« لقمه حرام تا چهل روز اثر دارد | نظر فقهی مقام معظم رهبری در مورد بازاریابی شبکه ای » |
نتیجه دوستی با خدا
نوشته شده توسطرحیمی 11ام دی, 1395بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَلَا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ(يونس/62)
آگاه باشيد (دوستان و) اولياي خدا، نه ترسي دارند و نه غمگين ميشوند!
نکته ها:
1- كسى كه ولىّ خدا باشد، خدا هم ولىّ اوست. [آیاتِ 257 بقره «اللَّه ولىّ الذین آمنوا»، 68 آل عمران «واللَّه ولىّ المؤمنین» و19 جاثیه «واللَّه ولىّ المتقین»] «انّ اولیاء اللّه لاخوف علیهم»
2- كسى كه خوف الهى داشته باشد، خوفى دیگر نخواهد داشت. «اولياي خدا» (آن را كه حساب پاك است، از محاسبه چه باك است)
3- اولیاى خدا، آینده اى روشن وبدون بیم واندوه دارند. «انّ اولیاء اللّه لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»
ریشه لغوی
اولیاء جمع وَلیّ بر وزن فعیل و از ریشه «و ل ی» است.
وَلْی در لغت به معنای قرب و نزدیکی است. [۱] [۲]
برخی آن را در اصل به معنای وقوع چیزی پس از چیزی، همراه با رابطهای بین آن دو دانسته و استعمال آن را در معانی دیگری مانند نزدیکی، دوستی، یاری و پیروی، از آثار آن اصل به حساب آوردهاند. [۳]
برای ولیّ نیز معانی گوناگونی مانند دوستدار، رفیق و یاری کننده ذکر شدهاست [۴] که در هر یک از آنها نوعی قرب و نزدیکی وجود دارد.
اولیاءاللّه ترکیبی اضافی است و مراد از آن کسانی هستند که از دوستی و قرب الهی برخوردارند.
ولیّ خدا شدن لازمه ایمان به خداست، بنابراین هر مؤمنی از اولیاء اللّه است. ولی درجات اولیاء اللّه به مقدار درجه ایمانشان متفاوت است. [۵]
گرچه دارندگان هر یک از مراتب ایمان از اولیاء اللّه هستند.
مراد از اولیاء اللّه در قرآن
ولی مراد از اولیاء اللّه در قرآن ، کسانی هستند که به درجه عالی ایمان و عبودیت رسیدهاند. [۶]
آنان کاملانی هستند که از لباس بشریت بیرون آمده، و از قدس جبروت گذشته و در قدس لاهوت وارد شدهاند و آنها موحّدان حقیقیاند و در حدیث قدسی در مورد ایشان آمدهاست:اولیای مرا کسی جز من نمیشناسد. [۷]
البته این گروه نیز خود دارای مراتبی هستند، زیرا کمال ولایت پایانی نداشته، مراتب اولیاء اللّه نامتناهی است. [۸]
برخی نیز ولیّ اللّه را کسی دانستهاند که فرشته با او سخن گوید یا کارهای نیک به او الهام شود. [۹]
رسیدن به درجه عالی ایمان و عبودیت و برخورداری از این مرتبه ولایت، موجب میشود انسان نوعی ولایت تکوینی بر عالم پیدا کرده، بتواند در آن تصرّف کند، چنان که سرپرستی دیگر انسانها وتدبیر امور آنان را نیز خداوند به چنین انسانهایی واگذار میکند.
استعمال در قرآن
در قرآن کریم لفظ اولیاء الله فقط در دو مورد بهکار رفتهاست:در آیات ۶۲-۶۴ سوره یونس ، [۱۰] برخی از ویژگیهای اولیاء اللّه بیان شده و در آیه۶ سوره جمعه [۱۱] خطاب به یهودیان آمدهاست:اگر گمان میکنید تنها شما اولیای خدا هستید پس مرگ را آرزو کنید….
در برخی از روایات عنوان اولیاءاللّه بر اهل بیت (علیهمالسلام)، پیروان ایشان [۱۲] [۱۳] [۱۴]، و ابرار [۱۵] تطبیق شدهاست.
