بهار اهل ولاست بهار روی علی ست (مدیحه سرایی)
حاج مهدی سلحشور-کعبه آمال من کوکب اقبال توست (مدیحه سرایی)
حاج مهدی سلحشور-مبارک میون عرش اعلا (سرود)
حاج سید محسن بنی فاطمی-امشب عروس آسمان خاک در حیدر شده (مدیحه سرایی)
حاج سید محسن بنی فاطمی-عروسی زهرا و علی دل پر زنوره (سرود)
حاج سیدمهدی میرداماد-فرشته طبع من زندگی از سر بگیر (مدیحه سرایی)
حاج سیدمهدی میرداماد-دستای آسمونا گل می باره (سرود)
حاج احمد واعظی-پشت پرچین باغ بیداری (مدیحه سرایی)
حاج احمد واعظی-امشب نبی از دیده اش اشک شوق جاری میکند (سرود)
حاج احمد واعظی-ای بر سرتان تاج تبارک یا مولا (سرود)
حاج احمد واعظی-باور کنید این حرم مهربانی است (مدیحه سرایی)
حاج احمد واعظی-امشب همه ارض و سما نور گرفته (سرود)
حاج سید محسن بنی فاطمی-دل منجلی ه شب جشن علیه (سرود)
حاج سید محسن بنی فاطمی-هلهله فرشته ها میاد به سمت آسمون (سرود)
حاج سیدمهدی میرداماد-سر تا سر مدینه پر از شوق و شور (مدیحه سرایی)
حاج سیدمهدی میرداماد-عروس و دومادو نگاه کنید امشب (سرود)
حاج حسن خلج-گل در بر و می در کف و معشوق به کام است (مدیحه سرایی)
حاج حسن خلج-انکار خدای ازلی نتوان کرد (مدیحه سرایی)
حاج حسن خلج-ذکر مقدس حضرت امیرالمومنین (ذکر امام علی)
حاج حسن خلج-دست خدا چون دست به سوی خدا گرفت (مدیحه سرایی)
حاج حسن خلج-روضه و مناجات با حضرت زهرا (مناجات)
حاج حسن خلج-سری به نیزه بلند است (مناجات)
با تشکر از سایت خیمه دلسوختگان
معرفی مطلب«به بهانه سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) و روز خانوداه »
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مهر, 1392اول ذی الحجه سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) و روز خانوداه مبارکباد.
کاروانی در راه است.
نوشته شده توسطرحیمی 13ام مهر, 1392باز هم کاروان در راه است.
صدای زنگ کاروان می آید.
گوش کن، نزدیک … نزدیک … نزدیک تر … دارد می رسد:
کاروانی که قرن هاست در راه است، کاروانی که همیشه در حال رسیدن است، کاروانی که در حال رساندن است.
می رسد و می رساند و می گذرد و هرگز از رفتن بازنمی ایستد.
زندگی معنا می خواهد، هدف می خواهد. روحی باید به آن دمیده شود تا از جسمیت و مادیت هدف رها شود تا اوج بگیرد، بالا برود و به تکامل برسد.
معناها در پیچ و خم روزمرگی های مدام،در کوچه پس کوچه های نیازهای زمین و زیر غبار فراموشی، هر روز کمرنگ و کمرنگ تر می شوند. آن قدر که محو می شوند؛ گویی که هرگز از ابتدا نبوده اند. و انسان های اسیر خاک در گردش مدام این گردونه سراسر درد و رنج، سردرگم و پریشان احوال و گیج و گنگ دور خود می چرخند و می گردند و راه به جایی نمی برند. کوله بار کاروانیان سرشار و لبریز است. از تمام آنچه که ما در عصر دود و سنگ و آهن نیازمند آن هستیم.
عشق متاع گمشده قرن ماست.
ایثاروگذشت واژه هایی هستندکه دیگر در دایره المعارف زندگی انسان های ماشینی پیدا نمی شود.
صبر وسلام و توکل زیر چرخ دنده های آهنی این عصر جا مانده است. اما این کاروان هرچه خوبی و صفا است، هرچه مهر و نیکی است، همه را یک جا با خود می آورد.
نگاه کن، خوب نگاه کن، با چشم دل ببین!
