« بانگ وللَّه على النّاس زنندمناجات طلبه های درسخون »

ولایت در راستای شریعت

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مهر, 1391

     در اين موقع پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:

     الله اکبر على اکمال الدين و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و بالولاية لعلى من بعدى ثم قال من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله .

     الله اکبر بر اکمال دين و اتمام نعمت پروردگارم و خشنودى خداوند از رسالت من و ولايت على بعد از من: سپس فرمود:

     هر که من مولاى اويم على مولاى اوست . خداوندا آن کس که او را دوست بدارد و دوست بدار، و آن کس که او را دشمن دارد دشمن بدار، و هر کس او را يارى کند و هر کس ‍ دست از ياريش بردارد از او بردار.(1) به همين جهت در آيه قبل مى فرمايد:

     الْيوْمَ يئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ .(المائده/3)امروز ديگر کفار ماءيوس شدند از دين شما، از آنها نترسيد و (تنها) از من بترسيد.

     در تفسير نمونه ذيل اين آيه چنين آمده است : منظور، روز غدير خم است ، روزى که پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) امير مؤ منان على (عليه السلام ) را رسما براى جانشينى خود تعيين کرد. آن روز بود که کفار در ميان امواج ياءس فرو رفتند زيرا انتظار داشتند که آيين اسلام قائم به شخص ‍ باشد و با از ميان رفتن پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) اوضاع به حال سابق برگردد (مخصوصا که پيامبرى پسرى نداشت ) و اسلام تدريجا برچيده شود اما هنگامى که مشاهده کردند مردى که از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بى نظير بود به عنوان جانشين پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) انتخاب شد و از مردم براى او بيعت گرفته شد، ياءس و نوميدى نسبت به شکست اسلام در آينده آنها را فرا گرفت و فهميدند که آيين اسلام ريشه دار و پايدار است .

     در اين روز بود که آيين اسلام به تکامل نهايى خود رسيد زيرا بدون تعيين جانشين براى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و بدون روشن شدن وضع آينده اسلام ، اين آيين به تکامل نهايى نمى رسيد.

     آن روز بود که نعمت خدا با تعيين رهبر لايقى همچون على (عليه السلام ) براى آينده مردم تکامل يافت .

     در تاريخ بغداد ص 290 به شماره 4392 از شهر بن خوئب از ابوهريره نقل مى کند که گفت : هر که روز هجدهم ذيحجه روزه بگيرد به او ثواب شصت ماه روزه مى دهند و هو يوم غدير خم لما اخذ النبى صلى الله عليه و آله و سلم بيد على بن ابى طالب فقال : الست ولى المؤ منين قالوا: بلى يا رسول الله ! قال : من کنت مولاه فعلى فقال عمربن الخطاب : بخ بخ لک يابن ابى طالب ، اصبحت مولاى و مولى کل مسلم فانزل الله اليوم اکملت لکم دينکم.

     ابوهريره مى گويد: روز هجدهم ذيحجه روز غدير خم است . همان روزى که پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست على بن ابى طالب (عليه السلام ) را گرفت و خطاب به مردم فرمود: مگر من ولى مؤ منين نيستم ؟ گفتند: چرا يا رسول الله ! فرمود: هر که من مولاى اويم على مولاى اوست . عمربن خطاب گفت : به به على ! تو مولاى من و مولاى همه مسلمانان شدى .

     آنگاه اين آيه نازل شد. اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتى …

     پس به گواهى علماى اهل سنت و مخصوصا نوشته تاريخ بغداد که از دانشمندان قرن چهارم هجرى و متوفاى سال 463 هجرى بوده ، آيه اکمال دين و اتمام نعمت با تصريح ابوهريره و ساير دانشمندان عامه در روز غدير خم نازل شده است . با توضيحات قبل مسلم مى شود که جزء مکمل دين و متمم نعمت الهى ، ولايت على (عليه السلام ) و ائمه طاهرين است به ناچار شهادت به ولايت از گواهى به رسالت جدا نخواهد بود. اينک نظر دانشمندان را در اين رابطه و کتابهايى را که در اين رابطه نوشته شده است ، ملاحظه فرمائيد:

  1. سر الايمان ، عبدالرزاق مقرم .
  2. شهادت ثالثه در اذان و اقامه ، عبدالرضا ابراهيمى .
  3. الهداية فى کون الشهادة فى الاذان و الاقامة جزء کساير الاجزاء.
  4. رسالة الحقوق ، جلد 2، آية الله ميرزا آقا اصطهباناتى
  5. کلمات اعلام ، آية الله کاشف الغطاء (متوفى 1372 هجرى )
  6. حدائق ، جلد 7 صفحه 403، يوسف بحرانى .
  7. جواهر، جلد 9، ص 87، شيخ محمد حسن (متوفى 1266).
  8. مستمسک العروة ، آية الله حکيم .
  9. الشهادة باولايه جزء الاذان ، آية الله سيد حامد حسين (مؤ لف کتاب عبقات الانوار) بنا به نقل آية الله الشيخ محمد باقر بيرجندى (در کتاب وقايع الشهور و الايام ، ص 17).
  10. کلمات الاعلام حول جواز الشهادة بالولاية فى الاذان و الاقامه .