ویژگیهای اولیاء اللّه
قرآن برای اولیاء اللّه، ویژگیهای گوناگونی برشمردهاست.
از ویژگیهایی که ذکر میشود دو مورد نخست، مقدمه قرار گرفتن در زمره اولیاء اللّه و سایر موارد از آثار و نتایج مقام و مرتبه ایشان است.
نیز مجموع این ویژگیها از مختصات اولیاءاللّه است، بنابراین وجود برخی از آنها در غیر ایشان نیز امکانپذیر است.
← ایمان
یکی از ویژگیهای اولیاء الله برخورداری از ایمان است:
«اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللّهِ… اَلَّذینَ ءامَنوا…». [۱۶]
مقصود از ایمان اولیاء اللّه، مرتبه اولیه ایمان نیست، بلکه مراد، ایمان کامل و درجه عالی ایمان است، زیرا اولیاءاللّه، پیش از برخورداری از چنین ایمانی دارای تقوایی مستمرّ بودند «و کانوا یَتَّقون»، [۱۷] افزون بر اینکه از آیه ۶۲ یونس [۱۸] با توجه به نفی هرگونه ترس و اندوهی از اولیاء الله استفاده میشود که ایمان آنان آن مرتبه از ایمان است که آنها را به عبودیت و مملوکیت محض میرساند، به گونهای که درمییابند مالکیت ویژه خداست و آنها نمیتوانند مالک چیزی باشند تا برای آن ترسیده یا از فقدان آن اندوهگین شوند. [۱۹]
← تقوا
اولیاء اللّه از تقوای مستمر برخوردارند:«و کانوا یَتَّقون…». [۲۰]
برخی گفتهاند: تقوا سه مرتبه دارد:دوری از شرک ، اجتناب از هرگونه گناه و معصیتی ، اعم از فعلوترک، و تبتّل و انقطاع کامل به خدا و دوریاز هر چیزی که باطن انسان را از خدا بازدارد و مقصود از تقوا در آیه فوق مرتبه سوم است.
البته این مرتبه شامل دو مرتبه پیش از خود نیز میشود. [۲۱]
برخی مراد از ایمان در این آیه را کمال حال قوه نظریه و مراد از تقوا را کمال حال قوه عملیه دانستهاند. [۲۲]
← دوری از ترس و اندوه از غیر خدا
در دل اولیای الهی هیچگونه خوف و حزنی از غیر خدا نیست:
«اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللّهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم ولاهُمیَحزَنون». [۲۳]
انسان از چیزی که ممکن است به او آسیبی برساند میهراسد و برای از دست دادن چیزی که آن را دوست دارد یا تحقّق چیزی که آن را نمیپسندد اندوهگین میشود و این در صورتی است که برای خود نسبت به چیزی که برای آن میترسد یا برای از دست دادن آن اندوهگین میشود، مالکیت یا حقّی قائل باشد، لیکن اولیاء الله به سبب بهرهمندی از توحید کامل، خداوند را مالک مطلق همه چیز میدانند، به گونهای که هیچکس در مالکیت چیزی شریک خداوند نیست، بنابراین، اولیای الهی برای خود نسبت به چیزی مالکیت یا حقّی قائل نیستند تا بر اثر آن بترسند یا اندوهگین شوند. [۲۴]
گفته شده:لازمه ترسیدن از چیزی یا اندوهگین شدن برای چیزی، تصور آن چیز است.
در حالی که اولیاء الله به سبب استغراق در نور جلال الهی از غیر خدا غافلاند، بنابراین وجود ترس و اندوه در آنها غیر ممکن است. [۲۵] [۲۶]
برخی نیز گفتهاند:چون اولیاء الله در ذات الهی فانی گشتهاند، دیگر برای آنها غایتی بالاتر از آنچه بدان رسیدهاند وجود ندارد تا بر اثر آن بترسند یا اندوهگین شوند. [۲۷]
برخی از مفسّران نبودن ترس و اندوه در اولیاء الله را مربوط به آخرت دانستهاند [۲۸] [۲۹] [۳۰].