وقتی دست های آسمانی سرو قامت ماه بنی هاشم بر خاک افتاد همان جا، کنار علقمه، کنار شط پرآبی که مهربانوی یاس ها بود، فداکاری جوانه زد. آن گاه آغوش پرمهر سرور و سالار شهیدان به روی گنهکار پشیمانی چون حر گشوده شد، مهر و رحمت و بخشش معنا گرفت.
وقتی قنداقه فرشته زرین بال سپیدپوش رباب روی شاخسار دست های پدر بالا رفت و شکوفه کرد و به خون نشست، گذشت و ایثار به بار نشست.
وقتی شانه های آسمانی زینب زیر بار مصیبت برادر استوار ماند و خم نشد، صبر و توکل معنا گرفت
… وقتی خون پاک «حسین» زمین تفتیده نینوا را سیراب کرد «عشق» به خالق زیبایی ها، به پروردگار خوبی ها و عشق به همه کائنات و ذرات هستی معنا یافت.
آری کاروان عشق هنوز در راه است.
قرن هاست که در راه است. گوش کن.
صدای زنگ آشنایش را می شنوی.
صدایت می کند. تو را به همراهی با همه خوبی ها فرا می خواند. می آید که در کوچه پس کوچه های یخ زده عصر دود و آهن دستت را بگیرد و به زندگی مادی ات معنا ببخشد.
یادت بیاورد که به جز خور و خواب و غم وآب و نان چیزهای دیگری هم در این گردونه ی خاکی هست، چیزهایی که با آنها می توان به اوج رفت. فقط کافی است که به این کاروان دل بدهی، دل و جان بدهی. برخیز. مبادا که جا بمانی.
گردآوري: طلبه فاطمه بسر برده
دانلود نرم افزار "پرس و جو حج" مخصوص موبایل
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1392نرم افزار موبایلی “پرس و جو حج” که در ستاد ساماندهی پاسخگویی دینی تولید و عرضه شده است، دارای سه بخش به شرح زیر می باشد:
1. پرسش و پاسخ حج
2. معرفی مراکز پاسخگویی دینی کشور
3. معرفی ستاد ساماندهی پاسخگویی دینی
نرم افزار موبایلی “پرس و جو حج” با بیش از صد و هشتاد پرسش و پاسخ متنوع و جامع در زمینه حج و مسائل و احکام پیرامون آن ارائه شده است، در ده عنوان: احادیثی در مورد حج، احکام حج، فلسفه احکام حج، معارف حج، فلسفه اسرار حج، استطاعت، حج خمس، قربانی، کفارات و سایر مباحث شاخه بندی شده است.
برای استفاده از نرم افزار موبایلی “پرس و جو حج” ابتدا فایل زیر را دانلود نمایید. سپس فایل داخل این پوشه که با نام porsojoo-hajj.jar می باشد را در گوشی خود قرارداده و پس از نصب در گوشی خود، از آن استفاده نمایید.
از همه شما عزیزان التماس دعا داریم.
نرم افزار موبايلي پرس و جو حج.rar | 974.46 كيلوبايت |
نماز روز آخر
نوشته شده توسطرحیمی 25ام آبان, 1391اعمال روز آخر ذي الحجه
اين روز، روز آخر سال اسلامى قمرى است.
لذا مرحوم «سيّد بن طاووس» نقل كرده است كه در اين روز، دو ركعت نماز مى خوانى و در هر ركعت، يك مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو الله» و ده مرتبه «آية الكرسى» را مى خوانى و پس از نماز مى گويى:
أللهُمَّ ما عَمِلتُ فى هذِهِ السـّـنةِ مِنْ عَمَل نـَهَيتـَـنى عـَـنهُ و لمْ ترْضَهُ، و نـَسيتهُ ولمْ تنسَهُ، وَدَعَوتنى اِلى التوبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَليْكَ، اَللهُمَّ فاِنى أسْتغفِرُكَ مِنهُ فاغفِرْ لى، وَما عَمِلتُ مِنْ عَمَل يُقَرّبـُـنى اِليكَ فاقبَلهُ مِنى، وَلا تقطعْ رَجائى مِنكَ ياكَريمُ.
