« فصل طرب « شعری از امام خمينى (ره)» | دیدار اساتید،کادر و طلاب حوزه محدثه بروجرد با خانواده شهید "مهدی فطرس" » |
نوروز در گذر تاريخ
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اسفند, 1391
نخستين روز از نخستين ماه سال شمسى را نوروز مى گويند و ايرانيان در اين روز بزرگترين جشن ملى خود را برگزار مى كنند . آرياييان در اعصار باستانى دو فصل گرما و سرما داشتند، در هر يك از اين دو فصل جشنى برپا مى داشتند كه هر دو آغاز سال نو به شمار مى رفت؛ اولى را نوروز و دومى را مهرگان مى ناميدند.
هر چند در دربار نخستين خلفاى اسلامى به نوروز اعتنايى نمى شد، ولى خلفاى بعدى اموى دوباره نوروز را گرامى داشتند و براى افزودن درآمد خود، هداياى نوروز را باب كردند. و با ظهور «ابومسلم خراسانى» و روى كار آمدن خلافت عباسى و نفوذ برمكيان و ديگر وزراى ايرانى و تشكيل سلسله هاى طاهريان و صفاريان، جشنهاى ايران بار ديگر رونق يافت . با آنكه بسيارى از سنتهاى ايرانيان بعد از ظهور اسلام در ايران از بين رفت و سنتهاى اسلامى جاى آنها را گرفت، اما عيد نوروز كم و بيش در ميان آنها باقى ماند. شايد مصادف شدن روز غدير خم در سال دهم هجرى با عيد نوروز در آن بى تاءثير نباشد.
على كاظمى در مقدمه ترجمه كتاب سيد عبدالرضا حسينى شهرستانى به نام «نوروز در اسلام» نگاشته است: «با توجه به رواياتى كه در باره نوروز رسيده است، معلوم مى شود، نوروز پيش از اسلام روزى مورد توجه پيامبران و رهبران الهى بوده است و از ابتدا شادى و سرورى كه در اين روز مى شده است به خاطر امور معنوى و حوادث مذهبى كه در اين روز اتفاق افتاده بوده است، …
ولى همانگونه كه در اثر مرور زمان بسيارى از واقعيتها وارونه شده و بسيارى از حقايق تحريف گرديده، نوروز هم به صورت يك روز ملى و باستانى درآمده، شادى و سرور آن نيز به حساب امور مادى گذاشته شده است …» نوروز از جمله دستاويزهايى بوده است كه سلاطين از آن بهرهبردارى كردهاند.
جمشيد پادشاه بزرگ ايران باستان به همين منظور و به خاطر استفاده از همين فرصت، تاجگذارى خود را در روز نوروز انجام مى دهد، و حتما تبليغاتى هم به راه مى انداختند كه امروز، روز پيمان خلافت الهى است و مردم را دعوت مى كردند كه بيايند و با آوردن هداياى نوروزى با نماينده خدا بيعت كنند و تاجگذارى او را تبريك بگويند. با اين مقدمه، پاسخ اين سوال؛ كه چرا اعراب نوروز را ضايع ساختند؟ نيز روشن مى شود:
در روايت از حضرت امام صادق(ع) اشاره به همين حقيقت است.
«… اين روز از روزهاى ماست و از روزهاى شيعيان ما به شمار مى رود، كه ايرانيان آن را حفظ كرده، و شما عربها آن را ضايع ساخته ايد.
اعراب به پيروى از دستگاه خلافت بنى اميه و بنى عباس چون نوروز را روز ولايت و خلافت الهى مى شناختند، سخت كوشيدند كه اين روز را مخفى كرده، ضايع سازند. و لذا براى لكه دار كردن نوروز، اين روز را از بازمانده هاى مجوس معرفى كرده اند. تا جايى كه مى بينيم حضرت امام موسى بن جعفر(ع) نيز در مقام تقيه به منصور دوانقى مى فرمايد:
« از رسمهاى فرس است و اسلام آن را از بين برده است …»
بعضى افراد اين روايت را دليل بر عدم مشروعيت نوروز گرفته اند؛ اما با توجه به روايات معارض، حمل بر تقيه شده است، و بهترين دليل بر عظمت نوروز است و مى رساند كه خلفا تا چه اندازه براى از بين بردن نوروز مى كوشيدهاند و پس از يك دوره تبليغات خلفا كه نوروز كاملا مسخ و در افكار عمومى مسلمين از سنت هاى مجوس معرفى شده، اينك منصور دوانقى حضرت موسى بن حعفر(ع) را در اين روز وادار به جلوس مى كند تا از طرفى (مانند ماءمون) براى خود موفقيت كسب كند و از طرفى حضرت را در معرض اعتراضات اعراب قرار دهد … به هر حال شكى نيست در اينكه از نظر اهل بيت(ع) نوروز از روزهاى مهم مذهبى معرفى شده و تجليل آن البته با آداب و رسومى كه در روايات بيان شده است، بسيار پسنديده مى باشد.
يكي از اشكالات اين مقاله اين است كه روايت امام كاظم عليه السلام را در مقام تقيه بيان كرده است در حالي كه حضرت در اين زمان هيچ محذوري از اعلام نوروز نداشتند تا بخواهند تقيه كنند در حالي كه امام صادق عليه السلام به خاطر نفوذ برمكيان در حكومت چاره اي جز تقيه نداشتند.
فرم در حال بارگذاری ...