ولی آیه ۶۲ یونس [۳۱] مطلق است و دنیا را نیز شامل میشود و مقید کردن آن به آخرت هیچ دلیلی ندارد. [۳۲]
بر اساس آیات دیگری، اولیاء اللّه از پروردگار میترسند.
مانند:«اِنّا نَخافُ مِن رَبِّنا» [۳۳] و «اِنَّما یَخشَی اللّهَ مِن عِبادِهِ العُلَمؤُا»، [۳۴] بنابراین نبودن ترس در ایشان نسبت به غیر خداست.
اما ترس از خدا از صفات اولیاء الله است، چنان که اندوه برای از دست دادن کرامت الهی نیز از ویژگیهای آنان است. [۳۵]
نبودن ترس و اندوه از غیر خداوند در اولیاءالله باعث میشود که امنیت و آرامش واقعی بر وجود آنها حکمفرما شود. [۳۶]
← بشارت
به اولیاء الله در زندگی دنیا و در آخرت بشارت داده میشود:
«لَهُمُ البُشری فِیالحَیوةِ الدُّنیا و فِی الأخِرَةِ». [۳۷]
در برخی روایات مراد از بشارت در دنیا، رؤیای نیکو دانسته شدهاست که مؤمن برای خودش میبیند یا دیگران برای او میبینند و مراد از بشارت در آخرت، بشارت فرشتگان به مؤمن هنگام خروج وی از قبر و در قیامت دانسته شده که پی در پی او رابه بهشت بشارت میدهند. [۳۸]
بر اساس روایات دیگری، هنگام مرگ مؤمن، رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امیرمؤمنان (علیهالسلام) نزد وی حاضر شده، او را به همنشینی با خودشان و سکونت در بهشت، بشارت میدهند. [۳۹]
← فوز عظیم
اولیاء الله به سعادت ، کامیابی و پیروزی بزرگی میرسند:«ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیم». [۴۰] آرامش کامل در دنیا، برخورداری از بشارتهای الهی در دنیا و آخرت، دوستی با خدا و در نهایت وارد شدن در بهشت و همنشینی با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اهل بیت (علیهمالسلام) از مصادیق فوز عظیمی است که اولیاء اللّه از آن برخوردارند.
← آرزوی مرگ
قرآن خطاب به یهودیان میگوید:
اگر گمان میکنید تنها شما اولیای الهی هستید پس آرزوی مرگ کنید، اگر در این ادعا صادقید:«قُل یاَیُّهَا الَّذینَ هادوا اِن زَعَمتُم اَنَّکُم اَولِیاءُ لِلّهِ مِن دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوتَ اِن کُنتُم صدِقین». [۴۱]
یهودیان ادعا داشتند که فرزندان و دوستان خدا بود، [۴۲] جهان آخرت ویژه آنهاست [۴۳] و هیچکس وارد بهشت نمیشود، مگر آنکه یهودی باشد، [۴۴] بنابراین اگر یهودیان در این ادعای خود راستگو بودند باید آرزوی مرگ میکردند، زیرا انسان اگر ولیّ کسی باشد ملاقات با او را دوست دارد و کسی که یقین دارد ولیّ خدا بوده، بهشت مخصوص اوست و بین او و رسیدن به لقای الهی و بهشت کرامت چیزی جز مرگ فاصله نیست، آرزوی مرگ میکند. [۴۵]
امیرمؤمنان، علی (علیهالسلام) فرمودهاست:به خدا سوگند اُنس علی بنابیطالب به مرگ بیشتر از انس طفل به سینه مادر خویش است. [۴۶]
در روایت دیگری نیز آمدهاست که اولیاء اللّه آرزویمرگدارند. [۴۷] [۴۸]
افزون بر قرآن، در روایات نیز به برخی از ویژگیهای اولیاء اللّه اشاره شدهاست.