وقتي چنين كردى شيطان مى گويد: واى بر من! هرچه در مدّت اين سال زحمت كشيدم (و او راوسوسه كردم) با اين عمل، همه را از بين برد و سالش را به خير پايان داد
روز اول محرم كه روز اول سال قمري است
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله روز اول محرم دو ركعت نماز مى كرد. و چون فارغ مى شد دست ها را بلند مى كرد و اين دعا را سه دفعه مى خواند:
اللهُمَّ أنتَ الإلهُ القَديمُ وَ هذِهِ سَنة جَديدَة فأسْألكَ فيهَا العِصْمَة مِنَ الشَّيْطان
خدايا تو معبود قديم هستي و اين است سال تازه. پس از تو در آن درخواست حفظ از شيطان
وَ القوَّةَ عَلى هذِهِ النفس الأمَّارَةِ بالسُّوء وَ الإشْتِغالَ بمَا يُقَرِّبُني إليْكَ يَا كريمُ
و نيرو و قوت بر ايننفس اماره بدخواه را دارم و نيزاشتغال به آنچه مرا (در عمل) به تو نزديك گرداند اى كريم
يَا ذاالجَلال وَالإكرَام يَا عِمَادَ مَنْ لاعِمَادَ لهُ يَا ذخيرَةَ مَنْ لا ذخيرَةَ لهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لهُ
اى صاحب جلال و بزرگوارى. اى پشتيبان كسى نگهدارنده و پشتبانى ندارد. اى ذخيره كسى ذخيره اى ندارد. اى پناه بى پناهان
يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لهُ يَا سَندَ مَنْ لاَ سَندَ لهُ يَا كنزَ مَنْ لا كنزَ لهُ
اى دادرس بى كسان اى پشتيبان بى پشتوانان. اى گنجينه بى گنجان
يَا حَسَنَ البَلاء يَا عَظِيمَ الرَّجَاء يَا عِزَّالضُّعَفاء
اى نيك آزمايش كننده. اى بزرگ اميدوارى و از عز و شكوه ناتوانان
يَا مُنقِذ الغَرْقَى يَا مُنجيَ الهَلكَى يَا مُنعِمُ يَا مُجْمِلُ يَا مُفضِلُ يَا مُحْسِنُ
اى نجات دهنده غريقان. اى نجات بخش هالكان. اى نعمت ده. اى نيكو. اى بخشنده. اى خوش رفتار
أنتَ الذِي سَجَدَ لكَ سَوَادُ الليْل وَ نُورُالنهَار وَ ضَوْءُ القَمَر وَ شُعَاعُ الشَّمْس
تويى كه براى تو سياهى شب و روشنى روز و تابش ماه و شعاع خورشيد
وَ دَويُّ المَاءِ وَ حَفِيفُ الشَّجَر يَا اللهُ لاشَريكَ لكَ
و صداي آب و صداى درخت سجده كرد. اى خدا شريكي براى تو نيست
اللهُمَّ اجْعَلنا خَيْراً مِمَّا يَظنـّونَ وَ اغْفِرْلنَا مَا لا يَعْلمُونَ وَ لا تُؤَاخِذنا بمَا يَقولونَ
بار خدايا ما را بهتر از آن چه گمان برند بگردان و آن چه از (بدي هاى) ما ندانند بيامرز و بدان چه گويند از ما بازخواست مفرماى
حَسْبيَ اللهُ لا إِلهَ إِلا هُوَ عَليْهِ توَكـّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرْش العَظِيم
بس است مرا خداى نيست معبود حقى جز او بر او توكل كردم و اوست پروردگار عرش بزرگ
آمَنـّا بهِ كـُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنا وَ مَا يَذ ّكـّرُ إِلا أُولوا الألبَابِ
به او گرويديم هر چه هست از نزد پروردگار ما است و يادآور نشود جزصاحبان خرد
رَبَّنا لا تزغ قلوبَنا بَعْدَ إِذ هَدَيْتنا وَهَبْ لنا مِنْ لدُنكَ رَحْمَة إِنكَ أنْتَ الوَهَّابُ
پروردگارا كج مكن دل هاى ما را پس از آن كه راه نمودى ما را و ببخش براى ما از پيش خودت رحمت زيرا كه تويى پر بخشش.
روز مباهله
نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1391
«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَاجَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أبْنَاءَنـَا وَأبْنَآءَکُمْ وَنِسَاءَنـَا وَنِسَاءَکُمْ وَأنفُسَنَا وَأنفُسَکُمْ ثُمَّ نـَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکَذبِینَ»
پس هرکه در این[باره] پس از دانشی که تو را [حاصل] آمده، با تو محاجّه کند، بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانیم؛ سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
نور تو را نمی دیدند و حقیقت را درک نمی کردند که تو را به مبارزه می طلبیدند.