     اينک به قسمتى از اين تحقيقات اشاره مى شود:

     علامه مجلسى مى نويسد: بعيد نيست شهادت به ولايت از اجزاى مستحبه اذان باشد زيرا شيخ و علامه و شهيد و ديگران اخبارى در اين مورد نقل نموده اند… (2)

     مؤ يد اين مطلب روايتى است که شيخ طبرسى در احتجاج (3) از قاسم بن معاويه نقل کرده است که گفت : به حضرت صادق (عليه السلام ) عرض ‍ کردم : اينها حديثى در معراج نقل مى کنند که چون پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) در شب به معراج رفت ، در عرش مشاهده کرد که نوشته شده : لا اله الا الله محمد رسول الله ابوبکر الصديق .

     امام صادق (عليه السلام ) فرمود: سبحان الله اينان همه چيز را تغيير داده اند حتى اين را؟ گفتم : آرى . فرمود: خداوند وقتى عرش را آفريد بر آن نوشت :

لا اله الا الله محمد رسول الله على امير المؤ منين .

     بعد فرمود: اين جملات را بر آب و کرسى و لوح و پيشانى اسرافيل و دو بال جبرئيل و اطراف آسمانها و زمينها و قله کوهها و چهره شمس و قمر نوشت .

     فاذا قال احدکم لا اله الا الله محمد رسول الله فليقل : على امير المؤ منين هر گاه يکى از شما گفت : لا اله الا الله محمد رسول الله بايد بگويد على امير المؤ منين علامه مجلسى مى گويد: اين دستور دلالت دارد که گفتن على ولى الله به طور عموم مستحب است . اذان يکى از اين موارد است که مؤ ذن پس از گفتن اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله بايد بگويد و ان عليا ولى الله . اگر کسى در اذان يا اقامه اين جمله را نه به قصد جزئيت بلکه تيمنا و تبرکا بگويد گناهى نکرده ، زيرا علماء حرف زدن بين اذان و اقامه را تجويز نموده اند و اين بهترين ذکر و دعاست . (4)

     اينک دو روايت ديگر بر اينکه شايسته است نام على (عليه السلام ) را به همراه نام پيامبر بردن نقل مى شود. در کتاب هداية الطالبين آية العظمى شيخ ضياءالدين عراقى (5) آورده که سيد نعمت الله جزائرى به سند خود از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت کرده که فرمود:

     يا على انى طلبت من اجل الله جل جلاله ان يذکرک فى کل مورد يذکرنى فاجابنى فاستجاب لى .

     على جان از خداوند عزيز خواستم در هر کجا که نام مرا برده است نام تو را هم ببرد، پس خداوند درخواستم را قبول نمود.

     مؤ لف مى گويد: يکى از آن موارد اشهد ان عليا ولى الله است در اذان و اقامه .

     باز در همان کتاب (ص 152) به نقل از غاية المرام در ضمن حديثى طولانى آورده است که پيغمبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: يا على ما اکرمنى بکرامته الا اکرمک بمثلها . على جان ! خداوند به من کرامتى نفرموده مگر اينکه تو را نيز به مثل آن ، کرامت کرده است .

     مؤ لف مى گويد: يکى از کرامتها گفتن شهادت به ولايت است بعد از شهادت به لا اله الا الله ، محمد رسول الله .

پی نوشت:

  1. تفسير نمونه ذيل آيه ج 4، ص 266 و مى توانيد تحقيق را از تفسير الميزان ج 5، صفحات 178 تا ص ‍ 191 بجوييد.
  2. 55بحار الانوار، ج 84، ص 111.
  3. تفسير نمونه ، ج 4، ص 265.
  4. احتجاج ، ص 83.
  5. بحار الانوار، ج 84، ص 112. 59هدايت الطالبين ، ص 149.

منبع:

  • نماز و اقامه در اسلام/ موسى خسروى

صفحات: · 2

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.0 stars
(4.0)
نظر از: معاونت فرهنگی [عضو] 
5 stars

امام صادق علیه السلام:

اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزکوة و الولایة،لا تصح واحدة منهن الا بصاحبتیها؛
سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى‏ شود.

کافى، جلد2، ص 18

1391/07/12 @ 08:08
نظر از: صالحی [عضو] 
صالحی
3 stars

امام خمینی (ره)
ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس یک وظیفه سنگین و مهم است نه اینکه برای کسی شان و مقام غیرعادی به وجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر برد.
موفق باشید

1391/07/11 @ 13:54


فرم در حال بارگذاری ...