مانند اینکه دیدار آنان انسان را به یاد خدا میاندازد و دوستی آنان با دیگران برای خدا و دشمنیشان نیز برای خداست، مساجد را با ذکر خدا آباد میکنند، به مردم خوبی میآموزند و آنان را به اطاعت خدا فرامیخوانند، در آخرت انبیا و شهدا به مقام آنان غبطه میخورند و…. [۴۹]
فهرست منابع
بحارالانوار. البرهان فی تفسیر القرآن. تاج العروس من جواهرالقاموس. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تفسیر روح البیان. تفسیر العیاشی. تفسیر القمی. التفسیرالکبیر. تفسیر نمونه. تفسیر نورالثقلین. الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور. روح المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم. شرح فصوص الحکم. علمالیقین. القاموس المحیط. مجمعالبیان فی تفسیر القرآن. المصباح المنیر. المیزان فی تفسیر القرآن. نهجالبلاغه
پانویس
۱. ↑ المصباح، ص۶۷۲.
۲. ↑ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۷۶۰، «ولی».
۳. ↑ التحقیق، ج۱۳، ص۲۰۳، «ولی».
۴. ↑ تاجالعروس، ج۲۰، ص۳۱۰، «ولی».
۵. ↑ شرح فصوصالحکم، ص۴۴۱.
۶. ↑ المیزان، ج۱۰، ص۹۰.
۷. ↑ شرح فصوصالحکم، ص۴۴۱
۸. ↑ شرح فصوصالحکم، ص۱۴۸
۹. ↑ علم الیقین، ج۱، ص۴۸۸
۱۰. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۲.
۱۱. ↑ جمعه/سوره۶۲، آیه۶.
۱۲. ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۲۴.
۱۳. ↑ البرهان، ج۳، ص۳۹.
۱۴. ↑ نورالثقلین، ج۲، ص۳۰۹.
۱۵. ↑ بحار الانوار، ج۷، ص۹۵.
۱۶. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۳.
۱۷. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۳.
۱۸. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۲.
۱۹. ↑ المیزان، ج۱۰، ص۸۹ - ۹۰.
۲۰. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۳.
۲۱. ↑ روح البیان، ج۴، ص۵۹.
۲۲. ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۱۲۵.
۲۳. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۲.
۲۴. ↑ المیزان، ج۱۰، ص۹۰-۹۱.
۲۵. ↑ الفسیرالکبیر، ج۱۷، ص۱۲۶.
۲۶. ↑ نمونه، ج۸، ص۳۳۴.
۲۷. ↑ روح البیان، ج۴، ص۵۹ -۶۰.
۲۸. ↑ مجمع البیان، ج۵، ص۱۸۱.
۲۹. ↑ روح البیان، ج۴، ص۵۸.
۳۰. ↑ روحالمعانی، مج ۷، ج۱۱، ص۲۱۵
۳۱. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۲.
۳۲. ↑ المیزان، ج ۱۰، ص۹۰.
۳۳. ↑ انسان/سوره۷۶، آیه۱۰.
۳۴. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.
۳۵. ↑ المیزان، ج ۱۰، ص۹۰.
۳۶. ↑ نمونه، ج۸، ص۳۳۴.
۳۷. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۴.
۳۸. ↑ البرهان، ج۳، ص۳۸-۴۱.
۳۹. ↑ البرهان، ج۴، ص۳۸-۳۹.
۴۰. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۶۴.
۴۱. ↑ جمعه/سوره۶۲، آیه۶.
۴۲. ↑ مائده/سوره۵، آیه۱۸.
۴۳. ↑ بقره/سوره۲، آیه۹۴.
۴۴. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.
۴۵. ↑ المیزان، ج۱۹، ص۲۶۷.
۴۶. ↑ نهج البلاغه، خطبه ۵.
۴۷. ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۸۰.
۴۸. ↑ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۴۰.
۴۹. ↑ الدرالمنثور، ج۴، ص۳۷۰-۳۷۳.
ویکی فقه/دائرة المعارف قرآن کریم جلد۴، برگرفته از مقاله «اولیاء اللّه».
فرم در حال بارگذاری ...