باورشان نبود که زمین ارزش خود را مدیون شما است و عرشیان، خاک پایتان را سرمه چشم می کنند.
نمی دانستند که دیره در مقابل گلدسته های عرش نمی توانند قد علم کنند و بر خود ببالند!
نمی پنداشتند که غرور پوشالی آن ها در مباهله توان مقابله شانه های عزت و سرافرازی آل عبا را ندارد و فرو خواهد ریخت!
یقین نداشتند که آفرینش با شما حرکت می کند و هستی به دنبالتان می آید تا به گام هایتان برسد.
نمی دانستند که صدای دل نشین قدوم شما، عطر خوش کاینات را در گستره ی افلاک می افشاند…
نمی دانستند…
و تو می آیی ساده و بی پیرایه با جانت، نفست و با تمام زندگی ات.
می آیی تا حقانیت خویش را اثبات کنی و حقانیت دینت را!
می آیی با نگاهی که هیچ کهکشان نمی تواند در برابر آن تاب بیاورد و تسلیم آن می شود.
و آنان که با تو بودند؛ چهار دلیل محکم برای فرو نشستن توفان جهل و سیاهی:
(… إنّمَا یُرِیدُاللهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیر)؛
خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
تو باید می آمدی با چشمان معصوم حسین (ع) و نگاه پر معنای فاطمه (س)، با آرامش علی (ع) و سکوت صبور حسن (ع) تا عطر یقینتان در همه جا بپیچد و پرده های تردید از دیدگان بی خبر نجرانیان کنار رود.
آنان باید ایمان راسخ در چشمانتان را می دیدند تا بدانند هیچ هیمنه ای پاسخ این همه جلال را نخواهد داد و هیچ کوهی، هرچه عظیم، هیبت گام های مهربان، اما محکم شما پنج گنج را تاب نخواهد آورد!
باید می آمدی استوار با آرامشی آسمانی، سرشار از عطر رضوان تا عاقب دریابد که یارای مواجهه با معجزات علوی علی (ع) را ندارد و ابوحارثه ناتوان از مباهله و مقابله با تو که سرور کایناتی و اشرف مخلوقات.
باید می آمدی با استدلالی زلال؛ همچو آب و برهانی عطوف همچو نسیم تا نجرانیان دریابند نفرین شما باران بی وقفه ای است که دنیا را همچو توفان نوح، غرق خواهد کرد، تا زبان ادّعایشان بسته شود و دست های عهد بسته شان، شکسته. دریابند که اگر مخلوقات عالم با تو هم ندا گردند، و دست های ملائک در دستان دعای علی (ع) گره بخورند، اگر قطره اشکی از چشمان فاطمه (س) بر بیابان تشنه نفرین بچکد و عمامه سبز حسن (ع) برای اجابت باز شود و آه حسین (ع) از نهادش برآید؛ به یقین، دنیا تاب نخواهد آورد نفرینتان را و گریزی نیست جز تسلیم در برابر اسلام. و باید حقانیت این جمع الهی را پذیرفت و شکست شانه های خاک گرفته را قبول کرد؛ چرا که خود می دانستند اگر تو با اهلت می آمدی؛ یعنی بر حق بودی و به طریق حق.
فضیلت ماندگار( به بهانه 24 ذی حجه؛روز مباهله)
نوشته شده توسطرحیمی 18ام آبان, 1391نجران
نجران، نام شهری با صفا در نقطه مرزی بین مکه و یمن بود که هفتاد روستا را در برمی گرفت. مردم این شهر پیش از حضرت مسیح علیه السلام بت پرست بودند و در آغاز طلوع اسلام، این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود که مسیحیت در آن رواج داشت. ریاست این شهر را سه نفر به عهده داشتند: عاقب که اسمش عبدالمسیح و فرماندار و حاکم نجران بود؛ اِیهَم معروف به سیّد که ملجأ و پناهگاه مردم به شمار می آمد؛ و ابوحارثه بن علقمه که اسقف و زمامدار نجران بود و مقام پاپی داشت.
اُسقف نجران و نامه پیامبر
پیغمبراسلام صلی الله علیه و آله نامه ای را به همراه چهار نفر از یارانش به نام های صُهیب بن سنان، غَنْبة بن غزوان، عبداللّه بن ابی امیّه و هُدیرابن عبداللّه به سمت سرزمین نجران فرستاد.
فرستادگان پیامبر به نجران رفتند و نامه را به دست اسقف بزرگ، ابوحارثه دادند. وی نامه را گشود و آن را با دقت خواند، ولی بسیار خشمگین شد و از شدت خشم، نامه را پاره کرد و برای تصمیم گیری، با بزرگان و شخصیت های مهم نجران به مشورت پرداخت.
صفحات: 1· 2
دلنوشته: «بغض»
نوشته شده توسطرحیمی 10ام آبان, 1391روزگار عجیبی ست ، دنیای پرفریبی ست.
در روزگار ما غدیر چه رنگ غریبی دارد ، در این وادی پرهیاهوی زندگی.
غدیر عیدی قریب اما غریب است که مظلومانه از پی زمانه های متمادی می گذرد و همچنان جز یک لفظ لسانی چیزی از آن باقی نمانده .
بیاییم در این دنیای پر ادعا نام قریب خم را احیاء کنیم. بیاییم که در این روزگار ، غدیر را مخلصانه معنا کنیم.
بیاییم که دل پر بغض غدیر خم را که در پس جملات غریب است مرهم بخشیم و آن را تمنّا کنیم.
بیایید غریبی علی علیه السلام را در غدیر هویدا کنیم.
دل پر از غم علی علیه السلام را بعد از غدیر افشاء کنیم.
ولایت با غدیر معنا شود و غدیر بی ولایت تنها شود.
ما به ظاهر دل به غدیر داده ایم . عید آن را از سر ذوق و سلیقه خوانده ایم ؛ ورنه هرکس بخواهد بفهمد غدیر چیست باید با خود اندیشد که راز بغض چاه از پس سکوت پر از معنای علی علیه السلام چیست؟
غدیر امروز ما درک صدای سکوت علی زمانه است، از پس سکوت پر از معنای علی علیه السلام در غدیر خم؛ که بفهمیم صدای سنگین سکوتش از برای چیست؟
بیاییم سکوت ها را بشکنیم؛ علی زمانه را پیش دشمن نشکنیم.
قصد این است درد علی زمانه را بی تکلّف از برای خود و دیگران افشاء کنیم تا صدای سکوتش رنگ گیرد؛ تا که شاید گوشه ای از اشک چشم علی زمانه را در پی گفته هایش معنا کنیم.
ولایت را در قالب الفاظ دیدن خود فریبی است آشکار،عمق را باید بفهمیم از پس این روزگار.
غدیر تجلّی بخش نور ولایت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم است.
بعد از غدیر بود که ولایت رنگ باخت و سود جویان را همه پررنگ ساخت…
فاطمه شاهوردی« طلبه پایه اول»
سفرنامه حج ( حالا هنگام سعي در رسيده است )
نوشته شده توسطرحیمی 10ام آبان, 1391گويي هنوز آواي پرغصه هاجر، به گوش ميرسد، که «هل بالوادي من انيس؟».
گويي هنوز اين هاجر است که هرولهکنان در هرم آفتاب ظهر بيابان مکه، از اين سراب به آن سراب در جست و جوي آب است .
اي مضطر، خسته مشو، خسته مشو، در باطن اين سعي تو چشمه زمزم نهفته است.
حکايت آن وادي خشک و سوزان، حکايت دنياي ماست، و آب، تمثيل حيات طيبه و اخروي است و انسان فطرتاً تشنه و عطشان آب حيات است و اين آب، از چشمه ولايت و خلافت ميجوشد که در قلب تو است .
«امن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء و يجعلکم خلفاءالارض».
اي مضطر خسته مشو، آب زمزم اجر سعي تو است، مبادا که اين سرابهاي فريبنده تو را به ياس بکشاند، که يأس، چشمههاي روح را ميخشکاند، سعي بين صفا و مروه سعي بين خوف و رجاست و خوف و رجا، بالهاي طيران اليالله هستند .
و عاقبت سعي تو، چشمه زلالي است که از زير پاي اسمعيل جوشيده است. يعني که اي انسان، چشمههاي حيات طيبه از منابع غيب، اما از درون همان فطرت پاکي ميجوشد که بر آن تولد يافتهاي.
خسته مشو، از مضطر، خسته مشو، سعي تو مشکور افتاده است و دعايت به استجابت رسيده.